علی صوفی رفتار انتخاباتی اصولگرایان در حذف چهرههای اصلی اصلاحطلبان پس از اعلام نتایج انتخابات را نوعی عدم رعایت قواعد بازی خواند و افزود: اینکه مردم تهران دو هفته قبل در ۲۲ بهمن، مردم ولایی تهران بودند و گل کاشته بودند و حالا به دلیل انتخاب یک طرز فکر آنها را مردم کوفه و فاسد و ضد ولایت فقیه میخوانند، نشان میدهد دوستانی که در قدرت هستند هر آنچه را به نفع خودشان هست صحیح میدانند و هرچه به نفعشان نیست، محکوم میکنند.
وزیر دولت اصلاحات گفت: یکی از قواعد بازی سیاسی، قاعده رقابت است که باید در چارچوب قانون باشد و هر جریانی سعی کند با برنامههایی که اعلام میکند نظر مردم را جلب کند و بعد هم به آن برنامهها متعهد باشد و در طول دورانی که در مجلس است قوانینی را وضع کند که آن برنامهها عملیانی شود. متاسفانه دوستانی که قدرت در دستشان است، فقط میخواهند قدرت داشته باشند، نه پایبند به تعهداتشان به مردم هستند و نه پایبند قواعد بازی سیاسی. برای همین این رفتار متناقض را از خودشان نشان میدهند. از نظر آنها همه باید مثل خودشان باشند و هر کس که غیر خودشان هست، باید حذف شود. اینها چون چنین تفکری دارند، دچار چنین تناقضگوییهایی هم میشوند.
رئیس ستاد انتخاباتی ائتلاف اصلاحطلبان در تهران گفت: چیزی که در این دوره شاهد بودیم اهمیت دوقطبی «اصلاحطلبان-اقتدارگرایان» برای مردم بود. برای همین مردم پای صندوقهای رای آمدند به همه لیست رای دادند؛ نه تنها به شخص آقای عارف که به کل لیست ائتلافی اصلاحطلبان و حامیان دولت.
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، وابستگی لیست به جریان اصلاحطلبی و حامیان دولت را محرک انگیزه ایجابی و انگیزه سلبی دانست و خاطرنشان کرد: «سلبی» به این خاطر که مردم میخواستند «نه» بگویند به اقتدارگرایان، «نه» به روشهایی که آنها برای حذف جریان رقیب به کار برده بودند، «نه» به تهمتهایی که آنها با رد صلاحیتهای گسترده به جریان رقیب زدند و میخواستند در میدان بازی هیچ اثری از جریان رقیب نباشد و انتظار داشتند به صورت تک قطبی در میدان بمانند و رای مردم هرچه میخواست باشد برایشان مهم نبود.
وزیر دولت اصلاحات به مشارکت مردم در دورههای قبلی مجلس اشاره کرد و گفت: جریان رقیب به اینکه با ۱۰۰ هزار و ۲۰۰ هزار رای نمایندگانی را در تهران به مجلس بفرستد، اهمیتی نمیدهد. امروز میبینید که اصلاحطلبان همگی بالای ۱ میلیون رای دارند. این برای جریان رقیب مهم نیست، بلکه ورود به مجلس اهمیت دارد. این عناوین حداقلی برای آنها بیمعنی است.
صوفی عدم توفیق شخصیتهای معتدل اصولگرایی را حاصل انزجار مردم از رفتار اقتدارگریان دانست و افزود: هرچه منتسب به جریان اقتدارگرا بود توسط مردم نفی شد و برای آنها دیگر مهم نبود که در این لیست افراد معتدلتری نیز حضور دارند؛ آنچه برای مردم اهمیت داشت نفی این نوع تفکر و روش بود که این روشها باعث شد طی سالیان گذشته در سه دوره هفتم و هشتم و نهم مردم فشارهای عظیمی را در معیشت خود احساس کنند. مردم حقوق شهروندیشان را در این سه دوره از دست دادند و احساس کردند اقتدارگرایان حقوقشان را نادیده میگیرد. مردم دیدند در دورانی همین مجلس حامی مطلق آقای احمدینژاد بود چه بلایی سر این کشور آمد و چه خسارتهای و زیانهای جبرانناپذیری که بر سر منافع ملی پیش آمد. در این مدت همه اینها را مردم با گوشت و پوست و استخوانشان حس میکردند بنابراین برا ی مردم اصل این بود که این جریان دیگر حاکم نباشد.
او گفت: البته خود اصولگرایان ممکن است الان چنین تحلیل کنند که بعضی افراد نباید در لیستشان قرار میگرفتند و این باعث عدم رایآوری آنها شده است. اما ما میگوییم چنین نیست. رد صلاحیت گسترده اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل باعث شد مردم احساس کنند نادیده گرفته شدهاند. آنها سعی کردند با استفاده از همه ابزارهایی که در دست داشتند، در جهتی که خودشان میخواستند پیش بروند اما مردم نسبت به عملکرد این افراد آگاه بودند و میدانستند ادامه این وضع چقدر میتواند برای کشور مصیبتبار باشد. مردم پای کار آمدند و در حالی که خیلی از چهرههای شاخص حذف شده بودند به درخواست آقای خاتمی برای رای دادن به کل لیست لبیک گفتند.
رئیس ستاد ائتلاف فراگیر اصلاح طلبان تهران شعارهای پوپولیستی مجلس هفتم و دولت قبل را دلیل اصلی جلب رای اصولگرایان در دورههای قبل خواند در ادامه گفت: مجلس هفتم نوعی حرکت پوپولیستی را شروع کرده و با افزایش قیمت بنزین مخالفت کرد. آقای حداد عادل نزدیک عید گفت این عیدی ما به مردم بوده است. همان طور که دیدید هم آقای احمدینژاد شعارهای پوپولیستی زیادی نظیر آوردن نفت سر سفرههای مردم داشت که اینها در کنار هم باعث شد مردم احساس کنند این شعارها در صورت تحقق اتفاقهای خوبی برای آنها رقم خواهد زد؛ به همین دلیل به این طیف رای دادند. زمانی که فضای دولت و مجلس یک دست شد حاشیه امنی برای کسانی که میخواستند از این فرصت سوءاستفاده کنند و اختلاس کنند پیش آمد. مردم دیدند که وضع نه تنها بهتر نشد، بلکه بدتر هم شد، بنابراین مردم در حال حاضر در برههای هستند که فجایع رخ داده را لمس کردهاند و امیدی به ادامه این روند ندارند بلکه احساس خطر هم میکنند.
او تصریح کرد: در سال ۹۲ کاندیداهای اصلی اصلاحطلبی را رد صلاحیت شد، اما باز مردم آقای روحانی را ترجیح دادند، چرا که خطر شرکت نکردن در انتخابات را در ادامه روند قبلی میدیدند و فکر میکردند در صورت عدم انتخاب آقای روحانی خطرات و زیانهای احتمالی علیه منافع کشور جبران ناپذیر خواهد بود.
صوفی ضمن تصریح نقش سه گانه خاتمی، هاشمی، روحانی در پیروزی اصلاحات اظهار داشت: در این انتخابات خوشبختانه سران اصلاحات موضع واحدی داشتند که اگر کوچکترین اختلافی بین سران اصلاحات پیش میآمد قطعا این پیروزی حاصل نمیشد. اما آنچه که بسیار حائز اهمیت بود این بود که هم آقای هاشمی، هم آقای خاتمی و هم آقای روحانی تاکیدشان بر یک لیست بود و تاکیدشان بر مشارکت حداکثری مردم بود که الحمد الله این اصل حاصل شد.