گروه سیاسی: احمد زید آبادی فعال سیاسی در یادداشتی نوشت:اظهارات ضد و نقیض مقامهای وزارت خارجه و رئیس سازمان انژی اتمی در بارۀ مذاکرات وین، سبب سردرگمی افکار عمومی شده است.
در حالی که خبرها از موافقت ایران با گفتگوی غیرمستقیم با آمریکا و بازگشت تدریجی و مرحله به مرحله به برجام حکایت دارد و علی اکبر صالحی نیز تلویحاً آن را تأیید کرده است اما وزیر، معاون و سخنگوی وزارت خارجه، هر دوی این موارد را رد کرده و بر “موضع قطعی نظام” مبنی بر لغو کامل تحریمها و راستیآزمایی آن پیش از هرگونه اقدام ایران در جهت اجرای تعهدات برجامی خود تأکید کردهاند.
آیا این نوع اظهارات مغایر یکدیگر، عمداً به قصد ایجاد سردرگمی در افکار عمومی برای انحراف توجه آنها از عدول نظام از شرایط اعلام شدۀ رسمی خود صورت میگیرد و یا اینکه نشان از سردرگمی نهادهای مسئول در موضوع برجام دارد!
در واقع، به خلاف ظاهر اوضاع، جمهوری اسلامی از سوی چین و روسیه در کنار اروپا، تحت فشار قرار گرفته است تا با آمریکا بر سر میز مذاکره بنشیند و در بارۀ شرایط بازگشت دو کشور به اجرای مفاد توافقنامۀ برجام گفتگو کند.
طبعاً “نه” گفتن ایران به سه کشور اروپایی برای مذاکره با دولت بایدن و پذیرش اجرای مرحله به مرحلۀ برجام، به دشواری نه گفتن به چین و روسیه در این مورد نیست، زیرا جمهوری اسلامی با جنجال بر سرِ سیاست نگاه به شرق یا چرخش به سمت آن، به طرزی ناشیانه و اسفبار خود را وامدار و متکی به دو قدرت اقتدارگرای عضو برجام کرده است.
واقعیت این است که چین و روسیه به اندازۀ آمریکا و متحدانش مخالف برنامۀ هستهای ایران هستند و هیچ نفع درا مدت و استراتژیکی در تداوم تشنج جاریِ بین جمهوری اسلامی و دنیای غرب بر سر این موضوع برای خود نمیبینند. از فحوای کلام رهبران هر دو کشور کاملاً روشن است که آنها سیاست نفی مذاکرۀ ایران با آمریکا را نمیپسندند و اصرار ایران به لغو یکجا و کامل تحریمها را بدون هرگونه مذاکره با آمریکا و پیش از اجرای تعهدات برجامی آن، واقعبینانه نمیدانند.
از این رو، آنها به احتمال زیاد در پشت پرده، ایران را تحت فشار قرار دادهاند که در مواضع خود طی اجلاس وین نرمش نشان دهد تا بلکه راهی برای احیای برجام گشوده شود.
دولت روحانی قاعدتاً با نشان دادن چنین نرمشهایی مخالف نیست، اما این را هم میداند که هرگونه نرمش در این مورد، نقض مواضع قطعی اعلام شدۀ نظام است. از طرفی، دولت امکان و ظرفیتِ مقابله با اجماعی که عملاً بین سه کشور اروپایی و روسیه و چین در مورد چگونگی احیای برجام صورت گرفته است، در خود نمیبیند و به همین علت به تناقضگویی دچار شده و افکار عمومی را سردرگم کرده است.
به هر حال آنچه روشن است این است که احیای برجام بر اساس مواضع رسمی جمهوری اسلامی امکانپذیر نیست و اصرار بر این مواضع نه فقط اجلاس وین را به شکست میکشاند بلکه سبب نارضایتی و دلخوری عمیق چین و روسیه از ایران هم میشود.
شاید مسئولان جمهوری اسلامی نهایتاً چارۀ کار را در این ببینند که مقامهای وزارت خارجه عملاً جواز تلویحی عدول از مواضع اعلام شدۀ نظام را به منظور حفظ برجام و جلب رضایت دو قدرت شرقی به دست آورند اما در همان حال از سوی چهرهها و رسانههای اصولگرا به ارتکاب خیانت متهم شوند!
در آن صورت، هم کار در عمل پیش رفته و هم کاسه – کوزهها بر سر دستگاه دولت شکسته میشود! این رفتاری است که پیش از این نیز در جریان امضای برجام صورت گرفته و ظاهراً دولت روحانی و دستگاه وزارت خارجه نیز چنین نقش و کارویژهای را تحت عنوان “فداکاری” برای خود پذیرفته است!