گروه فرهنگی: بهروز صفاریان، با حضور بیش از دو دههای خود، یکی از تثبیتشدهترین آهنگسازها و تنظیمکنندههای موسیقی پاپ ایران است.او در این سالها برای خوانندههایی چون محمد اصفهانی، شادمهر عقیلی، فریدون آسرایی، مانی رهنما و… آهنگ ساخته و برای آنها و دیگر خوانندگانی مثل احسان خواجهامیری، محسن چاوشی، محمد علیزاده، قاسم افشار، سعید شهروز، حجت اشرفزاده و… آهنگ تنظیم کرده است.
حالا در اتفاقی چشمگیر، او در پروژهای حضور یافته و این بار با بسیاری از خوانندههایی که طی این سالها با آنها همکاری کرده، یکجا کار کرده است. صفاریان، تنظیمکننده قطعه «منو بشناس» بوده است. با اینکه از برخی بیمهریها نسبت به این اثر گلایهمند است، اما به چند پرسش ما در این باره پاسخ میدهد. او میگوید از صدای۲۰ خواننده استفاده کرده و صدای بیست نفر دیگر را کنار گذاشته، هر چند در ویدئو همهشان حضور دارند. این ماجرا از طرفی به محدودیتهای زمانی اثر ربط داشته، چنانچه حتی در پوستر اثر نیز همه خوانندهها در قاب جا نشدهاند و از طرفی به صلاحدید صفاریان به این منظور به رنگ صداهایی متفاوت برسد.
پروژه منو بشناس در ایران بیسابقه است اما خب نمونه جهانی فراوان دارد. بسیاری از کشورها طی پروژههایی بزرگ با حضور چند خواننده، قطعههایی ملی و میهنی را تولید کردهاند که به نوعی سرود ملیشان محسوب میشود؛ سرودی که قرار است پیامی بومی از جغرافیایشان را به جهان مخابره کند. به نظر شما منو بشناس توانسته از سویی به استانداردهای جهانی این مقوله نزدیک شود و از سوی دیگر، پیامی از اینجا به جهان مخابره کند؟
به نظرم منو بشناس به لحاظ بزرگی پروژه، مهمترین اتفاق موسیقی پس از انقلاب است. هیچ سابقهای ندارد و موسیقی و موزیکویدئو قابل دفاع است در سطح جهانی. به لحاظ ساختار و محتوا در موسیقی و در ویدئو، این اثر قابل ارائه در جهان است. در ویدئو به جغرافیای متنوع ایران سر زدهایم و به لحاظ سیاسی و اجتماعی هم کار، بیزمان است.
تاریخچه موسیقی ایران، دستکم از عصر مشروطه به این سو، پر است از قطعههای ملی و میهنی. شما میفرمایید منو بشناس، مهمترین اتفاق موسیقایی پس از انقلاب است. چه ویژگیهایی این اثر را با دیگر آثار ملی و میهنی ما متمایز میکند؟
منو بشناس مدرن است. جنس موسیقیاش، بینالمللی است، چون به ادبیات مشترک موسیقایی در جهان دست یافته است. از موسیقیای استفاده کردیم که صرفا برای ما نیست. از همه ظرفیتهای موسیقی خودمان در این اثر بهره بردهایم اما ساختارش طوری است که اگر یک آمریکایی یا اروپایی نیز آن را بشنود، ارتباط موسیقایی برقرار میکند. دیگر وجه تمایزش این است که از آهنگساز خواستم چند ملودی در اختیارم قرار بدهد تا من آنها را کارگردانی کنم. در ملودیها دستکاری کردم به این نحو که در بخشهای مرتبط با خوانندهها سعی کردم ملودی به رنگ صدای او نزدیک شود. از سبکهای کلاسیک ایرانی تا باقی سبکها. به طور مثال میبینیم قطعه با صدای پرواز همای آغاز میشود. او هم خواننده موسیقی کلاسیک است و هم اپرا. حجت اشرفزاده هم فرم ایرانی آواز را خوانده است. دیگر خوانندههایی هم هستند که میل به موسیقی غرب دارند. از همه این رنگها در تنظیم بهره بردهایم. استفاده از کمانچه و سهتار هم در این اثر متفاوت است. همه سبکها با فضایی یکدست و واحد در هم تنیده شده است. این را هم بگویم که ما دچار محدودیت زمانی برای حضور صدای هر۴۰ خواننده بودیم. ۲۰ خواننده در نسخه صوتی حضور دارند و ۴۰ خواننده در نسخه موزیک ویدئو.
یعنی نیمی از خوانندهها فقط لب میزنند و صدای آنها را نمیشنویم؟
بله. البته ما حتی استقبال میکردیم که تعداد خوانندهها بیشتر باشد. ما حضورشان را در ویدئو میخواستیم اما چون میخواستم رنگ صداهایی متفاوت را کنار هم بگذارم، از صدای برخی صرفنظر کردهام. هم میخواستم صداها با هم اشتباه نشوند و هم رنگهای متفاوت صدا به زیبایی بینجامد، بنابراین مجبور شدم از ۲۰صدا استفاده کنم، اما خب در ویدئو اتحاد هر ۴۰ نفرشان را میبینیم.
حالا لابد این خوانندهها ناراحت شدهاند؟
بله. من به تهیهکننده اثر هم گفته بودم لازم است این توضیح به خوانندهها داده شود که حضور آنها لزوما منجر به استفاده از صدایشان نخواهد شد. آنها مطلقا نباید احساس کنند بیارزش بودهاند و به آنها اهمیت داده نشده. حضور آنها صرفا شرکت در یک قطعه موسیقی نبوده است. این، بیشتر یک گردهمایی هنری بود برای ایران. تکتک خوانندههای این اثر، هنرمندان تثبیتشدهای هستند و کسی نمیتواند به ارزش آنها اذعان نکند. این، صرفا ملاحظهای موسیقایی در تنظیم بوده است و هیچ تفسیر دیگری ندارد. حالا شاید این باعث شده خوانندههای این اثر ملی افتخارآمیز، از آن حمایتی نمیکنند. تعجب میکنم دوستانی که به من لطف کرده و در این پروژه حضور داشتهاند، حالا هیچ حمایتی از آن نمیکنند. نباید ناراحت باشند. مگر قطعه «ما دنیاییم» که چند سال پیش با حضور ۸۵ ستاره موسیقی جهان تولید شد، از صدای همه آنها که حضور داشتند در اثر استفاده شد؟ بدیهی بود آنها حضور دارند تا در ویدئوی اثر، اتحاد خود را در حمایت از هدف خیریه نشان بدهند. اتفاق کنار هم ایستادن در منو بشناس، مهمترین اتفاق است.
یاد فیلم «شیرین» عباس کیارستمی میافتم که حضور بازیگرها در فیلم، صرفا به واکنششان در تماشای تصاویری مربوط به خسرو و شیرین نظامی محدود بود.
بله دقیقا. مثال خوبی است. مطمئنم بچههای منو بشناس وقتی آن را دیدهاند، لذت بردهاند. حالا باید همدل باشیم.
شاید دلیل این ناراحتیها این است که ما تصوری از چنین پروژههای بزرگی نداریم و مثلا نمیدانیم در بزرگداشت باب دیلن، دهها خواننده روی صحنه رفتند و حتی پشت میکروفنها جا نمیشدند که بخوانند اما به احترام دیلن رفتند بالا تا در تصاویر حضور داشته باشند.درست است. یاد دادن این قاعدهها کار شما اهالی رسانه است. حضور در این آثار مهم است. اینکه همه کمک کنیم به تولید چنین آثاری.