stat counter
تاریخ : چهارشنبه, ۷ آذر , ۱۴۰۳ Wednesday, 27 November , 2024
  • کد خبر : 334260
  • 20 فروردین 1400 - 16:49
3

حرف اصلاح‌طلبان و اصولگرایان خریدار ندارد

قلم | qalamna.ir :

گروه سیاسی: حسین کمالی فعال سیاسی اصلاح‌طلب و دبیرکل حزب اسلامی کار در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین به برگزارکنندگان انتخابات توصیه می‌کند شرایط روز را در نظر گیرند و شیوه‌ای پیشه کنند که در کشور یک انتخابات واقعی برگزار شود؛ یعنی با توجه به وضعیت کشور در سطح بین‌الملل و در بخش داخلی، تمام امور باید به طور منطقی با هوشیاری کامل و پرهیز از تصمیم‌گیری‌های هزینه‌ساز اداره شود. برای رسیدن به این مهم هم لازم است از اصرار بر برخی سیاست‌ها و یک‌جانبه‌گری‌ها خودداری شود. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

*آیا به واسطه مسائلی چون تحریم، کرونا، سوءمدیریت و… انتخابات ۱۴۰۰ می‌تواند مهم‌تر از انتخابات دهه ۹۰ قلمداد شود؟
 
اول باید دید انتخابات به معنای واقعی برگزار خواهد شد یا نه؛ یعنی آیا می‌توانیم در سیزدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری شاهد فضایی رقابتی باشیم؟ برای هر تحلیلی درباره رأی‌گیری خرداد پیش رو باید دید برگزارکنندگان انتخابات بنا دارند از گزینش‌های سلیقه‌ای دست بکشند تا مردم بتوانند کسانی را که خودشان می‌خواهند انتخاب کنند؟ اگر چنین اتفاقی بیفتد و انتخاباتی رقابتی برگزار شود، شاید مردم برای رأی دادن کمی انگیزه پیدا کنند و انتخابات خرداد ۱۴۰۰ با مشارکتی قابل قبول برگزار شود. تنها در چنین صورتی می‌توانیم امید داشته باشیم چهره‌هایی که می‌توانند مشکلات ذکرشده در سوال شما را شناسایی و حل کنند، از مردم رأی گرفته و اختیاردار شوند.
 
کشور در شرایط خطیر فعلی به انتخابات رقابتی احتیاج مبرم دارد. اما اگر قرار گذاشته شود فقط کسانی وارد عرصه رقابت شوند که مطلوب برگزارکنندگان انتخابات هستند، مردم به این نتیجه می‌رسند که رأی و هر تلاش دیگرشان بی‌حاصل خواهد بود و اساساً رفتن یا نرفتن پای صندوق‌های رأی هیچ فرقی نمی‌کند. بنابراین در چنین وضعیتی نمی‌شود به مشارکت بالا فکر کرد. واقعیت این است که مردم از مدیریت عمومی جامعه اعم از دولت و غیردولت دلخوری و ناراحتی‌هایی دارند و عملکرد دولت در سیاست خارجی و اقتصادی را دارای اشکال می‌بینند و گرانی‌های کمرشکن را هم محصول همین ناکارآمدی‌ها می‌دانند. به همین دلیل مردمی که این فشارها را تحمل می‌کنند، وقتی محروم بودن از حق انتخاب را هم متحمل شوند، معلوم است که تصمیم به رأی ندادن می‌گیرند. این همان موقعیتی است که اصلاً مطلوب نیست و مانع از مقبولیت نظام خواهد شد.
 
*به نظر شما و با توجه به شرایطی که توصیف کردید، فکر در برخی از سیاست‌گذاری‌ها تجدید نظر صورت گیرد؟
 
دقیقاً همین‌طور است. به این دلیل توصیه مهم به برگزارکنندگان انتخابات این است که شرایط روز را در نظر گیرند و شیوه‌ای پیشه کنند که در کشور یک انتخابات واقعی برگزار شود؛ یعنی با توجه به وضعیت کشور در سطح بین‌الملل و در بخش داخلی، تمام امور باید به طور منطقی با هوشیاری کامل و پرهیز از تصمیم‌گیری‌های هزینه‌ساز اداره شود. و برای رسیدن به این مهم لازم است از اصرار بر برخی سیاست‌ها و یک‌جانبه‌گری‌ها خودداری شود.
 
*مساله این است که افکار عمومی امیدی به «تجدید نظر» بخشی از حاکمیت ندارد.
 
ما امیدواریم این کار صورت بگیرد تا بتوانیم بعد از تجربه های تلخ و گرفتاری‌های ریز و درشت جامعه‌ای آرام داشته باشیم؛ چون مردم حق‌شان نیست که دچار گرفتاری و چالش‌های بیشتری شوند.
 
*با این حال تجربه نشان می‌دهد گروهی که اتفاقاً دارای اختیار هم هستند آشکارا درک کافی از تبعات مشارکت پایین ندارند و اساساً مصالح سیاسی و جناحی را به منافع عمومی ترجیح می‌دهند!
 
به هر صورت همه گروه‌های سیاسی سازوکارهایی را جدی می‌گیرند تا بتوانند رأی مردم را به سمت خودشان جلب کنند و اداره امور به آنها سپرده شود. البته باید گفت اینکه یک شخص یا یک گروه و یک جمعیت منفعت ملی را نادیده بگیرد و فقط به مصالح گروهی و جناحی فکر کند، قطعاً با نگاه ملی و مردمی فاصله دارد.
 
*این گروه‌های منفعت‌طلب که به راحتی چشم بر مصالح عمومی می‌بندند باید کنترل شوند. سوال این است که خنثی‌سازی تحرکات رادیکال و هزینه‌ساز آنها بر عهده کدام نهاد یا چه اشخاصی است؟
 
کار اگر به گونه‌ای پیش رود که منفعت‌طلبان بتوانند به مقصودشان برسند، میزان نارضایتی عمومی شدت و حدت پیدا خواهد کرد و در نتیجه کنترل از دست عاملان ایجاد نارضایتی هم خارج می‌شود که در چنین وضعیتی خود آنها هم در آتش خشم عمومی خواهند سوخت. بنابراین باید به خودشان بیایند و دست از تصمیم‌گیری‌های خسارت‌زا بردارند.
 
*سه ماه به برگزاری انتخابات مانده است. اگر ممکن است به طور مصداقی اقداماتی را نام ببرید که شاید انگیزه رأی دادن را به جامعه تزریق کند؟
 
مهم‌ترین تغییری که در این شرایط ضرورت دارد این است که با اصلاح نگاه‌مان به رابطه با نظام بین‌الملل، فضا را برای گفت‌وگو با جهان مهیا کنیم، البته ضمن حفظ منافع ملی، تا بتوانیم شرایط را بهبود بخشیم؛ یعنی اگر بتوانیم فضای کنونی با جهان را به سمت تعامل ببریم، قیمت‌ها حتماً کاهش پیدا خواهد کرد و درآمدهای دولت و کشور به سامان خواهد رسید. همچنین لازم است در مدیریت اجتماعی هم رویکردی بهتر داشته باشیم تا بتوانیم مردم را به این فهم برسانیم که رأی‌شان اثرگذار خواهد بود.
 
*مشارکت حداقلی چه هزینه‌هایی می‌تواند برای کشور، مردم و نظام به بار آورد؟
اولین هزینه این است که کشورهایی که در سطح بین‌الملل ایران را مخاطب خود می‌بینند و با ما وارد گفت‌وگو می‌شوند، می‌توانند ادعا کنند که سیستم حاکمیتی ایران نزد مردم مقبولیت و مشروعیت ندارد که این می‌تواند سبب سوءاستفاده‌شان شود. در چنین موقعیتی نمی‌توانیم به مناسبات و مذاکرات از موضع قدرت ورود کنیم. روشن است کشوری که به هر دلیل نتواند با دست پر با دیگران گفت‌وگو کند حتماً قافیه را خواهد باخت.
 
*گروه‌های سیاسی چطور می‌توانند مردم را به حضور در پای صندوق رأی ترغیب کنند؟
 
گروه‌های سیاسی به خصوص جریان اصلاحات برای ورود به فضای انتخاباتی و دعوت مردم برای مشارکت بالا اعلام آمادگی کرده‌اند. اما مساله این است که آیا زمینه شرکت در رقابت انتخاباتی برایشان فراهم خواهد شد و خواهند توانست کاندیدای مورد نظرشان را برای به عرصه انتخابات بفرستند، که این بستگی به نوع رفتار و تصمیم‌گیری برگزارکنندگان انتخابات دارد؛ در واقع همه جریان‌های سیاسی باید بتوانند بدون محدودیت‌های بی‌مورد و آنچنانی چهره‌های شایسته خودشان را در عرصه رقابتی ببینند.
 
البته متاسفانه مردم از همه گروه‌ها دلخوری‌ زیاد و جدی دارند. پس ما اگر واقعاً بخواهیم انگیزه رأی دادن را در مردم بالا ببریم و مخالفان شرکت در انتخابات را به موافقان رأی دادن تبدیل کنیم، باید از برخی رویکردهایمان دست برداریم و در حقیقت سیاستی اختیار کنیم که آن سیاست‌ها معطوف به منافع ملی و حقوق مردم باشد. همچنین لازم است به مردم این پیام را برسانیم که سیستم نسبت به زندگی، تامین مطالبه‌ها و رستگاری آنها بی‌تفاوت نیست. اگر بتوانیم این کار مهم را انجام دهیم، شک نکنید که در روز ۲۸ خرداد سال ۱۴۰۰ آرای قابل توجهی به صندوق‌های رأی ریخته خواهد شد؛ مثلا اقداماتی که گرانی به وجود می‌آورد و کارهایی که صلح با جهان را سخت می‌کند، یا کارهایی که چوب لای چرخ صنعت و کشاورزی کشور می‌گذارد و همچنین کارهایی که سرمایه و اجتماعی را به سمت کمرنگ‌تر شدن سوق می‌دهند باید کنار گذاشته شوند تا همه بتوانیم از این بزنگاه عبور کنیم. اما متاسفانه مردم نسبت به گروه‌های سیاسی ناامید و بدبین هستند که حتماً باید به هر طریقی این نقصان را برطرف کنیم.
 
*به طور مشخص اصلاح‌طلبان چقدر برای اصلاح امور آمادگی دارند؟
 
من به صراحت و به وضوح تاکید می‌کنم، چه اصلاح‌طلبان و چه اصولگرایان اکنون در شرایطی نیستند که فکر کنند مقبول جامعه واقع می‌شوند و حرف‌شان در بین مردم خریدار دارد؛ یعنی الان در هر سطح و در هر جایی بخواهیم در رابطه با انقلاب و نظام و همچنین مباحث سیاسی و اجتماعی وارد بحث و گفت‌وگو شویم، کسان زیادی هستند که به بحث‌هایی می‌پردازند که ما توقع نداریم. بنابراین بحث سر اصلاح‌طلب و اصولگرا نیست و متوجه دلخوری عمومی است. بنابراین همه ارکان نظام و سیاسیون باید تمام تلاش‌شان را به کار گیرند و مجدانه برای اقناع افکار عمومی که تنها راه خلاصی از گرفتاری‌هاست هر کاری که لازم است انجام دهند.
 
*حالا که کار به اینجا رسیده است می‌توان امید داشت چهره‌هایی چون ناطق نوری و… بتوانند با ورود به انتخابات اتفاقی مثل اتفاق دوم خرداد ۱۳۷۶ رقم بزنند؟
نه! اصل بر برگزاری انتخابات آزاد است تا مردم خودشان برای انتخاب تصمیم بگیرند؛ یعنی نباید انتخابات را به اشخاص وصل کنیم، باید اجازه دهیم مردم خودشان فرد مورد نظرشان را برای ریاست‌جمهوری انتخاب کنند.
 
 

 

هشتگ: , , , , , , , , , , ,

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.