وضعیت بازار بورس ۹ ماه پس از سقوط
شاخص بورس در هفته جاری نیز مانند هفتههای گذشته ریزشی بود و حتی سقف مقاومتی یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحدی نیز شکسته شد. به این ترتیب شاخص کل کانال یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی را به خود دید و با این اتفاق ارزش سهام بسیاری از سهامداران باز هم ریزش داشت. مشاهدات میدانی نشان میدهد در چند ماه اخیر سهامداران خرد بین ۴۰ تا ۶۰ درصد پول سرمایهگذاری شده خود در بورس را از دست داده و بیش از نیمی از پول ذخیرهشدهشان را در این بازار باختهاند.
فعالان بازار سهام پس از پشتسر گذاشتن یک نیمسال پر سود در اوایل سال ۹۹، حدود ۹ماه است که شاهد ریزش در بورس تهران هستند. ریزشی که گویا قرار نیست پایان یابد و سهامداران حتی دیگر امکان فروش سهام خودشان را ندارند تا جلوی ضرر بیشتر از این را بگیرند.هر روز صفهای فروش سنگینی در مقابل سهمها شکل میگیرد و نقدشوندگی بازار به شدت کاهش یافته است. پس از ثبت رشد بیش از ۳۰۰درصدی شاخصکل بورس و رسیدن این نماگر بر قله ۲میلیون واحدی در ۵ ماه نخست سال گذشته سرمایهگذاران زیادی اقدام به خرید سهام کردند. با داغ شدن دادوستدها، همه جا صحبت از بورس بود و سودهایی که میتوان به سادگی از این بازار کسب کرد. شاید همین موضوع بود که به سرعت تعداد کدهای بورسی اختصاص پیدا کرده به متقاضیان از ۲۰ میلیون گذشت و «ارتش ۲۰ میلیونی بورس» در تیتر یک خبرگزاریها نشست. کار تا جایی پیش رفت که بر اساس مشاهدات میدانی، برخی شغل و حرفه قدیمی خود را کنار گذاشته و برخی تتمه پسانداز خود را وارد بورس کرده، به امید اینکه بتوانند سودی کسب کنند.
اما ورق به یکباره برگشت و این بازار وسوسهبرانگیز سقوط کرد؛ سقوط دنبالهداری که همچنان ادامه دارد. کارشناسان مسبب اصلی این وضعیت را بیبرنامگی دولت میدانند که ابتدا با تبلیغ فراوان مردم را دعوت به حضور در این بازار کرد و در ادامه هیچ عملکرد مثبتی در جهت کاهش سطح ریزش و ایجاد ثبات در بورس نداشت. حالا حدود ۹ ماه است که بورس در مسیر نزولی میتازد و دیگر نه تنها انگیزهای برای خریداران بالقوه باقی نمانده بلکه سهامداران خرد قادر به فروش سهامشان نیز نیستند.مشاهدات میدانی نشان میدهد، در چند ماه اخیر سهامداران خرد بین ۴۰ تا ۶۰ درصد پول سرمایهگذاری شده خود در بورس را از دست داده و بیش از نیمی از مال ذخیرهشدهشان را در این بازار باختهاند.انجمن توسعه سرمایهگذاری حرفهای نیز اعلام کرده، تقریبا نیمی از ایرانیان ۴۰ درصد دارایی خود را در بورس از دست دادند.
ورود سرمایهگذاران خارجی به بازار سرمایه شدنی است؟
در چنین شرایطی ستاد اقتصادی دولت دیروز تصمیمی را اعلام کرد که تعجب همه را برانگیخت. رئیس سازمان بورس اعلام کرد: «طبق مصوبه ستاد اقتصادی دولت مقرر شد خارجیهایی که اقدام به خرید سهام در بازار بورس ایران میکنند، اعطای اقامت پنج ساله برایشان قائل شویم و خارجیها با خرید سهام در بازار میتوانند اقامت پنجساله دریافت کنند.»رییس سازمان بورس از این تصمیم به عنوان یکی از راهکارهای طراحی شده برای بهبود شرایط این بازار معرفی کرده است.
این خبر با واکنش بسیاری همراه بود. سهامداران مالباخته میگویند: «بعد از خالیشدن جیب مردم در بورس حالا تصمیمگیران میخواهند به سراغ خارجیها بروند.»سوال مهمتر، اما این است که در شرایطی که تنها چیزی که در بازار بورس ثبات دارد ریزش شاخص و سقوط است، چرا خارجیها باید به سراغ این بازار بیایند، حتی اگر جایزه این حضور اقامت ۵ ساله باشد. آن هم در حالی که فقط ۱۴ کشور دیگر در جهان پاسپورت ضعیفتری نسبت به ایران دارند.
به گفته بسیاری از کارشناسان این تصمیم دولت در مجموع یک تصمیم غیرواقعی و نشدنی است و بازار بورس ایران جذابیتی برای سرمایهگذار خارجی ندارد. آیا دولت به این آگاه نبوده و چنین راهکاری برای نجات بورس گذاشته یا پای حساب و کتابی درمیان است.
به نظر میرسد، جامعه هدف جدی ستاد اقتصادی دولت در اتخاذ این تصمیم، مهاجران افغانستانی ساکن یا در تردد به ایران است. برخی کاربران افغانستانی در شبکههای اجتماعی نیز در واکنش به خبر صدور اقامت ۵ ساله به شرط سرمایهگذاری در بورس، به این نکته اشاره کردهاند که پس از تبلیغات فراوان دولت برای حضور مردم در بورس حالا نوبت به مهاجران رسیده است.
اما در این میان و فارغ از وضعیت ریزشی بازار بورس، حتی شرط و شروط دولت برای سرمایهگذاری مطابقتی با وضعیت اقتصادی مهاجرانی مانند افغانستانیها به ایران ندارد.خرداد سال پیش بود که دولت اعلام کرد، اتباع خارجی که قصد دریافت اقامت ۵ ساله ایران از راه سرمایهگذاری رو دارند، باید ۲۵۰ هزار دلار سرمایهگذاری یا در بانکهای ایرانی سپردهگذاری کنند.
حالا نیز براساس تصمیم ستاد اقتصادی دولت به سرمایهگذاران خارجی که طبق ضوابط،۲۵۰ هزار دلار در بازار بورس سرمایهگذاری کنند، اقامت ۵ ساله جمهوری اسلامی ایران اعطا میشود.این در حالی است که طبق برآوردها در کشوری مانند کانادا اگر یک خارجی با این رقم کسبوکاری در این کشور راهاندازی کند، به او نه اقامت ۵ ساله بلک اقامت دائم داده میشود؛ بنابراین این راهکار دولت را اگر از هر سویی بررسی کنیم، نه تنها قابل تحقق نیست بلکه در روزهایی که مالباختگان تشنه یک تصمیم دقیق و کارآمد در جهت ثباتبخشی به بازار بورس هستند، چنین تصمیمهایی بیشتر سهامداران مالباخته را ناامید از داشتن برنامه روشن دولت برای نجات بورس میکند.