گروه سیاسی:روزنامه جهان صنعت نوشت: در حالی که مقامات ایرانی برای به ثمر نشستن مذاکرات وین و پایان تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران عجله دارند و شتاب میکنند، طرف مقابل یعنی مقامات ایالات متحده آمریکا برای پایان یا دستکم کاهش تحریمها، مشغول وقت گذرانی و خرید زمان هستند.
این وقتگذرانی، ایرانیان را نسبت به پایان تحریمها و کاهش محدودیتهای اقتصادی و تجاری بدبین یا حداقل بیتفاوت کرده است. چنانکه اکنون کمتر کسی در ایران، از به روی کار آمدن دموکراتها و ریاستجمهوری بایدن، ابراز خوشحالی میکند. همین امر باعث شده تا دستکم برای هفتههای آینده هیچکس منتظر وقوع تحول مهمی در زمینه گفتوگوهای هستهای ایران و اروپا نباشد و به ثمرات شیرین کاهش یا پایان تحریمها دل نبندد. از اینرو آنچه در وین میگذرد و اخباری که از محل مذاکرات هستهای به گوش میرسد، کمتر در تهران و ایران موجب تحول و واکنش بازار میشود.
البته مکانیسم سادهای بر این فرآیند وجود دارد؛ مقامات دولت روحانی میخواهند در پایان عمر دولت و فعالیت خویش، پس از ناکامیهای مدیریتی فراوان، با پایانی خوش و دستاوردی قابل بیان عرصه سیاسی را ترک کنند. این عرصه البته دستخوش تحولات و وقایعی قرار گرفته که روحانی و همکارانش در همه شئون آن صاحب نفوذ نیستند در عین حال هدفگذاری مقامات عالی ایران که بر قاعده یا همه یا هیچ استوار است، حصول نتیجه میانی را بهطور کلی غیرممکن کرده و از این جهت نیز دیپلماتهای کشورمان با مسیر دشوار و پیچیدهای مواجه هستند چنانکه نمیتوانند به کمتر از همه رضایت دهند و تا همه تحریمها لغو نشود، هیچ اقدامی از سوی تهران برای بازگشت به تعهدات برجامیاش انجام نمیگیرد و همین مساله اوضاع را پیچیده و غیرقابل تفاهم کرده است.
مقامات ایرانی در این میان نگاهی هم به انتخابات پیشرو دارند و معتقدند اگر همین روزها، نتیجهای امیدوارکننده در مذاکرات حاصل شود و یا پیشرفتی که موجد حصول نتیجه امیدبخش در این گفتوگوها باشد پدید آید، احتمالا بر میزان مشارکت عمومی در انتخابات پیشرو تاثیر خواهد گذاشت و مردم ایران را به حضور حداکثری یا هر چه بیشتر در پای صندوقهای رای تشویق خواهد کرد. از این بابت هم مقامات حکومتی در ایران، علاقهمند به حصول نتیجه و دستاوردهای شیرین و سریع در این دور از مذاکرات هستند تا با این نتایج میزان حضور مردم در رایگیری و علاوه بر آن میزان مشروعیت مردمی حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران را افزایش داده و به رخ رقبای بینالمللی خویش بکشند. از این بابت حصول نتیجه در وین، از جهاتی دارای ثمرات حیثیتی برای ایران است؛ ثمراتی که جمهوری اسلامی نمیتواند از آن چشمپوشی کند.
اما در طرف مقابل یعنی ایالات متحده و اروپا، تصور آن است که مجموعه سختگیریها و تحریمها بر میزان حمایتهای مردمی و مشروعیت داخلی جمهوری اسلامی در ایران تاثیر گذاشته و این مقبولیت عمومی را کاهش داده است. در هفتههای گذشته به ویژه در ایالات متحده آمریکا، نشریات و محافل محافظهکار با یادآوری تاثیر مثبت تحریمهایی که ترامپ علیه ایران به کار بسته بود، تصریح کردهاند که اگر دولت بایدن به تحریمهای اعمالشده، ادامه دهد، میزان مقبولیت و مشروعیت حکومت جمهوری اسلامی در ایران باز هم کاهش مییابد و نتایج این کاهش را میتوان در تعداد شرکتکننده در انتخابات پیشرو در ایران مشاهده کرد. به این ترتیب هیچ بعید نیست که مجموعه حکومتگران در واشنگتن بخواهند این ادعا را راستیآزمایی کنند و دستکم تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در ایران، به اعمال تحریمها ادامه دهند. البته هماکنون و با تاثیری که جمهوری اسلامی بر تحولات خونین سرزمینهای اشغالی داشته و تحرکات هواداران اسراییل در نهادهای گوناگون ایالات متحده، اراده برای آن که تحریمها برداشته شود ضعیف و ضعیفتر شده و با شرایط فعلی معلوم نیست که برطرف ساختن تحریمهای اعمال و وضعشده از جانب ترامپ، در چه زمانی و با چه مکانیسمی، امکانپذیر شود.از این جهت، جمهوری اسلامی اتفاقا مساله حضور شهروندان ایرانی در پای صندوقهای رای را بسیار جدی و قابل توجه تلقی کرده است. در اینباره مقامات تهران میخواهند با کشاندن شهروندان ایرانی به پای صندوقهای رای و نمایش برگزاری یک انتخابات پرشور که میزان شرکتکنندگان آن، شامل حداکثر تعداد واجدان شرایط رایدهی باشد، یکبار دیگر محبوبیت و مشروعیت خود را در میان شهروندان ایرانی به نمایش بگذارند.
حال اگر ایرانیان با خواستههای مقامات و رهبران خویش همراهی نکنند فارغ از اینکه چه کسی در این فرآیند مقصر بوده و چه کسی یا چه کسانی در دلسرد کردن ایرانیان تقصیر داشته یا به عنوان مقصر معرفی شوند، آن وقت این حکومت جمهوری اسلامی است که از دو جهت زیان میبیند؛ یکی از جهت اعتبار و مقبولیت داخلی و مردمی و دیگری از جهت مشروعیت بینالمللی.
این وقتگذرانی، ایرانیان را نسبت به پایان تحریمها و کاهش محدودیتهای اقتصادی و تجاری بدبین یا حداقل بیتفاوت کرده است. چنانکه اکنون کمتر کسی در ایران، از به روی کار آمدن دموکراتها و ریاستجمهوری بایدن، ابراز خوشحالی میکند. همین امر باعث شده تا دستکم برای هفتههای آینده هیچکس منتظر وقوع تحول مهمی در زمینه گفتوگوهای هستهای ایران و اروپا نباشد و به ثمرات شیرین کاهش یا پایان تحریمها دل نبندد. از اینرو آنچه در وین میگذرد و اخباری که از محل مذاکرات هستهای به گوش میرسد، کمتر در تهران و ایران موجب تحول و واکنش بازار میشود.
البته مکانیسم سادهای بر این فرآیند وجود دارد؛ مقامات دولت روحانی میخواهند در پایان عمر دولت و فعالیت خویش، پس از ناکامیهای مدیریتی فراوان، با پایانی خوش و دستاوردی قابل بیان عرصه سیاسی را ترک کنند. این عرصه البته دستخوش تحولات و وقایعی قرار گرفته که روحانی و همکارانش در همه شئون آن صاحب نفوذ نیستند در عین حال هدفگذاری مقامات عالی ایران که بر قاعده یا همه یا هیچ استوار است، حصول نتیجه میانی را بهطور کلی غیرممکن کرده و از این جهت نیز دیپلماتهای کشورمان با مسیر دشوار و پیچیدهای مواجه هستند چنانکه نمیتوانند به کمتر از همه رضایت دهند و تا همه تحریمها لغو نشود، هیچ اقدامی از سوی تهران برای بازگشت به تعهدات برجامیاش انجام نمیگیرد و همین مساله اوضاع را پیچیده و غیرقابل تفاهم کرده است.
مقامات ایرانی در این میان نگاهی هم به انتخابات پیشرو دارند و معتقدند اگر همین روزها، نتیجهای امیدوارکننده در مذاکرات حاصل شود و یا پیشرفتی که موجد حصول نتیجه امیدبخش در این گفتوگوها باشد پدید آید، احتمالا بر میزان مشارکت عمومی در انتخابات پیشرو تاثیر خواهد گذاشت و مردم ایران را به حضور حداکثری یا هر چه بیشتر در پای صندوقهای رای تشویق خواهد کرد. از این بابت هم مقامات حکومتی در ایران، علاقهمند به حصول نتیجه و دستاوردهای شیرین و سریع در این دور از مذاکرات هستند تا با این نتایج میزان حضور مردم در رایگیری و علاوه بر آن میزان مشروعیت مردمی حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران را افزایش داده و به رخ رقبای بینالمللی خویش بکشند. از این بابت حصول نتیجه در وین، از جهاتی دارای ثمرات حیثیتی برای ایران است؛ ثمراتی که جمهوری اسلامی نمیتواند از آن چشمپوشی کند.
اما در طرف مقابل یعنی ایالات متحده و اروپا، تصور آن است که مجموعه سختگیریها و تحریمها بر میزان حمایتهای مردمی و مشروعیت داخلی جمهوری اسلامی در ایران تاثیر گذاشته و این مقبولیت عمومی را کاهش داده است. در هفتههای گذشته به ویژه در ایالات متحده آمریکا، نشریات و محافل محافظهکار با یادآوری تاثیر مثبت تحریمهایی که ترامپ علیه ایران به کار بسته بود، تصریح کردهاند که اگر دولت بایدن به تحریمهای اعمالشده، ادامه دهد، میزان مقبولیت و مشروعیت حکومت جمهوری اسلامی در ایران باز هم کاهش مییابد و نتایج این کاهش را میتوان در تعداد شرکتکننده در انتخابات پیشرو در ایران مشاهده کرد. به این ترتیب هیچ بعید نیست که مجموعه حکومتگران در واشنگتن بخواهند این ادعا را راستیآزمایی کنند و دستکم تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در ایران، به اعمال تحریمها ادامه دهند. البته هماکنون و با تاثیری که جمهوری اسلامی بر تحولات خونین سرزمینهای اشغالی داشته و تحرکات هواداران اسراییل در نهادهای گوناگون ایالات متحده، اراده برای آن که تحریمها برداشته شود ضعیف و ضعیفتر شده و با شرایط فعلی معلوم نیست که برطرف ساختن تحریمهای اعمال و وضعشده از جانب ترامپ، در چه زمانی و با چه مکانیسمی، امکانپذیر شود.از این جهت، جمهوری اسلامی اتفاقا مساله حضور شهروندان ایرانی در پای صندوقهای رای را بسیار جدی و قابل توجه تلقی کرده است. در اینباره مقامات تهران میخواهند با کشاندن شهروندان ایرانی به پای صندوقهای رای و نمایش برگزاری یک انتخابات پرشور که میزان شرکتکنندگان آن، شامل حداکثر تعداد واجدان شرایط رایدهی باشد، یکبار دیگر محبوبیت و مشروعیت خود را در میان شهروندان ایرانی به نمایش بگذارند.
حال اگر ایرانیان با خواستههای مقامات و رهبران خویش همراهی نکنند فارغ از اینکه چه کسی در این فرآیند مقصر بوده و چه کسی یا چه کسانی در دلسرد کردن ایرانیان تقصیر داشته یا به عنوان مقصر معرفی شوند، آن وقت این حکومت جمهوری اسلامی است که از دو جهت زیان میبیند؛ یکی از جهت اعتبار و مقبولیت داخلی و مردمی و دیگری از جهت مشروعیت بینالمللی.