روزنامه جوان نوشت: بیانات رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سیودومین سالگرد رحلت امام خمینی (ره)، حاوی محورهای مهمی در باب نظریه مردمسالاری دینی مبتنی بر اندیشه امام راحل (ره) و نیز موضوع مهم انتخابات و ابعاد آن بود. البته رسانهها و فعالان سیاسی تمرکز خود را به تذکر پایانی معظمله معطوف کردند و متأسفانه دیگر فرازهای این بیان که اتفاقاً مبناییتر و با اهمیت بیشتر بود، مورد غفلت واقع شد. پرداخت رسانهها و سیاسیون به فراز پایانی نیز با برداشتها و بعضاً مصادره به مطلوبهای فرصتطلبانه همراه بود و بهنظر میرسد این فرصتطلبیها، ابهاماتی را در افکار عمومی پدید آورده باشد. ازاینرو ضروری است به این پرسش مهم پاسخ داده شود که مخاطب این تذکر مهم رهبر معظم انقلاب کدام شخص حقیقی یا حقوقی بوده است؟
هنوز دقایقی از انتشار بیانات معظمله نگذشته بود که بعضی از هواداران برخی نامزدهای عدم احراز صلاحیت شده، فوراً واکنش نشان دادند و تلاش کردند این تذکر را نوعی امر به تجدیدنظر در احراز صلاحیتها و مخاطب آن را شورای نگهبان بدانند. هرچند بیانیه چند ساعت بعد شورای نگهبان روشن ساخت که اساساً تصمیم شورای نگهبان مبتنیبر گزارشهای خلاف واقع و مخدوش مورد اشاره معظمله نبوده است، اما اگر به جملات و واژگان رهبر انقلاب در همان فراز پایانی توجه میشد، اساساً این شبهه پدید نمیآمد و همان ابتدا میشد فهمید که مخاطب، این شورا نبوده است.
بار دیگر جملات معظمله را مرور کنیم: «در جریان عدم احراز صلاحیّت، به بعضی از کسانی که صلاحیّتشان احراز نشده بود جفا شد، ظلم شد؛ یا به خودشان یا به خانوادههایشان نسبتهایی داده شد که واقعیّت نداشت؛ به کسانشان نسبتهایی داده شد و خانوادههای محترم و عفیف، دچار مواجهه با یک چنین نسبتهایی شدند. خب گزارشهای خلافی بود، غلطی بود؛ بعد هم ثابت شد که خلاف است، معلوم شد که خلاف است، منتها خب در دهان مردم پخش شد و متأسفانه در فضای مجازی -اینکه من میگویم فضای مجازی رها است، یک نمونهاش همین است- بدون هیچ قیدوبندی این چیزها را منتشر کردند. حفظ آبروی انسانها جزو مهمترین مسائل است، جزو بالاترین حقوق انسانها است. خواهشم این است و مطالبهام از دستگاههای مسئول این است که جبران کنند. مواردی که یک گزارشی خلاف واقع داده شده مربوط به فرزند کسی، مربوط به خانواده کسی، بعد هم معلوم شده که خلاف واقع است، این را جبران کنند و اعاده حیثیّت کنند.»
ایشان میفرمایند در جریان عدم احراز صلاحیت، به بعضی از کسانی که صلاحیتشان احراز نشده بود جفا و ظلم شد و در ادامه این جفا را چنین توضیح میدهد که یا به خودشان یا به خانوادههایشان نسبتهایی داده شد که واقعیت نداشت؛ بنابراین موضوع اول تذکر وجود نسبتهای خلاف واقع در برخی از گزارشها است. این گزارشها توسط هر نهادی تولید شده باشد، از سوی شورای نگهبان تولید نشده، بلکه شورای نگهبان محتوای این گزارشها را (به اعتماد نام و مسئولیت رسمی این دستگاهها) موردمطالعه قرار داده است؛ بنابراین در این مرحله خطایی متوجه شورا نیست. طبیعی است که شورا بر اساس بضاعت خود تصمیم میگیرد بخش عمدهای از این بضاعت، گزارش نهادهای مسئول است. حتی اگر بر فرض محال این شورا بر اساس همان یک گزارش مخدوش فوقالاشاره تصمیم گرفته بود، بازهم تقصیری متوجه این شورا نیست، بلکه نهاد صادرکننده گزارش باید به مردم توضیح دهد و خطای خود را «جبران» کند؛ بنابراین تذکر اصلی معظمله «تجدیدنظر در احراز صلاحیت» نیست، بلکه «اعاده حیثیت» است که مسئولیت آن متوجه نهادهای نظارتی گزارشدهنده است.
هنوز دقایقی از انتشار بیانات معظمله نگذشته بود که بعضی از هواداران برخی نامزدهای عدم احراز صلاحیت شده، فوراً واکنش نشان دادند و تلاش کردند این تذکر را نوعی امر به تجدیدنظر در احراز صلاحیتها و مخاطب آن را شورای نگهبان بدانند. هرچند بیانیه چند ساعت بعد شورای نگهبان روشن ساخت که اساساً تصمیم شورای نگهبان مبتنیبر گزارشهای خلاف واقع و مخدوش مورد اشاره معظمله نبوده است، اما اگر به جملات و واژگان رهبر انقلاب در همان فراز پایانی توجه میشد، اساساً این شبهه پدید نمیآمد و همان ابتدا میشد فهمید که مخاطب، این شورا نبوده است.
بار دیگر جملات معظمله را مرور کنیم: «در جریان عدم احراز صلاحیّت، به بعضی از کسانی که صلاحیّتشان احراز نشده بود جفا شد، ظلم شد؛ یا به خودشان یا به خانوادههایشان نسبتهایی داده شد که واقعیّت نداشت؛ به کسانشان نسبتهایی داده شد و خانوادههای محترم و عفیف، دچار مواجهه با یک چنین نسبتهایی شدند. خب گزارشهای خلافی بود، غلطی بود؛ بعد هم ثابت شد که خلاف است، معلوم شد که خلاف است، منتها خب در دهان مردم پخش شد و متأسفانه در فضای مجازی -اینکه من میگویم فضای مجازی رها است، یک نمونهاش همین است- بدون هیچ قیدوبندی این چیزها را منتشر کردند. حفظ آبروی انسانها جزو مهمترین مسائل است، جزو بالاترین حقوق انسانها است. خواهشم این است و مطالبهام از دستگاههای مسئول این است که جبران کنند. مواردی که یک گزارشی خلاف واقع داده شده مربوط به فرزند کسی، مربوط به خانواده کسی، بعد هم معلوم شده که خلاف واقع است، این را جبران کنند و اعاده حیثیّت کنند.»
ایشان میفرمایند در جریان عدم احراز صلاحیت، به بعضی از کسانی که صلاحیتشان احراز نشده بود جفا و ظلم شد و در ادامه این جفا را چنین توضیح میدهد که یا به خودشان یا به خانوادههایشان نسبتهایی داده شد که واقعیت نداشت؛ بنابراین موضوع اول تذکر وجود نسبتهای خلاف واقع در برخی از گزارشها است. این گزارشها توسط هر نهادی تولید شده باشد، از سوی شورای نگهبان تولید نشده، بلکه شورای نگهبان محتوای این گزارشها را (به اعتماد نام و مسئولیت رسمی این دستگاهها) موردمطالعه قرار داده است؛ بنابراین در این مرحله خطایی متوجه شورا نیست. طبیعی است که شورا بر اساس بضاعت خود تصمیم میگیرد بخش عمدهای از این بضاعت، گزارش نهادهای مسئول است. حتی اگر بر فرض محال این شورا بر اساس همان یک گزارش مخدوش فوقالاشاره تصمیم گرفته بود، بازهم تقصیری متوجه این شورا نیست، بلکه نهاد صادرکننده گزارش باید به مردم توضیح دهد و خطای خود را «جبران» کند؛ بنابراین تذکر اصلی معظمله «تجدیدنظر در احراز صلاحیت» نیست، بلکه «اعاده حیثیت» است که مسئولیت آن متوجه نهادهای نظارتی گزارشدهنده است.