گروه سیاسی: مصطفی هاشمیطبا، فعال سیاسی در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: آقای ابراهیم رئیسـی بــرای اداره کشور در چهار سال آینده کار سختی را پیشرو دارد. انجام ایـــن کــار ســــخت نیازمند تصمیمات دقیق و منطقی و اولویتبندیهای حساب شده است. ما هماکنون در چند گلوگاه دچار مشکلاتی هستیم که دولت سیزدهم باید تمرکز ویژهای بر آنها داشته باشد و با طراحی دقیق یک برنامه مستمر چهار ساله را در این خصوص پیگیری کند. مهمترین این مسائل بحران سرمایه اجتماعی است. آمارهای مربوط به همین انتخابات اخیر هم نشان داد که ما از این حیث در چه وضعی هستیم. رئیس جمهور منتخب دیروز هم در نشست خبری خود به این موضوع اشاره داشت.
خوشبختانه آقای رئیسی تأکید دارد که به عنوان شخصیتی مستقل رئیس جمهوری همه ایرانیان باشد. اجرای این وعده در عمل میتواند بخشی از سرمایه اجتماعی از دست رفته ما، خصوصاً آن بخشی را که صدایش به شکل آمارهای منفی در انتخابات بازتاب پیدا کرد احیا کند. اینکه دلیل تنزل سرمایه اجتماعی ما چه بوده بحثی است که مجال خود را میطلبد. اما اینکه دولت آتی ناگزیر است تا در این خصوص تحولی ایجاد کند یک امر کاملاً مشهود است و انتظار میرود این اقدام نه فقط از روزهای ابتدایی دولت سیزدهم، بلکه از همین حالا و توسط رئیس جمهوری منتخب و تیم او کلید بخورد.اما در حوزه اجرایی به نظر آقای رئیسی در ماههای پیشرو باید سه کار مهم را انجام دهد؛ اول اینکه بهتر است از همین الان رابطهای سازمان یافته با هدف انتقال بهینه قدرت بین تیم ایشان و دولت مستقر برقرار شود. چنین رابطهای در فرصت پیشرو میتواند تصویری واضحتر و واقعیتر از شرایط کشور بر پایه اطلاعات جزئیتر و دقیقتر برای کارگزاران دولت بعدی ایجاد کند. با این ترتیب مدیران دولت سیزدهم در ابتدای کار خود نیاز ندارند چند هفته را صرف اطلاع یافتن از وضعیت بکنند و میتوانند خیلی زودتر اقدامات خود را کلید بزنند و البته با برنامهای دقیقتر و واقعبینانهتر وارد دستگاه اجرایی کشور شوند. در عین حال چنین کاری مانع از دادن برنامهها و وعدههای انتزاعی توسط وزرای پیشنهادی دولت بعدی برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس خواهد شد.
نکته دیگر این است که آقای رئیسی باید تکلیف خود را با مسأله کلانی به نام «تحریم» مشخص کند. در امریکا چند قانون مختلف برای وضع تحریم علیه کشورمان وجود دارد. دولت بعدی در عمل متوجه خواهد شد که بخش زیادی از این تحریمها چگونه با مکانیسمهای اقتصادی کشور ما در ارتباط هستند و چه تأثیری در این حوزه دارند. ما به مرحلهای رسیدهایم که دیگر نمیتوانیم موضعی شعارگونه در قبال تحریمها بگیریم و در عین حال نیازمند تحرک اقتصادی در داخل هم هستیم. دولت سیزدهم مجبور است بین واقعیت تحریم و واقعیتهای اداره کشور تناسبی منطقی برقرار کند.
رئیس جمهور منتخب باید بتواند به سرعت این توقعات متراکم و تزریق شده به جامعه را به وضع متعادلی برساند و سطح آنها را واقعی کند. نکته مهم دیگر اینکه باید در همین ابتدا مشخص شود که ما احتمالاً با چه سطحی از تحریم قرار است کار کنیم و متناسب با آن چه برنامهای داریم؟
اما در نهایت در ماههای اول به نظر میرسد که دولت سیزدهم باید بسیار سریع به فکر تهیه و تنظیم لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ باشد. هم شرایط خاص اقتصادی و سیاسی کشور چنین اقتضایی دارد و هم اینکه در سال اول فعالیت دولت، بهتر است تهیه مهمترین لایحه سالانه کشور زودتر کلید بخورد. هم از این جهت که دولت وقت بیشتری برای کار روی این موضوع و هماهنگ شدن با هدف آن داشته باشد و هم از اینرو که بهواسطه تهیه لایحه بودجه و در فرایند آن بتواند سریعتر با وضعیت موجود کشور آشنا شود.
خوشبختانه آقای رئیسی تأکید دارد که به عنوان شخصیتی مستقل رئیس جمهوری همه ایرانیان باشد. اجرای این وعده در عمل میتواند بخشی از سرمایه اجتماعی از دست رفته ما، خصوصاً آن بخشی را که صدایش به شکل آمارهای منفی در انتخابات بازتاب پیدا کرد احیا کند. اینکه دلیل تنزل سرمایه اجتماعی ما چه بوده بحثی است که مجال خود را میطلبد. اما اینکه دولت آتی ناگزیر است تا در این خصوص تحولی ایجاد کند یک امر کاملاً مشهود است و انتظار میرود این اقدام نه فقط از روزهای ابتدایی دولت سیزدهم، بلکه از همین حالا و توسط رئیس جمهوری منتخب و تیم او کلید بخورد.اما در حوزه اجرایی به نظر آقای رئیسی در ماههای پیشرو باید سه کار مهم را انجام دهد؛ اول اینکه بهتر است از همین الان رابطهای سازمان یافته با هدف انتقال بهینه قدرت بین تیم ایشان و دولت مستقر برقرار شود. چنین رابطهای در فرصت پیشرو میتواند تصویری واضحتر و واقعیتر از شرایط کشور بر پایه اطلاعات جزئیتر و دقیقتر برای کارگزاران دولت بعدی ایجاد کند. با این ترتیب مدیران دولت سیزدهم در ابتدای کار خود نیاز ندارند چند هفته را صرف اطلاع یافتن از وضعیت بکنند و میتوانند خیلی زودتر اقدامات خود را کلید بزنند و البته با برنامهای دقیقتر و واقعبینانهتر وارد دستگاه اجرایی کشور شوند. در عین حال چنین کاری مانع از دادن برنامهها و وعدههای انتزاعی توسط وزرای پیشنهادی دولت بعدی برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس خواهد شد.
نکته دیگر این است که آقای رئیسی باید تکلیف خود را با مسأله کلانی به نام «تحریم» مشخص کند. در امریکا چند قانون مختلف برای وضع تحریم علیه کشورمان وجود دارد. دولت بعدی در عمل متوجه خواهد شد که بخش زیادی از این تحریمها چگونه با مکانیسمهای اقتصادی کشور ما در ارتباط هستند و چه تأثیری در این حوزه دارند. ما به مرحلهای رسیدهایم که دیگر نمیتوانیم موضعی شعارگونه در قبال تحریمها بگیریم و در عین حال نیازمند تحرک اقتصادی در داخل هم هستیم. دولت سیزدهم مجبور است بین واقعیت تحریم و واقعیتهای اداره کشور تناسبی منطقی برقرار کند.
رئیس جمهور منتخب باید بتواند به سرعت این توقعات متراکم و تزریق شده به جامعه را به وضع متعادلی برساند و سطح آنها را واقعی کند. نکته مهم دیگر اینکه باید در همین ابتدا مشخص شود که ما احتمالاً با چه سطحی از تحریم قرار است کار کنیم و متناسب با آن چه برنامهای داریم؟
اما در نهایت در ماههای اول به نظر میرسد که دولت سیزدهم باید بسیار سریع به فکر تهیه و تنظیم لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ باشد. هم شرایط خاص اقتصادی و سیاسی کشور چنین اقتضایی دارد و هم اینکه در سال اول فعالیت دولت، بهتر است تهیه مهمترین لایحه سالانه کشور زودتر کلید بخورد. هم از این جهت که دولت وقت بیشتری برای کار روی این موضوع و هماهنگ شدن با هدف آن داشته باشد و هم از اینرو که بهواسطه تهیه لایحه بودجه و در فرایند آن بتواند سریعتر با وضعیت موجود کشور آشنا شود.