۲۸ خرداد ۱۴۰۰ مهندسیشدهترین انتخابات ریاست جمهوری ایران با کمترین میزان مشارکت در تاریخ جمهوری اسلامی ایران به سرانجام رسید و اصلاحطلبان، اعتدالگرایان و حتی اصولگرایان معتدل و دیگر جریانهای منتقد وضع موجود، نامزدی در صحنه نداشتند.
تا چند روز قبل از روز رایگیری معلوم نبود چه کسانی قرار است رقابت کنند و جریانهای سیاسی شناختهشده از چه کسانی حمایت میکنند. مهندسان انتخابات، صحنه را به شکلی سامان دادند که مشارکت حداکثری شکل نگیرد و در هر شرایطی نامزد مورد نظر آنان به پیروزی برسد. قدرتطلبان با تفسیرهای اقتدارگرایانه از قانون اساسی و با سلطه بر نهادهای حاکمیتی و با ردصلاحیت گستردهٔ نامزدهای رقبا، صحنهای ساختند که منجر به تحقق خواستشان و قهر اکثر شهروندان با انتخابات شد. بخش بزرگی از شهروندان ایران به صحنهآرایی خطرناکی که در این انتخابات شده بود به حق معترض بودند. گروهی بهدلیل عدم حضور نامزد مطلوب خود، در یک حرکت اعتراضی و برای رسمیت ندادن به این صحنهآرایی، در انتخابات شرکت نکردند و گروهی با حفظ ماهیت اعتراضی رایشان و به امید تغییر صحنه، در چند روز آخر، از تنها نامزد متفاوت موجود حمایت کردند. علیرغم تفاوت تحلیل و تصمیم، هر دو گروه هدفی ایراندوستانه داشتند. «جبههٔ اصلاحات ایران» که بعد از حذف همهٔ نامزدهای پیشنهادی توسط بخشی از اعضای مجمع عمومیاش توسط شورای نگهبان، در این انتخابات نامزدی نداشت، ضمن احترام به تصمیم هر دو گروه و تقدیر از تلاشهای مسئولانهشان، با توجه به تصمیم بیش از ۵۰ درصد مردمی که رای ندادند و نیز ماهیت رای اعتراضی میلیونها شهروندی که به تنها نامزد متفاوت عرصهٔ رقابت رای دادند یا رای باطله در صندوق انداختند، به حاکمان کشور هشدار میدهد و از آنان مصرانه میخواهد به ریشهٔ نارضایتیها و اعتراض هر سه گروه اخیر توجه کنند و خود را به تغافل نزنند.
نتیجهٔ انتخابات نشان داد که بخش بزرگی از جامعهٔ ایران امیدش را به اثربخشی راهبردهای اصلاحطلبانهٔ حداقلی از دست داده است. تحریمهای شدید اقتصادی و پارهای از سوء حکمرانیها که منجر به نارضایتی گستردهٔ شهروندان ایران شده است و موانعی که مخالفان اصلاحات در برابر اصلاحات خشونتپرهیز و قانونی و حاکمیت ارادهٔ ملت ایجاد کردهاند، سهم بزرگی در ایجاد این ناامیدی داشتهاست، اما پارهای از ضعفها و اشتباهات در میان نیروها و نهادهای اصلاحطلبان هم از عوامل این کاهش و ریزش پایگاه اجتماعی بوده است.
«جبههٔ اصلاحات ایران» وظیفهٔ خود میداند ضمن نقد رفتارهای اقتدارگرایانهٔ بخشی از حکمرانان، بازاندیشی و زمینهسازی برای اصلاحات ریشهای تشکیلاتی و گفتمانی در جبههٔ اصلاحطلبان را در دستور کار خود قرار دهد. ما نارضایتی بخشی از شهروندان از عملکرد اصلاحطلبان را درک میکنیم و برای آسیبشناسی و بازسازی و نوسازی اندیشه و ساختار جریان اصلاحات خود را آماده خواهیم کرد و نتایج بررسیها و جمعبندی خود را به اطلاع شهروندان ایران خواهیم رساند. همچنین امیدواریم مجموعهٔ نهادهای حکمرانی هم صدای این میزان عظیم نارضایتی از شرایط عمومی کشور را بشنوند و برای کاهش آن، اصلاحات رویکردی، سیاستی، ساختاری و نهادی ضروری را در اولویت قرار دهند. ما ضمن تاکید بر لزوم اجرای بدون تنازل قانون اساسی و لغو نظارت استصوابی (که مانع شکلگیری انتخابات رقابتی و عادلانه شده است)، فکر میکنیم کشور نیازمند تحول و تغییری اساسی در سطح رویکردهای کلان در ادارهٔ کشور است.
ما ضمن ادای احترام به رای، نظر و رفتار همهٔ شهروندان در این انتخابات، از جمله رای بخش قابل توجهی از ایرانیان به جناب آقای رئیسی، از رییس جمهور منتخب میخواهیم بکوشد فراتر از قول، عملاً رئیس جمهور همهٔ ایرانیان باشد. همچنین توجه کند که کاهش چشمگیر مشارکت در انتخابات، افزایش آرای باطله و افزایش نارضایتی عمومی، نشانههایی هشداردهندهاند که اصلاحات فوری و ریشهای را ضروری میسازند؛ اصلاحاتی برای احیا و تقویت جمهوریت، کاهش شکاف دولت و مردم، اتخاذ سیاست خارجی معطوف به رفع تحریمها و بهبود معیشت مردم، تغییر رویهٔ حکمرانی اقتصادی، احیای توسعه و کاهش انواع نابرابری و تبعیض، صیانت از حقوق و آزادیهای اساسی همهٔ شهروندان و پاسخگویی جریانی که اکنون همهٔ نهادهای حاکمیتی را یکپارچه در دست دارند. «جبههٔ اصلاحات ایران» برای رئیس جمهور منتخب در تامین رضایت شهروندان و انجام اصلاحات فوق آرزوی توفیق میکند. این جبهه در برنامههایش برای دولت سیزدهم که منتشر کرده است اهداف اصلی و ۱۸۷ برنامهٔ دقیق و سنجشپذیری که برای کشور ضروری میداند را ذکر کرده است. این سند مبنای نقد و مطالبهگری ما از دولت سیزدهم خواهد بود.