stat counter
تاریخ : دوشنبه, ۵ آذر , ۱۴۰۳ Monday, 25 November , 2024
  • کد خبر : 378058
  • 11 تیر 1400 - 17:18
1

دل‌نوشته برادر «حمیدرضا صدر» درباره او

قلم | qalamna.ir :
گروه هنری: امیرحسین صدر برادر و همراه نزدیک حمیدرضا صدر، منتقد سینما و مفسر فوتبال متنی را منتشر کرده که نکات جالبی در خود دارد و بخشی از آن هم گلایه‌آمیز است. عباس یاری از روزنامه‌نگاران سینمایی روز گذشته در صفحه شخصی‌اش خبری را منتشر کرد که بسیاری از دوستان نزدیک و همراهان خانواده حمیدرضا صدر از آن مطلع بودند اما به دلایلی مختلف قصد انتشار آن را نداشتند. با اعلام عمومی خبر بیماری سرطان حمیدرضا صدر، موجی از اندوه در بین طرفداران فوتبال و علاقه‌مندان سینما به وجود آمد.
متن امیرحسین صدر به شرح زیر است:

سال‌هاست با این درد و رنج زندگی می کرد. هیچگاه ترحمی را نمی پذیرفت و احتمالا اگر الان هم می فهمید اخم می‌کرد و سری از نارضایتی تکان می داد. چیزی که بارها شخصا به او و وظیفه اش در قبال پر مهران اشاره کرده بودم. ولی به هیجوجهی وجهی و با تواضعی که با تجربه میاید مایل نبود. “اگر نمیتونی کسی رو خوشحال کنی، غمگینش نکن” (نقل دقیق از حمید) آن هم در این روزگار مردم ما و کرونا و ….هزار کوفت دیگر. ولی خبر اینستاگرامی جناب اقای عباس یاری مانند انفجاری بود در رسانه های متفاوت و دلیلی برای بمباران ما با پیام های محبت آمیز دوست و آشنا و غریبه های دوست داشتنی و بسیاری دوستداران واقعی حمید.
نمی‌دانم باید دست بوس ایشون باشم یا شاکی. در لحظه اول به یاد روزنامه های تابلوید افتادم و شیطنت های مطبوعاتی.
بد نبود ایشان با این همه تجربه مطبوعاتی و آشنایی با مهرزاد و حمید کمی روی تصمیم خود تامل می کردند، که نکردند.
به هر حال اعلام خبر ناخوشایندی که ٣ سال است خانواده و بویژه مادرم را هزار تکه کرده است اصلا ساده نیست. گویا جناب یاری، یاری کرده و باری بسیار سنگین را از روی دوش ما برداشتند. به هر حال فوتبال و فیلم و نون سنگک کار خودش را کرد!
با این متن از انجا که نمی توانم صدها پیام را یک به یک و با دل و سر فرصت پاسخ دهم از همه شما در گوشه و کنار با پیام های مستقیم و غیر مستقیم خود قلبا و صمیمانه از طرف خودم و همه خانواده ام تشکر کنم. از همه خوش دلان پر مهر. نه بد دلانی که طی چند سال گذشته، بی خبر از همه چیز حمید را آزرده کردند و متهم، بی انکه بدانند او فقط به اصرار همسر و دخترش و همه ما برای مداوایی رفت تا فقط شاید کمی همه چیز را به تاخیر اندازد. روزی شاید درد دلی داشته باشیم ولی بدونید حمید عزیز ما بازی را سه هیچ آغاز کرده بود…گویا کام بک لیورپولی و معجزه استانبول فقط در زمین فوتبال است و شکست ناپذیری گاری کوپر در فیلم ها.
زندگی و هیولایی که پدرم را از ما گرفت و حالا حمید، هدفش تمام و کمال نابودی و نیستی است، با زجر و درد. و این است که دل را می سوزاند. در اینجا مرگ خود نوعی رهایی است و اسودگی! حتم دارم حمید از خوشبخت ترین هاست، در دل بسیاری جای گرفت، بی واسطه و بی توقع، بی ادا و اطوار، دوستش دارند. بی شک نیک بخت است. خوشبخت خیلی خوشبخت. از اینرو هدیه او سرمستی ابدی است.

هشتگ: , , , , , , , , , ,

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.