بزرگسالان تمایل دارند با کودکان آهستهتر و با صدای بلندتر صحبت کنند. همچنین از سخنان اغراقآمیز، تکرار و ساختار زبان سادهتر استفاده میکنند. آنان برای سنجش درک کودک، ارتباط خود را با سوالات شکل میدهند. با افزایش سلاست زبان کودک، ساختار جمله و پیچیدگی جملههای مورد استفاده توسط بزرگسالان افزایش مییابد.
یوروفسکی این موضوع را به پیشرفتی که دانشآموز هنگام یادگیری ریاضیات در مدرسه دنبال میکند، تشبیه میکند. یوروفسکی میگوید: دروس مدرسه را با جبر شروع میکنید و سپس هندسه را فرا میگیرید. مردم با استفاده از همان ساختار با بچهها صحبت میکنند بدون اینکه به آن فکر کنند. آنان در حال پیگیری میزان دانش کودک خود از طریق زبان هستند و نحوه صحبت خود را اصلاح میکنند تا کودکان آنان را درک کنند.
یوروفسکی و گروه تحقیقاتی وی سعی کردند دریابند بهطور دقیق مراقبها چگونه تعاملات خود را متناسب با پیشرفت گفتار کودک تنظیم میکنند. این گروه یک بازی ایجاد کردند که در آن والدین به فرزندان خود کمک میکردند که از بین مجموعه سه جانور، حیوان خاصی را انتخاب کنند؛ بازی که کودکان نوپا (۱۵ تا ۲۳ ماهه) و والدین آنان در زندگی روزمره خود بهطور معمول بازی میکنند. نیمی از حیوانات این بازی، آنهایی بودند که کودکان بهطورمعمول قبل از دو سالگی در مورد آنها مواردی را فرا گرفته بودند (بهعنوانمثال گربه و گاو) و نیمی دیگر حیواناتی بودند که بهطور معمول بعدها در مورد آنها آموزش میبینند (بهعنوانمثال طاووس و پلنگ).
محققان از ۴۱ زوج کودک و بزرگسال خواستند که این بازی را در محیط طبیعی در آزمایشگاه انجام دهند. آنان تفاوت در نحوه صحبت والدین درباره حیواناتی را که فکر میکردند فرزندانشان میشناسند در مقایسه با آنچه فکر میکردند فرزندانشان نمیشناسند را ارزیابی کردند.
یوروفسکی گفت: والدین بهطور باورنکردنی از زبان کودک خود شناخت دقیق دارند زیرا آنان شاهد رشد و یادگیری کودکان بودهاند. این نتایج نشان میدهد که والدین از دانش خود در زمینه رشد زبان فرزندان خود برای تنظیم دقیق اطلاعات زبانی که آنان ارائه میدهند، استفاده میکنند.
محققان دریافتند که مراقب کودک از تکنیکهای مختلفی برای انتقال حیوان «ناشناخته» به کودک استفاده میکند. متداولترین روش، استفاده از توصیفکنندههای اضافی آشنا بود.یوروفسکی بیان کرد: این رویکرد به ما این امکان را میدهد که ایدههای تجربی ایجاد شده براساس مشاهدات نحوه تعامل کودکان و والدین در خانه را تایید کنیم. ما دریافتیم که والدین نه تنها از آنچه قبل از مطالعه در مورد دانش زبان فرزندان خود اطلاع داشتند، استفاده کردند، بلکه متوجه میشدند که اشتباه کردهاند (بهعنوانمثال فرزند آنان پلنگ را نمیشناخت) به همین دلیل در مرحله بعد شیوه صحبت خود را در مورد آن حیوان تغییر میدادند.
این مطالعه شامل ۳۶ آزمایش تجربی بود که در آن هر حیوان حداقل دو بار در بازی بهعنوان هدف ظاهر میشد.یوروفسکی معتقد است که نتایج این تحقیق ممکن است برای محققانی که در زمینه یادگیری ماشینی فعالیت دارند مفید باشد.
وی افزود: نتایج این تحقیق کمک میکند که در مورد چگونگی سیستمهای یادگیری زبان ماشین فکر کنیم.
در حال حاضر، ما با ارائه تمام دادههای زبانی که میتوانیم همه آنها را یکباره در اختیار داشته باشیم، مدلهای زبانی را آموزش میدهیم اما اگر بتوانیم دادههای مناسب را در زمان مناسب ارائه دهیم و آن را با سطح پیچیدگی هماهنگ نگه داریم، بهتر از قبل عمل میکنیم.