علی تیموری در خصوص اینکه چطور شد که بازیگر شد؟،گفت: من علاقه زیادی به این حرفه دارم و بر این باور بودم که میتونم درونم پرورشش بدم و به ایفای نقش در پروژه های سینمایی و تلویزیونی بپردازم. البته الگوی من تو فنون، درک بازیگری تئاتر هنرهای نمایشی بوده که خوب هنرجو را بار میاره و میپزونه . از سال ۱۳۹۰ دارم در نمایش ها مختلف و سالن های حرفه ای به اجرا در می آورم به عقیده من سخت کوش بودن در این حرفه شرط اول هستش که مانا باشی و وجودت را حس کنن تا پیشنهاد ها به سمتت بیان.
وی در مورد برداشت خود از سینما و بازیگری،گفت: به نظر من شروع بازیگری کاری دشوار است برای یک علاقه مند ،چرا که بازیگری امروزه حرفه شلوغ و شاید زیاد از حد پر ازدحامی است و رقابت در آن در بدست آوردن یک نقش،هر چند کوتاه، ولی بسیار شدید است وجود خیلی عظیمی از بازیگران با تجربه باعث شده است که این موضوع تشدید بشود و اینکه هوش و خلاقیت ( بازیگر باید فرد باهوشی باشد تا بتواند سریعا با روند فیلم آشنا و متن فیلمنامه را حفظ کند. همچنین در بسیاری موارد که پیش می آید باید از خلاقیت خود در ایفای نقش بهتربهره بگیرد.)
توصیه این بازیگر جوان کشورمان به جوانان عرصه فرهنگ هنر این است که: توانایی، همت، عزم و ایمان جوان امروز کمتر از جوان دهه ۶۰ نیست، اما جوان امروز در معرض تهدیدهای خطرناک فکری قرار دارد که این افکار غلط با ابزارها و وسایل ارتباطی فراوان، در سطح گستردهای قابل انتشار هستند و در این زمینه باید ضمن استفاده از متخصصان، حرفهایها و با تجربه های صنف سینما و کسانی که در مسائل ارتباطی سیمایی تجربه دارند، از ابزار فرهنگ هنر نیز حداکثر بهرهگیری صورت گیرد.
تیموری در باره پروژههایی که تاکنون در آنها به ایفای نقش پرداخته میگوید:در کار نمایش و تئاتر از جمله نمایش الیورتوئیست نمایش سانفرانسیسکو نمایش پدرخوانده اسکارفیس و در سینما رد خون متری شیش و نیم به ایفای نقش پرداختهام .
وی در پاسخ به این پرسش که با چه کارگردانهایی دوست دارید همکاری کنید؟،گفت: دوست دارم با آقای اصغر فرهادی، بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، ابوالفضل جلیلی و در عرصه بین المللی هم دوست دارم با کارگردانهایی همچون استیون اسپیلبرگ، مارتین اسکورسیزی، کوئینتن تارانتینو و… همکاری داشته باشم.
تیموری در پایان گفت: اصلی ترین مسئله من درک خودم است و سپس یافتن آسانترین راه برای آنکه دیگران هم مرا درک کنند پس بهترین فیلم من لبخند من است و لبخندها خدا را ستایش می کنند