گروه سیاسی: یک فعال سیاسی گفت: شاخص ۴۸ درصد مشارکت در کشور و ۲۶ درصد مشارکت در تهران و استخراج این نکته که بیش از نیمی از واجدان شرایط در ایران پای صندوق رأی حاضر نشدند، متوجه کلیت نظام از جمله جریانات و احزاب سیاسی میشود. فقط رویگردانی از اصلاحات نبود.
حسن رسولی افزود: در سال ۹۲ که همچنان آثار و تبعات سو وقایع سال ۸۸ که به نظر من بر اثر سوءنیت دولتمردان وقت به وقوع پیوست و هزینههای گزافی را متوجه کشور و نظام کرد، اتاق فکر اصلاحات سیاست خروج از آن شرایط پر التهاب را در دستور کار قرار داد و در انتخابات سال ۹۲ ریاستجمهوری با ترجیح منافع ملی بر مطالبات جریانی خویش، از آقای روحانی به عنوان یک اصولگرای معتدل که از بطن و متن حاکمیت برخاسته بود، حمایت کرد؛ با این امید که موقعیت داخلی و بینالمللی کشور شرایط آرامی را پیدا کند.
موفقیتهای خوبی در چهار سال اول با پرونده هستهای و امضای برجام حاصل شد. امیدواری ایجاد شد و در دوره دوم، این دولت و کشور با پدیده ترامپ و تحریمهای همهجانبه مواجه شد و از طرفی رئیس دولت و اطرفیان او بر خلاف سال ۹۲، نسبت به جریان فکری پشتیبان خود بیوفایی کرد.
رسولی ادامه داد: علاوه بر این از همان ابتدای پیروزی آقای روحانی بخش تندرو جریان رقیب، با استفاده از ظرفیتهای برخی از نهادهای رسمی کشور به صورت گسترده به فرآیندی ورود پیدا کرد که انتخاب مردم را اشتباه و عملکرد و دستاوردهای دولت را تباه جلوهگری کند؛ سنگاندازیهایی که در مواجهه با FATF صورت گرفت و سایر اتفاقاتی که شاهد بودیم از این قبیل اقدامات بود. در نتیجه در انتخابات سال ۱۴۰۰ با انباشتی از مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی، تورم بالا و بیکاری و فقر گسترده و مانع تراشیهایی که در حوزه سیاست خارجی انجام گرفت، مواجه شدیم. مجموعه این شرایط موجب رویگردانی ۵۲ درصد صاحبان رای از صندوق رای ریاستجمهوری شد.
وی با بیان اینکه مهمترین مساله در انتخابات اخیر، غیبت مردم بود، افزود: ۵۲ درصد عدم مشارکت که به طور متوسط در گذشته این عدم شرکت ۳۰ درصد بوده است، پیامهای جدی را به همراه دارد. در انتخابات شورای اسلامی شهر تهران فقط یک نفر، چند هزار رأی از آرا باطله بیشتر آورده است. ۲۰ نفر باقی مانده راه یافته به پارلمان شهری پایتخت، همه به لحاظ نصاب آرا پس از آرا باطله هستند. بنابراین به نظر من هم جریان اصلاحات و هم جریان اصولگرا و هم مجموعه حاکمیت و دلسوزان نظام موظفیم که در چنین شرایط ناگواری، به آسیب شناسی واقعبینانه آنچه گذشت بپردازیم و برای برون رفت ایران از حال و روز فعلی به صورت یکپارچه تلاش کنیم.این عضو جبهه اصلاحات ایران تأکید کرد: شاخص ۴۸ درصد مشارکت در کشور و ۲۶ درصد مشارکت در تهران و استخراج این نکته که بیش از نیمی از واجدان شرایط در ایران و ۷۴ درصد در پایتخت پای صندوق رأی حاضر نشدند، متوجه کلیت نظام از جمله جریانات و احزاب سیاسی میشود. فقط رویگردانی از اصلاحات نبود. اساساً با توجه به آنچه که گذشت و رفتاری که شورای نگهبان با اعتبار صندوق رأی کرد که حتی آقای لاریجانی نیز از این صافی عبور نکرد، امید به ثمربخش بودن رأی مردم را تا حدود زیادی به ناامیدی تبدیل کرد.رسولی ادامه داد: دموکراسی ما دموکراسی انتخاباتی است و سازوکار انتخاباتی ما به جای اینکه مبتنی بر نقشآفرینی احزاب باشد، فردمحور است. در فضای سیاسی عدم توسعه تحزب به معنای واقعی یکی از موانع جدی فراروی کشور ماست. این موضوع متوجه هردو جریان سیاسی است. دهها حزب رسمی ثبت شده در هر دو جبهه حضور دارند و فعالیت میکنند اما هیچ کدام از این احزاب حتی در پایتخت توان سازماندهی ۱۰۰ هزار رأی را دارا نیستند. دلیل آن نیز این است که ما به دلایل مختلف به جای توسعه کیفی تحزب، به سمت توسعه کمی رفتهایم و عملاً این تکثیر احزاب موجب شده که با تکرار فعالیت احزاب اسمی پرشمار، اساساً اتکا و اعتماد به تحزب و احزاب در کشور از بین برود. طبعاً در شرایط فعلی اتاقهای فکر هر دو جریان باید فرآیند تکثیر و شبیهسازی بیشتر احزاب را متوقف کنند و با آغاز گفتوگوی بین احزاب هم فکر و هم سو شرایطی در کشور فراهم شود که مجلس، دولت و سایر مراجع قانونی کشور متقاعد شوند تا این احزاب در دو یا سه حزب پرشمول و فراگیر ادغام شوند و قانون انتخابات و تغییر قواعد کنونی از امتناع از فرد محوری به سوی اتکا به سامانه های حزبی اصلاح شود.
وی بیان کرد: در سی ساله گذشته از همه رؤسای جمهور شنیدهایم که اعلام میکنند من مستقل آمدهام؛ طبیعی است که وقتی فردی مستقل بیاید، به سامانه رأی و طرفداران پاسخگو نخواهد بود. بنابراین این دو نقیصه از موانع و محدودیتهای اهم موجود در عرصه سیاست ایران است که به نظر با گذشت ۴۲ سال از تجربه جمهوری اسلامی ایران، زمان تجدیدنظر و دگرگونی در این دو حوزه فرا رسیده است.
حسن رسولی افزود: در سال ۹۲ که همچنان آثار و تبعات سو وقایع سال ۸۸ که به نظر من بر اثر سوءنیت دولتمردان وقت به وقوع پیوست و هزینههای گزافی را متوجه کشور و نظام کرد، اتاق فکر اصلاحات سیاست خروج از آن شرایط پر التهاب را در دستور کار قرار داد و در انتخابات سال ۹۲ ریاستجمهوری با ترجیح منافع ملی بر مطالبات جریانی خویش، از آقای روحانی به عنوان یک اصولگرای معتدل که از بطن و متن حاکمیت برخاسته بود، حمایت کرد؛ با این امید که موقعیت داخلی و بینالمللی کشور شرایط آرامی را پیدا کند.
موفقیتهای خوبی در چهار سال اول با پرونده هستهای و امضای برجام حاصل شد. امیدواری ایجاد شد و در دوره دوم، این دولت و کشور با پدیده ترامپ و تحریمهای همهجانبه مواجه شد و از طرفی رئیس دولت و اطرفیان او بر خلاف سال ۹۲، نسبت به جریان فکری پشتیبان خود بیوفایی کرد.
رسولی ادامه داد: علاوه بر این از همان ابتدای پیروزی آقای روحانی بخش تندرو جریان رقیب، با استفاده از ظرفیتهای برخی از نهادهای رسمی کشور به صورت گسترده به فرآیندی ورود پیدا کرد که انتخاب مردم را اشتباه و عملکرد و دستاوردهای دولت را تباه جلوهگری کند؛ سنگاندازیهایی که در مواجهه با FATF صورت گرفت و سایر اتفاقاتی که شاهد بودیم از این قبیل اقدامات بود. در نتیجه در انتخابات سال ۱۴۰۰ با انباشتی از مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی، تورم بالا و بیکاری و فقر گسترده و مانع تراشیهایی که در حوزه سیاست خارجی انجام گرفت، مواجه شدیم. مجموعه این شرایط موجب رویگردانی ۵۲ درصد صاحبان رای از صندوق رای ریاستجمهوری شد.
وی با بیان اینکه مهمترین مساله در انتخابات اخیر، غیبت مردم بود، افزود: ۵۲ درصد عدم مشارکت که به طور متوسط در گذشته این عدم شرکت ۳۰ درصد بوده است، پیامهای جدی را به همراه دارد. در انتخابات شورای اسلامی شهر تهران فقط یک نفر، چند هزار رأی از آرا باطله بیشتر آورده است. ۲۰ نفر باقی مانده راه یافته به پارلمان شهری پایتخت، همه به لحاظ نصاب آرا پس از آرا باطله هستند. بنابراین به نظر من هم جریان اصلاحات و هم جریان اصولگرا و هم مجموعه حاکمیت و دلسوزان نظام موظفیم که در چنین شرایط ناگواری، به آسیب شناسی واقعبینانه آنچه گذشت بپردازیم و برای برون رفت ایران از حال و روز فعلی به صورت یکپارچه تلاش کنیم.این عضو جبهه اصلاحات ایران تأکید کرد: شاخص ۴۸ درصد مشارکت در کشور و ۲۶ درصد مشارکت در تهران و استخراج این نکته که بیش از نیمی از واجدان شرایط در ایران و ۷۴ درصد در پایتخت پای صندوق رأی حاضر نشدند، متوجه کلیت نظام از جمله جریانات و احزاب سیاسی میشود. فقط رویگردانی از اصلاحات نبود. اساساً با توجه به آنچه که گذشت و رفتاری که شورای نگهبان با اعتبار صندوق رأی کرد که حتی آقای لاریجانی نیز از این صافی عبور نکرد، امید به ثمربخش بودن رأی مردم را تا حدود زیادی به ناامیدی تبدیل کرد.رسولی ادامه داد: دموکراسی ما دموکراسی انتخاباتی است و سازوکار انتخاباتی ما به جای اینکه مبتنی بر نقشآفرینی احزاب باشد، فردمحور است. در فضای سیاسی عدم توسعه تحزب به معنای واقعی یکی از موانع جدی فراروی کشور ماست. این موضوع متوجه هردو جریان سیاسی است. دهها حزب رسمی ثبت شده در هر دو جبهه حضور دارند و فعالیت میکنند اما هیچ کدام از این احزاب حتی در پایتخت توان سازماندهی ۱۰۰ هزار رأی را دارا نیستند. دلیل آن نیز این است که ما به دلایل مختلف به جای توسعه کیفی تحزب، به سمت توسعه کمی رفتهایم و عملاً این تکثیر احزاب موجب شده که با تکرار فعالیت احزاب اسمی پرشمار، اساساً اتکا و اعتماد به تحزب و احزاب در کشور از بین برود. طبعاً در شرایط فعلی اتاقهای فکر هر دو جریان باید فرآیند تکثیر و شبیهسازی بیشتر احزاب را متوقف کنند و با آغاز گفتوگوی بین احزاب هم فکر و هم سو شرایطی در کشور فراهم شود که مجلس، دولت و سایر مراجع قانونی کشور متقاعد شوند تا این احزاب در دو یا سه حزب پرشمول و فراگیر ادغام شوند و قانون انتخابات و تغییر قواعد کنونی از امتناع از فرد محوری به سوی اتکا به سامانه های حزبی اصلاح شود.
وی بیان کرد: در سی ساله گذشته از همه رؤسای جمهور شنیدهایم که اعلام میکنند من مستقل آمدهام؛ طبیعی است که وقتی فردی مستقل بیاید، به سامانه رأی و طرفداران پاسخگو نخواهد بود. بنابراین این دو نقیصه از موانع و محدودیتهای اهم موجود در عرصه سیاست ایران است که به نظر با گذشت ۴۲ سال از تجربه جمهوری اسلامی ایران، زمان تجدیدنظر و دگرگونی در این دو حوزه فرا رسیده است.