گروه جامعه:روزنامه آرمان ملی نوشت: سر چهارراهها و میدانها کودکان خردسالی را مشاهده میکنید که جلوی ماشینها را میگیرند و به بهانه شستن شیشه اتومبیلها ملتمسانه درخواست کمک میکنند، درحالی که مادران آنها چند متر آن طرفتر درگوشهای با نگرانی مراقب کودکشان هستند. این وضعیت نشانه و آژیر خطری است که پیام میدهد عدهای در وضعیت معیشتی بسیار بدی زندگی میکنند. جمعآوری این کودکان بدون آنکه برنامهای برای ساماندهی، تامین معیشت، ارجاع شغلوکار برای سرپرستان و توانمندسازی چنین خانوادههایی انجام شود، همان خاموش کردن آژیر خطر است. همه روزه تعداد بسیاری کودک و نوجوان در سطح شهر دیده میشوند که مشغول زبالهگردی هستند تا لقمه نانی از زبالهفروشی برای خانوادهشان بهدست آورند. مداخله ماموران شهرداری برای جلوگیری از حضور آنان در سطح شهر همان خاموشکردن آژیر خطر است. در گوشه و کنار شهر افراد نسبتا مسن با ظاهر معمولی را میبینیم که به بهانه فروش جوراب و دستمال کاغذی و امثال آن از رهگذران درخواست کمک میکنند، در حالی که به خانوادهشان چنین وانمود میکنند که مشغول کسبوکار بودهاند. اینها نشانه هستند، جلوگیری از حضورشان و از بین بردن آن کمکی به هیچکس نمیکند. اعتراضات مردمی اخیر در استانهای سیستانوبلوچستان و خوزستان به بهانه قطعی برق وکمبود آب نیزیک نوع آژیر خطر است که نشاندهنده عمق نارضایتی از وضعیت معیشت و بیکاری گسترده مردم این دواستان است.
متولیان باید به جای خاموش کردن این آژیر خطر، به فکر چارهاندیشی اساسی برای آن باشند. اینها آتش زیر خاکستر هستند که با اندک وزش بادی شعلهور میشوند. چارهاندیشی برای این مشکلات با سخندرمانی حل نمیشود، باید به راهکاری رسید و برنامهای ارائه داد تا برای بیکاران شغلوکار ایجاد کند. باید به دنبال جذب سرمایهگذاری کلان از داخلوخارج از کشور بود. باید فعالیتهای تولیدی و اقتصادی رونق پیدا کند و در همه زمینهها گسترش یابد. جمعیت میلیونی فارغالتحصیلان دانشگاهها که هیچ شغل مناسبی برای آنان پیشبینی نشده و هر سال افزایش مییابد، آژیر خطری است که اگر مورد توجه مسئولان قرار نگیرد، میتواند تبدیل به بحرانی برای کشور شود. در چنین شرایطی تحولات بسیار گسترده نظامی و سیاسی کشور افغانستان میتواند امکان هجوم مهاجران افغانی را تا چند برابر افزایش دهد. این هم آژیر خطر دیگری است که اگر شنیده نشود و برای آن راهکار مناسب ارائه نشود، میتواند فاجعهای برای کشور بهوجود آورد. اینها در شرایطی است که متخصصان اقتصادی توجه دارند که تامین سرمایه و ایجاد شغل برای جامعه چند میلیونی نیازمند یک برنامه بلندمدت و استراتژیک است که با بررسی همه ابعاد موضوع و کارشناسی هدفمند باید طراحی و عملیاتی شود. اینها موضوعات بسیار مهمی هستند که با امنیت کشور و سلامت اجتماعی و رفاه عمومی مردم رابطه مستقیم دارد. نداشتن امنیت شغلی، درآمد کافی برای تامین مخارج زندگی و ناامیدی به آینده میتواند به یک جریانسازی برای پیوستن خیل افراد مشکلدار به جامعه معترضان خیابانی تبدیل شود. آنچه در این مختصر یادآور شد، موضوعات کلانی است که پیشروی دولتی است که در چند روز آینده زمام امور کشور را در اختیار میگیرد. امید است گروه برنامهریزان و تصمیمسازان دولت جدید به آن اندیشیده باشند و با برنامهریزی مطالعهشده و همهجانبهنگر به جای خاموش کردن آژیرهای خطر به پیشواز آن بروند و امید به آینده را زنده کنند.
متولیان باید به جای خاموش کردن این آژیر خطر، به فکر چارهاندیشی اساسی برای آن باشند. اینها آتش زیر خاکستر هستند که با اندک وزش بادی شعلهور میشوند. چارهاندیشی برای این مشکلات با سخندرمانی حل نمیشود، باید به راهکاری رسید و برنامهای ارائه داد تا برای بیکاران شغلوکار ایجاد کند. باید به دنبال جذب سرمایهگذاری کلان از داخلوخارج از کشور بود. باید فعالیتهای تولیدی و اقتصادی رونق پیدا کند و در همه زمینهها گسترش یابد. جمعیت میلیونی فارغالتحصیلان دانشگاهها که هیچ شغل مناسبی برای آنان پیشبینی نشده و هر سال افزایش مییابد، آژیر خطری است که اگر مورد توجه مسئولان قرار نگیرد، میتواند تبدیل به بحرانی برای کشور شود. در چنین شرایطی تحولات بسیار گسترده نظامی و سیاسی کشور افغانستان میتواند امکان هجوم مهاجران افغانی را تا چند برابر افزایش دهد. این هم آژیر خطر دیگری است که اگر شنیده نشود و برای آن راهکار مناسب ارائه نشود، میتواند فاجعهای برای کشور بهوجود آورد. اینها در شرایطی است که متخصصان اقتصادی توجه دارند که تامین سرمایه و ایجاد شغل برای جامعه چند میلیونی نیازمند یک برنامه بلندمدت و استراتژیک است که با بررسی همه ابعاد موضوع و کارشناسی هدفمند باید طراحی و عملیاتی شود. اینها موضوعات بسیار مهمی هستند که با امنیت کشور و سلامت اجتماعی و رفاه عمومی مردم رابطه مستقیم دارد. نداشتن امنیت شغلی، درآمد کافی برای تامین مخارج زندگی و ناامیدی به آینده میتواند به یک جریانسازی برای پیوستن خیل افراد مشکلدار به جامعه معترضان خیابانی تبدیل شود. آنچه در این مختصر یادآور شد، موضوعات کلانی است که پیشروی دولتی است که در چند روز آینده زمام امور کشور را در اختیار میگیرد. امید است گروه برنامهریزان و تصمیمسازان دولت جدید به آن اندیشیده باشند و با برنامهریزی مطالعهشده و همهجانبهنگر به جای خاموش کردن آژیرهای خطر به پیشواز آن بروند و امید به آینده را زنده کنند.