یکی از مهم ترین این دلایل، کمبود بودجه در این تیم هایی است که اسم شرکت نفت به عنوان بزرگ ترین شرکت دولتی کشور را یدک می کشند. در حالی که برخی تیم های لیگ برتری تا ۲۵۰ میلیارد تومان در این فصل هزینه کرده اند، مجموع بودجه دو تیم نفتی خوزستان با تمامی آپشن های موجود به ۳۰ میلیارد تومان هم نمی رسد.
پس مهم ترین فاکتوری که کمر این تیم ها را می شکند و نمی دانم عمدی است یا سهوی، مشکلات مالی است. مسولین و نمایندگان استان هم که قربانشان بروم انگار نه انگار و گویا در خواب تشریف دارند. گویا چرت زدن روی صندلی های مجلس در بهارستان برایشان از پیگیری مشکلات این دو تیم که نبض تپنده ورزش استان هستند، آسان تر و دلچسب تر است.
اما دیگر مشکل همان قانون منع وزارت نفت از تیم داری تیم های نفتی در سطوح حرفه ای است و علی رغم اینکه موضوعی تکراری شده، اما باز هم شاهد هیچ گونه تلاشی از جانب نمایندگان این دو شهر و دیگر نمایندگان استان در طی فصل مسابقات نبوده و هنوز این دو تیم اندر خم یک کوچه بوده و تا بدین لحظه وضعیت تیم داری، بودجه، کادر فنی، بازیکنان و هیچ چیز آن ها برای فصل آتی مشخص نبوده و مطمینم باز هم دقیقه نود شکل گرفته، فصل آماده سازی آنچنانی و بودجه مطلوبی نداشته، بازیکنان درجه ۳ و ۴ را جذب خواهند نمود و جان مردم را به لبشان خواهند رساند.
دقیقا تمامی مشکلات این تیم ها طی چند سال گذشته از همین موضوعات شکل گرفته است. اما آنچه از هر چیزی مهم تر و کلیدی تر است، نداشتن و عدم پیگیری رده های پایه این دو باشگاه جهت پشتوانه سازی خصوصا برای نفت مسجدسلیمان است. چوقاپوشان شهر اولین ها که علی رغم استعداد های فراوان در مسجدسلیمان، اندیکا، هفتگل، لالی، عنبر، شوشتر، بازفت و سایر مناطق نزدیک، همچنان وارد کننده بازیکن و مربی غیربومی بوده و به محض رفتن یک بازیکن یا مربی تنشان می لرزد که نکند چنین و چنان شود.
این عدم پرداختن به رده های پایه و عدم حمایت و تشکیل تیم های استانی و کشوری، بیش ترین هدررفت سرمایه انسانی و مالی را برای فوتبال این شهر ها و خوزستان به همراه داشته و نمی دانم چه دست هایی پشت پرده است که رده های نونهالان، نوجوانان، جوانان و امید های این تیم با وجود در اختیار داشتن امکانات مناسب و دارا بودن مربیان خوب و بادانش پایه در این شهر ها شکل نمی گیرد. این سوالی است که در پاسخگویی به آن، تنها شخص آقای علیرضا ورناصری می تواند به ما کمک کند. در آبادان نیز چنین است و از رده های پایه طلایی پوشان، تنها یک نام و حالت دکوری و تشریفاتی بیشتر باقی نمانده که با این شرایط، نبودش بهتر از بودنش است.
آبادانی که زمانی تغذیه کننده اصلی تیم های ملی در تمامی رده ها بود، امروزه وارد کننده ای بزرگ محسوب شده و بسیاری از نوجوانان و جوانان آبادانی به جای پرداختن به فوتبال، درگیر مصرف بیش از حد سیگار، الکل، مسایل غیراخلاقی و اعتیاد خصوصا به روانگردان ها و گل و حشیش شده اند.
بایست از مسولین و نمایندگان مردم در این دو حوزه انتخابیه پرسید دقیقا وظیفه و نقش شما در مجلس چیست و چه اهدافی برای برطرف شدن و بهبود موارد یاد شده دارید؟ اگر برنامه ای همچون گذشته ندارید، زودتر به ما بگویید که حداقل حرص نخوریم و خیالمان راحت باشد همان آش و همان کاسه را شاهد خواهیم بود. اگر هم اقدامات مناسبی مرتبط با آنچه گفته شد انجام داده اید، خیلی واضح و شفاف خدمت مردم شریف استان خصوصا جامعه فوتبالی گزارشی مبسوط در این زمینه ارایه دهید.