گروه سیاسی:روزنامه آرمان ملی نوشت: فارغ از جناحبندیهای سیاسی، رئیسجمهوری که قدرت را در دست میگیرد، باید دارای اختیارات کامل اجرایی باشد و یک تیم منسجم، کارآمد و هماهنگ را برای همکاری با خود انتخاب کند. به رغم اینکه آقایرئیسی در یک انتخابات با مشارکت اندک روی کار آمد و پشتوانه قوی را به لحاظ مردمی برای یک رئیسجمهور مقتدر را ندارد، اما به لحاظ پشتوانه نهادهای مختلف حاکمیت در بهترین وضعیت قرار دارد.
آقای رئیسی باید به یاد داشته باشد که به فکر یک دوره چهارساله باشد، چون معمولا روسایجمهور در سال چهارم ولو اگر یک چهره اصولگرا هم باشند حتی مثل مرحوم آقایان هاشمی، احمدینژاد و روحانی بازهم در دور دوم به چالش کشیده میشوند و حمایتهایی که در دور اول از آنها میشود در دور دوم صورت نمیگیرد که این مساله را در دوره آقای احمدینژاد هم دیدیم؛ لذا حق آقای رئیسی است که برای یک دوره چهارساله افرادی را به طور منسجم و همراه بچیند و مدیریت کند.
بهنظر میرسد عنوان اینکه یک رئیسجمهوری فراجناحی است، چندان ارزشمند نیست. مهم این است شخصی که به ریاستجمهوری برگزیده میشود، کارآمد باشد و حتی اگر دولتش با کابینه کاملا حزبی و جناحی هم شکل بگیرد، اما کارآمد و توانا باشد. این بهتر است تا اینکه افراد بگویند دولت ما فراجناحی است، اما ناکارآمد باشند.
سابقه این مساله در دو دولت آقایان احمدینژاد و روحانی قابل مشاهده است که هر دو عنوان میکردند فراجناحی هستند و منتسب به جناحهای رسوم نیستند. احمدینژاد که خط سومی را دنبال میکرد و آقای روحانی هم بحث اعتدال را مطرح کرد، اما هیچکدام از آنها به کارآمدی دولت آقای خاتمی نبودند که شفاف و صریح آن را دولت اصلاحات میدانیم و اتفاقا وزرای آن که کاملا هم از یک خط سیاسی بودند و کارآمدترین دولت را تشکیل دادند. آقای رئیسی به شخصه فرد دلسوزی است، ولی متاسفانه سابقه اجرایی زیادی ندارد و باید بیش از اینکه دولت خود را فراجناحی نشان دهد، بهدنبال دولت کارآمدی باشد.
وجود چهرههای متعدد از جریانات مختلف حتی بخشی از نیروی دولت را برای انجام کارهای جدی میگیرد. پس اگر قرار باشد که شرکت سهامی در دولت ایجاد شود، احساس میشود که خیلی نمیتوان به کارآمدی این دولت خشنود بود. ولی در عین حال امید میرود که آقای رئیسی بتواند با حمایتهای خوبی که از طرف تمامی نهادهای حاکمیتی دارد و شاید در چهل سال گذشته این همه همراهی از طرف نهادهای حاکمیت با یک کاندیدا کمسابقه باشد، بتواند عملکرد موثر و مفیدی داشته باشد.
بدون شک آقای رئیسی در طول برنامههای اجرایی خود با تندروهایی از همین جریان اصولگرا برخورد خواهد کرد. بهخاطر اینکه رئیسجمهور در عین اینکه انتظاراتی از وی میرود، اما متاسفانه از آنجا که اختیاراتش متناسب با انتظاراتی که از وی میرود نیست، همین امر برای آقای رئیسی هم پیش خواهد آمد. مگر اینکه طی این دوره شاهد تغییرات دیگری باشیم. این حلواحلوا کردنهایی که اصولگریان از آقای رئیسی میکنند، بیشتر از نیمی از دولت آقای رئیسی دوام نخواهد آورد و بالاخره برخی از این تعارضات علنی خواهد شد.
آقای رئیسی باید به یاد داشته باشد که به فکر یک دوره چهارساله باشد، چون معمولا روسایجمهور در سال چهارم ولو اگر یک چهره اصولگرا هم باشند حتی مثل مرحوم آقایان هاشمی، احمدینژاد و روحانی بازهم در دور دوم به چالش کشیده میشوند و حمایتهایی که در دور اول از آنها میشود در دور دوم صورت نمیگیرد که این مساله را در دوره آقای احمدینژاد هم دیدیم؛ لذا حق آقای رئیسی است که برای یک دوره چهارساله افرادی را به طور منسجم و همراه بچیند و مدیریت کند.
بهنظر میرسد عنوان اینکه یک رئیسجمهوری فراجناحی است، چندان ارزشمند نیست. مهم این است شخصی که به ریاستجمهوری برگزیده میشود، کارآمد باشد و حتی اگر دولتش با کابینه کاملا حزبی و جناحی هم شکل بگیرد، اما کارآمد و توانا باشد. این بهتر است تا اینکه افراد بگویند دولت ما فراجناحی است، اما ناکارآمد باشند.
سابقه این مساله در دو دولت آقایان احمدینژاد و روحانی قابل مشاهده است که هر دو عنوان میکردند فراجناحی هستند و منتسب به جناحهای رسوم نیستند. احمدینژاد که خط سومی را دنبال میکرد و آقای روحانی هم بحث اعتدال را مطرح کرد، اما هیچکدام از آنها به کارآمدی دولت آقای خاتمی نبودند که شفاف و صریح آن را دولت اصلاحات میدانیم و اتفاقا وزرای آن که کاملا هم از یک خط سیاسی بودند و کارآمدترین دولت را تشکیل دادند. آقای رئیسی به شخصه فرد دلسوزی است، ولی متاسفانه سابقه اجرایی زیادی ندارد و باید بیش از اینکه دولت خود را فراجناحی نشان دهد، بهدنبال دولت کارآمدی باشد.
وجود چهرههای متعدد از جریانات مختلف حتی بخشی از نیروی دولت را برای انجام کارهای جدی میگیرد. پس اگر قرار باشد که شرکت سهامی در دولت ایجاد شود، احساس میشود که خیلی نمیتوان به کارآمدی این دولت خشنود بود. ولی در عین حال امید میرود که آقای رئیسی بتواند با حمایتهای خوبی که از طرف تمامی نهادهای حاکمیتی دارد و شاید در چهل سال گذشته این همه همراهی از طرف نهادهای حاکمیت با یک کاندیدا کمسابقه باشد، بتواند عملکرد موثر و مفیدی داشته باشد.
بدون شک آقای رئیسی در طول برنامههای اجرایی خود با تندروهایی از همین جریان اصولگرا برخورد خواهد کرد. بهخاطر اینکه رئیسجمهور در عین اینکه انتظاراتی از وی میرود، اما متاسفانه از آنجا که اختیاراتش متناسب با انتظاراتی که از وی میرود نیست، همین امر برای آقای رئیسی هم پیش خواهد آمد. مگر اینکه طی این دوره شاهد تغییرات دیگری باشیم. این حلواحلوا کردنهایی که اصولگریان از آقای رئیسی میکنند، بیشتر از نیمی از دولت آقای رئیسی دوام نخواهد آورد و بالاخره برخی از این تعارضات علنی خواهد شد.