گروه سیاسی: روزنامه کیهان نوشت: رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادعا کرد تصمیم ایران مبنی بر عدم دسترسی آژانس به کارگاه تولید قطعات سانتریفیوژ در مجمع تسا در کرج، برخلاف شرایط توافق شده در بیانیه مشترک روز ۱۲ سپتامبر (۲۱ شهریور) ایران و آژانس است. این ادعا در حالی است که اولا ایران در بیانیه مذکور اجازه دسترسی مجدد به مجتمع تسا را نادیده و ثانیا آژانس در تعامل با ایران برخلاف تعهدات متقابل خود عمل کرده است.آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به عنوان نهاد حقوقی برآمده از معاهده ان پی تی، باید دو کار را انجام دهد؛ به کشورها برای دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای کمک کند و ضمنا مانع اشاعه تسلیحات هستهای شود. آژانس، اما در این سالها مثل خیلی از نهادهای شبه بینالمللی دیگر، بهعنوان گماشته آمریکا و غرب عمل کرده است. نه تنها دارندگان تسلیحات اتمی را مورد خطاب و عتاب قرار نمیدهد (چاقو، دسته خود را نمیبرد!)، بلکه در مقابل اشاعه فعالیتهای غیرصلحآمیز از سوی دولتهای غربی هم غالبا ساکت است. ایران در طول دو دهه اخیر در معرض بیشترین بازرسیهای آژانس قرار داشته و صلح آمیز بودن فعالیتهایش محرز است. در مقابل، رژیمهایی مثل آمریکا و برخی دولتهای اروپایی، ضمن تولید تسلیحات اتمی، به رژیم صهیونیستی هم کمک کردهاند تا به تسلیحات اتمی دسترسی پیدا کند.
اما آژانس و هیئت حاکمه غالبا غربی آن، هرگز به طور جدی معترض رژیم صهیونیستی نشدهاند که چرا عضویت و نظارت آژانس را نمیپذیرد. اما از آن سو، بر اساس فضاسازی صهیونیستها و غرب، ایران را بارها در مظان اتهام قرار داده و خواستار بازرسی – حتی فراپادمانی- شده است!
ایران دو بار به فاصله ۱۵ سال، همکاری داوطلبانه با آژانس برای رفع برخی ابهامات و همچنین انجام بازرسیهای فراپادمانی را پذیرفت، اما غرب و آژانس در هر دو بار، طلبکارتر شدند و تعهدات خود برای بستن پرونده و رفع فشارهای سیاسی و تحریمی را زیر پا گذاشتند.
رافائل گروسی مدیرکل آژانس در آخرین گزارش خود، اعلام کرده «ایران به بازرسان آژانس اجازه داده کارت حافظه را در بیشتر تجهیزات جایگزین کنند. اما برخلاف توافق انجام شده، از انجام این کار در کارگاه ساخت تجهیزات سانتریفیوژ در کارگاه تولید قطعات سانتریفیوژ در مجتمع تسا در کرج، ممانعت کرده است».
کارگاه مذکور همان جایی است که چند ماه قبل عملیات خرابکاری علیه آن انجام گرفت و صهیونیستها با تلویح نزدیک به تصریح، مسئولیت این اقدام تروریستی را برعهده گرفتند.
این چندمین اقدام خرابکارانه بود که از سوی صهیونیستها یا آمریکا علیه مراکز هستهای ایران انجام میگرفت و عجیب و تاسف بار اینکه، آژانس از محکومیت اصل اقدام تروریستی به مرکز تسا درمانده و عاجز بود. در مقابل جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده که بهخاطر بررسیهای امنیتی و اقدامات ترمیمی این مجتمع، نمیتواند اجازه تعمیر و جایگزینی دوربینها و تجهیزات آژانس را بدهد. موضوع مهم این است: آژانس خواستار دسترسی مجدد به مرکز تولید سانتریفیوژی است که به هنگام عملیات تروریستی و خرابکارانه علیه همان مرکز، لال شده و از امنیت مراکز هستهای یک کشور عضو خود (ایران) دفاع نکرده بود. این نهایت وقاحت و اسباب سرافکندگی برای شخص رافائل گروسی است که هنگام اقدامات خرابکارانه علیه تاسیسات یک کشور عضو، کور و کر میشود و ناتوان از حتمی محکومیت لفظی است، اما مدتی بعد خواستار همکاری ایران برای احیای نظارتهایش در همان مرکز میشود. معنای دیگر این رفتار، نوکری و سرسپردگی مدیرکل آژانس نسبت به طرفهای تروریستی است که هم تسلیحات هستهای را تولید میکنند و هم مرتکب خرابکاری و ترور علیه برنامه صلح آمیز اعضای آژانس میشوند.
با این اوصاف و در حالی که آژانس به تعهد خود برای کمک به توسعه برنامههای صلحآمیز ایران هیچ کمکی نکرده، اما آمار مراکز و دانشمندان هستهای ایران را برای خرابکاری و ترور در اختیار دشمنانش قرار داده، آیا تداوم همکاری یکطرفه با این مرکز جاسوسی هستهای آمریکا منطقی به نظر نمیرسد و حتما باید تجدیدنظر اساسی در این باره انجام شود.
اما آژانس و هیئت حاکمه غالبا غربی آن، هرگز به طور جدی معترض رژیم صهیونیستی نشدهاند که چرا عضویت و نظارت آژانس را نمیپذیرد. اما از آن سو، بر اساس فضاسازی صهیونیستها و غرب، ایران را بارها در مظان اتهام قرار داده و خواستار بازرسی – حتی فراپادمانی- شده است!
ایران دو بار به فاصله ۱۵ سال، همکاری داوطلبانه با آژانس برای رفع برخی ابهامات و همچنین انجام بازرسیهای فراپادمانی را پذیرفت، اما غرب و آژانس در هر دو بار، طلبکارتر شدند و تعهدات خود برای بستن پرونده و رفع فشارهای سیاسی و تحریمی را زیر پا گذاشتند.
رافائل گروسی مدیرکل آژانس در آخرین گزارش خود، اعلام کرده «ایران به بازرسان آژانس اجازه داده کارت حافظه را در بیشتر تجهیزات جایگزین کنند. اما برخلاف توافق انجام شده، از انجام این کار در کارگاه ساخت تجهیزات سانتریفیوژ در کارگاه تولید قطعات سانتریفیوژ در مجتمع تسا در کرج، ممانعت کرده است».
کارگاه مذکور همان جایی است که چند ماه قبل عملیات خرابکاری علیه آن انجام گرفت و صهیونیستها با تلویح نزدیک به تصریح، مسئولیت این اقدام تروریستی را برعهده گرفتند.
این چندمین اقدام خرابکارانه بود که از سوی صهیونیستها یا آمریکا علیه مراکز هستهای ایران انجام میگرفت و عجیب و تاسف بار اینکه، آژانس از محکومیت اصل اقدام تروریستی به مرکز تسا درمانده و عاجز بود. در مقابل جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده که بهخاطر بررسیهای امنیتی و اقدامات ترمیمی این مجتمع، نمیتواند اجازه تعمیر و جایگزینی دوربینها و تجهیزات آژانس را بدهد. موضوع مهم این است: آژانس خواستار دسترسی مجدد به مرکز تولید سانتریفیوژی است که به هنگام عملیات تروریستی و خرابکارانه علیه همان مرکز، لال شده و از امنیت مراکز هستهای یک کشور عضو خود (ایران) دفاع نکرده بود. این نهایت وقاحت و اسباب سرافکندگی برای شخص رافائل گروسی است که هنگام اقدامات خرابکارانه علیه تاسیسات یک کشور عضو، کور و کر میشود و ناتوان از حتمی محکومیت لفظی است، اما مدتی بعد خواستار همکاری ایران برای احیای نظارتهایش در همان مرکز میشود. معنای دیگر این رفتار، نوکری و سرسپردگی مدیرکل آژانس نسبت به طرفهای تروریستی است که هم تسلیحات هستهای را تولید میکنند و هم مرتکب خرابکاری و ترور علیه برنامه صلح آمیز اعضای آژانس میشوند.
با این اوصاف و در حالی که آژانس به تعهد خود برای کمک به توسعه برنامههای صلحآمیز ایران هیچ کمکی نکرده، اما آمار مراکز و دانشمندان هستهای ایران را برای خرابکاری و ترور در اختیار دشمنانش قرار داده، آیا تداوم همکاری یکطرفه با این مرکز جاسوسی هستهای آمریکا منطقی به نظر نمیرسد و حتما باید تجدیدنظر اساسی در این باره انجام شود.