stat counter
تاریخ : یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Sunday, 19 May , 2024
  • کد خبر : 3991
  • 04 مهر 1394 - 0:10
0

شعری از نفیسه سادات موسوی برای همسرش که در منا جان باخت

نفیسه سادات موسوی برای همسرش که در منا جان به جان آفرین تسلیم کرده شعری سروده است.

قلم | qalamna.ir :

به نقل از خبر آنلاین متن این شعر بدین شرح است:

چمدان را که جمع می‌کردیم،

هرکسی یک نفس دعا می‌خواست

پسرت عاقبت به خیر شدن

دخترت اذن کربلا می‌خواست…

اسم‌ها را نوشته بودی تا،

هییچ قولی ز خاطرت نرود

مرد همسایه شیمیایی بود،

همسرش وعده‌ی شفا می‌خواست!

من که این سال‌ها قدم به قدم،

پا به پای تو زندگی کردم

در خیالم دمی نمی‌گنجید،

دل بی طاقتت چه‌ها می‌خواست…

تو شهادت مقدرت بوده،

گرچه از جنگ زنده برگشتی

ملک الموت از همان اول،

قبض روح تو را مِنا می‌خواست!

عصر روز گذشته در عرفات،

در مناجات عاشقانه‌ی خود

تو چه گفتی که من عقب ماندم؟؟

که خدا هم فقط تو را می‌خواست؟!!!

ما دوتن هر دو همقدم بودیم،

لحظه لحظه کنار هم بودیم

کاش با هم عروج می‌کردیم،

کاش می‌شد…

اگر

خدا

می‌خواست…

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 4در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۴
  1. سلام.
    خانم موسوی عزیز اول از همه حضورتان تسلیت عرض میگویم و خوش به سعادت ایشان.
    شعرتان آتش به دل کشید و با هربار خواندن فقط اشک ریختم.
    خداوند صبر جمال عطا فرماید.
    بنده را در غم خود شریک بدانید

  2. سلام عرض میکنم وتسلیت میگویم شعرتان را که خواندم گریام گرفت

  3. تسلیت‌عرض‌میکنم.خیلی‌غم‌انگیز‌بود

  4. خانم موسوی عزیز تبریک و تسلیت مرا پذیرا باشید .

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.