حدود ده سال پیش بود که تلاش های متعددی در راستای معرفی روستای دوان به عنوان یک دهکدهی توریستی و تاریخی توسط اهالی و شورای وقت روستای دوان صورت گرفت که نتیجه ی آن مطرح شدن روستای دوان به عنوان یک هدف گردشگری تاریخی با اماکن طبیعی و باستانی بود که در آن زمان تقریباً هر اقدامی که به المان های تاریخی روستا لطمه وارد می ساخت جلوگیری گردید ولی رفته رفته با مجوزهای بی حساب و غیرکارشناسی از سوی دهیاری به اهالی و مالکان به مرور چهره ی تاریخی روستا در حال محو شدن است و ما داریم با سازه های نامتناسب با بافت روستایی در یک روستا مواجه هستیم که بعضاً نمونه های این ساختمان ها در شهرستان کازرون که روستای دوان از توابع آن هست در آن دیده نمی شود و حتی در این خصوص اخطارهای سازمان میراث فرهنگی در خصوص حذف روستای دوان به عنوان یک مقصد گردشگری تاریخی نتیجه ای در بر نداشته و گوش کسی بدهکار این نصایح نبوده و در نتیجه ما با یک روستای بی هویت از ساختار اصیل خود مواجه هستیم، دقیقاً همان اتفاقی که وقتی بناهای جدید در شهر تهران را میبینی با شهر شیراز یا مشهد یا تبریز یا… هیچ وجه تمایزی وجود ندارد.
متاسفانه این بحران بی هویتی محدود به روستای دوان نیست و همچون بیماری کرونا در کل این کشور همه گیر شده و وقتی یک خانه ی قدیمی و نیمه ویران را با هزینه ی جزئی می شود بازسازی کرد یا حتی به سبک قدیم خود از نو ساخت که تمام خاطرات گذشته در آن حفظ شود، دیده می شود که ساختمان های چند طبقه با متراژ بالا آن هم فقط برای گذراندن چند روز تعطیلات و بلااستفاده ماندن آن در بقیه ی روزهای سال با هزینه های گزاف ساخته می شود که در این کار اکثر افراد گوی سبقت در چشم روی هم چشمی برای احداث ساختمان های نخراشیده در محلی که زیبایی آن در سادگی آن است از هم میربایند که احتمال آن میرود با تغییر کامل چهره ی روستا دیگر به لحاظ بافت بنایی تفاوتی بین شیراز و دوان وجود نداشته باشد و آن خانه های سنتی با معماری سنتی هشتی شکل از جنس سنگ و گچ جای خود را به مصالح جدید بتنی با نمای سنگ رومی و آجر گری دهند.