گروه سیاسی:علی مطهری در روزنامه اعتماد نوشت: هشتم آذر ماه مذاکرات وین برای احیای برجام ادامه پیدا میکند. شرط توفیق در این مذاکرات، واقعبینی و توجه به شرایط موجود و قدرت و توان خود و طرفهای مقابل است. فرق است بین آنچه اخلاقا باید رخ بدهد و آنچه در عالم واقع رخ میدهد.
اگر اخلاق را معیار قرار دهیم اصلا مذاکرهای نباید صورت گیرد، زیرا یک طرف نقض پیمان کرده و طبیعی است که باید برگردد به نقطه خروج از برجام، آنگاه ما نیز به همان نقطه بازگردیم. ولی مساله این است که طرف مقابل زورگو و سلطهگر است و قدرت هم دارد، اقتصاد جهان در دست اوست و با یک فرمانش حتی کشورهای دوست ما از ترس تحریم با ما همکاری نمیکنند. با چنین طرف مذاکرهای چگونه باید رفتار کرد که هم عزت خود را حفظ کنیم و هم منافع ملت تحصیل شود.
یک راه این است که بگوییم حق با ماست و مقاومت میکنیم و لو بلغ ما بلغ. راه دیگر این است که از عالم رویا بیرون بیاییم، تدبیر کنیم و مردم را در حد مقدور از شر تحریمها نجات دهیم. اینکه بگوییم تمام تحریمها حتی تحریم گروگانگیری و تحریمهای حقوق بشری که به تصویب کنگره امریکا رسیده است نیز باید برداشته شود البته ایده خوبی است ولی تا چه حد امکانپذیر و در حیطه اختیار دولت امریکاست.
همچنین تضمین امریکا برای عدم تکرار خروج از برجام مستلزم تصویب برجام در سنای امریکاست که اکثریت آن مخالف برجام هستند. غرض اینکه احیای برجام نیز باید در حد مقدور باشد. مهم این است که توافق برجام به نفع ایران بود و اگر جنگ قدرت در داخل ایران زمینه خروج ترامپ از آن را فراهم نمیکرد و مثلا شرکتهای امریکایی را از معامله با ایران محروم نمیکردیم میتوانستیم از مواهب آن بیش از آنچه در دو سال اول باعث رونق اقتصادی کشور شد بهرهمند شویم.
برای اینکه دوباره برجام به آن سرنوشت دچار نشود اول باید تکلیف خودمان را روشن کنیم که آیا مایل به اجرای آن هستیم یا با مواضع دوگانه آن را بین زمین و آسمان معلق نگه میداریم تا طرف امریکایی از آن خارج شود. اگر باز میخواهیم با برجام بازی کنیم بهتر است از آن خارج شویم.
آقای باقریکنی مذاکرهکننده اصلی ما گفتهاند مذاکرات وین هستهای نیست، چون مساله هستهای حل شده است. این جملهای است که آقای احمدینژاد نیز بارها تکرار کرد که مساله هستهای حل شده و ایران اتمی شده است، ولی امروز میبینیم که چگونه حل شده است.قانون مجلس نیز دست و بال مذاکرهکنندگان را بسته است مگر اینکه، چون دولت و مجلس یکدست شدهاند و آن قانون بیشتر برای ایجاد مانع برای دولت گذشته تصویب شد، مجلس روش «شتر دیدی ندیدی» را در پیش گیرد. اساسا ارسال برجام به مجلس برای تصویب یک اشتباه بود. برجام توافقی است بین دولتها و هیچیک از دولتهای طرف مقابل نیز آن را برای تصویب به مجلس خود نفرستادند.
نکته دیگر این است که بهتر است هیات ایرانی، مذاکره مستقیم با امریکا را در پیش گیرد. در سالهای گذشته معلوم شد که اروپا و چین و روسیه در این موضوع کارهای نیستند و از امریکا حساب میبرند. اتفاقا یکی از حرفهای مخالفان دولت گذشته این بود که چرا اینقدر به اروپا امیدوار هستید. اکنون که دولت در دست همان مخالفان است بهتر است اروپا را از واسطهگری کنار بگذارند.
به هر حال امیدواریم مقامات کشور شرایط جامعه را درک کنند و به گونهای با دنیا رفتار نکنند که اساس انقلاب اسلامی به خطر بیفتد. به تعبیر شهید آیتالله مطهری گاهی جامعهها از افراط در یک حق به انحراف کشیده میشوند. امروز برای مردم ما روشن نیست که این همه ریاضت اقتصادی را برای چه باید تحمل کنند و چه افق روشنی پیش روی آنهاست. باید به این وضعیت پایان دهیم و تنها راه آن همانطور که آیتالله صافی گفتند، بهبود روابطمان با دنیاست.
اگر اخلاق را معیار قرار دهیم اصلا مذاکرهای نباید صورت گیرد، زیرا یک طرف نقض پیمان کرده و طبیعی است که باید برگردد به نقطه خروج از برجام، آنگاه ما نیز به همان نقطه بازگردیم. ولی مساله این است که طرف مقابل زورگو و سلطهگر است و قدرت هم دارد، اقتصاد جهان در دست اوست و با یک فرمانش حتی کشورهای دوست ما از ترس تحریم با ما همکاری نمیکنند. با چنین طرف مذاکرهای چگونه باید رفتار کرد که هم عزت خود را حفظ کنیم و هم منافع ملت تحصیل شود.
یک راه این است که بگوییم حق با ماست و مقاومت میکنیم و لو بلغ ما بلغ. راه دیگر این است که از عالم رویا بیرون بیاییم، تدبیر کنیم و مردم را در حد مقدور از شر تحریمها نجات دهیم. اینکه بگوییم تمام تحریمها حتی تحریم گروگانگیری و تحریمهای حقوق بشری که به تصویب کنگره امریکا رسیده است نیز باید برداشته شود البته ایده خوبی است ولی تا چه حد امکانپذیر و در حیطه اختیار دولت امریکاست.
همچنین تضمین امریکا برای عدم تکرار خروج از برجام مستلزم تصویب برجام در سنای امریکاست که اکثریت آن مخالف برجام هستند. غرض اینکه احیای برجام نیز باید در حد مقدور باشد. مهم این است که توافق برجام به نفع ایران بود و اگر جنگ قدرت در داخل ایران زمینه خروج ترامپ از آن را فراهم نمیکرد و مثلا شرکتهای امریکایی را از معامله با ایران محروم نمیکردیم میتوانستیم از مواهب آن بیش از آنچه در دو سال اول باعث رونق اقتصادی کشور شد بهرهمند شویم.
برای اینکه دوباره برجام به آن سرنوشت دچار نشود اول باید تکلیف خودمان را روشن کنیم که آیا مایل به اجرای آن هستیم یا با مواضع دوگانه آن را بین زمین و آسمان معلق نگه میداریم تا طرف امریکایی از آن خارج شود. اگر باز میخواهیم با برجام بازی کنیم بهتر است از آن خارج شویم.
آقای باقریکنی مذاکرهکننده اصلی ما گفتهاند مذاکرات وین هستهای نیست، چون مساله هستهای حل شده است. این جملهای است که آقای احمدینژاد نیز بارها تکرار کرد که مساله هستهای حل شده و ایران اتمی شده است، ولی امروز میبینیم که چگونه حل شده است.قانون مجلس نیز دست و بال مذاکرهکنندگان را بسته است مگر اینکه، چون دولت و مجلس یکدست شدهاند و آن قانون بیشتر برای ایجاد مانع برای دولت گذشته تصویب شد، مجلس روش «شتر دیدی ندیدی» را در پیش گیرد. اساسا ارسال برجام به مجلس برای تصویب یک اشتباه بود. برجام توافقی است بین دولتها و هیچیک از دولتهای طرف مقابل نیز آن را برای تصویب به مجلس خود نفرستادند.
نکته دیگر این است که بهتر است هیات ایرانی، مذاکره مستقیم با امریکا را در پیش گیرد. در سالهای گذشته معلوم شد که اروپا و چین و روسیه در این موضوع کارهای نیستند و از امریکا حساب میبرند. اتفاقا یکی از حرفهای مخالفان دولت گذشته این بود که چرا اینقدر به اروپا امیدوار هستید. اکنون که دولت در دست همان مخالفان است بهتر است اروپا را از واسطهگری کنار بگذارند.
به هر حال امیدواریم مقامات کشور شرایط جامعه را درک کنند و به گونهای با دنیا رفتار نکنند که اساس انقلاب اسلامی به خطر بیفتد. به تعبیر شهید آیتالله مطهری گاهی جامعهها از افراط در یک حق به انحراف کشیده میشوند. امروز برای مردم ما روشن نیست که این همه ریاضت اقتصادی را برای چه باید تحمل کنند و چه افق روشنی پیش روی آنهاست. باید به این وضعیت پایان دهیم و تنها راه آن همانطور که آیتالله صافی گفتند، بهبود روابطمان با دنیاست.