پس از آنکه مجلس شورای اسلامی به برادر داماد شهردار تهران به عنوان دومین گزینه پیشنهادی دولت برای وزات آموزش و پرورش به دلیل عدم آشنایی کافی با مجموعه این وزارتخانه حیاتی و البته پر مشکل رای اعتماد نداد، معرفی سومین گزینه برای وزارت اوضاع را پیچیدهتر کرد. سید ابراهیم رئیسی «یوسف نوری»، رئیس اسبق مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات آموزش و پرورش را به عنوان سومین وزیر پیشنهادی معرفی کرده که انتشار سوابق وزیر پیشنهادی خبرساز شده است.
سوابق این وزیر پیشنهادی آنقدر پربار است که صعود به قله دماوند و حضور در راهپیمایی اربعین را جزو رزومه خود آورده است! این رزومه آنقدر نکات ریز و درشت دارد که هر یک از آنها را باید ساعتها را تجزیه و تحلیل کرد اما به مهمترین موضوع که درس و مدرسه دانشآموزان است هم در این رزومه با این جمله اشاره شده است: «آشنایی با برنامه درسی»! و البته آشنایی با کشورهای عربی و اسلامی هم در بخشی از این رزومه آمده است و این پرسش را به ذهن میآورد که آیا قراراست وزیر پیشنهادی با کشورهایی در حوزه ریاضی و فیزیک و شیمی هم آشنایی داشته باشد یا این گزینه تنها برای عربی است؟
واقعا نباید از خودمان بپرسیم در این مملکت مگر قحطالرجال شده است که یا دامادها باید پست بگیرند و فامیلهای دور و نزدیک و یا کسی که با برنامه درسی آشناست؟ این پرسش در حالی است که در مجموعه وزارت آموزش و پرورش کشور که در حدود یک میلیون پرسنل دارد،حتی یک نفر دارای صلاحیت برای وزارت نیست که انقدر زور میزنید یک آدم تا این حد بیارتباط به مجموعه را وزیر کنید؟ آیا میتوان باور کرد که گزینههای متعددی برای نامزدی ریاست مجموعه آموزش و پرورش در همین مجموعه یافت نشود؟ آن هم در حالی که بسیاری از مشکلات معلمان را تنها خودشان میدانند و چه بسا حضور بیشتر آنان در پستهای مدیریتی این وزارتخانه بتواند اندکی از مشکلات را رفع و رجوع کند. چرا باید با تحمیل کسی خارج از سیستم (آن هم کسی که هیچ سایقهای از آموزش ندارد) آن هم برای سومین بار، مانع از حضور یک آموزگار در راس این وزارتخانه باشیم؟ نامهایی که در این مدت از آنها به عنوان گزینه پیشنهادی شنیده میشود، این سؤال را مطرح میکند که آیا سیستم سفارش گزینه پیشنهادی از سوی افراد مختلف، راهکار مناسبی برای انتخاب وزیر آینده آن هم در وزارتخانهای با این همه مشکل و اعتراض است؟ بهتر نیست تیم تعیین وزیر به دنبال انتخاب گزینه از درون این وزارتخانه با این همه پرسنل باشد؟
رئیسجمهور که در روزها و هفتههای اخیر با سفرهای سرزده و ناگهانی به شهرها و استانهای کشور نشان داده قصد ندارد این سالهایی که در پاستور پیش رو دارد را تنها به پشت میز نشینی بگذراند، چرا برای حل این مشکل یکی از همین راهحلها را در پیش نمیگیرد؟ مثلا به صورت اتفاقی به یک مدرسه در هر شهر و استانی برود و نظر چند دبیر و آموزگار را بپرسد تا بداند چه جامعه پرتوانی در بدنه این وزارتخانه مشغول به کار هستند و چه توانمندیهایی دارند.چه بسا اگر این کار از سوی رئیس دولت انجام شود، در هنگامی که پس از ماهها تعطیلی مدارس به دلیل پاندمی کرونا، شاهد فعالیت دوباره مدارس در کشور هستیم،با روحیه مضاعف کادر آموزش شاهد اتفاقات نیکویی باشیم.