گروه سیاسی: روزنامه اعتماد نوشت: اظهارات طرف ایرانی و انریکه مورا، هماهنگکننده اروپایی، حاکی است که بعد از کسب یک موفقیت شکلی، مذاکرات وین برای احیای برجام تعلیق شده و برخی اظهارات غیررسمی از امکان از سرگیری آن بعد از حدود ۱۰ روز یعنی در ۲۷ دسامبر حکایت دارد.
موفقیت شکلی به این معنی است که نهایتا پیشنهادات ایران در پیشنویسهای باقیمانده از نشست ششم درج شده و به این ترتیب مبنایی برای مذاکره فراهم آمده است. این کاری است که هیات ایرانی از ابتدا میتوانست به طریقی کمتر جنجالی که بهانه به دست طرف مقابل ندهد، انجام دهد. این امکان وجود داشت که هیات ایرانی پیشنویسهای موجود را به عنوان نتایج کارهایی که طی حدود سه ماه انجام شده بود، بپذیرد و مذاکره بر مبنای آنها را از روز اول و در قالب سه کارگروه موجود شروع کند و نظرات و ایدهها و پیشنهادات خود را به تدریج و جریان پیشرفت مذاکرات روی بندهای پیشنویس ارایه کرده و به بحث بگذارد.
طبعا مادام که مذاکرات نهایی نشده، هر طرفی میتواند در توافقات موقت قبلی تجدیدنظر کند. از سوی دیگر، طرفهای غربی همواره طی سه هفته گذشته تلاش کردهاند تا عنصر زمان را عملا به یک فاکتور مهم در این مذاکرات تبدیل کنند. انریکه مورا در مصاحبه با خبرنگاران از آنچه «حس فوریت» خوانده، سخن گفته و آن را «مطلقا مهم» دانسته و گفته است که این مذاکرات «ظرف چند هفته و نه چند ماه» باید به نتیجه برسد.
سه کشور اروپایی نیز مدعی شدهاند که تعلیق مذاکرات به درخواست طرف ایرانی و برای مشورت در تهران انجام شده و افزودهاند که از این بابت متاسفند و مایل به ادامه مذاکرات تا سهشنبه بودهاند. از آنجا که تبلیغات و روابط عمومی یکی از فاکتورهای مهم در جریان مذاکرات است، طرفهای غربی تاکنون به هر تلاشی برای متهم کردن هیات ایرانی به عنوان مسبب کندی روند مذاکرات دست زده و این امر را به بهانهای برای جوسازی و متهم کردن ایران به وقتکشی تبدیل کردهاند.اگرچه طی نزدیک به سه هفته گذشته از جهات محتوایی توفیق چندانی حاصل نشده است، اما صرف این سه هفته در وین را نباید کاملا بیحاصل تصور کرد. طرفین در طول این سه هفته یکدیگر را شناخته و با نظرات و حساسیتهای یکدیگر آشنا شدهاند. به علاوه، اکنون متونی که میتوان آنها را مورد قبول طرفین دانست، به عنوان مبنای مذاکرات فراهم آمده که توفیق قابل ملاحظهای است و علیالاصول بعد از این، مذاکرات باید بتواند به سرعت پیشرفت کند. با این حال، تبلیغات و جوسازیهای طرف غربی را نباید کم اهمیت شمرد.
جوی که از این طریق در افکار عمومی بینالمللی ساخته میشود و غیرمستقیم بر افکار عمومی در ایران نیز بیتاثیر نیست، نقش قابل ملاحظهای بر طرفین مذاکره و قدرت و حاشیه مانور آنها در جریان مذاکرات و خروجی مذاکرات خواهد داشت. مساله این است که ایران به عنوان طرفی که تحت تحریم است و نحوه پیشرفت مذاکرات میتواند تاثیر مستقیمی بر اقتصاد و شرایط زندگی مردم آن داشته باشد، نیاز بیشتری به سرعت عمل و به نتیجه رسیدن هر چه سریعتر مذاکرات دارد.مقامات دولت سیزدهم نیز همواره بر این امر تاکید داشته و تصریح کردهاند که مخالف کش داده شدن مذاکرات و صرف مذاکره برای مذاکره هستند و طی چند روز اخیر نیز آقای باقریکنی چند بار بر ضرورت انجام مذاکرات نتیجهمحور تاکید کرده است. تاکید این مقامات بر سرعت عمل کاملا قابل درک است.
این ایران است که به خاطر تحریم نفتی و انواع دیگر تحریمها و تجارتی که به روشهای غیر معمول انجام میشود، مطابق برآوردهای محتاطانه هر روز بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون دلار ضرر میکند. به علاوه، شاهد بودهایم که متاسفانه برخی شاخصهای اقتصادی ایران، ازجمله نرخ ارزهای خارجی نسبت به فراز و نشیبها در ادوار مذاکراتی بسیار حساس بودهاند.
لذا، ادعای غربیها مبنی بر اینکه ایران قصد دارد تا از طریق کش دادن مذاکرات برنامه هستهای خود را پیش ببرد، میتواند باورپذیر باشد. از نظر ایران ساخت، نگهداری و استفاده از سلاح هستهای حرام و غیرشرعی است. به علاوه، برای ساخت سلاح هستهای اورانیوم با خلوص بالا به تنهایی کفایت نمیکند و امکانات و ابزار متعدد دیگری برای این منظور لازم است که حتی مطابق برآورد دوایر اطلاعاتی اسراییلی کشوری در موقعیت کنونی ایران برای فراهم کردن آنها به حداقل دو سال زمان نیاز دارد؛ لذا روشن است که کش یافتن مذاکرات از هیچ جهتی با منافع ایران سازگار نیست.به دلایل فوق، طرف ایرانی باید تدابیر لازم برای حرکت سریعتر در جهت ختم موفقیتآمیز مذاکرات را اتخاذ کند. سرعت عمل در این جهت، هم میتواند در برداشتن تحریمها و ایجاد امکاناتی برای رفع مشکلات اقتصادی مردم عمل و هم ترفندهای تبلیغاتی قدرتهای غربی را خنثی کند.
موفقیت شکلی به این معنی است که نهایتا پیشنهادات ایران در پیشنویسهای باقیمانده از نشست ششم درج شده و به این ترتیب مبنایی برای مذاکره فراهم آمده است. این کاری است که هیات ایرانی از ابتدا میتوانست به طریقی کمتر جنجالی که بهانه به دست طرف مقابل ندهد، انجام دهد. این امکان وجود داشت که هیات ایرانی پیشنویسهای موجود را به عنوان نتایج کارهایی که طی حدود سه ماه انجام شده بود، بپذیرد و مذاکره بر مبنای آنها را از روز اول و در قالب سه کارگروه موجود شروع کند و نظرات و ایدهها و پیشنهادات خود را به تدریج و جریان پیشرفت مذاکرات روی بندهای پیشنویس ارایه کرده و به بحث بگذارد.
طبعا مادام که مذاکرات نهایی نشده، هر طرفی میتواند در توافقات موقت قبلی تجدیدنظر کند. از سوی دیگر، طرفهای غربی همواره طی سه هفته گذشته تلاش کردهاند تا عنصر زمان را عملا به یک فاکتور مهم در این مذاکرات تبدیل کنند. انریکه مورا در مصاحبه با خبرنگاران از آنچه «حس فوریت» خوانده، سخن گفته و آن را «مطلقا مهم» دانسته و گفته است که این مذاکرات «ظرف چند هفته و نه چند ماه» باید به نتیجه برسد.
سه کشور اروپایی نیز مدعی شدهاند که تعلیق مذاکرات به درخواست طرف ایرانی و برای مشورت در تهران انجام شده و افزودهاند که از این بابت متاسفند و مایل به ادامه مذاکرات تا سهشنبه بودهاند. از آنجا که تبلیغات و روابط عمومی یکی از فاکتورهای مهم در جریان مذاکرات است، طرفهای غربی تاکنون به هر تلاشی برای متهم کردن هیات ایرانی به عنوان مسبب کندی روند مذاکرات دست زده و این امر را به بهانهای برای جوسازی و متهم کردن ایران به وقتکشی تبدیل کردهاند.اگرچه طی نزدیک به سه هفته گذشته از جهات محتوایی توفیق چندانی حاصل نشده است، اما صرف این سه هفته در وین را نباید کاملا بیحاصل تصور کرد. طرفین در طول این سه هفته یکدیگر را شناخته و با نظرات و حساسیتهای یکدیگر آشنا شدهاند. به علاوه، اکنون متونی که میتوان آنها را مورد قبول طرفین دانست، به عنوان مبنای مذاکرات فراهم آمده که توفیق قابل ملاحظهای است و علیالاصول بعد از این، مذاکرات باید بتواند به سرعت پیشرفت کند. با این حال، تبلیغات و جوسازیهای طرف غربی را نباید کم اهمیت شمرد.
جوی که از این طریق در افکار عمومی بینالمللی ساخته میشود و غیرمستقیم بر افکار عمومی در ایران نیز بیتاثیر نیست، نقش قابل ملاحظهای بر طرفین مذاکره و قدرت و حاشیه مانور آنها در جریان مذاکرات و خروجی مذاکرات خواهد داشت. مساله این است که ایران به عنوان طرفی که تحت تحریم است و نحوه پیشرفت مذاکرات میتواند تاثیر مستقیمی بر اقتصاد و شرایط زندگی مردم آن داشته باشد، نیاز بیشتری به سرعت عمل و به نتیجه رسیدن هر چه سریعتر مذاکرات دارد.مقامات دولت سیزدهم نیز همواره بر این امر تاکید داشته و تصریح کردهاند که مخالف کش داده شدن مذاکرات و صرف مذاکره برای مذاکره هستند و طی چند روز اخیر نیز آقای باقریکنی چند بار بر ضرورت انجام مذاکرات نتیجهمحور تاکید کرده است. تاکید این مقامات بر سرعت عمل کاملا قابل درک است.
این ایران است که به خاطر تحریم نفتی و انواع دیگر تحریمها و تجارتی که به روشهای غیر معمول انجام میشود، مطابق برآوردهای محتاطانه هر روز بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون دلار ضرر میکند. به علاوه، شاهد بودهایم که متاسفانه برخی شاخصهای اقتصادی ایران، ازجمله نرخ ارزهای خارجی نسبت به فراز و نشیبها در ادوار مذاکراتی بسیار حساس بودهاند.
لذا، ادعای غربیها مبنی بر اینکه ایران قصد دارد تا از طریق کش دادن مذاکرات برنامه هستهای خود را پیش ببرد، میتواند باورپذیر باشد. از نظر ایران ساخت، نگهداری و استفاده از سلاح هستهای حرام و غیرشرعی است. به علاوه، برای ساخت سلاح هستهای اورانیوم با خلوص بالا به تنهایی کفایت نمیکند و امکانات و ابزار متعدد دیگری برای این منظور لازم است که حتی مطابق برآورد دوایر اطلاعاتی اسراییلی کشوری در موقعیت کنونی ایران برای فراهم کردن آنها به حداقل دو سال زمان نیاز دارد؛ لذا روشن است که کش یافتن مذاکرات از هیچ جهتی با منافع ایران سازگار نیست.به دلایل فوق، طرف ایرانی باید تدابیر لازم برای حرکت سریعتر در جهت ختم موفقیتآمیز مذاکرات را اتخاذ کند. سرعت عمل در این جهت، هم میتواند در برداشتن تحریمها و ایجاد امکاناتی برای رفع مشکلات اقتصادی مردم عمل و هم ترفندهای تبلیغاتی قدرتهای غربی را خنثی کند.