گروه سیاسی: بیست و نهمین مجمع عمومی انجمن اسلامی جامعه پزشکی، روز گذشته با حضور اعضای مجمع و بسیاری از چهرههای برجسته آن برگزار شد.
سیدمحمدرضا خاتمی، نایب رئیس مجلس ششم و دبیرکل پیشین جبهه مشارکت در این گردهمایی در سخنانی، اظهار داشت: اولین مسئله مهم، این است که ما(اصلاحطلبان) رابطه خود را با جامعه اصلاح کنیم. در این رابطه، اولین مسئله این است که ادبیات خود را تغییر دهیم. ما نمیتوانیم گفتمان اصلاحات را تغییر دهیم. ما نمیتوان آرمانهای اصلاحات را فراموش کنیم. از دموکراسی، مردمسالاری، انتخابات آزاد و اصولی از این دست نمیتوانیم عدول کنیم. اما ادبیات ما باید به گونهای تغییر کند که مردم احساس کنند ما چه میخواهیم، چه میگوییم و این مهم چه سودی برای آنها دارد. وی افزود: یک زمانی ما در تحلیل شکست در انتخابات سال ۸۴، عوامل درونی زیادی را داشتیم اما اینکه مردم چرا اقبال نکردند، مسئله مهمی بود. اگر یک یا دو میلیون نفر بیشتر رای میدادند، شاید ما امروز این وضعیت را شاهد نبودیم. مسئله این است که ما نتوانستیم اینکه چگونه دموکراسی را سر سفرههای مردم بیاوریم را به درستی تفسیر کنیم. به هر حال، نسل ما عوض شده و نمیتوانیم این کار را به راحتی انجام دهیم.
خاتمی، تصریح کرد: جریان اصلاحات، امروز چقدر در کنار مردم قرار دارد؟ من هرچقدر نگاه میکنم، تنها تعدادی بیانیهها(آن هم بیانیههای مبهم، چندپهلو و چندسو) در همراهی با مشکلات مردم از اقتصاد و فقر گرفته تا مشکلات سیاسی به مانند زدن هواپیمای اوکراینی، وجود دارد اما، کافی نیست. آیا مردم احساس میکنند که جریان اصلاحات در کنار آنهاست؟ یا اینکه احساس دارند که جریان اصلاحات هم مثل خودشان، نمیداند چه کار باید انجام دهد؟ وی، همچنین با اشاره به اقدامات اصلاحی در درون سازمان نظام پزشکی، یادآور شد: یکی از کارهایی که جریان اصلاحات در درون این سازمان انجام داد، این بود که موفق شد به واقع در کنار مردم ایستاده و برای حل مشکلات راهکار ارائه داد. ما باید این قیف را حدی وارونه کنیم. تا به حال، ادبیات ما این بوده که نظارت استصوابی نباید باشد، صدا و سیما اینگونه باشد و دیگر مسائلی که مطرح میشود. مگر غیر از این است که به دنبال دموکراسی هستیم تا کشورمان آباد شود؟ ما خواستار آن هستیم که دموکراسی وجود داشته و مردم زندگی آباد و مرفهی داشته باشند.
دبیرکل پیشین جبهه مشارکت در ادامه نیز، خاطرنشان کرد: امام علی(ع) در ابتدای فرمان خود به مالک اشتر در نهجالبلاغه میفرماید که «جبایه خراجها و جهاد عدوها و استصلاح اهلها و عماره بلادها»، میفرماید که مملکت را بسازید، به معنایی، اقتصاد را سامان بدهید و بالاخره یک جهاد نظامی و اقدامات پیشگیرانه برای مبارزه با دشمنان هم باید داشته باشیم. هدف حکومت همین است و اگر چنین بوده، باید بگوییم که به دنبال توسعه کشور هستیم. باید مطرح کرد که اگر مردم، آسایش میخواهند، سیاست خارجی کشور باید چگونه باشد، اگر رفاه میخواهند، چه کار باید کنیم؟ توسعه اقتصادی که همین طور از آسمان بر زمین نازل نمیشود.
خاتمی، اضافه کرد: یک راه این مسئله، این است که ما نیروهای کارشناس زبدهای داریم که میتوانند کشور را اداره کنند. اصلا مسئله این نیست که در انتخابات مجلس، اجازه بدهید که من بروم یا نروم. اصلا همه ارکان حکومت از مجلس و ریاست جمهوری در اختیار شما. ولی شاهد آن هستیم که مثلا وقتی یک پرستار را استخدام میکنند، چه گزینشهایی برای آن در نظر میگیرند. یا به عنوان نمونه، جامعه پزشکی ما با جان مردم سر و کار داشته و ما همه میخواهیم این جامعه پزشکی، متخصص، کارشناس و کاردان باشد. این کاری که شما به واسطه آن، ۶۰ درصد سهمیه را به نهادهای خاص نظامی میدهید، ایرادی ندارد. اما مردم باید بدانند که دارد با جان آنها بازی میشود. یکی با جانشان بازی میشود و یکی اینکه شما به دنبال توسعه سیاسی خود و سرکوب در دانشگاهها هستید.
نایب رئیس مجلس ششم همچنین، عنوان داشت: اگر ما خواستار پیشرفت هستیم، نیاز به سرمایه در داخل کشور خواهیم داشت. شما نمیتوانید به ایرانیهایی که از خارج میآیند به دید جاسوس نگاه کنید و بعد، بگویید که پولتان را بیاورید! شما نمیتوانید با دنیا سر جنگ داشته و بعد ادعا کنید که پیشرفت هم خواهید کرد. ما به جای حل مسئله از بالا به پائین، باید از مشکلات عادی مردم و از پایین به بالا مسیر اصلاحات را آغاز کنیم تا به راهحلهای اجتماعی و سیاسی در مسائل مختلف دست پیدا کنیم.
وی، یادآور شد: ما تا اطلاع ثانوی باید از امکان حضور در قدرت چشمپوشی کنیم. کی فکر میکردیم که از سال ۸۸ تا ۹۲، آنگونه در انتخابات اثرگذاری داشته و آن حجم از برنامهریزی و مهندسی در انتخابات را به هم بریزیم. حال، ممکن است که این اتفاق باز هم رخ بدهد. اما، هم آنها بر تجربیاتشان افزوده شده و هم ما دیگر آن دل و دماغ کارهای سیاسی به آن شکل را نداریم. بنابراین، ما باید در درون خود، اولا برای اداره کشور، یک برنامهریزی مدون و کلان داشته باشیم. الان مشکل ما در درون جریان این است که همه، سیاسی هستیم. در حالی که به رغم اینکه ریشه مشکلات مردم به سیاست برمیگردد، آنچه افکار عمومی حس میکنند، این نیست. در درون جریان اصلاحات برای مسائل مربوط به مسکن، بهداشت، محیط زیست، اشتغال مردم و دیگر مسائل عمومی، جز نقد و انتقاد طرف مقابل، کاری نکردیم.
دبیرکل پیشین جبهه مشارکت، همچنین یادآور شد: برای جریان اصلاحات، ارتقا سطح زندگی مردم و جایگاه جهانی ایران از اولویت اصلی برخوردار بوده و باید آن را به عنوان شعار خود مطرح کنیم. مهمترین مظهر اقتدار کشور، این است که ما یک کشور پیشرفته آباد و دارای اقتصاد شکوفا داشته باشیم. البته، آقایان میگویند که ما نمیخواهیم مثل کره جنوبی باشیم و این کشور، ذلیل است، ژاپن ذلیل است و در مقابل اراده و اختیار آمریکا، ارادهای ندارد! حال، شما ژاپن را بیشتر میپسندید یا کره شمالی را که خیلی هم ظاهرا در مقابل آمریکا اقتدار دارد؟
وی افزود: برای من، مهم این است که اگر مردم من رفاه داشته و در اقتصاد جهانی از موقعیت خوبی برخوردار باشند و با دنیا نیز، رفتار و رابطع معقول و مناسبی خواهیم داشت. ما به هر حال به خاطر سوابق و فعالیتهای خود از پیش و بعد از انقلاب، یک وابستگی و دلبستگی نسبت به انقلاب داریم، مسئلهای که شاید تا حدی کار ما را سخت کرده است. اما ما باید مشخص کنیم که جمهوری اسلامی مدنظر ما چیست؟ شاید برخی عنوان کنند که همان جمهوری اسلامی نوفل لو شاتو. ما ابعاد گستردهتری پیدا کردیم که باید تکلیف خودمان را با این ابعاد روشن کنیم.
خاتمی، خاطرنشان کرد: آیا حکومتی که بر اساس فقه اداره میشود، یک حکومت اسلامی است؟ یا نه از نظر ما، حکومت اسلامی یعنی، حکومت مساوات، عدالت، برابری و اخلاق. مسئله مهم دیگر اینکه ما یک ملت بزرگ با حضور اقوام، نژادها، ادیان و زبانهای مختلف هستیم. سوال اینکه آیا میتوانیم حکومت را به گونهای تعریف کنیم که حقوق برابر همه شهروندان در آن ترسیم شود؟ آیا میتوانیم حکومت را به شکلی تعریف کنیم که یک مسلمان و غیرمسلمان در شرایط مساوی و امکانات مساوی، تنها بر اساس توانمندی و شایستگیهای خود، بتوانند پا به پای هم، پله به پله، مدارج رشد و ترقی در سیاست، فرهنگ، اقتصاد و دیگر عرصهها را طی کرده و به بالاترین مرحله آن برسند یا خیر؟ اگر میتوانیم تعریف کنیم که به نظر من، میتوانیم، آن گاه افق جدیدی برای جمهوری اسلامی باز خواهد شد که میتواند شما را به یک جایگاه بالایی در جامعه ایرانی برساند.
وی، عنوان داشت: عدهای کار خودشان را با پاک کردن صورت مسئله راحت کردند و بیمهابا پیش رفته و تفرقه افکنی میکنند. یکی از این گروهها براندازان هستند که اکثرا خارجنشین بوده و معتقدند تا جمهوری اسلامی کنار نرود هیچ کاری نمیتوان انجام داد و به دنبال براندازی هستند. از نظر بنده این گروه از درد و رنج مردم اطلاعی ندارند و به نوعی با منابع قدرت خارجی خود را گره زدهاند. در داخل نیز اقبال چندانی نسبت به این افراد وجود ندارد و میدانم که مردم دیگر حاضر نیستند با وعدههای ناکجاآبادی که بهشان داده میشود هزینه بپردازند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب، همچنین خاطرنشان کرد: یکی از سوالات این است که چرا با وجود اینکه ما در مقطعی هم دولت و هم مجلس را در دست داشتیم به این وضعیت رسیدیم. اولین نکتهای که در این زمینه وجود دارد این است که ما فکر میکردیم توسعه و پیشرفت و زندگی مرفه و آزاد مردم در اولویت حکومت قرار دارد اما فقط نمیخواهد که به دست اصلاحات صورت گیرد اما از نظر بنده فکر ما اشتباه بود.
نماینده پیشین مردم تهران در مجلس، همچنین بیان داشت: کار دوم، هم این مسئله است که در همین نظام کنونی ادغام شویم. نظامی که آقایان تعریف کرده و میگویند که شما به درون نظام بیایید و هر کار که ما میگوییم انجام دهید! این مسئله هم بالطبع، امکان پذیر نیست. بنابراین، اولین مسئله اصلاحات، حفظ هویت خودش است. این حفظ هویت، یکی در گفتمان آشکار میشود و یکی در راهکارهای عملی که مطرح میکند.
وی همچنین در پایان با اشاره به بایستههای انتخاباتی لازم برای اصلاحطلبان، خاطرنشان کرد: ما نمیتوانیم در هر انتخاباتی شرکت کنیم. ما میتوانیم در انتخاباتی شرکت کنیم که کاندیدای خودمان را خودمان انتخاب کرده باشیم. اگر در این صورت، شکست هم بخوریم، هیچ اهمیتی نخواهد داشت. مهم برای این حفظ هویت برای ماست. این که نمیشود که دیگران هرکسی را برای انتخاب کرده و بگویند؛ این هم نماینده شما!
خاتمی، تصریح کرد: حتما باید انسجام بیشتر و شاید حرکت به سوی یک سازماندهی واحد را داشته باشیم. امروز، تقریبا همه نهادهای مدنی اصلاحطلب ما، سیاسی هستند. لازم است که به سویی حرکت کنیم که شاید نهادهای سیاسی، مدنی، صنفی و دیگر نهادهای موجود اصلاحطلب در یکدیگر ادغام شوند. هر کسی برای بخشی از مشکلات مردم، هم راه حل ارائه کند و هم، نیرو تربیت کند.
سیدمحمدرضا خاتمی، نایب رئیس مجلس ششم و دبیرکل پیشین جبهه مشارکت در این گردهمایی در سخنانی، اظهار داشت: اولین مسئله مهم، این است که ما(اصلاحطلبان) رابطه خود را با جامعه اصلاح کنیم. در این رابطه، اولین مسئله این است که ادبیات خود را تغییر دهیم. ما نمیتوانیم گفتمان اصلاحات را تغییر دهیم. ما نمیتوان آرمانهای اصلاحات را فراموش کنیم. از دموکراسی، مردمسالاری، انتخابات آزاد و اصولی از این دست نمیتوانیم عدول کنیم. اما ادبیات ما باید به گونهای تغییر کند که مردم احساس کنند ما چه میخواهیم، چه میگوییم و این مهم چه سودی برای آنها دارد. وی افزود: یک زمانی ما در تحلیل شکست در انتخابات سال ۸۴، عوامل درونی زیادی را داشتیم اما اینکه مردم چرا اقبال نکردند، مسئله مهمی بود. اگر یک یا دو میلیون نفر بیشتر رای میدادند، شاید ما امروز این وضعیت را شاهد نبودیم. مسئله این است که ما نتوانستیم اینکه چگونه دموکراسی را سر سفرههای مردم بیاوریم را به درستی تفسیر کنیم. به هر حال، نسل ما عوض شده و نمیتوانیم این کار را به راحتی انجام دهیم.
خاتمی، تصریح کرد: جریان اصلاحات، امروز چقدر در کنار مردم قرار دارد؟ من هرچقدر نگاه میکنم، تنها تعدادی بیانیهها(آن هم بیانیههای مبهم، چندپهلو و چندسو) در همراهی با مشکلات مردم از اقتصاد و فقر گرفته تا مشکلات سیاسی به مانند زدن هواپیمای اوکراینی، وجود دارد اما، کافی نیست. آیا مردم احساس میکنند که جریان اصلاحات در کنار آنهاست؟ یا اینکه احساس دارند که جریان اصلاحات هم مثل خودشان، نمیداند چه کار باید انجام دهد؟ وی، همچنین با اشاره به اقدامات اصلاحی در درون سازمان نظام پزشکی، یادآور شد: یکی از کارهایی که جریان اصلاحات در درون این سازمان انجام داد، این بود که موفق شد به واقع در کنار مردم ایستاده و برای حل مشکلات راهکار ارائه داد. ما باید این قیف را حدی وارونه کنیم. تا به حال، ادبیات ما این بوده که نظارت استصوابی نباید باشد، صدا و سیما اینگونه باشد و دیگر مسائلی که مطرح میشود. مگر غیر از این است که به دنبال دموکراسی هستیم تا کشورمان آباد شود؟ ما خواستار آن هستیم که دموکراسی وجود داشته و مردم زندگی آباد و مرفهی داشته باشند.
دبیرکل پیشین جبهه مشارکت در ادامه نیز، خاطرنشان کرد: امام علی(ع) در ابتدای فرمان خود به مالک اشتر در نهجالبلاغه میفرماید که «جبایه خراجها و جهاد عدوها و استصلاح اهلها و عماره بلادها»، میفرماید که مملکت را بسازید، به معنایی، اقتصاد را سامان بدهید و بالاخره یک جهاد نظامی و اقدامات پیشگیرانه برای مبارزه با دشمنان هم باید داشته باشیم. هدف حکومت همین است و اگر چنین بوده، باید بگوییم که به دنبال توسعه کشور هستیم. باید مطرح کرد که اگر مردم، آسایش میخواهند، سیاست خارجی کشور باید چگونه باشد، اگر رفاه میخواهند، چه کار باید کنیم؟ توسعه اقتصادی که همین طور از آسمان بر زمین نازل نمیشود.
خاتمی، اضافه کرد: یک راه این مسئله، این است که ما نیروهای کارشناس زبدهای داریم که میتوانند کشور را اداره کنند. اصلا مسئله این نیست که در انتخابات مجلس، اجازه بدهید که من بروم یا نروم. اصلا همه ارکان حکومت از مجلس و ریاست جمهوری در اختیار شما. ولی شاهد آن هستیم که مثلا وقتی یک پرستار را استخدام میکنند، چه گزینشهایی برای آن در نظر میگیرند. یا به عنوان نمونه، جامعه پزشکی ما با جان مردم سر و کار داشته و ما همه میخواهیم این جامعه پزشکی، متخصص، کارشناس و کاردان باشد. این کاری که شما به واسطه آن، ۶۰ درصد سهمیه را به نهادهای خاص نظامی میدهید، ایرادی ندارد. اما مردم باید بدانند که دارد با جان آنها بازی میشود. یکی با جانشان بازی میشود و یکی اینکه شما به دنبال توسعه سیاسی خود و سرکوب در دانشگاهها هستید.
نایب رئیس مجلس ششم همچنین، عنوان داشت: اگر ما خواستار پیشرفت هستیم، نیاز به سرمایه در داخل کشور خواهیم داشت. شما نمیتوانید به ایرانیهایی که از خارج میآیند به دید جاسوس نگاه کنید و بعد، بگویید که پولتان را بیاورید! شما نمیتوانید با دنیا سر جنگ داشته و بعد ادعا کنید که پیشرفت هم خواهید کرد. ما به جای حل مسئله از بالا به پائین، باید از مشکلات عادی مردم و از پایین به بالا مسیر اصلاحات را آغاز کنیم تا به راهحلهای اجتماعی و سیاسی در مسائل مختلف دست پیدا کنیم.
وی، یادآور شد: ما تا اطلاع ثانوی باید از امکان حضور در قدرت چشمپوشی کنیم. کی فکر میکردیم که از سال ۸۸ تا ۹۲، آنگونه در انتخابات اثرگذاری داشته و آن حجم از برنامهریزی و مهندسی در انتخابات را به هم بریزیم. حال، ممکن است که این اتفاق باز هم رخ بدهد. اما، هم آنها بر تجربیاتشان افزوده شده و هم ما دیگر آن دل و دماغ کارهای سیاسی به آن شکل را نداریم. بنابراین، ما باید در درون خود، اولا برای اداره کشور، یک برنامهریزی مدون و کلان داشته باشیم. الان مشکل ما در درون جریان این است که همه، سیاسی هستیم. در حالی که به رغم اینکه ریشه مشکلات مردم به سیاست برمیگردد، آنچه افکار عمومی حس میکنند، این نیست. در درون جریان اصلاحات برای مسائل مربوط به مسکن، بهداشت، محیط زیست، اشتغال مردم و دیگر مسائل عمومی، جز نقد و انتقاد طرف مقابل، کاری نکردیم.
دبیرکل پیشین جبهه مشارکت، همچنین یادآور شد: برای جریان اصلاحات، ارتقا سطح زندگی مردم و جایگاه جهانی ایران از اولویت اصلی برخوردار بوده و باید آن را به عنوان شعار خود مطرح کنیم. مهمترین مظهر اقتدار کشور، این است که ما یک کشور پیشرفته آباد و دارای اقتصاد شکوفا داشته باشیم. البته، آقایان میگویند که ما نمیخواهیم مثل کره جنوبی باشیم و این کشور، ذلیل است، ژاپن ذلیل است و در مقابل اراده و اختیار آمریکا، ارادهای ندارد! حال، شما ژاپن را بیشتر میپسندید یا کره شمالی را که خیلی هم ظاهرا در مقابل آمریکا اقتدار دارد؟
وی افزود: برای من، مهم این است که اگر مردم من رفاه داشته و در اقتصاد جهانی از موقعیت خوبی برخوردار باشند و با دنیا نیز، رفتار و رابطع معقول و مناسبی خواهیم داشت. ما به هر حال به خاطر سوابق و فعالیتهای خود از پیش و بعد از انقلاب، یک وابستگی و دلبستگی نسبت به انقلاب داریم، مسئلهای که شاید تا حدی کار ما را سخت کرده است. اما ما باید مشخص کنیم که جمهوری اسلامی مدنظر ما چیست؟ شاید برخی عنوان کنند که همان جمهوری اسلامی نوفل لو شاتو. ما ابعاد گستردهتری پیدا کردیم که باید تکلیف خودمان را با این ابعاد روشن کنیم.
خاتمی، خاطرنشان کرد: آیا حکومتی که بر اساس فقه اداره میشود، یک حکومت اسلامی است؟ یا نه از نظر ما، حکومت اسلامی یعنی، حکومت مساوات، عدالت، برابری و اخلاق. مسئله مهم دیگر اینکه ما یک ملت بزرگ با حضور اقوام، نژادها، ادیان و زبانهای مختلف هستیم. سوال اینکه آیا میتوانیم حکومت را به گونهای تعریف کنیم که حقوق برابر همه شهروندان در آن ترسیم شود؟ آیا میتوانیم حکومت را به شکلی تعریف کنیم که یک مسلمان و غیرمسلمان در شرایط مساوی و امکانات مساوی، تنها بر اساس توانمندی و شایستگیهای خود، بتوانند پا به پای هم، پله به پله، مدارج رشد و ترقی در سیاست، فرهنگ، اقتصاد و دیگر عرصهها را طی کرده و به بالاترین مرحله آن برسند یا خیر؟ اگر میتوانیم تعریف کنیم که به نظر من، میتوانیم، آن گاه افق جدیدی برای جمهوری اسلامی باز خواهد شد که میتواند شما را به یک جایگاه بالایی در جامعه ایرانی برساند.
وی، عنوان داشت: عدهای کار خودشان را با پاک کردن صورت مسئله راحت کردند و بیمهابا پیش رفته و تفرقه افکنی میکنند. یکی از این گروهها براندازان هستند که اکثرا خارجنشین بوده و معتقدند تا جمهوری اسلامی کنار نرود هیچ کاری نمیتوان انجام داد و به دنبال براندازی هستند. از نظر بنده این گروه از درد و رنج مردم اطلاعی ندارند و به نوعی با منابع قدرت خارجی خود را گره زدهاند. در داخل نیز اقبال چندانی نسبت به این افراد وجود ندارد و میدانم که مردم دیگر حاضر نیستند با وعدههای ناکجاآبادی که بهشان داده میشود هزینه بپردازند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب، همچنین خاطرنشان کرد: یکی از سوالات این است که چرا با وجود اینکه ما در مقطعی هم دولت و هم مجلس را در دست داشتیم به این وضعیت رسیدیم. اولین نکتهای که در این زمینه وجود دارد این است که ما فکر میکردیم توسعه و پیشرفت و زندگی مرفه و آزاد مردم در اولویت حکومت قرار دارد اما فقط نمیخواهد که به دست اصلاحات صورت گیرد اما از نظر بنده فکر ما اشتباه بود.
نماینده پیشین مردم تهران در مجلس، همچنین بیان داشت: کار دوم، هم این مسئله است که در همین نظام کنونی ادغام شویم. نظامی که آقایان تعریف کرده و میگویند که شما به درون نظام بیایید و هر کار که ما میگوییم انجام دهید! این مسئله هم بالطبع، امکان پذیر نیست. بنابراین، اولین مسئله اصلاحات، حفظ هویت خودش است. این حفظ هویت، یکی در گفتمان آشکار میشود و یکی در راهکارهای عملی که مطرح میکند.
وی همچنین در پایان با اشاره به بایستههای انتخاباتی لازم برای اصلاحطلبان، خاطرنشان کرد: ما نمیتوانیم در هر انتخاباتی شرکت کنیم. ما میتوانیم در انتخاباتی شرکت کنیم که کاندیدای خودمان را خودمان انتخاب کرده باشیم. اگر در این صورت، شکست هم بخوریم، هیچ اهمیتی نخواهد داشت. مهم برای این حفظ هویت برای ماست. این که نمیشود که دیگران هرکسی را برای انتخاب کرده و بگویند؛ این هم نماینده شما!
خاتمی، تصریح کرد: حتما باید انسجام بیشتر و شاید حرکت به سوی یک سازماندهی واحد را داشته باشیم. امروز، تقریبا همه نهادهای مدنی اصلاحطلب ما، سیاسی هستند. لازم است که به سویی حرکت کنیم که شاید نهادهای سیاسی، مدنی، صنفی و دیگر نهادهای موجود اصلاحطلب در یکدیگر ادغام شوند. هر کسی برای بخشی از مشکلات مردم، هم راه حل ارائه کند و هم، نیرو تربیت کند.