گروه سیاسی: روزنامه ابتکار نوشت: گهی تند و گهی خسته رفتن را عقلا مذمت کرده اند و آهسته و پیوسته رفتن را ستوده و ضرب المثل کرده اند تا به روزگاران، پیران جوانان را پندی چنین دهند که پسرم! قدم به قاعده باید برداشت. من هم قبول دارم این را که در میدانی آرام جز این نباید کرد، اما وقتی دشمن دارد به تاخت به سوی شما میآید و تیغ آخته در هوا میچرخاند و فرق سرشما را هدف گرفته است، قاعده هم تغییر میکند و با همه توان و سرعت به دفاع برخاستن را اقتضا میکند. به ویژه که میدانیم اگر به ما برسد، به ضربتی ما را خواهد انداخت. اصلا قدرت رفتن را از ما خواهد گرفت و به خاک مذلت خواهد نشاند. آن وقت نه فرصت آهسته رفتن هم نخواهد ماند چه رسد به پیوسته رفتن!مطالعه فضای موجود رسانهای و تامل در ایلغار فضای مجازیِ غیر خودی و آلوده که بوی آلبانی و انگلیس و آمریکا میدهد و لهجه عبری- عربی دارد، به ما میگوید، رسانههای رسمی، باید رسمِ آهسته و پیوسته رفتن را به شیوه دقیق و صریح و صادق و روایت اول تبدیل کنند. گاه هم به شتاب هرچه تمامتر بر دشمن بتازند. به قول بچههای جنگ، فقط برای” پاتک” طراحی نکنند که اول دیگران بزنند و اینان به دفاع برخیزند. برای “تک” هم حتما برنامه بریزند که تجربه ثابت کرده است، بهترین دفاع، حمله است. برای حمله هم آهستگی قطعا معنا ندارد هرچند پیوستگی را باید متناسب با شرایط از نو تعریف کرد. در این تعریف، پیوستگی در سلسله عملیاتهای رسانهای خود را نشان خواهد داد که رمق دشمن را میگیرد. با شتابی دقیق و سازمان یافته که امکان سازماندهی و تجدید قوا را از او بگیرد.
فضای رسانههای رسمی اصلا با این نگاه همسو نیست بماند که به دوران قبل از اینترنت و فضای مجازی میماند. خیلی آهسته و گاه حتی بدور از پیوستگی دارند تک نگاری میکنند. هنوز گرفتاری هرم تاریخی و هرم وارونه اند. در گزارشها اتو کشیده مینویسند تا اتوی کلمات شان به هم نخورد. به دروازه بانی خبر چنان دقت دارند که گاه خبری که باید و همه دیده اند، به صفحات راه نمییابد. میپندارند نگفتن به معنای نبودن است در نگاه جامعه. حال آنکه مردم در همان لحظه تولد خبر از آن باخبر میشوند. واقعیت این است که درشت پلکهای بسته رسانههای رسمی، فضای مجازی نه به پشت که به درون خیمه رسانههای رسمی رسیده است. اگر برای خیمه و خرگاه خودشان هم که شده تکانی به خود ندهند، فضای مجازی با این شتاب که میآید، نه تنها خیام شان را فتح خواهد کرد که گلیم پاره باقی مانده از دوران اوج شان را هم از زیر پایشان خواهد کشید، همین!
فضای رسانههای رسمی اصلا با این نگاه همسو نیست بماند که به دوران قبل از اینترنت و فضای مجازی میماند. خیلی آهسته و گاه حتی بدور از پیوستگی دارند تک نگاری میکنند. هنوز گرفتاری هرم تاریخی و هرم وارونه اند. در گزارشها اتو کشیده مینویسند تا اتوی کلمات شان به هم نخورد. به دروازه بانی خبر چنان دقت دارند که گاه خبری که باید و همه دیده اند، به صفحات راه نمییابد. میپندارند نگفتن به معنای نبودن است در نگاه جامعه. حال آنکه مردم در همان لحظه تولد خبر از آن باخبر میشوند. واقعیت این است که درشت پلکهای بسته رسانههای رسمی، فضای مجازی نه به پشت که به درون خیمه رسانههای رسمی رسیده است. اگر برای خیمه و خرگاه خودشان هم که شده تکانی به خود ندهند، فضای مجازی با این شتاب که میآید، نه تنها خیام شان را فتح خواهد کرد که گلیم پاره باقی مانده از دوران اوج شان را هم از زیر پایشان خواهد کشید، همین!