روزنامه همشهری نوشت: «اولین مرحله از طرح رعد در سال جدید که از چند روز قبل توسط پلیس پیشگیری پایتخت آغاز شده بود، با بازداشت ۷۱۲ سارق و مالخر که تعدادی از آنها انگیزههای عجیبی برای سرقت داشتند، پایان یافت.
سردارحسین رحیمی، رئیس پلیس پایتخت، درباره دستاوردهای این طرح گفت: نخستین طرح رعد در سال ۱۴۰۱ و پنجاه و چهارمین طرح رعد از ابتدا تاکنون با هدف برخورد با سارقان، مالخران و قاچاقچیان کالا و مواد مخدر با تلاش همکارانم اجرا شد که بازداشت ۷۱۲ مجرم را در پی داشت.
او ادامه داد: در این طرح ۲۶ باند که بیشتر در زمینه سرقت موبایل، منزل، اماکن خصوصی و خودرو فعالیت داشتند، منهدم شدند و تا این لحظه دو هزار و ۳۵۵ سرقت از آنها کشف شده است. همچنین ۱۰۳ پاتوق سارقان و مالخران شناسایی شده و ۱۵ مغازه که در آن مالخری انجام میشد پلمب شد.
سردار رحیمی با اشاره به کشف ۲۳۳ دستگاه خودروی سرقتی از مجرمان عنوان داشت: ۲۷ میلیارد تومان اموال مسروقه از مجرمان کشف شد و باندهایی که در زمینه سرقت گاردریلها، تابلوهای راهنمایی و رانندگی و دریچههای آب و فاضلاب فعالیت داشتند نیز در این طرح دستگیر شدند.
به گفته رئیس پلیس تهران از متهمان پنج قبضه سلاح جنگی و ۶۸ قبضه سلاح سرد کشف شده است.
یک
مالباختهای که سارق مسلح شد
دو برادر نقشه سرقتهایشان را از روزی کشیدند که در دام سارقی موبایلقاپ گرفتار شدند. این دو برادر که تا پیش از آن تمام سرمایه خود را در سایتهای شرطبندی باخته بوده و سرگردان در خیابان پرسه میزدند، پس از این که قربانی جوان سارق شدند و موبایل یکی از آنها دزدیده شد، به فکر افتادند که با سرقت همه ضررهایی را که تا آن زمان دیده بودند، جبران کنند اما خیلی زود دستگیر شدند.
انگیزهتان از سرقت چه بود؟
هر دو برادر همزمان یک پاسخ مشترک میدهند؛ به خاطر بدهی.
چقدر بدهی داشتید؟
یکی از آنها که طراح نقشه سرقت بوده، پاسخ میدهد: مبلغ کمی نبود بالای ۵۰۰ میلیون تومان بود. راستش همه این بدهی را به خاطر اعتیادی که به سایتهای شرطبندی پیدا کرده بودیم، بالا آوردیم.
چطور؟
من و برادرم مدتهاست که عضو سایتهای شرطبندی شدهایم. اکثرا بر سر بازی فوتبال شرطبندی میکنیم و تا قبل از این همیشه برنده بودیم و حدسمان درست از آب درمیآمد. اما این اواخر مدام شکست میخوردیم و میباختیم. به همین دلیل بدهی زیادی بالا آوردیم.
شغلتان چیست؟
طراح نقشه سرقت میگوید برادرم کارش آزاد است اما من در شرکتی کار میکردم که اخراجم کردند و بیکار شدم. دلیلش هم این بود که یک جراحی سخت از ناحیه شکم انجام دادم و برای مدتها نتوانستم سر کارم حاضر شوم. آنها هم اخراجم کردند و من ماندم با یک دنیا بدهی و بیکاری.
همین شد که نقشه سرقت کشیدی؟
خیلی مستاصل شده بودم. برادرم هم دست کمی از من نداشت. او هم بدهکار بود و ما تا به حال حتی برای یک بار هم پایمان به اداره پلیس باز نشده و هیچ سابقهای نداشتیم تا این که یک روز که بیهدف با برادرم در حال پرسهزدن در خیابان بودیم دو جوان که ترک موتور بودند، گوشی موبایل برادرم را که در حال صحبت بود قاپیدند و فرار کردند. آن لحظه بود که ایده سرقت در ذهنم شکل گرفت. این ایده را با برادرم در میان گذاشتم و او هم قبول کرد. راستش این روزها گوشی خیلی گران شده و با سرقت هر موبایل پول خوبی گیرمان میآمد.
چطور دستگیر شدید؟
سر بزنگاه. یعنی زمانی که گوشی مردی را قاپیدیم، گشت پلیس ما را دید و به تعقیبمان پرداخت. من و برادرم برای فرار از دست پلیس وارد خیابان یکطرفه شدیم و حتی هنگام فرار با چند خودرو هم برخورد کردیم و خسارت به بار آمد. با وجود این به فرار خود ادامه دادیم تا این که در نهایت دستگیر شدیم.
برای تهدید طعمههایتان از اسلحه استفاده میکردید؟
نه هرگز. ما معمولا افرادی را که در حال صحبت با موبایلشان بودند، شناسایی میکردیم و بعد با قاپیدن موبایلشان فرار میکردیم. اسلحه را به خاطر امنیت خودم حمل میکردم. راستش مدتی قبل در شهرستان با افرادی درگیر شدم و آنها را کتک زدم. از آن زمان آنها تهدید میکردند که بهزودی راهی پایتخت میشوند و مرا به قتل میرسانند. من هم برای امنیت خود یک اسلحه از طریق اینستاگرام خریدم و همیشه همراهم بود.
دو
انتقامجویی با سرقت کفش و کتانی
ورزشکار ۲۱ساله وقتی از کارگاه کفش اخراج شد، تصمیم عجیبی گرفت. او شب عید به کارگاه صاحبکار سابق خود دستبرد زد تا از او انتقام بگیرد اما گمان نمیکرد که اندام ورزیده او موجب دستگیریاش شود.
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟
شش ماه قبل صاحبکارم به من تهمت دزدی زد و اخراجم کرد. حدود شش یا هفت ماهی میشد که دلسوزانه در تولیدی کفش و کتانی او کار میکردم اما او قدرم را ندانست. همین باعث شد تا از او کینه به دل بگیرم و به دنبال راهی برای انتقام از او بودم تا این که تصمیم گرفتم به کارگاه او دستبرد بزنم تا شب عید به وی خسارت سنگینی وارد شود.
چطور سرقت را انجام دادی؟
۲۷ اسفند بود؛ حدود چهار صبح. سوار پرایدم شدم و به کارگاه او رفتم. قفل در را تخریب کرده و بهتنهایی وارد آنجا شدم و تمام کفش و کتانیها را سرقت کردم.
با کفش و کتانیهای سرقتی چه کردی؟
تعدادی از آنها را به اطرافیانم هدیه دادم و مابقی را در انبار خانه دوستم قرار داده بودم. هدف من پول نبود و صرفا میخواستم به صاحبکار سابقم خسارت وارد کنم. نقشه را حسابشده اجرا کردم یعنی صورتم را پوشاندم و پلاک ماشین را هم مخدوش کردم اما چون ورزشکارم و اندام ورزیدهای دارم صاحبکارم با دیدن تصاویر دوربین مداربسته من را شناخت و لو رفتم.
سه
توصیه سارق به شهروندان
در تازهترین طرح رعد پایتخت، دو جوان کم سن و سال دستگیر شدند که فقط برای تفریح و هیجان دست به سرقت میزدند. آنها هنگام دستگیری به پلیس پیشنهاد ۲۰ سکه طلا به عنوان رشوه دادند تا مأموران رهایشان کنند اما در نهایت دستگیر شدند. یکی از متهمان در گفتوگو با همشهری از جزئیات سرقتهایشان میگوید.
با چه شگردی سرقت میکردید؟
یکی از سارقان گوشی موبایل خبرنگار همشهری را میقاپد و میگوید با این شگرد. تخصص من و دوستم آریا موبایلقاپی است. اگر کسی در حال صحبت با موبایلش بود یا گوشی را در دستش میگرفت به او نزدیک میشدیم و موبایلش را میقاپیدیم.
انگیزهتان از سرقتهای سریالی چه بود؟
برای سرگرمی و خوشگذرانی تبدیل به سارق شدیم. من و آریا بچهمحل هستیم و مشکل مالی نداریم اما از سرقت و هیجان آن لذت میبریم. شاید باورتان نشود اما ما یک هفته قبل از زندان آزاد شدیم و دوباره چند ساعت بعد از آزادی سرقتهایمان را از سر گرفتیم. یک جورایی معتاد به دزدی شدهایم.
ظاهرا هنگام دستگیری به پلیس پیشنهاد رشوه دادید؟
هنوز مهر آزادیمان خشک نشده بود که سر بزنگاه پلیس ما را گیر انداخت. از مأموران خواهش کردیم بازداشتمان نکنند و حتی گفتم حاضرم ۲۰ سکه طلا هم به آنها بدهم. حسابم پر از پول است و مشکل مالی نداریم. دلمان نمیخواست دوباره به زندان برگردیم اما پلیس پیشنهاد رشوه ما را رد کرد و بار دیگر دستگیر شدیم. اما پیشنهادی دارم برای شهروندان تا در دام دزدان موبایلقاپی مثل ما گرفتار نشوند. در واقع هر کس توصیه ما را بخواند قطعا کار و کاسبی موبایلقاپان کساد خواهد شد اما گفتنش ثواب دارد.
چه توصیههایی داری؟
اول این که هنگام صحبت با موبایلشان آن را سمت دیوار بگیرند. البته که بهتر است در خیابان گوشی دستشان نگیرند و اگر میخواهند تلفنی صحبت کنند از هندزفری استفاده کنند. اغلب طعمههای ما افرادی هستند که در خیابان ایستاده و درخواست خودروی اینترنتی کردهاند و ما در یک چشمبههمزدن موبایلشان را سرقت میکنیم. توصیهام این است که هنگام درخواست خودروی اینترنتی کنار خیابان نروند تا به دام دزدان فرصتطلب نیفتند. علاوه بر این وقتی سوار بر ماشین میشوند و قصد صحبت با تلفنهایشان را دارند شیشه ماشین را پایین ندهند. اگر همه این موارد را رعایت و احتیاط کنند از حمله سارقان موبایل قاپ در امان خواهند بود.»
انتهای پیام