فرادید نوشت: «آمادگی مغزی شما به میزان استفاده از آن بستگی دارد. هر بار که کار جدید یا متفاوتی انجام میدهید، مسیرهای عصبی جدیدی را خلق میکنید. از ترفندهایی که در این مطلب میخوانید میتوانید برای ورزشدادن به مغزتان بهره ببرید.
از دست مخالف استفاده کنید
در طول روز برای انجام کارهایتان با دست غیر غالب کار کنید. اگر چپدست هستید، درها را با دست راست باز کنید. اگر راستدست هستید، سعی کنید با دست چپ از کلیدها استفاده کنید. ساعت مچی را به دست مخالف ببندید تا یادآوری باشد برای اینکه مسیر ذهنیتان را عوض کنید. همین کارهای ساده سبب میشود مغز شما راههای تازهای ایجاد کرده و در مورد وظایفِ روزانه بازاندیشی کند.
از فهرستها فقط در صورت لزوم استفاده کنید
تهیه فهرست عالی است اما احتمالِ وابستگیِ بیش از حد به آن وجود دارد. برای نمونه فهرستِ خرید تهیه کنید اما سعی کنید هنگام خریدکردن آن را در دست نگیرید و به آن وابسته نباشید. زمانی از آن استفاده کنید که تمام اقلامی که به ذهنتان رسیده در سبد خرید قرار دادهاید. همین کار را با سایر فهرستها انجام دهید.
شماره تلفنها را حفظ کنید
تلفنهای مدرن امروزی شماره تلفن و نام تماسگیرندهها را در حافظه خود به صورت خودکار ثبت میکنند. به همین دلیل ما دیگر برای حفظکردن شماره تلفنها به خودمان زحمت نمیدهیم؛ در صورتی که حفظ این ارقام یک مهارت عالی برای حافظه است. پس سعی کنید هر روز یک شماره تلفن جدید را حفظ کنید.
هر روز داستانی برای بازگویی داشته باشید
هر روز خودتان را آماده کنید تا داستانی را برای کسانی که میبینید تعریف کنید. ماجرای داستان میتواند بهروز یا قدیمی باشد. سعی کنید به سرگرمکنندهترین شکل داستان را بازگو کنید. اگر کسی با شما تماس گرفت یا به دیدن شما آمد، موضوعی برای صحبتکردن با او خواهید داشت. با این کار علاوه بر اینکه از خودتان یک شخصیت سرگرمکننده میسازید، مغزتان را هم ورزش میدهید.
بازیهای مشاهدهای را امتحان کنید
هر روز چیز خاصی را برای مشاهدهکردن انتخاب کنید. برای نمونه یک روز تصمیم بگیرید به پوششِ مردم توجه کنید. هر کجا که میروید یا حین تماشای تلویزیون به نحوه لباسپوشیدن افراد نگاه کنید و به این فکر کنید که چرا برخی افراد سبکِ پوشش خاصی دارند. با این کار به مغزتان موضوعی برای فکرکردن میدهید. روز بعد موضوع مشاهده را عوض کنید.
مسیرهای رفتوآمد را عوض کنید
حین پیادهروی یا رانندگی مسیرهای جدیدی را انتخاب کنید. یک تغییر کوچک در برنامه روزانه، مغز را وامیدارد حافظه فضایی و جهتیابی را تمرین کند. خیابانهای فرعی مختلف را امتحان کنید و با یک ترتیب متفاوت از فروشگاهها عبور کنید. از هر طریقی که میتوانید مسیر تکراری و همیشگیتان را عوض کنید.
روال روزانه را بشکنید
کاری را انتخاب کنید و آن را به روش دیگری انجام دهید. برای نمونه در وعده ناهار صبحانه بخورید. کارهای محوله را اول صبح انجام دهید. به جای صبح بعد از ظهر قهوه بنوشید. کارهای روزانهتان را با یک ترتیب جدید انجام دهید. دقت کنید این تغییر چه احساسی در شما به وجود میآورد و ویژگیهای مثبت و منفی ترتیب جدید چیست.
مشکل یا مسئلهای را حل کنید
وانمود کنید در حال راهاندازیِ یک کسب و کار جدید هستید. به این فکر کنید که چگونه میتوانید مشکلات احتمالی این کار را حل کنید. چه چیزی را میفروشید و آن را به چه کسی میفروشید؟ رقبای شما چه کسانی هستند و چگونه میتوانید آنها را شکست دهید؟ مغزتان را با فکرکردن به این موضوعات به چالش بکشید. روز بعد وانمود کنید در حال راهاندازی سازمانی برای مبارزه با گرسنگی هستید. چه ایدههای جدیدی برای رسیدن به این هدف به ذهنتان میرسد؟ برای ایجاد ارتباطات جدید در مغز سعی کنید تمرین حل مشکل را با لذت انجام دهید.
فهرست تهیه کنید
فهرستها فوقالعادهاند. تهیه فهرست ما را ترغیب میکند آیتمها را با هم مرتبط کنیم. مثلاً فهرستی از تمام سفرهایی که رفتهاید، فهرستی از بدترین غذاهایی که تا به حال خوردهاید، فهرستی از بهترین هدایایی که گرفتهاید. هر روز یکی از این فهرستها را تهیه کنید تا هم مغزتان را تقویت کنید و هم به شکلگیری ارتباطات جدید در مغز کمک کنید.
کتاب بخوانید
کتابی با یک موضوع کاملاً جدید انتخاب کنید. کتابی که مثلاً داستان آن در هند اتفاق افتاده است. درباره اقتصاد بیاموزید. کتابهای غیر داستانی مشهور زیادی هستند که با خواندن آنها نه تنها سرگرم میشوید بلکه درباره یک موضوع جدید میآموزید. با این رویکرد هر هفته میتوانید در یک حیطه جدید اطلاعات تازهای را به دست آورید.
انتهای پیام