در همین زمینه، احمد زیدآبادی (فعال رسانهای و نویسنده) در یادداشتی نوشت: دینداری جلب رضایت خداست؛ اما معمولاً با جلب رضایت دینداران یکی گرفته میشود. بعضی از مسئولان اغلب از ضرورت رعایت حساسیت دینداران و تأمین رضایت آنها به عنوان مهمترین هدف حکومت سخن میگویند؛ آن هم ظاهراً طیفی از دیندارانی که متأسفانه عقاید خود را به جمود و تعصب و تحجر آمیختهاند و چون توانِ دفاع منطقی از طریق بحث و گفتگوی آزاد از عقاید و ایدههای خود را ندارند؛ عنصر زور و اجبار را جایگزین آن میکنند. هدف دینداری تأمین رضایت خداوند و هدف حکومتداری هم جلب رضایت عموم مردم یک جامعه است. هیچکدام از اینها با زور و اجبار سازگاری ندارد.
حجتالاسلام محمد رضا زائری، فعال رسانهای اصولگرا در واکنش به رفتارهای اخیر گشت ارشاد و برخورد با بی حجابی نوشت: نوشته که من تو را در مترو دیده ام که کاری به حجاب زنان نداشتهای! خوشحال شدم که شاهد از غیب رسید، معلوم است که من به خانمها کاری ندارم، من اگر برای نهی از منکر عُرضه و توان داشته باشم باید بر اساس اولویت و تراتب ابتدا به سراغ منکرهای بزرگی چون عملکرد شورای نگهبان بروم که اساس مردم سالاری جمهوری اسلامی در مقابل رژیم سلطنتی را متزلزل کرده یا با فاجعه گشت ارشاد مقابله کنم یا به فحشای ربا و فساد رشوه بپردازم که البته نمیتوانم!
یاشار سلطانی، فعال رسانه ای هم نوشت: «حجاب اجباری، یک حکم دینی نیست، یک قانون است. قانون حجاب هم بالاتر از قوانین دیگر نیست؛ حتی قانون راهنمایی و رانندگی! حجاب برای معتقدان به آن یک واجب است. کاش نظام به دزدی، فساد و تخلفات دیگر، بخصوص در رده مسئولان هم به اندازه حجاب اجباری حساسیت داشت!»
محمد پارسی (فعال رسانهای):
همهی دستاوردهای یکساله دولت رئیسی:
در حوزه اقتصادی؛
بالاترین نرخ تـورم بعد از جنگ جهانی دوم
در حوزه سیاست خارجی؛
ایجاد اجماع جهانی علیه ایـران
در حوزه اجتماعی؛
تبدیل مساله حجاب به یک بحران امنیتی!
قانون حجاب اجباری در الجزایر، چگونه زمینه پیروزی فرانسویها را فراهم کرد؟
مجید بهمنزاده
سفرنامه های جهانگردان غربی به مشرق زمین که دراصل حاوی برداشت دقیقی از آداب، رسوم، باورها و هنجارهای جوامع شرقی میباشد، زمینه ای تمام عیار برای نحوه تاثیرگذاری در اجتماعات کمتر توسعه یافته را در اختیار جامعه شناسان وسیاستمداران غربی قرار میدهد. یکی از این ابتکارات غرب را در راستای توفیق کامل دراستثمار کشور الجزایر توسط فرانسویان میتوان مشاهده کرد. چرا که با حمله همه جانبه فرانسه به الجزایر و تلاش برای اشغال این کشور، مهاجمان خارجی با مقاومتی هماهنگ و همسو از سوی گروههای مقاومت مردمی مواجه میشوند که تاحد زیادی پیش بینی نشده بود.
از طرفی شکست نظامی گروههای مسلح و مردمی الجزایر وکشتار رهبران آنها نیز تغییر چندانی در عزم ملت این کشور برای مقابله با متجاوزین خارجی ایجاد نمیکند. در چنین شرایطی، حاکمیت استعماری فرانسه در آن دوران، دست به دامان بزرگان علوم انسانی وجامعه شناسان غربی میشود تا شاید چاره ای برای درهم شکستن جنبش مقاومت مردم الجزایر بیابند. پاسخ و راهکار جامعه شناسان غربی به نظامیان فرانسوی فقط یک جمله کوتاه و ساده بود: “حجاب را در تمامی مراکز عمومی و دانشگاهها اجباری کنید.”
در بدو امر این پاسخ بسیار نامربوط و گمراه کننده به نظر میرسید، اما جامعه شناسان غربی توضیح دادند که یکی از مهمترین عوامل ایجاد روحیه مقاومت و همدلی مردم الجزایر در برابر مهاجمین آموزه های دینی و ملی است و حجاب بعنوان یکی از مولفه های تحکیم این باورها نقش مهمی را درحفظ روحیه جمعی مردم این کشور ایجاد میکند.
لذا تاکید و اجبار برحجاب اجباری، موجبات دلزدگی عمومی از این هنجار اجتماعی را فراهم کرده و این عامل وفاق و همدلی مردم الجزایر را از بین خواهد برد. در ادامه،نظامیان فرانسوی، به توصیه جامعه شناسان غربی عمل میکنند و توسط عوامل دست نشانده الجزایری، گروههایی را برای اجرا و نظارت بر قانون حجاب اجباری درخیابانها ومراکز عمومی مستقر میکنند. گروههای افراطی وعوامل بیگانه در برابر دانشگاهها، سینماها ومراکز عموی الجزایر مستقر میشوند و با خانم هایی که اندکی روسری آنها عقب رفته بود و چند تارموی آنها آشکار بود، به شدت برخورد میکردند و آنها را مورد ضرب و شتم و بازداشت قرار میدادند. در نهایت، فشار گروههای مزدور برای استقرار حجاب اجباری به جایی رسید که زنان الجزایری به همراه مردان خود برای مبارزه با قانون حجاب اجباری به خیابانها آمدند و خواستار آزادی و اختیار دراستفاده از حجاب شدند. دولت دست نشانده فرانسه نیز بلافاصله به این خواسته مردم پاسخ مثبت داد وهمین اقدام عقلانی استعمار فرانسه باعث شد تا الجزایر، بعنوان یک مستعمره تمام عیار و حیاط خلوت پرمنغعت اقتصادی برای فرانسه تبدیل شود.
چرا که با القای حجاب اجباری، زنان الجزایری جذب پوشش های جذاب و راحت غربی شدند و بخش زیادی از درآمد خانوار مردم این کشورصرف تهیه پوشاک و لوازم آرایش غربی شد وهمین اقدام باعث شد تا فرانسه علاوه بر استیلای نظامی بر الجزایر، اقتصاد این کشور را نیز بیش از پنجاه سال بطور کامل در اختیار خود بگیرد. ازطرفی ترفند حجاب اجباری در الجزایر، مردم یکدل و همسوی این کشور در برابر استعمارگران فرانسوی را به چند گروه کوچکتر تقسیم کرد که نظام غیر مردمی و دست نشانده این کشور، از انشقاق و چند دستگی مردم الجزایر بهره لازم را برد. چرا که افراد و دستگاههایی در الجزایر، بعنوان عوامل نظام موجود، مسئول اجرا ونظارت برقانون حجاب اجباری بودند و از این مسیر زندگی و ارتزاق میکردند.
گروه دوم که جوانان وجامعه زنان الجزایر، غالب اعضای آنرا تشکیل میدادند، به تصور آزادی خواهی و استیفای حقوق خود در جهان مدرن، مخالف سرسخت توده عمومی و سنتی الجزایر به اتهام تحجر و واپسگرایی در موضوع آزادی های مدنی و فردی شدند و طیف سنتی و مذهبی این کشور نیز با تصور حفظ اسلام و دین خداوند، به تقابل و خشونت با گروه اول و دوم پرداختند. نتیجه آنکه براساس واکنشهای طبیعی جامعه شناختی، دشمنان بیدار یک ملت، با استفاده از باورها و هنجارهای موجود، توان چند پاره کردن اتحاد ملی و بلعیدن جامعه را دارا میباشند.