stat counter
تاریخ : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ Friday, 22 November , 2024
  • کد خبر : 444556
  • 20 مرداد 1401 - 19:25
6

بازار «صیانت» در مجلس داغ است

بازار «صیانت» در مجلس داغ است
قلم | qalamna.ir :
 گروه سیاسی: روزنامه شرق نوشت: این روز‌ها بازار «صیانت» در مجلس داغ است. نمایندگان مجلس که سومین سال حضورشان در خانه ملت را هم پشت سر گذاشته‌اند، چند طرح جنجالی را در این سال‌ها پیش برده‌اند که همه در یک چیز مشترک است: «صیانت»! یکی از این طرح‌ها «صیانت از حقوق عامه در مقابل حیوانات مضر و خطرناک» است.
اگرچه در عنوان این طرح عبارت حیوانات مضر و خطرناک قید شده؛ ولی در عمده صحبت‌هایی که از سوی مدافعان و طراحان این طرح در مجلس بیان می‌شود، می‌توان فهمید که این طرح «نگهداری حیوانات خانگی» در ایران را نشانه گرفته است.
نمایندگان مجلس معتقدند نگهداری از سگ و گربه در خانه یک سبک زندگی غربی است و باید با آن مقابله کرد. اینکه تا چه حد این ادعا درست است، قابل بحث است؛ اما آنچه از مذاکرات فعلی مجلس، متن طرح و اظهارنظر‌های نمایندگان مجلس برمی‌آید، چنین است که به جای تدوین سازوکاری برای حفظ حقوق انسان و حیوان در یک زندگی مسالمت‌آمیز شهری نمایندگان مجلس با طرح صیانت جدیدشان قصد دارند جامعه بزرگی از شهروندان ایرانی را تبدیل به مجرم کنند.
همین که این طرح برخلاف ذات موضوعش به جای اینکه خروجی کار کمیسیون‌های بهداشت و درمان یا اجتماعی باشد، از دل کمیسیون قضائی مجلس بیرون آمده هم مؤید این نگاه است.
درباره این طرح تاکنون بحث‌های زیادی شده؛ ولی برای شروع بد نیست نگاهی داشته باشیم به کلیت آن. مطابق این طرح نگهداری، گرداندن و حمل‌ونقل برخی از حیوانات در صورت تصویب این طرح ممنوع است.حیواناتی که در این طرح عنوان شده‌اند، هم دایره گسترده‌ای دارند که شامل «کروکودیل (تمساح)، لاک‌پشت، مار، سوسمار، گربه، موش، خرگوش، سگ و سایر حیوانات نجس‌العین و میمون»می‌شود.
همین که حیواناتی مانند خرگوش، سگ و گربه در این طرح هم‌تراز حیواناتی مانند کروکودیل و مار قرار گرفته است، برای بسیاری جای سؤال دارد. همچنین مقایسه این حیوانات با عنوان طرح که از حیوانات «مضر و خطرناک» سخن گفته است.به هر روی چنانچه در این طرح آمده، اگر هر شهروندی اقدام به نگهداری، گرداندن، حمل‌ونقل یا واردات، تولید، تکثیر، پرورش و خرید و فروش این حیوانات کند، به جزای نقدی معادل ۱۰ تا ۳۰ برابر حداقل حقوق کارگری (که سالانه از سوی دولت و اتحادیه‌های مربوطه تعیین و اعلام می‌شود) و نیز ضبط حیوان مربوطه محکوم می‌شوند.همچنین در این طرح برخی سازمان‌ها نظیر هلال‌احمر، نیروی انتظامی، مراکز و آزمایشگاه‌های تحقیقاتی و… از شمول این قانون مستثنا شده‌اند. درباره شهروندان هم شرایط خاصی در نظر گرفته شده است.
چنان‌که در این طرح آمده که روستانشینان، عشایر و گله‌داران، صرفا در محدوده فعالیت و متناسب با نیاز‌های زندگی خود می‌توانند از سگ نگهبان استفاده کنند؛ اما شما به‌عنوان یک شهروند شهرنشین چگونه می‌توانید حیوان خانگی داشته باشید؟پاسخ این سؤال در دست دادستان شهرستان محل زندگی شماست. دادستان هر شهرستان باید کمیته‌ای متشکل از نمایندگان ذی‌ربط شهرداری، نیروی انتظامی، دانشگاه علوم پزشکی (اداره بهداشت و درمان) سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان دامپزشکی، نماینده تام‌الاختیار فرماندار تشکیل داده و به درخواست شهروندان برای نگهداری حیوان خانگی رسیدگی کند.
به‌این‌ترتیب اگر شما شهروندی هستید که دوست دارید حیوان خانگی داشته باشید، باید فرم درخواستی پر کنید تا چنین کمیته‌ای به شما اجازه داشتن حیوان خانگی را بدهد. همچنین از دیگر موارد این طرح دستوراتی به اتحادیه مشاوره املاک است تا در قراردادهای‌شان ممنوعیت نگهداری حیوان خانگی را هم لحاظ کنند.
همچنین در این طرح شرایطی برای گزارش شهروندان دیده شده که در صورت مشاهده نگهداری حیوان خانگی می‌توانند با حفظ محرمانه‌بودن نام‌شان مراتب را به دستگاه‌های ذی‌صلاح گزارش دهند. سرانجام همه حیواناتی که در جریان این طرح مشمول رفتار مجرمانه می‌شوند، هم ضبط از سوی دستگاه‌های ذی‌صلاح است.
«نگهداری حیوانات خانگی برای برخی تبدیل به «کلاس» شده؛ جلوی آن را می‌گیریم». این اظهارنظر متعلق به حجت‌الاسلام نقد‌علی، نماینده مجلس یازدهم و امضاکننده طرح «صیانت از حقوق عامه در مقابل حیوانات مضر و خطرناک» است.
او و بسیاری از مدافعان این طرح معتقدند که نگهداری حیوان خانگی یک سبک زندگی غربی است و مثل همه چیز‌هایی که غربی است و باید به جنگش رفت، باید مقابل این مورد هم ایستاد؛ اما این ادعا تا چه میزان درست است؟ آیا نگهداری حیوان در خانه واقعا یک فرهنگ وارداتی است؟
دکتر حسین ایمانی‌جاجرمی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در این باره می‌گوید: هم‌زیستی انسان‌ها با حیوانات اهلی ریشه‌هایی تاریخی و قدیمی دارد؛ مثلا در سبک زندگی روستایی و عشایری ما سگ نقش مهمی دارد و کمک‌حال خانواده عشایری در موضوع اقتصادی است. حتی در این زمینه پژوهشی هم انجام شده که نشان می‌دهد نگهداری سگ‌ها در زندگی ایلیاتی چقدر اقتصادی، اجتماعی و یا حتی روانی است. اما در منظر شهری موضوع کمی فرق می‌کند. از یک منظر نگاه به این مسئله که انسان شهری حیوان خانگی را به عنوان مونس خود انتخاب کند اتفاق جدیدی است. اما این موضوع به این سادگی قابل تحلیل نیست. یعنی نمی‌توان گفت فقط نگهداری سگ و گربه در خانه غربی است.
در گذشته خانه‌های شهری هم بزرگ‌تر و حیاط‌دار بودند و انسان‌ها فرصت و جای بیشتری برای نگهداری حیوان داشتند. وقتی از آن خانه‌ها رسیدیم به خانه‌های ۵۰ تا ۶۰ متری فعلی یعنی ما یک سبک زندگی دیگر را پذیرفته‌ایم. خانه‌های مسکن مهر که در همین دوره معاصر و در اوج دوران مبارزه با سبک زندگی غربی ساخته شد همه واجد این شرایط است؛ بنابراین وقتی خانه‌هایی ۴۰ تا ۶۰ متری می‌سازیم و شهروندان را در آن جا می‌دهیم داریم یک سبک زندگی را ترویج می‌کنیم.این سبک زندگی جدید هم به همراه خودش انفصال از زندگی اجتماعی، تنهایی، انزوا و نیاز‌های جدیدی را می‌آورد؛ بنابراین به نظرم این یک مسئله غربی و غیرغربی نیست؛ بلکه در واقع مسئله برمی‌گردد به نوع مسکن‌سازی، نوع شهرسازی، نوع اقتصادی که در جامعه ترویج و شهروندان را به آن عادت می‌دهید.
ایمانی‌جاجرمی در ادامه می‌گوید: «چه بخواهیم چه نخواهیم، ما در ایران یک نوع سبک زندگی یا یک نوع توسعه مبتنی بر مدل‌های رایج جهانی را قبول کردیم؛ مثلا وقتی کلان‌شهر داریم که میلیون‌ها نفر در آن زندگی می‌کنند مثل خیلی از کلان‌شهر‌های دیگر با مسئله تنهایی و انزوا هم دست و پنجه نرم خواهیم کرد. این مسئله برای پاریس هم وجود دارد برای لندن هم هست و برای تهران و مشهد هم تعریف می‌شود.
ضمن اینکه تمام سیاست‌های اقتصادی-اجتماعی‌ای که در دهه‌های گذشته دنبال کردیم چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب، تقریبا خانواده گسترده، سنتی و محله‌ای که سطح رایج زندگی ایرانی‌ها بوده را نابود کرده؛ بنابراین ما با شهروند جدیدی مواجه هستیم که به اجبار شرایطی را بر او تحمیل کرده‌ایم و او هم مسائل خاص خودش را پیدا کرده است. اگر این واقعیت را قبول نکنید، آن وقت هم در شناسایی مسئله و هم در تحلیل مسئله و هم در پیداکردن راه‌حل دچار مشکل می‌شوید».
مدافعان طرح «صیانت از حقوق عامه در مقابل حیوانات مضر و خطرناک» می‌گویند این طرح قرار است خلأ قانونی نگهداری حیوانات خانگی در ایران را پر کند. این ادعا اگرچه درست است، اما مفاد قانونی این طرح سؤال‌های بزرگی را ایجاد می‌کند که موجب می‌شود چندان به سرانجام آن امیدوار نبود.
نگهداری حیوانات خانگی باید در شرایطی باشد که حقوق انسان و حیوان در کنار هم رعایت شود. با این حال در این طرح و با ایجاد ممنوعیت کلی هیچ اشاره‌ای به سرنوشت حیوانات خانگی بعد از اجرای این طرح نمی‌شود.
پیام محبی، دامپزشکی که در جلسات مذاکرات مجلس درخصوص این طرح هم حضور داشته در این خصوص می‌گوید: «این می‌تواند یک فاجعه زیست‌محیطی ایجاد کند. سال‌هاست که کارشناسان محیط زیست می‌گویند جمعیت حیوانات بلاصاحب باید کنترل شوند. در صورت اجرای این طرح چه بلایی قرار است بر سر حیوانات خانگی بیاید؟ برآوردی که ما نسبت به تعداد حیوانات خانگی داریم بین ۸ تا ۱۰ میلیون سگ و گربه خانگی وجود دارد.
فرض کنید که مطابق این طرح صاحبان بخش عمده‌ای از این حیوانات مجوز نگهداری آن را پیدا نکنند و آن‌ها را در خیابان رها کنند. شما ببینید با این حجم حیوان خانگی رهاشده در خیابان قرار است چه کنیم؟ جمع‌آوری هر سگ و گربه بلاصاحب حداقل برای شهرداری یک میلیون تومان هزینه دارد. نگهداری‌اش در ماه هم یک میلیون تومان هزینه دارد. حالا شما حساب کنید چه بودجه‌ای باید برای این جمعیت خرج شود. در واقع آن طرف ماجرا اصلا برای ما روشن نیست.
فرض کنیم قانون تصویب شد و ما مجاز به نگهداری سگ و گربه‌های‌مان نشدیم. باید با این جمعیت بزرگ از حیوانات خانگی چه کنیم؟ آن طرف ماجرا که مسئول ضبط حیوانات غیرقانونی است با آن‌ها چه می‌کند؟ بعد اتفاقی که برای آن‌ها می‌افتد آیا با حقوق حیوان منطبق است؟ به هر حال یک حیوان خانگی در خانه تربیت و مراقبت و امکانات خودش را دارد و به یکباره آن را در خیابان یا طبیعت رها کنیم ممکن است عواقب بدی برایش داشته باشد».
در بخش دیگری از پرداختن به این موضوع از دکتر ایمانی‌جاجرمی پرسیدیم که آیا اجبار به ممنوعیت نگهداری از حیوان خانگی می‌تواند مسئله آن را حل کند؟ این استاد دانشگاه در پاسخ  گفت: «این مسائل یک عقبه و پیشینه‌ای دارد. شما که نمی‌توانید بگویید این‌ها یک‌شبه خلق شده است؛ مثلا همین نگهداری حیوانات خانگی. شما می‌بینید در دوره‌ای که ما همچنان همان زندگی سنتی خودمان را داشتیم و چنین مسئله‌ای مطرح نبوده است. اما زمانی که بنیاد‌ها تغییر کرده و به تبع آن شیوه‌های زندگی را تغییر داده، آدم جدید با مسائل جدید متولد شده است. این را باید فهم کرد و مبتنی بر این فهم باید دید که حالا چه کار لازم است بکنیم. مثلا در مورد حیوانات خانگی شما نمی‌توانید بگویید که «آقا! نداشته باش». یا «خانم! نداشته باش». چون آن‌ها بسته به نیاز زندگی‌شان این راه‌حل را پذیرفته‌اند.
برای همین در مواردی می‌بینیم که کسی حیوان خانگی را به‌عنوان فرزند خودش قبول دارد. یعنی همان رابطه عاطفی که یک نفر با فرزند خودش برقرار می‌کند، او با حیوان خانگی‌اش دارد و نمی‌تواند از آن بگذرد. وقتی هم به واقعیت زندگی‌اش نگاه می‌کنید، می‌بینید که خوب این حیوان خانگی یک جایی در زندگی این آدم پر کرده است دیگر.
منطقی‌ترین راه‌حل این است که شما این را به اصطلاح regulate کنید؛ یعنی برای آن مقررات بگذارید که آسیب‌هایش کمتر شود ضمن اینکه آسیب‌هایی هم این وضعیت مغشوش الان دارد؛ یعنی معلوم نیست که حقوق دیگران چه می‌شود و حقوق حیوانات چه می‌شود و اگر آسیبی پیدا شد و اگر این حیوان به کسی صدمه زد، آن آدم که صدمه خورده چه حق و حقوقی پیدا خواهد کرد.
مسئله بهداشت و نظافت شهری و معابر و این‌ها مطرح هست. خیلی از این آدم‌هایی که حیوان خانگی دارند انگار متوجه این نیستند که مسئول مدفوع آن جانور هم هستند. این‌ها چیز‌هایی هست که بالاخره باید برای آن راه‌حل پیدا کرد و اگر شما برای این‌ها راه‌حل پیدا نکنید و بگویید که ما چنین مسئله‌ای را نداریم یا ما اصلا این مسئله را قبول نداریم یا نگهداری حیوان خانگی اصلا مثلا قانونی نیست، این اتفاقا به آشفتگی و هرج‌و‌مرج بیشتر در این حوزه کمک می‌کند».
یکی از موضوعات چالشی درخصوص این طرح برخورد قضائی و تهدیدآمیزی است که در انتظار بخش زیادی از شهروندان ایرانی است. به هر حال طبق آمار‌های غیررسمی چیزی حدود ۱۰ میلیون حیوان خانگی در ایران وجود دارد که با یک نسبت کمتر می‌شود حدس زد بین شش تا هشت میلیون خانواده ایرانی حیوان خانگی دارند.
با تصویب این قانون بخش بزرگی از این جمعیت مجرم شناخته می‌شوند. شاید ایراد اصلی در این مسئله به خاستگاه این طرح بازگردد. چراکه این طرح به جای اینکه در کمیسیون‌های بهداشت و درمان یا اجتماعی مطرح شود از سوی کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس مطرح شده است.
برای همین هم به جای اینکه نگاه اجتماعی یا بهداشتی در مسئله نگهداری حیوانات خانگی مورد بررسی باشد بیشتر نگاه قضائی بر آن غالب است.
پیام محبی که در چند جلسه از مذاکرات مجلس در این خصوص حضور داشته در این باره می‌گوید: «این طرح در کمیسیون قضائی مطرح شده و آنجا هم نگاه به ماجرا کاملا قضائی است. حتی ما هم که به آنجا می‌رویم، باید بنشینیم در مقابل نگاه قضائی اعضای کمیسیون قضائی بحث کنیم. نظر خود من این است که این طرح اول باید برود در کمیسیون بهداشت و بعد در کمیسیون اجتماعی بررسی شود و در صورت تصویب به کمیسیون قضائی بیاید.
نگاه ریشه‌ای به ماجرا این بود که ابتدا کمیسیون بهداشتی نظر می‌داد و می‌گفت که این موضوع آیا از نظر بهداشتی معضل ایجاد می‌کند یا خیر؟ سپس کمیسیون اجتماعی هم می‌آمد و می‌گفت که معضل اجتماعی در کشور به وجود نمی‌آید و حتی به نظر من کمیسیون امنیت ملی هم باید این را بررسی می‌کرد که آیا اینکه با تصویب این طرح مثلا ۴۰ درصد جامعه را از خودمان ناراضی کنیم درست است یا خیر؟ همه مشکلات که بررسی و حل می‌شد آن وقت می‌آمدیم و برای آن جرم‌انگاری هم می‌کردیم. ولی حالا داستان را از جرم‌انگاری شروع کردیم و این مسئله را سخت کرده است».
«تشویق به ازدواج سفید، تضعیف جایگاه مادر، تحقیر بانوان خانه‌دار، ایجاد تشکیک در مفهوم مقدس مادر، تضعیف جایگاه خانه‌داری، تحقیر فرزند‌آوری و تشویق به انس با حیوانات خانگی و تحقیر بانوانی که به تربیت فرزند می‌پردازند از اقداماتی است که از سوی دشمنان در حال انجام است». این‌ها بخشی از سخنان حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج ابوالقاسم دولابی، عضو مجلس خبرگان رهبری است.
این دست اظهارنظر‌ها را در میان سخنان نمایندگان مجلس هم می‌توان دید. نمایندگانی که با تصویب طرح جوانی جمعیت به دنبال ترغیب مردم به زاد و ولد بیشتر هستند در توجیه این طرح هم می‌گویند که نگهداری از حیوان خانگی برای خیلی‌ها جایگزین فرزندآوری شده است.
حسین ایمانی‌جاجرمی در پاسخ به این سؤال که آیا چنین طرح‌هایی موجب می‌شود تا مردم به فرزندآوری روی بیاورند می‌گوید: «به نظرم این ادعا‌ها به مطالعات دقیق نیاز دارند. یعنی باید یک پیمایش داشته باشیم و ببینیم که کدام دسته از افراد حیوان خانگی نگه می‌دارند، میانگین سنی این‌ها چیست، کدام گروه‌های سنی هستند و کدام گروه‌های اجتماعی هستند. در حل حاضر ما این اطلاعات را نداریم و بنابراین عمده صحبت‌هایی که می‌کنیم براساس مشاهدات محدود فردی است. ولی این نکته که این‌ها برای بعضی گروه‌های اجتماعی جایگزین فرزند شدند، درست است.
همان‌طور که برای بعضی گروه‌های اجتماعی مثل سالمندان جایگزین فرزندانی شدند که رفتند یا جایگزین روابط اجتماعی‌شان هستند که محدود شده است. اگر ما می‌خواهیم آن مسئله جوانی جمعیت و این‌ها را دنبال کنیم، باید دنبال عللی بگردیم که ابعاد خانواده، اهمیت خانواده و این‌ها را کم کرده و کاهش داده است.
خیلی جالب است که مثلا در آمریکا یک تحقیقی را دیدم که به اصطلاح این حومه‌نشینی بعد از جنگ جهانی دوم و… مهاجرت طبقه متوسط آمریکایی به حومه‌های شهری موجب زاد و ولد بیشتر شده بود. چرا؟ به دلیل اینکه وقتی زن را از بطن شهر خارج کرده بودند و به حومه برده بودند، اینجا دیگر یک خانه بزرگ با فضای سبز مفرح و این‌ها در اختیارش بود، این دوباره برگشته به همان نقش سنتی زن خانه‌دار و خانواده‌های پرجمعیت را در آنجا سبب شده است.
می‌خواهم بگویم که خیلی وقت‌ها آن بستر کالبدی و آن شرایط عینی هست که روی تصمیمات افراد برای مثلا تعداد فرزندان تأثیرگذار هست. روی این‌ها هم باید فکر کرد».
 

هشتگ: , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.