روزنامه اعتماد نوشت: «با گذشت یک ماه از کاهش تاریخی نرخ دلار به کانال ۲۸ هزار تومان، قیمت ارز پیشرو بازار، بار دیگر به عددی بازگشته که یک ماه پیش در آن بود. یعنی در آستانه ۳۲ هزار تومان. در این یک ماه، نرخ دلار بیش از ۱۱ درصد کاهش پیدا کرد اما بهیکباره و پس از اخبار ناامیدکننده از مذاکرات احیای برجام، هر آنچه را در یکماهه مرداد امسال کاهش یافته بود، بر باد داد و به کانال قبلی خود بازگشت. نکته جالب توجه، نگاه بانک مرکزی به بازار ارز است که از هفته گذشته با دخالت شدیدتری همراه بوده است. هرچند این «دخالت» که از جانب برخی رسانهها «بازارسازی» نام گرفته، نتوانست از افزایش پنجدرصدی نرخ دلار فقط در یک هفته جلوگیری کند. نگاهی به تحولات دیروز بازار ارز نشانههایی از یک «خیز مجدد» را بروز میدهد. در حالی که رییسجمهوری عازم نیویورک و حضور در مجمع جهانی سازمان ملل است و در صحبتهای پیش از این سفر هم بهصراحت هرگونه دیدار با مقامات آمریکایی را «رد» کرده است. اما دیروز نرخ دلار در شروع معاملات نقدی به پرواز درآمد و از مرز مقاومتی ۳۱ هزار و ۸۰۰ تومان عبور کرد. با عبور از این مرز حساس، معاملهگران به فکر تصرف کانال ۳۲ هزار تومان افتادند و تا محدوده ۳۱ هزار و ۹۰۰ تومان هم پیشروی کردند اما با مداخله ارزی بانک مرکزی روبرو شده و عقبنشینی کردند.
البته بانک مرکزی در توضیح دلایل افزایش نرخ دلار، فشار به بخش تقاضا به دلیل سفرهای اربعین را عنوان کرده است. با این حال به نظر میرسد که کمرنگشدن امیدها به احیای برجام را باید در صدر دلایل معکوسشدن عملکرد قیمتی دلار قرار داد. با اینکه در نشست هفته گذشته شورای حکام هیچگونه «قطعنامه الزامآوری» علیه ایران صادر نشد و همین موضوع امیدواریها را در سطح اقتصاد ایران زنده نگه داشته بود اما نرخ دلار شرایط دیگری را انتخاب کرد. تا پیش از حضور نمایندگان ایران در وین و مذاکرات بر سر احیای برجام، نرخ دلار در محدود ۳۲ هزار تومانی قرار داشت. در حین مذاکرات، نرخ دلار با افت چشمگیری روبرو و حتی به نرخ بازار توافقی نیز نزدیک شد. «بازار توافقی» بازاری است که توسط بانک مرکزی ایجاد شده و دارندگان اسکناس آمریکایی قادرند در آن به فروش دلار نقدی خود بپردازند. نرخ موجود در این بازار به نوعی «پایه» نرخ بازار غیر رسمی هم قرار میگیرد و دلالان و صرافان مختلف با توجه به نرخ توافقی که بین بانک مرکزی و دارندگان اسکناس (عمدتاً صادرکنندگان) شکل گرفته، دست به «کشف قیمت» دلار در بازار آزاد میزنند؛ هر چند که عوامل روانی و بیرونی که عمدتاً با تحولات سیاسی پایین و بالا میشود نیز در این «کشف قیمت» و نوسانات پس از آن، دخیل هستند. البته در هفته گذشته وزارت خزانهداری آمریکا علیه ۱۲ فرد و شرکت ایرانی به دلیل آنچه فعالیتهای مخرب سایبری ایران خوانده شد نیز تحریمهایی را اعمال کرد. از طرف دیگر، وندی شرمن، معاون وزیر خارجه امریکا که مدعی شد: «ما از این لحاظ که ایران در آخرین دور مذاکرات پاسخ بسیار سرسختانهای داد که برای ما قابل قبول نبود، در بنبست هستیم.»
در یک ماه چه روندی طی شد؟
در یک ماه گذشته، اخبار و شرایط مذاکرات احیای برجام تاثیر مستقیمی بر رفتار دلار داشته است. اوایل مردادماه، زمان بازگشت مذاکرهکنندگان ایران به هتل کوبورگ وین، نرخ دلار نزدیک به ۳۲ هزار تومان بود اما همان زمان نیز به نظر میرسید که بانک مرکزی نسبت به نرخ ۳۲ هزار تومانی برای دلار، «حساسیت» زیادی به خرج داده و نرخ دلار را در پایین این رقم نگه داشته است. حضور تیم مذاکرهکننده ایران در وین، قیمتها را نزولی کرد. چنانکه در اوج تحولات بهوجودآمده، ایران به پیشنویس پیشنهادی اتحادیه اروپا پاسخ داد و طرف غربی هم از این پاسخ استقبال کرد. قیمت دلار پس از این تحولات، اوایل شهریور ماه به کانال ۲۸ هزار تومانی سقوط کرد. پس از این گفته شد که پاسخ ایران به دست آمریکاییها رسیده و آنها باید این پاسخ را بررسی کنند. همین یک خبر موجب شد تا مسیر دلار دوباره معکوس شود. آمریکا در پاسخ ابتدایی خود مدعی شد که «پاسخ ایران به پیشنویس اروپاییها سازنده نبود.» در هفته دوم شهریورماه بود که هماهنگکننده اروپایی مذاکرات بهصراحت عنوان کرد که از «توافق در آینده نزدیک» ناامید شده است. پس از این اظهار نظر نوبت به نشست شورای حکام رسید و البته انتظار میرفت که این شورا قطعنامهای را علیه ایران صادر کند. هرچند این اتفاق نیفتاد اما نرخ دلار دیگر معکوس نشد و به صعود خود ادامه داد؛ تا جایی که دیروز در آستانه تغییر کانال به ۳۲ هزار تومان قرار گرفت و همانگونه که گفته شد، بانک مرکزی دخالت کرد و جلوی چنین جهش قیمتی را گرفت.
قیمت دلار تا کجا پیش میرود؟
برخی دیدگاهها در میان جامعه تحلیلگران ارزی و حتی معامله گران بزرگ بازار ارز موجود است که معتقدند «ارزش واقعی» دلار بیش از رقمی است که هماکنون به صورت «اسمی» خرید و فروش میشود. در واقع این دسته از معاملهگران، «قیمت واقعی» دلار را در ارقامی بسیار بالاتر از رقمهای فعلی تخمین میزنند و معتقدند بانک مرکزی به عنوان بازیگر اصلی این بازار، با مکانیسمهایی مانند «ارزپاشی» به صورت مقطعی، قیمتها را کنترل میکند.
اما هیچکس بهدرستی نمیداند که این «قیمت واقعی» چقدر است یا اصلاً چقدر باید باشد. هر چند که میتوان با توجه به معیارهایی در این باره حدسهایی هم زد. حالا دیگر خبر برجامی جدیدی نیز وجود خارجی ندارد و روی کاغذ، شانسی برای دستیابی به یک توافق جدید حداقل تا پایان انتخابات کنگره آمریکا در آبان ماه نیست. بنابراین میتوان اینگونه نتیجه گرفت که اگر خبر جدید برجامی وجود داشته باشد، قیمتها نیز کاهشی شود. هرچند نگاه کارشناسی این است که قیمتها در بازار ارز تاکنون به دلیل وجود اخبار برجامی کنترل میشد و حالا که دیگر از این اخبار وجود ندارد، دلار بار دیگر برای تغییر کانال حرکت کرده است. مشخص نیست که توان ارزی بانک مرکزی چقدر است و چقدر میتواند با این راهکار قیمت دلار را کنترل کند. چون در پنج ماه اول سال درآمد نفتی دولت محقق نشده و عمده درآمد دولت در نیمه اول سال درآمد مالیاتی بوده است. یعنی دولت با درآمد مالیاتی و نفت ۱۲۰ دلاری نیمه اول سال را گذرانده است. ضمن اینکه موضع مشخصی درباره کاهش یا افزایش نرخ دلار موجود نیست؟ در چهارماه ابتدایی سال، بخش بزرگی از درآمدهای نفتی ایران (همانگونه که پیشبینی میشد) به دلیل تحریمها محقق نشده است. عددی که نزدیک به ۱۷۰ هزار میلیارد تومان است. با توجه به اینکه در نیمه دوم سال، دولت هم با کاهش درآمد مالیاتی مواجه است و هم کسری بودجه نیز رشد میکند، آینده نرخ ارز به متغیرهای پیچیدهای وابسته شده است.
آیا بانک مرکزی ارزی برای تزریق به بازار دارد؟
چهارشنبه گذشته علی صالحآبادی، رییس کل بانک مرکزی، از وجود مازاد عرضه در بازار حوالههای ارزی گفته بود. حتی مدیر روابط عمومی بانک مرکزی عنوان کرده بود که «بهزودی» نرخ دلار به تابلوی صرافیها برمیگردد. این اظهارات نوعی «آرامش» در فضای بانک مرکزی را که وظیفه اول آن، حفظ ارزش ریال است، ایجاد میکند.
با این حال مسئولان بانک مرکزی خوب است که به این سوال پاسخ دهند که اگر قیمت دلار با وجود مازاد عرضه در حال رشد است، در صورت محدودشدن جریان دلارهای نفتی که احتمال آن در نیمه دوم سال افزایش مییابد، چه سرنوشتی در بازار ارز رقم میخورد؟»
انتهای پیام