گروه سیاسی: یکی از سووالات بسیار متداول ماههای اخیر و خصوصا اینروزها بین محافل سیاسی و حتی گپ و گفتهای مردم، این است: «محمود احمدینژاد چرا به یکباره و پس از آن همه سخنرانیهای جنجالی، روزه سکوت گرفته است؟»
در این باره و پاسخ به این سووال، نظرات و دیدگاههای مختلف و حدس و گمانهای متعددی مطرح میشود اما شخص احمدینژاد و اطرافیانش کاملا سکوت اختیار کردهاند. اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی دو یار غار احمدینژاد در دوران ریاستجمهوریاش، که مدتهاست به حاشیه رفتهاند و هیچ خبری از آنها نیست. اما افراد دیگری همچون علیاکبر جوانفکر (مشاور رسانهای او) و احمد علیرضابیگی «استاندار سابق آذربایجان شرقی و نماینده کنونی تبریز در مجلس» که از حامیان احمدینژاد محسوب میشود نیز با وجود حضور رسانهای در این باره کاملا سکوت اختیار کردهاند.
در عین حال در برخی محافل سیاسی نقلقول شده که علت سکوت چند ماهه اخیر محمود احمدینژاد پس از آن سخنرانیها و بیانیههای تُند علیه مسئولان کشور، ابقای عضویت وی در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تعهد او برای پایان دادن به سخنرانیها و مواضع تندش مربوط میشود. همچنین اخیرا شایعه شده به جز ابقای او در ترکیب جدید مجمع تشخیص مصلحت، قولی است که به او داده شده که در صورت سکوت، صلاحیتش برای انتخابات آینده تایید خواهد شد! با وجود این شایعات و نقلقولهای تاییدنشده، اما تداوم سکوت رییسجمهور اسبق، خصوصا در جریان تحولات و اعتراضات گسترده سه ماهه اخیر ابهامات پیرامون او را دو چندان کرده است.
گفتنی اینکه، تا اوایل سال جاری، احمدینژاد با سفر به برخی استانها، سخنرانیهای موضوعی و یا انجام دادن مصاحبههای مفصل که با خبرنگاران داخلی و خارجی ترتیب میداد، عملا چهره یک فعال منتقد و مخالف وضعیت حاکم بر کشور را ایفا نموده و عمدتا از منافع مردم دفاع و علیه مسوولان نظام انتقادات تند و کم سابقهای اتخاذ میکرد. برای مثال در یکی از این مصاحبهها، به صراحت گفت کسانی که در جریانات اعتراضات مردمی، اقدام به آتش زدن اماکن عمومی همچون بانکها میکنند، از محافل خاص حکومتی هستند تا بتوانند به راحتی بهانه سرکوب معترضان را هموار کنند! این گونه اظهارات و ادعاها، همواره این سئوال را در بین فعالان سیاسی مطرح میکرد که آیا هر فرد سیاسی دیگری در کشور چنین ادعای سنگین و بزرگ علیه نظام را علنی و رسانهای میکرد، شدیدا مورد پیگرد قضایی قرار نمیگرفت؟ اما از بهار امسال، و با نزدیک شدن به اعلام اسامی دورهای مجمع تشخیص مصلحت نظام، همه سخنرانیهای محفلی، عمومی و مصاحبههای جنجالی او به یکباره و به طور کامل قطع شد. نامش در ترکیب جدید مجمع باقی ماند و پس از بروز اعتراضات و اتفاقات گسترده اخیر در کشور نیز این سکوت تا امروز ادامه یافته است.
در باره معمای سکوت رییسجمهور سابق، امروز سایت «چندثانیه» در خبری با عنوان «چرا احمدینژاد سکوت کرده است؟» نوشت: چند ماه است که احمدینژاد و تیم او در سکوت خبری به سر میبرند. بعد از انتشار تصویر حرفهای در گوشی احمدینژاد و اژهای در مجمع تشخیص مصلحت، او دیگر در رسانه دیده نشد. ارتباط میان احمدینژاد و رئیس قوه قضائیه همیشه برقرار بوده است. حتی زمان آقای رئیسی. پرونده قضایی نزدیکان احمدینژاد احتمالا یکی از دلایل سکوت خبری او است. چند روزی بعد از اعتراضات پیرامون فوت مهسا امینی، انتظار میرفت احمدینژاد با همان نطق گویا و اعتراضی خود وارد عمل شود و در سفرهای استانی خود در میان مردم سخنرانیهای عوامپسند انجام دهد؛ اما همان زمان احکام اعضای جدید مجمع تشخیص صادر شد و سکوت خبری احمدینژاد تداوم یافت. به قول عبدالرضا داوری مشاور سابق احمدی نژاد، او بعد از این حکم، کارمند جمهوری اسلامی شد. آنچه مشخص است مواضع احمدینژاد بر مبنای یک چارچوب فکری و دغدغه درونی نیست، بلکه مواضعش نسبت به منافع و خواستههایش قابل تغییر است و سکوت چند ماه اخیر که خلاف رویه و منش رسانهای اوست را میتوان بر این مبنا تحلیل کرد. رفتاراحمدینژاد، یک نمودار سینوسی را مدون کرده که گاهی اپوزیسیون بوده و گاهی کارمند جمهوری اسلامی!
در این باره و پاسخ به این سووال، نظرات و دیدگاههای مختلف و حدس و گمانهای متعددی مطرح میشود اما شخص احمدینژاد و اطرافیانش کاملا سکوت اختیار کردهاند. اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی دو یار غار احمدینژاد در دوران ریاستجمهوریاش، که مدتهاست به حاشیه رفتهاند و هیچ خبری از آنها نیست. اما افراد دیگری همچون علیاکبر جوانفکر (مشاور رسانهای او) و احمد علیرضابیگی «استاندار سابق آذربایجان شرقی و نماینده کنونی تبریز در مجلس» که از حامیان احمدینژاد محسوب میشود نیز با وجود حضور رسانهای در این باره کاملا سکوت اختیار کردهاند.
در عین حال در برخی محافل سیاسی نقلقول شده که علت سکوت چند ماهه اخیر محمود احمدینژاد پس از آن سخنرانیها و بیانیههای تُند علیه مسئولان کشور، ابقای عضویت وی در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تعهد او برای پایان دادن به سخنرانیها و مواضع تندش مربوط میشود. همچنین اخیرا شایعه شده به جز ابقای او در ترکیب جدید مجمع تشخیص مصلحت، قولی است که به او داده شده که در صورت سکوت، صلاحیتش برای انتخابات آینده تایید خواهد شد! با وجود این شایعات و نقلقولهای تاییدنشده، اما تداوم سکوت رییسجمهور اسبق، خصوصا در جریان تحولات و اعتراضات گسترده سه ماهه اخیر ابهامات پیرامون او را دو چندان کرده است.
گفتنی اینکه، تا اوایل سال جاری، احمدینژاد با سفر به برخی استانها، سخنرانیهای موضوعی و یا انجام دادن مصاحبههای مفصل که با خبرنگاران داخلی و خارجی ترتیب میداد، عملا چهره یک فعال منتقد و مخالف وضعیت حاکم بر کشور را ایفا نموده و عمدتا از منافع مردم دفاع و علیه مسوولان نظام انتقادات تند و کم سابقهای اتخاذ میکرد. برای مثال در یکی از این مصاحبهها، به صراحت گفت کسانی که در جریانات اعتراضات مردمی، اقدام به آتش زدن اماکن عمومی همچون بانکها میکنند، از محافل خاص حکومتی هستند تا بتوانند به راحتی بهانه سرکوب معترضان را هموار کنند! این گونه اظهارات و ادعاها، همواره این سئوال را در بین فعالان سیاسی مطرح میکرد که آیا هر فرد سیاسی دیگری در کشور چنین ادعای سنگین و بزرگ علیه نظام را علنی و رسانهای میکرد، شدیدا مورد پیگرد قضایی قرار نمیگرفت؟ اما از بهار امسال، و با نزدیک شدن به اعلام اسامی دورهای مجمع تشخیص مصلحت نظام، همه سخنرانیهای محفلی، عمومی و مصاحبههای جنجالی او به یکباره و به طور کامل قطع شد. نامش در ترکیب جدید مجمع باقی ماند و پس از بروز اعتراضات و اتفاقات گسترده اخیر در کشور نیز این سکوت تا امروز ادامه یافته است.
در باره معمای سکوت رییسجمهور سابق، امروز سایت «چندثانیه» در خبری با عنوان «چرا احمدینژاد سکوت کرده است؟» نوشت: چند ماه است که احمدینژاد و تیم او در سکوت خبری به سر میبرند. بعد از انتشار تصویر حرفهای در گوشی احمدینژاد و اژهای در مجمع تشخیص مصلحت، او دیگر در رسانه دیده نشد. ارتباط میان احمدینژاد و رئیس قوه قضائیه همیشه برقرار بوده است. حتی زمان آقای رئیسی. پرونده قضایی نزدیکان احمدینژاد احتمالا یکی از دلایل سکوت خبری او است. چند روزی بعد از اعتراضات پیرامون فوت مهسا امینی، انتظار میرفت احمدینژاد با همان نطق گویا و اعتراضی خود وارد عمل شود و در سفرهای استانی خود در میان مردم سخنرانیهای عوامپسند انجام دهد؛ اما همان زمان احکام اعضای جدید مجمع تشخیص صادر شد و سکوت خبری احمدینژاد تداوم یافت. به قول عبدالرضا داوری مشاور سابق احمدی نژاد، او بعد از این حکم، کارمند جمهوری اسلامی شد. آنچه مشخص است مواضع احمدینژاد بر مبنای یک چارچوب فکری و دغدغه درونی نیست، بلکه مواضعش نسبت به منافع و خواستههایش قابل تغییر است و سکوت چند ماه اخیر که خلاف رویه و منش رسانهای اوست را میتوان بر این مبنا تحلیل کرد. رفتاراحمدینژاد، یک نمودار سینوسی را مدون کرده که گاهی اپوزیسیون بوده و گاهی کارمند جمهوری اسلامی!