رضا صادقیان
دغدغههای جاری و آینده شهروندان، سیاستمداران، هنرمندان، صاحبان فکر و اندیشه به صورت بیواسطه برآیند فهم آنها نسبت به رویدادهای پیرامونی صورت بندی میشود.
شناخت افراد بدون درک مسائل ذهنی، جاری و پیرامونی آنان ناقص است. به عبارتی مشخصتر، وقتی چهره سیاسی و متکی به اهرمهای قدرت در سخنرانیهایش دائم از مسدودسازی، بستن، کنترل، محدودیت و جرمانگاری برای مقابله با تغییرات اجتماعی، تحولات فرهنگی و شبکههای اجتماعی بر بستر اینترنت سخن میگوید، چنین فردی دغدغهای به غیر از نپذیرفتن تغییرات، تحولات جامعه و عوض شدن برخی رویهها را ندارد. بنابراین و لاجرم درباره مسائلی واژهها را به خدمت میگیرد که معنایی جزء محدودیت و نفی تغییرات را به ذهن مخاطب منتقل نکند. به تعبیری چنین فردی به دلیل حضور و پیوستگی با ساختار قدرت تلاش میکند از اهرمهای قابل استفاده در نهادهای سیاستگذاری، تصمیمگیری و اجرایی در جهت مقابله با اینگونه تغییرات استفاده کند، نمونه چنین رویکردی را میتوانیم در واکنش نمایندگان مدافع طرح صیانت و برخی از لوایج مجلس مشاهده کرد.
شهروند گرفتار در تامین نیازهای روزمره، به دغدغهای همچون کسب درآمد بیشتر و کاهش مشکلات اقتصادیاش در مقایسه با سایر دشوارهها اندیشه میکند. از همینرو بسیار طبیعی است که موضوعات فرهنگی، تغییرات اجتماعی، سیاستهای مربوط به محیط زیست و سایر موضوعات دقت نداشته باشد. فرو رفتن در دغدغه اقتصادی و رسیدن به ساحل نسبتا امن زیست روزمره او را از شناخت سایر دغدغههای دیگران و پرداختن به برخی از مسائل جاری کشور بینیاز میکند. برای این دست شهروندان تا مادامی که جایگاه اقتصادی آنان به آرامش نسبی پیوند نخورد، لاجرم در حال تلاش برای برون رفت از مشکلات امروز خواهند ماند. دغدغه نخست بسیاری از شهروندان در حوزه اقتصاد و دلنگرانی آنان درباره افزایش تورم و کاهش توانایی خرید آنان، منطبق با واقعیتهای جاری زندگی شهروندان است. شرایطی که باعث میشود فرصت دیدن وضعیت امروز را از دریچهایی دیگر برای شهروندان گرفتار آمده در نابسامانی اقتصادی ناممکن کند.
شهروندان با گرایش سیاسی مشخص که رفع نیازهای اقتصادی دغدغه نخست آنان نیست، ناخواسته اخبار سیاسی، مواضع چهرههای متصل به قدرت، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری و… را دنبال میکنند. برای چنین شهروندی خبر عزل و نصب مدیران ارشد و دولتی بسیار مهم است. به عبارتی مشخصتر دغدغه شهروند سیاسی فهم لایههای پنهان قدرت است، چرا که مهمترین و اساسیترین کانون مباحث مرتبط با سیاست، قدرت و نحوه کاربرد آن در حوزههای مختلف بوده و هست. بنابراین برای این دست از شهروندان مسائل اقتصادی، سیاستهای پولی دولت، کاهش و افزایش تورم و… به عنوان دغدغهای نخست به شمار نمیآید، چرا که جایی که آنان ایستادهاند و جهان پیرامون را برای خودشان به فهم درمیآورند دقیقا به جایگاهشان ارتباط مستقیم پیدا میکند. طرح و دقت به مسائل فوق برای فهم کنش افراد در محیط اجتماعی و رویکرد آنان در قبال سیاست، جامعه، اقتصاد و فرهنگ بسیار مهم است. به عبارتی امکان شناخت افراد بدون استفاده از چنین چهارچوب نظری نه تنها امکانپذیر نیست، بلکه راه به خطا خواهد برد.
دغدغههای جاری و آینده شهروندان، سیاستمداران، هنرمندان، صاحبان فکر و اندیشه به صورت بیواسطه برآیند فهم آنها نسبت به رویدادهای پیرامونی صورت بندی میشود.
شناخت افراد بدون درک مسائل ذهنی، جاری و پیرامونی آنان ناقص است. به عبارتی مشخصتر، وقتی چهره سیاسی و متکی به اهرمهای قدرت در سخنرانیهایش دائم از مسدودسازی، بستن، کنترل، محدودیت و جرمانگاری برای مقابله با تغییرات اجتماعی، تحولات فرهنگی و شبکههای اجتماعی بر بستر اینترنت سخن میگوید، چنین فردی دغدغهای به غیر از نپذیرفتن تغییرات، تحولات جامعه و عوض شدن برخی رویهها را ندارد. بنابراین و لاجرم درباره مسائلی واژهها را به خدمت میگیرد که معنایی جزء محدودیت و نفی تغییرات را به ذهن مخاطب منتقل نکند. به تعبیری چنین فردی به دلیل حضور و پیوستگی با ساختار قدرت تلاش میکند از اهرمهای قابل استفاده در نهادهای سیاستگذاری، تصمیمگیری و اجرایی در جهت مقابله با اینگونه تغییرات استفاده کند، نمونه چنین رویکردی را میتوانیم در واکنش نمایندگان مدافع طرح صیانت و برخی از لوایج مجلس مشاهده کرد.
شهروند گرفتار در تامین نیازهای روزمره، به دغدغهای همچون کسب درآمد بیشتر و کاهش مشکلات اقتصادیاش در مقایسه با سایر دشوارهها اندیشه میکند. از همینرو بسیار طبیعی است که موضوعات فرهنگی، تغییرات اجتماعی، سیاستهای مربوط به محیط زیست و سایر موضوعات دقت نداشته باشد. فرو رفتن در دغدغه اقتصادی و رسیدن به ساحل نسبتا امن زیست روزمره او را از شناخت سایر دغدغههای دیگران و پرداختن به برخی از مسائل جاری کشور بینیاز میکند. برای این دست شهروندان تا مادامی که جایگاه اقتصادی آنان به آرامش نسبی پیوند نخورد، لاجرم در حال تلاش برای برون رفت از مشکلات امروز خواهند ماند. دغدغه نخست بسیاری از شهروندان در حوزه اقتصاد و دلنگرانی آنان درباره افزایش تورم و کاهش توانایی خرید آنان، منطبق با واقعیتهای جاری زندگی شهروندان است. شرایطی که باعث میشود فرصت دیدن وضعیت امروز را از دریچهایی دیگر برای شهروندان گرفتار آمده در نابسامانی اقتصادی ناممکن کند.
شهروندان با گرایش سیاسی مشخص که رفع نیازهای اقتصادی دغدغه نخست آنان نیست، ناخواسته اخبار سیاسی، مواضع چهرههای متصل به قدرت، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری و… را دنبال میکنند. برای چنین شهروندی خبر عزل و نصب مدیران ارشد و دولتی بسیار مهم است. به عبارتی مشخصتر دغدغه شهروند سیاسی فهم لایههای پنهان قدرت است، چرا که مهمترین و اساسیترین کانون مباحث مرتبط با سیاست، قدرت و نحوه کاربرد آن در حوزههای مختلف بوده و هست. بنابراین برای این دست از شهروندان مسائل اقتصادی، سیاستهای پولی دولت، کاهش و افزایش تورم و… به عنوان دغدغهای نخست به شمار نمیآید، چرا که جایی که آنان ایستادهاند و جهان پیرامون را برای خودشان به فهم درمیآورند دقیقا به جایگاهشان ارتباط مستقیم پیدا میکند. طرح و دقت به مسائل فوق برای فهم کنش افراد در محیط اجتماعی و رویکرد آنان در قبال سیاست، جامعه، اقتصاد و فرهنگ بسیار مهم است. به عبارتی امکان شناخت افراد بدون استفاده از چنین چهارچوب نظری نه تنها امکانپذیر نیست، بلکه راه به خطا خواهد برد.