گروه سیاسی: یک کارشناس مسائل بینالملل، در پاسخ به این سوال که در راستای سیاست همسایگی دولت سیزدهم، آقای شمخانی در روزهای گذشته به امارات رفت و همچنین قرار است به عراق سفر کند. تحلیل شما از وزن کنونی شورای عالی امنیت ملی در دیپلماسی منطقهای چیست، گفت: معمولا کشورها علاقمند هستند تا با گسترش روابط، مشکلاتشان را حل کنند و با جلب منافع، بیشترین کارآمدی را داشته باشند. در گذشته نهچندان دور، موضوع سیاست همسایگی توسط دولت سیزدهم مطرح شده بود که همه منتظر این بودند تا ببینند دولت سیزدهم چه کاری میخواهد انجام دهد.
ایلنا، مهمترین بخش های این گفت و گو با حسن لاسجردی را در ادامه می خوانید:
با توجه به سیاستی که چینیها در سالهای اخیر در منطقه ما در پیش گرفتند، به طور مشخص سرمایهگذاری کلان در کشورهای مختلف انجام دادند، فضایی آماده شد تا بحث درباره حضور چینیها در منطقه و رایزنی و گفتوگو با قدرتها و کشورهای منطقه در دستور کار قرار بگیرد که در چنین فضایی کشور ترکیه یا کشورهای دیگر حتی عراق میتوانند نامزد این گفتوگوها باشند.
کاری که در حال حاضر جمهوری اسلامی انجام میدهد این است که تلاش میکند در قالب یک سیاست بزرگ که حضور چینیها در منطقه است، موضوع همسایگی را در یک خط پایینتر یعنی ارتباط متقابل فعال کند و به نظر میرسد اگر این کار درست و با ملاحظات همه جانبه مدیریت شود، شاید فرصت جدید در حوزه دیپلماسی داشته باشیم.
این اختیار قانونی رئیس جمهور است که پروندههای مهم در دست کدام نهاد و یا دستگاه قرار بگیرد و البته فرقی هم ندارد. ارزش زیاد پروندهها بر اساس قابلیت، سلیقه، شناخت اصلی، افراد و قابلیتهای آنها سنجیده میشود و مشکل خاصی ندارد که پرونده هستهای و یا هر پرونده دیگری در شورای عالی امنیت ملی یا در وزارت امور خارجه باشد.
به هر صورت دستگاههای مختلف نظام هستند که تلاش میکنند منافع ملی را جلب کنند، لذا من فرقی بین این موضوعات نمیبینم مگر اینکه فرض کنیم تیمی که در فلان دستگاه حضور دارد خیلی فعالتر، دارای قابلیت بالاتر، دارای کارآمدی لازم، آشنا به زبان روز، مامور به انجام وظیفه و حل مشکلات باشد و اینکه قابلیتهای فوقالعاده هم ببینیم. نظرم این است، مهمترین نقطهای که میتواند در رابطه با این پروندهها قابلتوجه باشد، حل مساله آنها است. هر دستگاهی که بتواند مشکلات را حل کند، به طور حتم برنده این فضا است و میتواند منافع را جلب کند و برعکس، اگر یک سیستمی یک پرونده را صدسال هم نگه دارد، چیز خاصی نیست که بگوییم حالا باید به دست نهاد دیگری بیافتد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل تصریح کرد: لذا آن صحبتهایی که در جامعه ما مطرح میشود و بازیهایی که شنیده شده بیشتر راه گم کردن و آدرس غلط دادن است. به نظرم دستگاههای مختلف نظام باید قابلیتهای مختلف از خود بروز دهند که بتوانیم مشکلات را حل کنیم. تا موقعی که مشکلات حل نشود، اتفاقی نخواهد افتاد، لذا فکر میکنم استفاده از ظرفیت آقای شمخانی، از قابلیت وزارت خارجه و دیپلماتهای قدیم و جدید همه در راستای منافع کشور است.
لاسجردی در پاسخ به این سوال که ارتباط ایران با کشورهایی مانند عربستان، امارات و عراق چه تاثیری در روابط با کشورهای منطقه خواهد داشت، گفت: در منطقه ما به جهت مناسبات خاص فرهنگی و همچنین سلسله مراتبی که در منطقه ما وجود دارد، معمولا اگر کشورهای مهم مثل ایران، عربستان، ترکیه، عراق و کشورهای دیگر روابط مناسبی داشته باشد بقیه کشورها هم، به تبعیت از این حسن روابط قرار میگیرند. به طور مثال در زمان آقای هاشمی که روابط ایران و عربستان خوب بود، ما با کشورهای کوچک مثل بحرین، کویت و امارات هم دارای روابط خوبی بودیم. این فضای ذهنی و تاریخی است. در عینحال در حال حاضر مسائل و مختصات مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی در منطقه ما به هم پیوند خورده که بد یا درست بودن روابط میتواند روی این موارد اثر بگذارد.
وی افزود: بنابراین تاثیر ارتباطات و روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حتما امروز بیشتر از گذشته و با عمق بیشتری مطرح است. اما چیزی که شاید در حال حاضر خیلی مهم باشد این است که در مدتی که ما با عربستان ارتباط نداشتیم و عربستانیها رابطه خود با ما را بعد از جریان حادثه منا و سپس حمله به سفارت عربستان قطع کردند، حوادثی در منطقه اتفاق افتاد که سرجمع علیه امت اسلامی بود و ضررهایی برای مردم منطقه داشت. لذا اگر القاعده و داعش به وجود آمدند و نفت منطقه به تاراج رفته همه این اتفاقات به ضرر ملتهای منطقه بوده و ارتقای روابط میتواند شرایط را به سرعت تصحیح کند.
لاسجردی در پاسخ به این سوال که در گذشته اسرائیل در برنامهای تحت عنوان صلح ابراهیم به دنبال برقراری ارتباط با کشورهای عربی بود. برقراری ارتباط میان ایران با عربستان، امارات و عراق چه تاثیری بر روابط اسرائیل با کشورهای عربی میگذارد، گفت: به دلیل آنکه آن روند عادیسازی یک پروژه بلندمدت است و برای آن طرح و پروژه تعریف شده است، نگاه من این است که روابط ایران و عربستان نمیتواند خیلی روی این پروسه موثر باشد، اما شاید بتواند یک مقدار آن را به تأخیر بندازد.
وی تصریح کرد: اما اگر فرض کنیم یا اینطور فکر کنیم که اصلاح روابط بین ایران و عربستان میتواند رابطه عربستان و اسرائیل را به نقطه صفر برساند یا مانع این ارتباط شود و مانع ارتباط با کشورهای دیگر شود به نظرم بعید است. زیرا اسرائیلیها روی این روابط سرمایهگذاری کردند، کشورهای عربی هم تمایل نشان دادند، کارهای تجاری و بانکی انجام میدهند و به نظرم موضوع ارتقای روابط ایران و عربستان شاید بحث عادیسازی روابط با اسرائیل را کُند کنَد اما نمیتواند آن را متوقف کند.
لاسجردی در پاسخ به این سوال که توافق بین ایران با کشورهای عربی چه تاثیری میتواند بر پرونده برجام بگذارد، گفت: در مجموع این روند به سیاستهای دولت مرتبط است. دولت اعلام کرده که سیاست همسایگی و اصلاح سیاست روابط با همسایگان را در دستور کار خود قرار داده است. اگر دولت سیزدهم به توسعه متوازن معتقد باشد، به طور حتم باید این موضوعات روی برجام تأثیر بگذارد، چون اگر آن کشورها با شرق روابطشان را ارتقا دهند، حتما با غرب هم باید روابط خود را ارتقا دهند تا این بالانس رعایت شود. اگر دولت سیزدهم برنامهای مبتنی بر توسعه متوازن داشته باشد، حتما بر برجام تأثیر میگذارد، اگر برنامهای نداشته باشد تاثیری نخواهد داشت.
ایلنا، مهمترین بخش های این گفت و گو با حسن لاسجردی را در ادامه می خوانید:
با توجه به سیاستی که چینیها در سالهای اخیر در منطقه ما در پیش گرفتند، به طور مشخص سرمایهگذاری کلان در کشورهای مختلف انجام دادند، فضایی آماده شد تا بحث درباره حضور چینیها در منطقه و رایزنی و گفتوگو با قدرتها و کشورهای منطقه در دستور کار قرار بگیرد که در چنین فضایی کشور ترکیه یا کشورهای دیگر حتی عراق میتوانند نامزد این گفتوگوها باشند.
کاری که در حال حاضر جمهوری اسلامی انجام میدهد این است که تلاش میکند در قالب یک سیاست بزرگ که حضور چینیها در منطقه است، موضوع همسایگی را در یک خط پایینتر یعنی ارتباط متقابل فعال کند و به نظر میرسد اگر این کار درست و با ملاحظات همه جانبه مدیریت شود، شاید فرصت جدید در حوزه دیپلماسی داشته باشیم.
این اختیار قانونی رئیس جمهور است که پروندههای مهم در دست کدام نهاد و یا دستگاه قرار بگیرد و البته فرقی هم ندارد. ارزش زیاد پروندهها بر اساس قابلیت، سلیقه، شناخت اصلی، افراد و قابلیتهای آنها سنجیده میشود و مشکل خاصی ندارد که پرونده هستهای و یا هر پرونده دیگری در شورای عالی امنیت ملی یا در وزارت امور خارجه باشد.
به هر صورت دستگاههای مختلف نظام هستند که تلاش میکنند منافع ملی را جلب کنند، لذا من فرقی بین این موضوعات نمیبینم مگر اینکه فرض کنیم تیمی که در فلان دستگاه حضور دارد خیلی فعالتر، دارای قابلیت بالاتر، دارای کارآمدی لازم، آشنا به زبان روز، مامور به انجام وظیفه و حل مشکلات باشد و اینکه قابلیتهای فوقالعاده هم ببینیم. نظرم این است، مهمترین نقطهای که میتواند در رابطه با این پروندهها قابلتوجه باشد، حل مساله آنها است. هر دستگاهی که بتواند مشکلات را حل کند، به طور حتم برنده این فضا است و میتواند منافع را جلب کند و برعکس، اگر یک سیستمی یک پرونده را صدسال هم نگه دارد، چیز خاصی نیست که بگوییم حالا باید به دست نهاد دیگری بیافتد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل تصریح کرد: لذا آن صحبتهایی که در جامعه ما مطرح میشود و بازیهایی که شنیده شده بیشتر راه گم کردن و آدرس غلط دادن است. به نظرم دستگاههای مختلف نظام باید قابلیتهای مختلف از خود بروز دهند که بتوانیم مشکلات را حل کنیم. تا موقعی که مشکلات حل نشود، اتفاقی نخواهد افتاد، لذا فکر میکنم استفاده از ظرفیت آقای شمخانی، از قابلیت وزارت خارجه و دیپلماتهای قدیم و جدید همه در راستای منافع کشور است.
لاسجردی در پاسخ به این سوال که ارتباط ایران با کشورهایی مانند عربستان، امارات و عراق چه تاثیری در روابط با کشورهای منطقه خواهد داشت، گفت: در منطقه ما به جهت مناسبات خاص فرهنگی و همچنین سلسله مراتبی که در منطقه ما وجود دارد، معمولا اگر کشورهای مهم مثل ایران، عربستان، ترکیه، عراق و کشورهای دیگر روابط مناسبی داشته باشد بقیه کشورها هم، به تبعیت از این حسن روابط قرار میگیرند. به طور مثال در زمان آقای هاشمی که روابط ایران و عربستان خوب بود، ما با کشورهای کوچک مثل بحرین، کویت و امارات هم دارای روابط خوبی بودیم. این فضای ذهنی و تاریخی است. در عینحال در حال حاضر مسائل و مختصات مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی در منطقه ما به هم پیوند خورده که بد یا درست بودن روابط میتواند روی این موارد اثر بگذارد.
وی افزود: بنابراین تاثیر ارتباطات و روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حتما امروز بیشتر از گذشته و با عمق بیشتری مطرح است. اما چیزی که شاید در حال حاضر خیلی مهم باشد این است که در مدتی که ما با عربستان ارتباط نداشتیم و عربستانیها رابطه خود با ما را بعد از جریان حادثه منا و سپس حمله به سفارت عربستان قطع کردند، حوادثی در منطقه اتفاق افتاد که سرجمع علیه امت اسلامی بود و ضررهایی برای مردم منطقه داشت. لذا اگر القاعده و داعش به وجود آمدند و نفت منطقه به تاراج رفته همه این اتفاقات به ضرر ملتهای منطقه بوده و ارتقای روابط میتواند شرایط را به سرعت تصحیح کند.
لاسجردی در پاسخ به این سوال که در گذشته اسرائیل در برنامهای تحت عنوان صلح ابراهیم به دنبال برقراری ارتباط با کشورهای عربی بود. برقراری ارتباط میان ایران با عربستان، امارات و عراق چه تاثیری بر روابط اسرائیل با کشورهای عربی میگذارد، گفت: به دلیل آنکه آن روند عادیسازی یک پروژه بلندمدت است و برای آن طرح و پروژه تعریف شده است، نگاه من این است که روابط ایران و عربستان نمیتواند خیلی روی این پروسه موثر باشد، اما شاید بتواند یک مقدار آن را به تأخیر بندازد.
وی تصریح کرد: اما اگر فرض کنیم یا اینطور فکر کنیم که اصلاح روابط بین ایران و عربستان میتواند رابطه عربستان و اسرائیل را به نقطه صفر برساند یا مانع این ارتباط شود و مانع ارتباط با کشورهای دیگر شود به نظرم بعید است. زیرا اسرائیلیها روی این روابط سرمایهگذاری کردند، کشورهای عربی هم تمایل نشان دادند، کارهای تجاری و بانکی انجام میدهند و به نظرم موضوع ارتقای روابط ایران و عربستان شاید بحث عادیسازی روابط با اسرائیل را کُند کنَد اما نمیتواند آن را متوقف کند.
لاسجردی در پاسخ به این سوال که توافق بین ایران با کشورهای عربی چه تاثیری میتواند بر پرونده برجام بگذارد، گفت: در مجموع این روند به سیاستهای دولت مرتبط است. دولت اعلام کرده که سیاست همسایگی و اصلاح سیاست روابط با همسایگان را در دستور کار خود قرار داده است. اگر دولت سیزدهم به توسعه متوازن معتقد باشد، به طور حتم باید این موضوعات روی برجام تأثیر بگذارد، چون اگر آن کشورها با شرق روابطشان را ارتقا دهند، حتما با غرب هم باید روابط خود را ارتقا دهند تا این بالانس رعایت شود. اگر دولت سیزدهم برنامهای مبتنی بر توسعه متوازن داشته باشد، حتما بر برجام تأثیر میگذارد، اگر برنامهای نداشته باشد تاثیری نخواهد داشت.