گروه سیاسی: روزنامه اعتماد نوشت: حتما تا الان میدانید که دومین استیضاح وزیر صنعت، معدن و تجارت برخلاف استیضاح قبلی به نفع جریان مخالف وی در مجلس پیش رفت و آقای فاطمی امین دیگر وزیر نیست. البته از زمان اعلام وصول استیضاح وی تا دیروز که جلسه استیضاح با حضور رییسجمهور برگزار شد، ماراتن بیسابقهای میان بخش رسانهای وزارت صمت و جریانهای رسانهای مخالف آن شکل گرفت و احتمالا بودجههای سنگینی هم در این راه صرف شده است که موضوع این گزارش ما نیست. چرا که در جریان استیضاح وزیر صمت مواردی مطرح شد که در جای خود قابل تامل است و قصد داریم به برخی از نکات ارایه شده تمرکز کنیم.
اول: آیا با برکناری فاطمی امین مشکلات تمام میشود؟
از مرداد ۱۴۰۰ تاکنون، رییس کل بانک مرکزی، رییس سازمان برنامه و بودجه، وزیر کار و وزیر راه و شهرسازی و وزیر جهاد کشاورزی یا برکنار شدهاند یا استعفا دادهاند یا به بهانه بیماری کنار رفتهاند. آقای فاطمی امین، ششمین عضو تیم اقتصادی دولت است که حالا وزارت صمت را رها میکند. البته که وزارت صمت یکی از کلیدیترین وزارتخانههای دولت است. از صنایع بزرگ که خیلیهایشان در بورس هستند مانند خودروسازیها یا صنایع فلزی و سیمانی و… تا معادن و بخش بزرگی از نظام تجاری ایران زیرنظر این وزارتخانه است و قطعا مشکلاتی وجود داشته که بالاخره نمایندگان مجلس را بر آن داشته که دست به تغییر وزیر بزنند.
هرچند در موارد قبلی، برخی وزرا یا مسوولان هم خودشان رفتند یا برکنار شدند. بنابراین انتظار اولیه از تغییر یک وزیر و آمدن فرد دیگر، بهبود وضعیت آن وزارتخانه است. آیا قرار است تغییر بنیادینی در سیاستها و استراتژیهای یک وزارتخانه ایجاد شود؟ اگر قرار به تغییر استراتژی یک وزارتخانه باشد؛ چرا همان فردی که برکنار شده (یا به دست مجلس یا به دست خود دولت) این کار را نمیکند که کار به اینجاها نکشد؟ آیا مشکل سلیقهای رفتار کردن یک نفر و نوع نگاه نفر بعدی به موضوعات و موانع است؟
سوال دوم: چه کسی مقصر است؟
وزیر برکنار شده صمت، در جریان دفاع از خود در مجلس بخش بزرگی از مشکلات به وجود آمده را به «جنگ ارزی» نسبت داد و مقصر بخش دیگری را «تحریمها» نامید. یا مخالفان استیضاح آقای فاطمی امین به این موضوع اشاره کردند که «مشکل در جای دیگری است» و «سیاستهای کلان اقتصادی» باید اصلاح شود نه اینکه یک وزیر برکنار شود. سوال این است که آیا با رفتن آقای فاطمی امین، این «جنگ ارزی» که به آن اشاره شد پایان میگیرد؟
آیا تحریمها یکشبه تمام میشود؟ آیا سیاستهای کلان اقتصادی قرار است تغییر کند؟ از خود سخنان آقای فاطمی امین میتوان فهمید که مشکلات بخش صنعت – به ویژه خودرو که این روزها بهشدت دیده میشود- فراتر از یک وزارتخانه است و حل آن، نیازمند انجام زنجیرهای از اقدامات است و رفتن این و آمدن یکی دیگر تغییری ایجاد نخواهد کرد.
سوال سوم: مافیا کیست و چه کاره است؟
آقای فاطمی امین به صراحت در جریان دفاع از خود از چیزی به نام «مافیا» در صنعت خودرو صحبت کرد و گفت که «مافیای خودرو پول خرج میکند تا من را بزند.» اینکه یک وزیر در این سطح وجود چیزی به نام «مافیا» در خودروسازیهای ایران را تایید میکند، نیازمند ساعتها صرف وقت و بحث و کنکاش است. اینکه چیزی به اسم «مافیای خودرو» وجود دارد که آنقدر قدرتمند است که میتواند مدیر کل وزارتی یا معاون وزارتخانه صمت را «تهدید» کند، چیز جدیدی است که یک «مقام مسوول» (حداقل تا قبل از برکناری) بیان میکند.
البته «مافیا» چیز عجیب و غریبی نیست و بارها در رسانهها درباره آن صحبت شده است. زمانی که خیلی از کارشناسان از نفوذ سیاستمداران بر عرصههای اقتصادی میگویند. یا آنگاه که درباره «انحصار» در بخشهای مختلف صحبت میشود. از خودرو بگیرید تا لوازم خانگی و حتی اینترنت. هیچکس نمیداند که ذینفعان مافیایی اقتصاد ایران چه کسانی هستند؟ چقدر پول میبرند؟ در قضیه خودرو چه کسانی چنین رانت عجیبی میان قیمت بازار و قیمت کارخانهای ایجاد کردند؟
چرا سالهاست مقاومت در برابر واردات خودرو و لوازم خانگی وجود دارد و مدل خاصی از گوشی تلفن همراه، در داخل رجیستر نمیشود؟ نیروهایی که به «طناب کشی» میان خود مشغولند و جیب خودشان را پر از پول میکنند و مردم را در آرزوی داشتن یک خودرو یا لوازم خانگی با کیفیت میگذارند چه کسانی هستند؟ در همین قضیه واردات خودرو، قانونی تصویب و تایید شده و آییننامه اجرایی آن هم نوشته شده. اما کلا ۲۰ دستگاه خودرو با سلام و صلوات وارد شد و دیگر خبری نشد!
سوال چهارم: چرا استیضاح به محلی برای اتهامزنی تبدیل شد؟
در جریان استیضاح وزیر صمت موارد جالب توجه دیگری نیز بین موافقان و مخالفان استیضاح مطرح شد که عمدتا به «اتهامزنی» میان نمایندگان منجر میشود. مثلا موافقان استیضاح متهم میشدند که «چون میخواستند کسانی را در بخش صنعت استخدام کنند و با مخالفت وزیر مواجه شدند دست به استیضاح فاطمی امین زدند.» برعکس مخالفان استیضاح متهم میشدند که «وزیر صمت برای فرار از برکناری دست به بذل و بخشش و امتیازدهی زده است.»
شنوندهای که از رادیو فرهنگ بهطور مستقیم چنین صحبتهایی را میشنود شاید به این نتیجه برسد که با چه فساد گستردهای در حکمرانی اقتصادی- سیاسی روبهروست که اینچنین دو گروه عمده مخالف و موافق برکناری یک وزیر را به جان هم انداخته است؟
اول: آیا با برکناری فاطمی امین مشکلات تمام میشود؟
از مرداد ۱۴۰۰ تاکنون، رییس کل بانک مرکزی، رییس سازمان برنامه و بودجه، وزیر کار و وزیر راه و شهرسازی و وزیر جهاد کشاورزی یا برکنار شدهاند یا استعفا دادهاند یا به بهانه بیماری کنار رفتهاند. آقای فاطمی امین، ششمین عضو تیم اقتصادی دولت است که حالا وزارت صمت را رها میکند. البته که وزارت صمت یکی از کلیدیترین وزارتخانههای دولت است. از صنایع بزرگ که خیلیهایشان در بورس هستند مانند خودروسازیها یا صنایع فلزی و سیمانی و… تا معادن و بخش بزرگی از نظام تجاری ایران زیرنظر این وزارتخانه است و قطعا مشکلاتی وجود داشته که بالاخره نمایندگان مجلس را بر آن داشته که دست به تغییر وزیر بزنند.
هرچند در موارد قبلی، برخی وزرا یا مسوولان هم خودشان رفتند یا برکنار شدند. بنابراین انتظار اولیه از تغییر یک وزیر و آمدن فرد دیگر، بهبود وضعیت آن وزارتخانه است. آیا قرار است تغییر بنیادینی در سیاستها و استراتژیهای یک وزارتخانه ایجاد شود؟ اگر قرار به تغییر استراتژی یک وزارتخانه باشد؛ چرا همان فردی که برکنار شده (یا به دست مجلس یا به دست خود دولت) این کار را نمیکند که کار به اینجاها نکشد؟ آیا مشکل سلیقهای رفتار کردن یک نفر و نوع نگاه نفر بعدی به موضوعات و موانع است؟
سوال دوم: چه کسی مقصر است؟
وزیر برکنار شده صمت، در جریان دفاع از خود در مجلس بخش بزرگی از مشکلات به وجود آمده را به «جنگ ارزی» نسبت داد و مقصر بخش دیگری را «تحریمها» نامید. یا مخالفان استیضاح آقای فاطمی امین به این موضوع اشاره کردند که «مشکل در جای دیگری است» و «سیاستهای کلان اقتصادی» باید اصلاح شود نه اینکه یک وزیر برکنار شود. سوال این است که آیا با رفتن آقای فاطمی امین، این «جنگ ارزی» که به آن اشاره شد پایان میگیرد؟
آیا تحریمها یکشبه تمام میشود؟ آیا سیاستهای کلان اقتصادی قرار است تغییر کند؟ از خود سخنان آقای فاطمی امین میتوان فهمید که مشکلات بخش صنعت – به ویژه خودرو که این روزها بهشدت دیده میشود- فراتر از یک وزارتخانه است و حل آن، نیازمند انجام زنجیرهای از اقدامات است و رفتن این و آمدن یکی دیگر تغییری ایجاد نخواهد کرد.
سوال سوم: مافیا کیست و چه کاره است؟
آقای فاطمی امین به صراحت در جریان دفاع از خود از چیزی به نام «مافیا» در صنعت خودرو صحبت کرد و گفت که «مافیای خودرو پول خرج میکند تا من را بزند.» اینکه یک وزیر در این سطح وجود چیزی به نام «مافیا» در خودروسازیهای ایران را تایید میکند، نیازمند ساعتها صرف وقت و بحث و کنکاش است. اینکه چیزی به اسم «مافیای خودرو» وجود دارد که آنقدر قدرتمند است که میتواند مدیر کل وزارتی یا معاون وزارتخانه صمت را «تهدید» کند، چیز جدیدی است که یک «مقام مسوول» (حداقل تا قبل از برکناری) بیان میکند.
البته «مافیا» چیز عجیب و غریبی نیست و بارها در رسانهها درباره آن صحبت شده است. زمانی که خیلی از کارشناسان از نفوذ سیاستمداران بر عرصههای اقتصادی میگویند. یا آنگاه که درباره «انحصار» در بخشهای مختلف صحبت میشود. از خودرو بگیرید تا لوازم خانگی و حتی اینترنت. هیچکس نمیداند که ذینفعان مافیایی اقتصاد ایران چه کسانی هستند؟ چقدر پول میبرند؟ در قضیه خودرو چه کسانی چنین رانت عجیبی میان قیمت بازار و قیمت کارخانهای ایجاد کردند؟
چرا سالهاست مقاومت در برابر واردات خودرو و لوازم خانگی وجود دارد و مدل خاصی از گوشی تلفن همراه، در داخل رجیستر نمیشود؟ نیروهایی که به «طناب کشی» میان خود مشغولند و جیب خودشان را پر از پول میکنند و مردم را در آرزوی داشتن یک خودرو یا لوازم خانگی با کیفیت میگذارند چه کسانی هستند؟ در همین قضیه واردات خودرو، قانونی تصویب و تایید شده و آییننامه اجرایی آن هم نوشته شده. اما کلا ۲۰ دستگاه خودرو با سلام و صلوات وارد شد و دیگر خبری نشد!
سوال چهارم: چرا استیضاح به محلی برای اتهامزنی تبدیل شد؟
در جریان استیضاح وزیر صمت موارد جالب توجه دیگری نیز بین موافقان و مخالفان استیضاح مطرح شد که عمدتا به «اتهامزنی» میان نمایندگان منجر میشود. مثلا موافقان استیضاح متهم میشدند که «چون میخواستند کسانی را در بخش صنعت استخدام کنند و با مخالفت وزیر مواجه شدند دست به استیضاح فاطمی امین زدند.» برعکس مخالفان استیضاح متهم میشدند که «وزیر صمت برای فرار از برکناری دست به بذل و بخشش و امتیازدهی زده است.»
شنوندهای که از رادیو فرهنگ بهطور مستقیم چنین صحبتهایی را میشنود شاید به این نتیجه برسد که با چه فساد گستردهای در حکمرانی اقتصادی- سیاسی روبهروست که اینچنین دو گروه عمده مخالف و موافق برکناری یک وزیر را به جان هم انداخته است؟