گروه سیاسی: مریم باقی در روزنامه سازندگی نوشت: در شهر بنرهایی پر شده با عکس مادرهایی که دخترهایشان حجاب کردهاند و بعد روی آن نوشته شده است: «حجاب میراث مادران است.» میراثی که از همه بر جا میماند همینطور مادران، نیکی است. اما حجاب چطور، آیا میراث است؟ پیش از آن باید گفت، اصل حجاب چیست سپس بگوییم آیا میراث است یا خیر؟
۱. بردن حجاب در مقوله میراث ظاهرش دفاع از حجاب است، ولی باطنش نفی آن است. من نافی حجاب نیستم و به اصل آن معتقدم، ولی چنانکه عدهای از دینشناسان و مجتهدان و مفسران گفتهاند بر این باورم که حجاب در قرآن به زنان مومن توصیه شده نه اجبار و اساسا اسلام در هیچ مقوله اعتقادی حتی در اصل دین موافق اجبار نیست. آیه مشهور «لا اکراه فی الدین…» گواه این سخن است.
صریحترین آیات در قرآن درباره حجاب آیه ۵۸ سوره احزاب و آیه ۳۱ سوره نور هستند. آیه ۵۸ احزاب میگوید: «ای پیامبر بگو به همسرانت و دخترانت و زنهای مومنان که از پوششهای خویش [ جلباب که برخی آن را چیزی شبیه به عبا یا روسری معنی کردهاند]بر خود نزدیک کنند، این نزدیکتر است بدان که شناخته شوند، پس آزار نشوند و خدا آمرزنده مهربان است؛ و آیه ۳۱ سوره نور هم در حالی است که در آیه ۳۰ ابتدا خداوند خطاب به مردان میگوید: «به مردان مومن بگو چشمهای خود را فرو پوشند و شرمگاههای خود را نگاه دارند. این برایشان پاکتر است، همانا خدا آگاه است به آنچه میسازند.»
سپس در آیه ۳۱ نور میفرماید: «و به زنان مومن بگو چشمهای خود را فرو پوشند و شرمگاههای خود را نگاه دارند و اندام خویش را آشکار نسازند، مگر آنچه از آن پیداست و روسریهای خویش (خمار) را بر گریبانهایشان بیندازند. اندام خویش را آشکار نسازند مگر به شوهرانشان با پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا برادرزادگانشان یا خواهرزادگانشان یا زنانشان یا آنچه داراست، دستهایشان یا پیروانی از مردان که سوء نظر (یا شهوت یا نیاز) ندارند یا کودکانی که بر شرمگاههای زنان چیره نشدهاند؛ و [زنان]پاهایشان را برای اینکه از اندام خویش آنچه نهفته دارند دانسته شود، نکوبند.»
میبینیم که در این دو آیه
۱. توصیه به زنان مومن است.
۲. شکل حجاب را تعیین نکرده و فقط سفارش شده اندام خود را آشکار نکنند و روسریهایشان را بر روی گریبان یا شکاف سینههایشان بکشند
۳. آنچه در قرآن آمده ترغیب به حجاب است نه اجبار کردن.
اکنون سخن اینجاست که آیا اگر از این گفتمان منطقی و انسانی و ضد جبر قرآن دفاع کنیم بهتر است یا اینکه به تصور دفاع از حجاب آن را تبدیل به میراث کنیم؟ چنانکه شهرداری تهران کرده است.
۲. حال آیا حجاب میراث مادران ماست جملهای صحیح است؟ آیا، چون میراث است ما به آن عمل میکنیم یا عمل میکنیم، چون باور ماست؟ باید گفت در «اعتقادات»، میراث معنا ندارد و اصلا ما نماز نمیخوانیم و حجاب نمیکنیم، چون مادران و پدرانمان چنین کردهاند. نماز میخوانیم، روزه میگیریم، دروغ نمیگوییم و حجاب میکنیم، چون فرموده خداوند به مومنان است.
قرآن کریم در آیات مختلفی مکرر یاد کرده است که مشرکین میگفتند ما میراث پدرانمان و نیاکانمان را که بتها بودند، واگذاریم و به حرف پیامبران گوش بسپاریم؟ اما خداوند در قرآن به صراحت از زبان پیامبران میفرماید آنچه نیاکانتان میپرستیدند، رها کنید و به سوی خدا روی آورید. از جمله این آیات: (۱۷۰ بقره) (۱۰۴ مائده) (۲۸ اعراف) (۷۰، ۷۱ و ۱۷۳ اعراف) (۵۲ تا ۵۴ انبیا) (۷۸ یونس) (۲۲ و ۲۳ زخرف) و (۲۱ لقمان) هستند. آیات (۷۴ و ۷۵ شعراء) که به عنوان عبرت، داستان حضرت ابراهیم را نقل میکند که مشرکان گفتند ما پدرانمان را یافتیم که چنین میکردند و ابراهیم گفت آیا در آنچه میپرستید، تأمل کردهاید؟ و حتی به ابراهیم به گواه آیات قرآن توصیه میشود که در برابر پدرش بایستد و بگوید ما بتان شما را نمیپرستیم. (۷۴، انعام)
پس نباید در اعتقادات چشم بسته به میراثها عمل کرد و باید همه چیز را با معیارهای خداوندی سنجید. حجاب، میراث مادران هم باشد، دلیل محکمی نیست که ما بخواهیم آن را اجرا و تقلید کنیم بلکه باید با باور قلبی و با میل و رغبت و اعتقاد به آن انجام شود. هیچ میراثی را نباید کورکورانه پیروی کرد. باید درباره آن علم و آگاهی کسب کرد و در صورت باور یافتن آن را اجرا کرد.
۱. بردن حجاب در مقوله میراث ظاهرش دفاع از حجاب است، ولی باطنش نفی آن است. من نافی حجاب نیستم و به اصل آن معتقدم، ولی چنانکه عدهای از دینشناسان و مجتهدان و مفسران گفتهاند بر این باورم که حجاب در قرآن به زنان مومن توصیه شده نه اجبار و اساسا اسلام در هیچ مقوله اعتقادی حتی در اصل دین موافق اجبار نیست. آیه مشهور «لا اکراه فی الدین…» گواه این سخن است.
صریحترین آیات در قرآن درباره حجاب آیه ۵۸ سوره احزاب و آیه ۳۱ سوره نور هستند. آیه ۵۸ احزاب میگوید: «ای پیامبر بگو به همسرانت و دخترانت و زنهای مومنان که از پوششهای خویش [ جلباب که برخی آن را چیزی شبیه به عبا یا روسری معنی کردهاند]بر خود نزدیک کنند، این نزدیکتر است بدان که شناخته شوند، پس آزار نشوند و خدا آمرزنده مهربان است؛ و آیه ۳۱ سوره نور هم در حالی است که در آیه ۳۰ ابتدا خداوند خطاب به مردان میگوید: «به مردان مومن بگو چشمهای خود را فرو پوشند و شرمگاههای خود را نگاه دارند. این برایشان پاکتر است، همانا خدا آگاه است به آنچه میسازند.»
سپس در آیه ۳۱ نور میفرماید: «و به زنان مومن بگو چشمهای خود را فرو پوشند و شرمگاههای خود را نگاه دارند و اندام خویش را آشکار نسازند، مگر آنچه از آن پیداست و روسریهای خویش (خمار) را بر گریبانهایشان بیندازند. اندام خویش را آشکار نسازند مگر به شوهرانشان با پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا برادرزادگانشان یا خواهرزادگانشان یا زنانشان یا آنچه داراست، دستهایشان یا پیروانی از مردان که سوء نظر (یا شهوت یا نیاز) ندارند یا کودکانی که بر شرمگاههای زنان چیره نشدهاند؛ و [زنان]پاهایشان را برای اینکه از اندام خویش آنچه نهفته دارند دانسته شود، نکوبند.»
میبینیم که در این دو آیه
۱. توصیه به زنان مومن است.
۲. شکل حجاب را تعیین نکرده و فقط سفارش شده اندام خود را آشکار نکنند و روسریهایشان را بر روی گریبان یا شکاف سینههایشان بکشند
۳. آنچه در قرآن آمده ترغیب به حجاب است نه اجبار کردن.
اکنون سخن اینجاست که آیا اگر از این گفتمان منطقی و انسانی و ضد جبر قرآن دفاع کنیم بهتر است یا اینکه به تصور دفاع از حجاب آن را تبدیل به میراث کنیم؟ چنانکه شهرداری تهران کرده است.
۲. حال آیا حجاب میراث مادران ماست جملهای صحیح است؟ آیا، چون میراث است ما به آن عمل میکنیم یا عمل میکنیم، چون باور ماست؟ باید گفت در «اعتقادات»، میراث معنا ندارد و اصلا ما نماز نمیخوانیم و حجاب نمیکنیم، چون مادران و پدرانمان چنین کردهاند. نماز میخوانیم، روزه میگیریم، دروغ نمیگوییم و حجاب میکنیم، چون فرموده خداوند به مومنان است.
قرآن کریم در آیات مختلفی مکرر یاد کرده است که مشرکین میگفتند ما میراث پدرانمان و نیاکانمان را که بتها بودند، واگذاریم و به حرف پیامبران گوش بسپاریم؟ اما خداوند در قرآن به صراحت از زبان پیامبران میفرماید آنچه نیاکانتان میپرستیدند، رها کنید و به سوی خدا روی آورید. از جمله این آیات: (۱۷۰ بقره) (۱۰۴ مائده) (۲۸ اعراف) (۷۰، ۷۱ و ۱۷۳ اعراف) (۵۲ تا ۵۴ انبیا) (۷۸ یونس) (۲۲ و ۲۳ زخرف) و (۲۱ لقمان) هستند. آیات (۷۴ و ۷۵ شعراء) که به عنوان عبرت، داستان حضرت ابراهیم را نقل میکند که مشرکان گفتند ما پدرانمان را یافتیم که چنین میکردند و ابراهیم گفت آیا در آنچه میپرستید، تأمل کردهاید؟ و حتی به ابراهیم به گواه آیات قرآن توصیه میشود که در برابر پدرش بایستد و بگوید ما بتان شما را نمیپرستیم. (۷۴، انعام)
پس نباید در اعتقادات چشم بسته به میراثها عمل کرد و باید همه چیز را با معیارهای خداوندی سنجید. حجاب، میراث مادران هم باشد، دلیل محکمی نیست که ما بخواهیم آن را اجرا و تقلید کنیم بلکه باید با باور قلبی و با میل و رغبت و اعتقاد به آن انجام شود. هیچ میراثی را نباید کورکورانه پیروی کرد. باید درباره آن علم و آگاهی کسب کرد و در صورت باور یافتن آن را اجرا کرد.