گروه سیاسی: دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران در نشست روئسا و نمایندگان استانهای این حزب، اظهار داشت: همه ما دلبسته این کشور، این جامعه و این مردم بوده و نگران وضعیتی هستیم که در کشور جاری است. فشاری که بر مردم وارد شده، سفرههای روز به روز کوچکتر، اقتصادی که هر روز نحیفتر شده و از صحنه اقتصاد جهانی حذف میشود، فاصله رخ داده هر روزه بین نخبگان و حاکمیت، حاکمیت و جامعه، همه و همه از مسائلی است که همه ما را بیمناک کرده و آینده به شدت نگرانکنندهای را پیش روی ایران قرار داده است
آذر منصوری، افزود: آنچه در شرایط موجود از رفتار حاکمیت، استنباط و برداشت میشود این است که این رفتار در مواجهه با مردم و آزادیهای مدنی جامعه، سبک زندگی شهروندان، انتخابات آزاد، عادلانه و رقابتی یا به تعبیری معنادار در شرایط فعلی در کنار بازداشتها و احضارها و مسئله رفراندوم به عنوان نماد جمهوریت تا روند پرشتاب اعدامها در هفتهها و ماههای اخیر، قابل تامل است.
وی ادامه داد: اساسا قابل درک نیست که چه اصراری از سوی حاکمیت وجود دارد تا در یک بازه زمانی کوتاه و پرشتاب، عده زیادی از متهمین-فارغ از عناوین اتهامیشان- به سرعت اعدام شوند که همین امر سبب هجمه سنگین به کشور شده است. امری که ما باید به عنوان مدافعین حقوق بشر، اعتراض خود را نسبت به این دست تصمیمات داشته باشیم.
در مجموع، آنچه در شرایط فعلی برداشت میشود در بحث انتخابات و نگاهی که به جمهوریت وجود دارد، ادامه همان رویکرد انتخابات ۱۴۰۰ است و چه بسا تشدید آن. یعنی، حفظ و تداوم یکدستی به قیمت کاهش مشارکت مردم.
منصوری، افزود: از رویکردی که در سیاست داخلی در مواجهه با احزاب، سمنها و نهادها و فعالین صنفی وجود دارد، از رویکردی که در بحث رواداری با منتقدان و مخالفان در جریان است(امری که نمونه آن را در خصوص یک همایش مجازی تحت عنوان گفتگو برای نجات ایران و برخورد با شرکتکنندگان آن به صرف طرح مواضعشان شاهد بودیم)، برداشت می شود که قرار نیست این رویه تغییر کند.
آنچه بنا داشتم تا در مناظره رادیو گفتگو بگویم و متاسفانه اجازه برگزاری آن برنامه داده نشد، این بود که مسئله حجاب، ذیل مسائل زنان باید تحلیل شود. اگر امروز مناقشهای بر سر مسئله حجاب در ایران شکل گرفته و به ابزاری در دست ویرانیطلبان بدل شده به دلیل نادیده گرفته شدن مسائل و مطالبات زنان در سطوح مختلف است.
او بیان کرد: مسائل زنان را باید ذیل مسئله حکمرانی و شیوه آن، بحث حقوق شهروندی و اصل ایران برای همه ایرانیان در کشور ببینیم. تا این مسائل حل نشود، مسئله حجاب هم حل نخواهد شد. اصرار حاکمیت بر رویکردهای سلبی در مواجهه با پوشش زنان که آن را نماد جامعه اسلامی میداند، نه تنها همین پوشش را هم که اتفاقا پوشش اختیاری ما بوده را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه خود به عاملی برای مقاومت مدنی، لجبازی و به شکاف بیشتر بین حاکمیت و مردم بدل شده است.
آذر منصوری، افزود: این اصرار و این پافشاری با اعمال شیوههای سلبی در خصوص پوشش زنان و از سویی، مقاومت صورت گرفته در جامعه، نشانگر آن است که در این بخش، دست کم بنایی برای تغییر رفتار وجود ندارد. شاهد مناقشهای هستیم که میتواند در صورت تشدید، ابعاد آن مناقشه را به مانند فاجعه مرگ دختر ایران زمین، مهسا امینی با شکل گرفتن هر اعتراضی به میزانی این مناقشه را فراگیر کند که از صدر تا ذیل نظام در بین شعار معترضان مورد اشاره قرار بگیرد. الان، شواهد جامعه نشانگر آن است که رواداری که لازمه پر کردن شکاف بین حاکمیت و جامعه بوده در دستور کار قرار نگرفته است.
دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران ادامه داد: حاکمیت در انتخابات ۹۸ و در ادامه آن در انتخابات ۱۴۰۰ کاملا سوگیرانه، اصلاحطلبان را از ساختار حکمرانی کشور اخراج کرد. برخی معتقدند که اگر کاندیداهای جبهه اصلاحات رد صلاحیت نمیشدند، رایی هم نمیآوردند، اما مسئله مهم این است که با نوع مواجههای که حاکمیت با جبهه عریض و طویل اصلاحطلبان، بخصوص در انتخابات ۱۴۰۰ داشت، پیام روشن و آشکار آن، خارج کردن اصلاحطلبان از مسیری بود که این جریان میتوانست در ساختار حکمرانی کشور باز کند.
این فعال سیاسی اظهار داشت: در چنین وضعی، کنش اصلاحطلبان از اهمیت بالایی برخوردار است. اصلاحطلبانی که هم از حاکمیت رانده شدند و هم جامعه دیگر این جریان را نماینده خود برای پیگری مطالباتش نمیداند. جریان اصلاحات باید با رویکرد بازگشت مجدد نمایندگی برای مطالبات جامعه خود را احیا کند. پیشنهاد و اصرار ما، اصلاحات جامعهمحور بوده اما برخی از اصلاحطلبان، همچنان معتقدند که باید از همین ظرفیت محدود انتخابات به هر قیمتی استفاده کنیم. سیاست ورزی جامعه محور نه تنها در تقابل با سیاست ورزی انتخابات محور نیست، بلکه اساسا در شرایط پسا انتخابات ۱۴۰۰ تنها سیاست ورزی ممکن است.
دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران افزود: به هر حال، یک وجه سیاستورزی که میتوانست موجب حضور اصلاحطلبان در ساختار حکمرانی و اصلاح شیوههای آن شود از نظر ما کاملا بسته و محدود است. از این رو، رویکرد خود را به سمت جامعه شیفت کردیم تا ببینیم میتوانیم در راستای بدل شدن جامعه ایران به جامعهای قدرتمند کمکی کنیم یا خیر. این مسئله، لازمه آن است که خود را به لحاظ گفتمانی، متناسب با خواست و مطالبات جامعه به روز کنیم و هم از لحاظ تشکیلاتی در درجه اول، آن را حفظ و در صورت امکان آن را توسعه کمی و کیفی دهیم. رویکرد ما باید به سمت جامعه باشد تا بتوانیم آن را نهادمند و قدرتمند کنیم.
وی ادامه داد: اساسا قابل درک نیست که چه اصراری از سوی حاکمیت وجود دارد تا در یک بازه زمانی کوتاه و پرشتاب، عده زیادی از متهمین-فارغ از عناوین اتهامیشان- به سرعت اعدام شوند که همین امر سبب هجمه سنگین به کشور شده است. امری که ما باید به عنوان مدافعین حقوق بشر، اعتراض خود را نسبت به این دست تصمیمات داشته باشیم.
در مجموع، آنچه در شرایط فعلی برداشت میشود در بحث انتخابات و نگاهی که به جمهوریت وجود دارد، ادامه همان رویکرد انتخابات ۱۴۰۰ است و چه بسا تشدید آن. یعنی، حفظ و تداوم یکدستی به قیمت کاهش مشارکت مردم.
منصوری، افزود: از رویکردی که در سیاست داخلی در مواجهه با احزاب، سمنها و نهادها و فعالین صنفی وجود دارد، از رویکردی که در بحث رواداری با منتقدان و مخالفان در جریان است(امری که نمونه آن را در خصوص یک همایش مجازی تحت عنوان گفتگو برای نجات ایران و برخورد با شرکتکنندگان آن به صرف طرح مواضعشان شاهد بودیم)، برداشت می شود که قرار نیست این رویه تغییر کند.
آنچه بنا داشتم تا در مناظره رادیو گفتگو بگویم و متاسفانه اجازه برگزاری آن برنامه داده نشد، این بود که مسئله حجاب، ذیل مسائل زنان باید تحلیل شود. اگر امروز مناقشهای بر سر مسئله حجاب در ایران شکل گرفته و به ابزاری در دست ویرانیطلبان بدل شده به دلیل نادیده گرفته شدن مسائل و مطالبات زنان در سطوح مختلف است.
او بیان کرد: مسائل زنان را باید ذیل مسئله حکمرانی و شیوه آن، بحث حقوق شهروندی و اصل ایران برای همه ایرانیان در کشور ببینیم. تا این مسائل حل نشود، مسئله حجاب هم حل نخواهد شد. اصرار حاکمیت بر رویکردهای سلبی در مواجهه با پوشش زنان که آن را نماد جامعه اسلامی میداند، نه تنها همین پوشش را هم که اتفاقا پوشش اختیاری ما بوده را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه خود به عاملی برای مقاومت مدنی، لجبازی و به شکاف بیشتر بین حاکمیت و مردم بدل شده است.
آذر منصوری، افزود: این اصرار و این پافشاری با اعمال شیوههای سلبی در خصوص پوشش زنان و از سویی، مقاومت صورت گرفته در جامعه، نشانگر آن است که در این بخش، دست کم بنایی برای تغییر رفتار وجود ندارد. شاهد مناقشهای هستیم که میتواند در صورت تشدید، ابعاد آن مناقشه را به مانند فاجعه مرگ دختر ایران زمین، مهسا امینی با شکل گرفتن هر اعتراضی به میزانی این مناقشه را فراگیر کند که از صدر تا ذیل نظام در بین شعار معترضان مورد اشاره قرار بگیرد. الان، شواهد جامعه نشانگر آن است که رواداری که لازمه پر کردن شکاف بین حاکمیت و جامعه بوده در دستور کار قرار نگرفته است.
دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران ادامه داد: حاکمیت در انتخابات ۹۸ و در ادامه آن در انتخابات ۱۴۰۰ کاملا سوگیرانه، اصلاحطلبان را از ساختار حکمرانی کشور اخراج کرد. برخی معتقدند که اگر کاندیداهای جبهه اصلاحات رد صلاحیت نمیشدند، رایی هم نمیآوردند، اما مسئله مهم این است که با نوع مواجههای که حاکمیت با جبهه عریض و طویل اصلاحطلبان، بخصوص در انتخابات ۱۴۰۰ داشت، پیام روشن و آشکار آن، خارج کردن اصلاحطلبان از مسیری بود که این جریان میتوانست در ساختار حکمرانی کشور باز کند.
این فعال سیاسی اظهار داشت: در چنین وضعی، کنش اصلاحطلبان از اهمیت بالایی برخوردار است. اصلاحطلبانی که هم از حاکمیت رانده شدند و هم جامعه دیگر این جریان را نماینده خود برای پیگری مطالباتش نمیداند. جریان اصلاحات باید با رویکرد بازگشت مجدد نمایندگی برای مطالبات جامعه خود را احیا کند. پیشنهاد و اصرار ما، اصلاحات جامعهمحور بوده اما برخی از اصلاحطلبان، همچنان معتقدند که باید از همین ظرفیت محدود انتخابات به هر قیمتی استفاده کنیم. سیاست ورزی جامعه محور نه تنها در تقابل با سیاست ورزی انتخابات محور نیست، بلکه اساسا در شرایط پسا انتخابات ۱۴۰۰ تنها سیاست ورزی ممکن است.
دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران افزود: به هر حال، یک وجه سیاستورزی که میتوانست موجب حضور اصلاحطلبان در ساختار حکمرانی و اصلاح شیوههای آن شود از نظر ما کاملا بسته و محدود است. از این رو، رویکرد خود را به سمت جامعه شیفت کردیم تا ببینیم میتوانیم در راستای بدل شدن جامعه ایران به جامعهای قدرتمند کمکی کنیم یا خیر. این مسئله، لازمه آن است که خود را به لحاظ گفتمانی، متناسب با خواست و مطالبات جامعه به روز کنیم و هم از لحاظ تشکیلاتی در درجه اول، آن را حفظ و در صورت امکان آن را توسعه کمی و کیفی دهیم. رویکرد ما باید به سمت جامعه باشد تا بتوانیم آن را نهادمند و قدرتمند کنیم.