مهدی نورمحمدزاده
اساتید دانشگاه معمولا سه گروه هستند، یا پژوهشگر و اهل تولید علم هستند و گستره مخاطب شان جامعه علمی و جهانی؛ یا مدرس توانمند هستند و مخاطبشان دانشجویان سر کلاسها که با تدریس جذاب و عالمانه استاد توشه علمی و فرهنگی خود را پربارتر می کنند؛ و یا بلندگوی تکرار کننده متون کتابهای مرجع که کلاسشان جز برای ثبت حضور و غیاب و وبگردی یواشکی کارکرد دیگری ندارد!
دسته اول دایره تاثیرگذاری گستردهای دارند حتی گاه به وسعت جهان؛ دسته دوم تاثیرات عمیق اما محدود به تعداد دانشجویان سر کلاسها دارند و دسته سوم فاقد دایره تاثیرگذاری قابل توجه هستند.
فارغ از نقدهای جدی که به حوادث دانشگاهی این روزها وارد است، از منظر علمی و دانشگاهی باید پرسید کرسی استادی حاج سعید حدادیان در دانشگاه تهران در کدام گروه جای می گیرد؟!
«حاج سعید» هیاتی است و کارش «تبلیغ و تهییج» که ذاتا نسبتی با «تحقیق و پژوهش» که روح فعالیت دانشگاهی است، ندارد. به استناد سامانههای جامع آماری، پژوهش و اثر مکتوب قابل توجه و جدی در حوزه ادبیات پایداری از «علیاصغر(سعید) حدادیان» ثبت نشده است، پس نمی توان ایشان را پژوهشگر و محقق ادبیات پایداری دانست. خوش بینانه فرض می کنیم ایشان جزو دسته سوم هم نیست و علاقهای به برگزاری کلاسهای بدون جذابیت و بهره علمی ندارد. پس لاجرم ایشان جزو گروه دوم است و به پشتوانه سالها مداحی و بیان قوی، مدرس توانمندی است که آمده است دانشجویان درس «تحلیل متون نظم پایداری» را شگفت زده کند و شخصیت علمی و فرهنگی آنها را متحول کند!
مشکل جدی در تحقق این فرض خوش بینانه، زمان است. اگر شرایط عادی بود و کرسی تدریس امثال حاج سعید حدادیان در کنار کرسی اساتید مستقل و منتقد برپا می شد، شاید دانشجویان هم معترض نمی شدند و حتی محض مطایبه و تنوع سری هم به کلاس ایشان می زدند. اما در شرایط تلخ امروز که دانشگاهها عملا درگیر پروژه تصفیه شدهاند، آمدن حاج سعید مکمل اخراج اساتید منتقد معنا میشود. چنین جابجایی جبری، نفرت و آزردگی می آورد و هرگز اجازه نمی دهد پروژه تحول فرهنگی مدنظر آقایان اتفاق بیفتد!
در شرایط احساس دهن کجی به اصالت دانشگاه، جناب حدادیان اگر سر کلاس شاهکار هم بکند به مذاق کسی خوش نخواهد آمد، حتی اگر همه ساعات کلاس را روضه بخواند و «یاد امام و شهدا…» دم بگیرد باز دل کسی را به «کربوبلا» نخواهد برد! گیرم «حاج سعید» به مدد اعجاز وزارت علوم و مهر تایید کیهان، «استاد حدادیان» شود؛ جز محدود شدن دایره تاثیرگذاری چیزی نصیبش نخواهد شد. حیف نیست مداح مشهوری چون حاج سعید حدادیان، دایره تاثیر گستردهای چون هیات را ول کند و با نقشه خام گروهی تنگنظر و کج اندیش، فقط چند کلاس دانشگاهی را مخاطب پیام و منبر خود قرار دهد؟!
اساتید دانشگاه معمولا سه گروه هستند، یا پژوهشگر و اهل تولید علم هستند و گستره مخاطب شان جامعه علمی و جهانی؛ یا مدرس توانمند هستند و مخاطبشان دانشجویان سر کلاسها که با تدریس جذاب و عالمانه استاد توشه علمی و فرهنگی خود را پربارتر می کنند؛ و یا بلندگوی تکرار کننده متون کتابهای مرجع که کلاسشان جز برای ثبت حضور و غیاب و وبگردی یواشکی کارکرد دیگری ندارد!
دسته اول دایره تاثیرگذاری گستردهای دارند حتی گاه به وسعت جهان؛ دسته دوم تاثیرات عمیق اما محدود به تعداد دانشجویان سر کلاسها دارند و دسته سوم فاقد دایره تاثیرگذاری قابل توجه هستند.
فارغ از نقدهای جدی که به حوادث دانشگاهی این روزها وارد است، از منظر علمی و دانشگاهی باید پرسید کرسی استادی حاج سعید حدادیان در دانشگاه تهران در کدام گروه جای می گیرد؟!
«حاج سعید» هیاتی است و کارش «تبلیغ و تهییج» که ذاتا نسبتی با «تحقیق و پژوهش» که روح فعالیت دانشگاهی است، ندارد. به استناد سامانههای جامع آماری، پژوهش و اثر مکتوب قابل توجه و جدی در حوزه ادبیات پایداری از «علیاصغر(سعید) حدادیان» ثبت نشده است، پس نمی توان ایشان را پژوهشگر و محقق ادبیات پایداری دانست. خوش بینانه فرض می کنیم ایشان جزو دسته سوم هم نیست و علاقهای به برگزاری کلاسهای بدون جذابیت و بهره علمی ندارد. پس لاجرم ایشان جزو گروه دوم است و به پشتوانه سالها مداحی و بیان قوی، مدرس توانمندی است که آمده است دانشجویان درس «تحلیل متون نظم پایداری» را شگفت زده کند و شخصیت علمی و فرهنگی آنها را متحول کند!
مشکل جدی در تحقق این فرض خوش بینانه، زمان است. اگر شرایط عادی بود و کرسی تدریس امثال حاج سعید حدادیان در کنار کرسی اساتید مستقل و منتقد برپا می شد، شاید دانشجویان هم معترض نمی شدند و حتی محض مطایبه و تنوع سری هم به کلاس ایشان می زدند. اما در شرایط تلخ امروز که دانشگاهها عملا درگیر پروژه تصفیه شدهاند، آمدن حاج سعید مکمل اخراج اساتید منتقد معنا میشود. چنین جابجایی جبری، نفرت و آزردگی می آورد و هرگز اجازه نمی دهد پروژه تحول فرهنگی مدنظر آقایان اتفاق بیفتد!
در شرایط احساس دهن کجی به اصالت دانشگاه، جناب حدادیان اگر سر کلاس شاهکار هم بکند به مذاق کسی خوش نخواهد آمد، حتی اگر همه ساعات کلاس را روضه بخواند و «یاد امام و شهدا…» دم بگیرد باز دل کسی را به «کربوبلا» نخواهد برد! گیرم «حاج سعید» به مدد اعجاز وزارت علوم و مهر تایید کیهان، «استاد حدادیان» شود؛ جز محدود شدن دایره تاثیرگذاری چیزی نصیبش نخواهد شد. حیف نیست مداح مشهوری چون حاج سعید حدادیان، دایره تاثیر گستردهای چون هیات را ول کند و با نقشه خام گروهی تنگنظر و کج اندیش، فقط چند کلاس دانشگاهی را مخاطب پیام و منبر خود قرار دهد؟!