گروه اقتصادی: انتقاد از شرکت های خودروساز مساله امروز و دیروز نیست و مشتریان شرکت های خودروساز همواره از محصولات تولیدی شرکت های خودروساز ناراضی هستند. برخی از کارشناسان معتقدند که در حال حاضر یک نوع نفرت ملی از صنعت خودرو شکل گرفته و به عبارتی، غرور کار دست خودروسازان داده است؛ صنعتی که در دورهای، موتور محرک توسعه صنعتی کشور بود، اما کسانی که در درون صنعت خودرو بودند و حتی سیاستگذاران به این صنعت مغرور شدند و اشتباههای بزرگی کردند.
اما در کنار آن، برخی آگاهان به حوزه خودرو، مهمترین بحران صنعت خودرو در ایران را بحران مدیریت دولتی و همچنین قیمتگذاری دستوری میدانند و تاکید دارند: ما در ایران، خودرو تولید نمیکنیم، بلکه رانت تفاوت قیمت خودرو در کارخانه و بازار را به مردم میفروشیم و این وضعیت هولناک است.
اما چه شد که صنعت خودررو به نقطهای غیرقابل قبول رسیده است؟ بابک صدرایی، کارشناس صنعت خودرو در همین خصوص در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین میگوید: به نظر من هر کالایی که در جامعه عرضه میشود، بزرگترین یا معتبرین مرجع قضاوت درباره آن کالا، مصرفکنندگان هستند؛ یعنی هیچ شرکتی نمیتواند بگوید من خوب هستم، در حالی که مصرفکننده از آن شرکت ایراد میگیرد و از کیفیت و خدمات کالا ناراضی است. این نشان میدهد که شرکت مشکل دارد.
وی میافزاید: متاسفانه وقتی صنعت خودروسازی ایران را آنالیز میکنیم، میبینیم که این صنعت با مشکل دوبعدی مواجه است. از یک طرف، محیط کلان، فضای سیاسی و اقتصادی کشور مشکل دارد که بهتبع روی صنایع و خودروسازیها اثر میگذارد. از سوی دیگر، صنعت خودرو به لحاظ مدیریتی، نگرشی و ساختارهایی که وجود دارد، مشکل دارد.
این کارشناس صنعت خودرو تصریح میکند: صنعت خودرو، صنعتی است که هیچگاه در حیطه رقابت قرار نگرفته و همیشه حیطه حمایت دولت را در دست داشته است.
صدرایی متذکر میشود: وقتی از یک صنعت سالهای سال حمایت کنید و به بهانه حمایت از آن، دروازههای کشور را ببندید و یا اگر دروازهها را باز میکنید، خودرو را به صورت محدود و با تعرفه بالا میآورید، مطمئن باشید آن صنعت در یک نقطه فاسد میشود و از بین میرود. برای همین است که امروز صنعت خودروسازی، خود را اینگونه نشان میدهد.وی عنوان میکند: شما اگر از سال ۶۸ به بعد را در نظر بگیریدکه به سمت صنعت آمدیم، تقریبا ۳۵ سال از این دوران میگذرد. حالا جدا از اینکه با تحریمها روبهرو بودیم، بیش از دو دهه در این صنعت سرمایههای کلانی را صرف کردیم و خروجی قابل قبولی نداریم.این کارشناس صنعت خودرو میگوید: شاید در مقطعی، یک پروژه ملی به نام سمند تعریف شد که در زمان عرضه خود، خودروی نسبتا به روز و قابل قبولی بود، اما مدیریت نگهداشت و ارتقا و بهبود آن را هم نداشتیم و سرنوشت تکراری که به پیکان وارد کردیم، به سمند و پژو۴۰۵ وارد کردیم و همچنین پژو۲۰۶، پراید و همه خودروهایی که در ایران تولید شد.صدرایی میافزاید: امروز شما میبینید که نمیتوانند پلتفرم خودرو تیبا را عوض کنند و مرتب فقط فیسلیفتهای خیلی ساده انجام میدهد و دائما از خودرو جدید صحبت میکند. در واقع حتی با مفاهیم خودروسازی دنیا هم شوخی میکنیم.وی متذکر میشود: به نظر من صنعت خودروسازی در ایران یک کارنامه مردودی دارد و این کارنامه مردود به دو عامل همانطور که توضیح دادم، دارد.
این کارشناس صنعت خودرو در ادامه میگوید: موضوع دیگر هم این است که در کشور ما به خصوص در سالهای اخیر، تجارت یا دلالی و واسطهگری بر صنعت ارجحیت پیدا کرده است. برای صنعتی شدن و ساخت خودرو، نیاز به فرهنگ صنعتی داریم. ما یک سوءتفاهم یا توهمی داریم که میگوییم تکنولوژی را وارد کنیم. تکنولوژی صرفا پیچ و مهره و بدنه و شاسی و داشبورد و صندلی نیست، تکنولوژی وارد کردن فرهنگ و نگرش جهانی به صنعت خودروسازی است؛ وارد کردن مدیریت، تربیت صنعتی و حس وجدان کاری و رضایت کاری.
حتی در شرکتها منابع انسانی نادیده میشود و نیروها، مدیرهای میانی، مدیرهای بالادستی، کارگر و… آنطور که باید و شاید توجه نمیشود و همه این عوامل دست به دست هم میدهد که صنعت پیشرفت نکند.
این کارشناس صنعت خودرو تصریح میکند: ما شاهد بودیم که خیلی صنایع کشور به سرنوشتهای بدی مبتلا شدهاند و متاسفانه با یک دید غلط و احساسسی، صنایع را ملی و دولتی کردیم. در حالی که صنایع دولتی نمیتواند آنطور که باید، چابک باشد و مدیریتها را آنالیز کند.
اما در کنار آن، برخی آگاهان به حوزه خودرو، مهمترین بحران صنعت خودرو در ایران را بحران مدیریت دولتی و همچنین قیمتگذاری دستوری میدانند و تاکید دارند: ما در ایران، خودرو تولید نمیکنیم، بلکه رانت تفاوت قیمت خودرو در کارخانه و بازار را به مردم میفروشیم و این وضعیت هولناک است.
اما چه شد که صنعت خودررو به نقطهای غیرقابل قبول رسیده است؟ بابک صدرایی، کارشناس صنعت خودرو در همین خصوص در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین میگوید: به نظر من هر کالایی که در جامعه عرضه میشود، بزرگترین یا معتبرین مرجع قضاوت درباره آن کالا، مصرفکنندگان هستند؛ یعنی هیچ شرکتی نمیتواند بگوید من خوب هستم، در حالی که مصرفکننده از آن شرکت ایراد میگیرد و از کیفیت و خدمات کالا ناراضی است. این نشان میدهد که شرکت مشکل دارد.
وی میافزاید: متاسفانه وقتی صنعت خودروسازی ایران را آنالیز میکنیم، میبینیم که این صنعت با مشکل دوبعدی مواجه است. از یک طرف، محیط کلان، فضای سیاسی و اقتصادی کشور مشکل دارد که بهتبع روی صنایع و خودروسازیها اثر میگذارد. از سوی دیگر، صنعت خودرو به لحاظ مدیریتی، نگرشی و ساختارهایی که وجود دارد، مشکل دارد.
این کارشناس صنعت خودرو تصریح میکند: صنعت خودرو، صنعتی است که هیچگاه در حیطه رقابت قرار نگرفته و همیشه حیطه حمایت دولت را در دست داشته است.
صدرایی متذکر میشود: وقتی از یک صنعت سالهای سال حمایت کنید و به بهانه حمایت از آن، دروازههای کشور را ببندید و یا اگر دروازهها را باز میکنید، خودرو را به صورت محدود و با تعرفه بالا میآورید، مطمئن باشید آن صنعت در یک نقطه فاسد میشود و از بین میرود. برای همین است که امروز صنعت خودروسازی، خود را اینگونه نشان میدهد.وی عنوان میکند: شما اگر از سال ۶۸ به بعد را در نظر بگیریدکه به سمت صنعت آمدیم، تقریبا ۳۵ سال از این دوران میگذرد. حالا جدا از اینکه با تحریمها روبهرو بودیم، بیش از دو دهه در این صنعت سرمایههای کلانی را صرف کردیم و خروجی قابل قبولی نداریم.این کارشناس صنعت خودرو میگوید: شاید در مقطعی، یک پروژه ملی به نام سمند تعریف شد که در زمان عرضه خود، خودروی نسبتا به روز و قابل قبولی بود، اما مدیریت نگهداشت و ارتقا و بهبود آن را هم نداشتیم و سرنوشت تکراری که به پیکان وارد کردیم، به سمند و پژو۴۰۵ وارد کردیم و همچنین پژو۲۰۶، پراید و همه خودروهایی که در ایران تولید شد.صدرایی میافزاید: امروز شما میبینید که نمیتوانند پلتفرم خودرو تیبا را عوض کنند و مرتب فقط فیسلیفتهای خیلی ساده انجام میدهد و دائما از خودرو جدید صحبت میکند. در واقع حتی با مفاهیم خودروسازی دنیا هم شوخی میکنیم.وی متذکر میشود: به نظر من صنعت خودروسازی در ایران یک کارنامه مردودی دارد و این کارنامه مردود به دو عامل همانطور که توضیح دادم، دارد.
این کارشناس صنعت خودرو در ادامه میگوید: موضوع دیگر هم این است که در کشور ما به خصوص در سالهای اخیر، تجارت یا دلالی و واسطهگری بر صنعت ارجحیت پیدا کرده است. برای صنعتی شدن و ساخت خودرو، نیاز به فرهنگ صنعتی داریم. ما یک سوءتفاهم یا توهمی داریم که میگوییم تکنولوژی را وارد کنیم. تکنولوژی صرفا پیچ و مهره و بدنه و شاسی و داشبورد و صندلی نیست، تکنولوژی وارد کردن فرهنگ و نگرش جهانی به صنعت خودروسازی است؛ وارد کردن مدیریت، تربیت صنعتی و حس وجدان کاری و رضایت کاری.
حتی در شرکتها منابع انسانی نادیده میشود و نیروها، مدیرهای میانی، مدیرهای بالادستی، کارگر و… آنطور که باید و شاید توجه نمیشود و همه این عوامل دست به دست هم میدهد که صنعت پیشرفت نکند.
این کارشناس صنعت خودرو تصریح میکند: ما شاهد بودیم که خیلی صنایع کشور به سرنوشتهای بدی مبتلا شدهاند و متاسفانه با یک دید غلط و احساسسی، صنایع را ملی و دولتی کردیم. در حالی که صنایع دولتی نمیتواند آنطور که باید، چابک باشد و مدیریتها را آنالیز کند.