مهدی نورمحمدزاده
خطبای مشهور تلویزیونی اغلب در تحلیل موضوع تاریخی فلسطین، بیش از آنکه به واقعیات میدانی توجه داشته باشند، به گزارههای تاویلی تکیه دارند. رونمایی از برنامه مشترک حزبالله و ایران برای «نابودی فرسایشی تمدن غرب در جنگ غزه»، آخرین تاویل جناب علیاکبر پناهیان از اوضاع دردناک فلسطین امروز است. پیش از هرگونه قضاوت و نقد سیاسی بهتر است نگاهی دقیقتر به موضوع تاویلگرایی بیندازیم.
تاویل گرایی به معنای کشف معنای باطنی پدیدهها با عبور از معنای ظاهری است که از منظر کلامی و تاریخی سابقه گستردهای در همه ادیان از جمله اسلام دارد. گستره مرموز تاویلات دینی، در متون تشیع و تصوف بسیار بیشتر از نحلههای دیگر اسلامی است و شاید همین اسلوب در شیوه فهم قرآن و سنت، آموزههای فکری و عقیدتی این دو گروه را هنریتر و عاطفیتر از دیگر فرق اسلامی شکل داده است.
تاویل گرایی دینی و عبور از ظاهر پدیدهها؛ فرصتی هنرمندانه برای گریز از تلخی واقعیت فراهم میکند، آرزوها و رویاها را در آیندهای دور دست یافتنی میکند، شکستها را مقدمه پیروزی نهایی و بزرگ معرفی میکند و با استخدام عاطفه و احساس امید را همواره زنده نگه میدارد. از طرف دیگر، تاویل هنری معانی متون مقدس را مدام به روزرسانی میکند، مصادیق و حتی مفاهیم را جابجا میکند و با سیالیت معنا امکان حیات مفاهیم و عقاید معنوی را در طول زمان فراهم میکند.
در برابر این نقاط قوت، دور شدن از واقعیت و بی توجهی به ظاهر متن مهمترین اشکال تاویل گرایی است. فلسفه دستور قرآنی «فاخلع نعلیک» خطاب به موسی در وادی طور، حفظ و رعایت قداست طور سینا است. اما صوفیه از این معنای ظاهر عبور کرده و دو لنگه نعلین را به معنای دنیا و آخرت گرفتهاند که موسی برای رسیدن به خدا باید وسوسه و آرزوی هر دو را از خود دور کند! البته که معنای ظریف و جذابی است، اما این جذابیت به چه قیمت و تا به کجا معتبر است؟! تا مرز بی توجهی به ظاهر دستور و انکار واقعیت طور؟!
نکته جالب اینکه جامعه ما علاوه بر تاویلات دینی، تاویلات سیاسی را هم تجربه میکند که پرهزینهترین نوع تاویل به شمار میرود. اینکه آرزوها و موهومات سیاسی خود را به شکل تاویل دربیاوریم و با دوری از ظواهر متن و انکار واقعیات به خورد مخاطبان غرق احساس و هیجان بدهیم، جز سرخوردگی و سستی باورها در آینده ثمری نخواهد داشت. روزی ظهور و نزدیکیاش را از جنگ عربستان و یمن تاویل میکنیم، روز دیگر ظهور را به راهپیمایی اربعین گره میزنیم و امروز هم جنگ غزه و درد پرپرشدن هزاران کودک را با وعده نابودی فرسایشی اسرائیل و تمدن غرب تاب میآوریم!
همه هنر امثال جناب پناهیان پنهان شدن پشت تاویلات سست سیاسی و دینی است که اغلب هیچ مستمسک عقلی و نقلی هم ندارند. کم نیست مخاطبان پرهیجان که تحت تاثیر همین تاویلات بی پایه و تغییر موضع هفتگی حضرات، خنده و گریهشان قاطی هم شده است و واقعا گیج شدهاند که بالاخره اسرائیل خودش نابود خواهد شد یا ما نابودش خواهیم کرد؟! مصائب تاویل گرایی سیاسی، نه فقط جوانان که گاه دامن دستگاه دیپلماسی را هم میگیرد. وزارت خارجه روزی وعده پیروزی میدهد و دست به ماشه مفتخر است به حمایت همه جانبه از مقاومت و روز دیگر بعد امضا انداختن زیر قطعنامه حامی ایده تشکیل دو دولت، قسم حضرت عباس میخورد که ما پشت حمله حماس نیستیم و گروههای مقاومت خودشان تصمیم میگیرند! البته که سیاستمداری نیست این نوسانها؛ تضاد و تزاحم بین واقعیت و آرمان، ریشهاش در سرگردانی میان دوگانه تاویل یا توجه به ظاهر متن است!
خطبای مشهور تلویزیونی اغلب در تحلیل موضوع تاریخی فلسطین، بیش از آنکه به واقعیات میدانی توجه داشته باشند، به گزارههای تاویلی تکیه دارند. رونمایی از برنامه مشترک حزبالله و ایران برای «نابودی فرسایشی تمدن غرب در جنگ غزه»، آخرین تاویل جناب علیاکبر پناهیان از اوضاع دردناک فلسطین امروز است. پیش از هرگونه قضاوت و نقد سیاسی بهتر است نگاهی دقیقتر به موضوع تاویلگرایی بیندازیم.
تاویل گرایی به معنای کشف معنای باطنی پدیدهها با عبور از معنای ظاهری است که از منظر کلامی و تاریخی سابقه گستردهای در همه ادیان از جمله اسلام دارد. گستره مرموز تاویلات دینی، در متون تشیع و تصوف بسیار بیشتر از نحلههای دیگر اسلامی است و شاید همین اسلوب در شیوه فهم قرآن و سنت، آموزههای فکری و عقیدتی این دو گروه را هنریتر و عاطفیتر از دیگر فرق اسلامی شکل داده است.
تاویل گرایی دینی و عبور از ظاهر پدیدهها؛ فرصتی هنرمندانه برای گریز از تلخی واقعیت فراهم میکند، آرزوها و رویاها را در آیندهای دور دست یافتنی میکند، شکستها را مقدمه پیروزی نهایی و بزرگ معرفی میکند و با استخدام عاطفه و احساس امید را همواره زنده نگه میدارد. از طرف دیگر، تاویل هنری معانی متون مقدس را مدام به روزرسانی میکند، مصادیق و حتی مفاهیم را جابجا میکند و با سیالیت معنا امکان حیات مفاهیم و عقاید معنوی را در طول زمان فراهم میکند.
در برابر این نقاط قوت، دور شدن از واقعیت و بی توجهی به ظاهر متن مهمترین اشکال تاویل گرایی است. فلسفه دستور قرآنی «فاخلع نعلیک» خطاب به موسی در وادی طور، حفظ و رعایت قداست طور سینا است. اما صوفیه از این معنای ظاهر عبور کرده و دو لنگه نعلین را به معنای دنیا و آخرت گرفتهاند که موسی برای رسیدن به خدا باید وسوسه و آرزوی هر دو را از خود دور کند! البته که معنای ظریف و جذابی است، اما این جذابیت به چه قیمت و تا به کجا معتبر است؟! تا مرز بی توجهی به ظاهر دستور و انکار واقعیت طور؟!
نکته جالب اینکه جامعه ما علاوه بر تاویلات دینی، تاویلات سیاسی را هم تجربه میکند که پرهزینهترین نوع تاویل به شمار میرود. اینکه آرزوها و موهومات سیاسی خود را به شکل تاویل دربیاوریم و با دوری از ظواهر متن و انکار واقعیات به خورد مخاطبان غرق احساس و هیجان بدهیم، جز سرخوردگی و سستی باورها در آینده ثمری نخواهد داشت. روزی ظهور و نزدیکیاش را از جنگ عربستان و یمن تاویل میکنیم، روز دیگر ظهور را به راهپیمایی اربعین گره میزنیم و امروز هم جنگ غزه و درد پرپرشدن هزاران کودک را با وعده نابودی فرسایشی اسرائیل و تمدن غرب تاب میآوریم!
همه هنر امثال جناب پناهیان پنهان شدن پشت تاویلات سست سیاسی و دینی است که اغلب هیچ مستمسک عقلی و نقلی هم ندارند. کم نیست مخاطبان پرهیجان که تحت تاثیر همین تاویلات بی پایه و تغییر موضع هفتگی حضرات، خنده و گریهشان قاطی هم شده است و واقعا گیج شدهاند که بالاخره اسرائیل خودش نابود خواهد شد یا ما نابودش خواهیم کرد؟! مصائب تاویل گرایی سیاسی، نه فقط جوانان که گاه دامن دستگاه دیپلماسی را هم میگیرد. وزارت خارجه روزی وعده پیروزی میدهد و دست به ماشه مفتخر است به حمایت همه جانبه از مقاومت و روز دیگر بعد امضا انداختن زیر قطعنامه حامی ایده تشکیل دو دولت، قسم حضرت عباس میخورد که ما پشت حمله حماس نیستیم و گروههای مقاومت خودشان تصمیم میگیرند! البته که سیاستمداری نیست این نوسانها؛ تضاد و تزاحم بین واقعیت و آرمان، ریشهاش در سرگردانی میان دوگانه تاویل یا توجه به ظاهر متن است!
برای بار “n”ام!
احمد زیدآبادی
حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه برای “n”مین بار در این ۴۰ روز گذشته گفته است: «در صورت ادامه حملات اسرائیل به غزه، درگیری منطقهای اجتنابناپذیر است.»
به نظرم بسیار مناسب است که آقای امیرعبدللهیان توضیح دهد که منظورش از سه عبارتِ “ادامۀ حملات اسرائیل به غزه” ، “درگیری منطقهای” و “اجتنابناپذیر” چیست؟ چون آنچه ما در این ۴۰ روز شاهد آن بودهایم، “حملات اسرائیل به غزه” ادامه داشته اما از آنچه آقای امیرعبداللهیان “اجتنابناپذیر” دانسته فقط “اجتنابپذیر” بودنش به منصۀ ظهور رسیده است!