گروه سیاسی: روزنامه شرق نوشت: تعداد لایکهای توییتهای قالیباف بعضا به ۵۰۰ لایک هم نمیرسد. اگر میانگین لایکهای توییتهای قالیباف در هر سال با هم مقایسه شود، تصویر دقیقتری از وضعیت توییتری قالیباف به دست میآید.
تا زمان برگزاری انتخابات مجلس، بیشتر از دو ماه باقی نمانده است. اگرچه به نظر میرسد جامعه نسبت به این انتخابات توجه چندانی نشان نمیدهد اما برای نیروهای سیاسی انقلابی و اصولگرا فضای انتخابات و موضوع انتخابات مجلس بهمرور داغتر میشود و رقابت بر سر لیستهای انتخاباتی شدیدتر میشود. در این میان یکی از چالشهای مهم درون این جریان بر سر محمدباقر قالیباف است؛ کسی که در دوره گذشته سرلیست جریان انقلابی بود اما حالا و پس از سهسالونیم ریاست بر مجلس، با برخی گروههای درون این جریان اختلاف زیادی دارد. شایعات بر سر لیستهای انتخاباتی از هماکنون شروع شده است و به نظر میرسد که قالیباف با متحدان سابق خود به یک لیست واحد نرسد و مجبور شود لیستی جداگانه بدهد.
اما شانس موفقیت آن لیست چقدر است؟ آیا قالیباف بهاندازه کافی محبوبیت دارد که مانند دوره گذشته نفر اول انتخابات مجلس در تهران شود و لیستش هم رأی بیاورد؟ برای پاسخ دقیق به این پرسش، رجوع به نظرسنجیها میتواند مفید باشد اما در فقدان انتشار نظرسنجیهای قابل اتکا، رجوع به دادههای جایگزین میتواند در این خصوص اطلاعاتی مفیدی بدهد. به همین جهت، در یک مطالعه دادهکاوانه در توییتر، اکانت محمدباقر قالیباف در سه سال گذشته، یعنی از ابتدای دیماه ۱۳۹۹ تا پایان آذرماه ۱۴۰۲ بررسی شده است. اهمیت توییتر از آنجا ناشی میشود که بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی و کنشگران رسانهای در آن حضور دارند و از این طریق میتوان تصویر دقیقتری از وضعیت قالیباف در میان کنشگران سیاسی به دست آورد.
بر همین اساس، دادههای بهدستآمده نشان میدهد که محبوبیت قالیباف در میان کنشگران و جریانات سیاسی به کمترین میزان خود در سه سال اخیر رسیده است. توییتهای او کمتر از همیشه لایک میخورد و شدت انتقادات در کامنتها به او روندی افزایشی پیدا کرده است. برای مثال، میانگین لایکهای توییتهای قالیباف در آذر ۱۴۰۲ نسبت به آذر ۱۳۹۹، ۸۷ درصد کاهش داشته است. نمودار زیر بهخوبی گویای این روند کاهشی است. همانطورکه مشخص است، با آغاز به کار دولت ابراهیم رئیسی از شهریور ۱۴۰۰ و خصوصا از بهمن ۱۴۰۰ تاکنون، بهجز چند مورد استثنا، روند لایکهای توییتهای قالیباف کاهشی بوده است. تصویب طرح صیانت در مجلس در اسفند ۱۴۰۰ همزمان و کشمکشهای پس از آن، مصادف با اولین ماهی شده که قالیباف سکوت توییتری کرده است. پس از آن، ماجرای «سیسمونیگیت» و افشاگری علیه او نیز به روند لایکهای او لطمه زده است. در پاییز سال ۱۴۰۱ و در ایام اعتراضات، کمی لایکهای او رشد کرده که احتمالا ناشی از افزایش حمایت جریانهای انقلابی از او باشد اما این روند دوام نداشته و و از بهمن پارسال تاکنون او وضعیت نامساعدی را در توییتر تجربه میکند.
حالا کار به جایی رسیده است که تعداد لایکهای توییتهای قالیباف بعضا به ۵۰۰ لایک هم نمیرسد. اگر میانگین لایکهای توییتهای قالیباف در هر سال با هم مقایسه شود، تصویر دقیقتری از وضعیت توییتری قالیباف به دست میآید. همانگونه که در نمودار فوق نیز مشخص است، وضعیت قالیباف سال به سال بدتر شده است.
این به این معنی نیست که توییتهای او دیده نمیشود بلکه معنایش این است که او از جانب کاربران توییتر حمایت بسیار کمتری دریافت میکند. فقط در یک سال اخیر، مجموع توییتهای او بیش از ۲.۵ میلیون بار در توییتر دیده شده است. بااینحال تقریبا به ازای هر ۸۰ بازدید، یک لایک دریافت کرده و در سوی دیگر، به ازای هر دو لایک، یک کامنت گرفته است. نسبت میان لایک و کامنت و تعداد زیاد کامنتها در پای توییتهای او، بیانگر اعتراض کاربران توییتر به اوست. برای مثال در میان توییتهایی که قالیباف در این یک سال زده، توییت زیر بیشترین بازدید را داشته است؛ اما تعداد کامنتها از تعداد لایکهای آن بیشتر است. امری که در توییتر عمق اعتراض کاربران به یک توییت را نشان میدهد. توییت قالیباف در ماجرای خودروهای شاسیبلند نیز یکی از آن توییتهایی است که در این یک سال جنجالی شد.
تعداد کامنتهای توییت او به ۱k رسید اما لایکهایش خیلی کمتر از آن بود. حالا در پای بسیاری از توییتهای قالیباف، کامنتهای اعتراضی بسیار زیادی دیده میشود. او در میان کنشگران سیاسی و مدنی و جریانات سیاسی از محبوبیت بسیار کمتری نسبت به گذشته برخوردار است. سوابق گذشته قالیباف و شایعات مربوط به او در شهرداری تهران در کنار ماجرای سیسمونیگیت و خودروهای شاسیبلند، به اعتبار او در میان کنشگران مدنی و سیاسی لطمههای جدی وارد کرده است. اختلافات بر سر طرح شفافیت آرای نمایندگان در میان او و برخی از نیروهای انقلابی اصطکاک ایجاد کرده و اختلاف میان دولت و مجلس نیز یکی از عوامل کاهش این حمایتها در میان جریان انقلابی است. در کنار آن، طرحهایی مانند صیانت و حمایت تمامعیار از لایحه عفاف و حجاب از سوی جریان منتسب به او، باعث شده تا او مورد اعتماد هیچیک از گروههای سیاسی و کنشگران مدنی نیز قرار نگیرد. ازدستدادن حمایت بدنه انقلابی و افزایش بیاعتمادی کنشگران مدنی و سیاسی، قالیباف را در یک وضعیت بنبست قرار داده است. مشارکت پایین در انتخابات مجلس اگرچه ممکن است برای برخی از جریانات انقلابی سودمند باشد، اما قالیباف حتی از مشارکت پایین هم سود نخواهد برد. دادههای توییتر بهخوبی بیانگر مخالفت آشکار و صریح گروههای مختلف سیاسی، با اوست. البته در تفسیر این دادهها باید یک نکته را نیز مدنظر قرار داد. کاهش حمایت از قالیباف، بهمعنای افزایش حمایت از رقبای او نیست. آنها نیز در وضعیت نامساعدی قرار دارند اما در ایام انتخابات مجلس، این بنبست برای قالیباف محسوستر است. شاید او همچنان شانس رأیآوری در تهران را داشته باشد اما لیست مورد حمایت او معلوم نیست چه سرانجامی پیدا کند.
تا زمان برگزاری انتخابات مجلس، بیشتر از دو ماه باقی نمانده است. اگرچه به نظر میرسد جامعه نسبت به این انتخابات توجه چندانی نشان نمیدهد اما برای نیروهای سیاسی انقلابی و اصولگرا فضای انتخابات و موضوع انتخابات مجلس بهمرور داغتر میشود و رقابت بر سر لیستهای انتخاباتی شدیدتر میشود. در این میان یکی از چالشهای مهم درون این جریان بر سر محمدباقر قالیباف است؛ کسی که در دوره گذشته سرلیست جریان انقلابی بود اما حالا و پس از سهسالونیم ریاست بر مجلس، با برخی گروههای درون این جریان اختلاف زیادی دارد. شایعات بر سر لیستهای انتخاباتی از هماکنون شروع شده است و به نظر میرسد که قالیباف با متحدان سابق خود به یک لیست واحد نرسد و مجبور شود لیستی جداگانه بدهد.
اما شانس موفقیت آن لیست چقدر است؟ آیا قالیباف بهاندازه کافی محبوبیت دارد که مانند دوره گذشته نفر اول انتخابات مجلس در تهران شود و لیستش هم رأی بیاورد؟ برای پاسخ دقیق به این پرسش، رجوع به نظرسنجیها میتواند مفید باشد اما در فقدان انتشار نظرسنجیهای قابل اتکا، رجوع به دادههای جایگزین میتواند در این خصوص اطلاعاتی مفیدی بدهد. به همین جهت، در یک مطالعه دادهکاوانه در توییتر، اکانت محمدباقر قالیباف در سه سال گذشته، یعنی از ابتدای دیماه ۱۳۹۹ تا پایان آذرماه ۱۴۰۲ بررسی شده است. اهمیت توییتر از آنجا ناشی میشود که بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی و کنشگران رسانهای در آن حضور دارند و از این طریق میتوان تصویر دقیقتری از وضعیت قالیباف در میان کنشگران سیاسی به دست آورد.
بر همین اساس، دادههای بهدستآمده نشان میدهد که محبوبیت قالیباف در میان کنشگران و جریانات سیاسی به کمترین میزان خود در سه سال اخیر رسیده است. توییتهای او کمتر از همیشه لایک میخورد و شدت انتقادات در کامنتها به او روندی افزایشی پیدا کرده است. برای مثال، میانگین لایکهای توییتهای قالیباف در آذر ۱۴۰۲ نسبت به آذر ۱۳۹۹، ۸۷ درصد کاهش داشته است. نمودار زیر بهخوبی گویای این روند کاهشی است. همانطورکه مشخص است، با آغاز به کار دولت ابراهیم رئیسی از شهریور ۱۴۰۰ و خصوصا از بهمن ۱۴۰۰ تاکنون، بهجز چند مورد استثنا، روند لایکهای توییتهای قالیباف کاهشی بوده است. تصویب طرح صیانت در مجلس در اسفند ۱۴۰۰ همزمان و کشمکشهای پس از آن، مصادف با اولین ماهی شده که قالیباف سکوت توییتری کرده است. پس از آن، ماجرای «سیسمونیگیت» و افشاگری علیه او نیز به روند لایکهای او لطمه زده است. در پاییز سال ۱۴۰۱ و در ایام اعتراضات، کمی لایکهای او رشد کرده که احتمالا ناشی از افزایش حمایت جریانهای انقلابی از او باشد اما این روند دوام نداشته و و از بهمن پارسال تاکنون او وضعیت نامساعدی را در توییتر تجربه میکند.
حالا کار به جایی رسیده است که تعداد لایکهای توییتهای قالیباف بعضا به ۵۰۰ لایک هم نمیرسد. اگر میانگین لایکهای توییتهای قالیباف در هر سال با هم مقایسه شود، تصویر دقیقتری از وضعیت توییتری قالیباف به دست میآید. همانگونه که در نمودار فوق نیز مشخص است، وضعیت قالیباف سال به سال بدتر شده است.
این به این معنی نیست که توییتهای او دیده نمیشود بلکه معنایش این است که او از جانب کاربران توییتر حمایت بسیار کمتری دریافت میکند. فقط در یک سال اخیر، مجموع توییتهای او بیش از ۲.۵ میلیون بار در توییتر دیده شده است. بااینحال تقریبا به ازای هر ۸۰ بازدید، یک لایک دریافت کرده و در سوی دیگر، به ازای هر دو لایک، یک کامنت گرفته است. نسبت میان لایک و کامنت و تعداد زیاد کامنتها در پای توییتهای او، بیانگر اعتراض کاربران توییتر به اوست. برای مثال در میان توییتهایی که قالیباف در این یک سال زده، توییت زیر بیشترین بازدید را داشته است؛ اما تعداد کامنتها از تعداد لایکهای آن بیشتر است. امری که در توییتر عمق اعتراض کاربران به یک توییت را نشان میدهد. توییت قالیباف در ماجرای خودروهای شاسیبلند نیز یکی از آن توییتهایی است که در این یک سال جنجالی شد.
تعداد کامنتهای توییت او به ۱k رسید اما لایکهایش خیلی کمتر از آن بود. حالا در پای بسیاری از توییتهای قالیباف، کامنتهای اعتراضی بسیار زیادی دیده میشود. او در میان کنشگران سیاسی و مدنی و جریانات سیاسی از محبوبیت بسیار کمتری نسبت به گذشته برخوردار است. سوابق گذشته قالیباف و شایعات مربوط به او در شهرداری تهران در کنار ماجرای سیسمونیگیت و خودروهای شاسیبلند، به اعتبار او در میان کنشگران مدنی و سیاسی لطمههای جدی وارد کرده است. اختلافات بر سر طرح شفافیت آرای نمایندگان در میان او و برخی از نیروهای انقلابی اصطکاک ایجاد کرده و اختلاف میان دولت و مجلس نیز یکی از عوامل کاهش این حمایتها در میان جریان انقلابی است. در کنار آن، طرحهایی مانند صیانت و حمایت تمامعیار از لایحه عفاف و حجاب از سوی جریان منتسب به او، باعث شده تا او مورد اعتماد هیچیک از گروههای سیاسی و کنشگران مدنی نیز قرار نگیرد. ازدستدادن حمایت بدنه انقلابی و افزایش بیاعتمادی کنشگران مدنی و سیاسی، قالیباف را در یک وضعیت بنبست قرار داده است. مشارکت پایین در انتخابات مجلس اگرچه ممکن است برای برخی از جریانات انقلابی سودمند باشد، اما قالیباف حتی از مشارکت پایین هم سود نخواهد برد. دادههای توییتر بهخوبی بیانگر مخالفت آشکار و صریح گروههای مختلف سیاسی، با اوست. البته در تفسیر این دادهها باید یک نکته را نیز مدنظر قرار داد. کاهش حمایت از قالیباف، بهمعنای افزایش حمایت از رقبای او نیست. آنها نیز در وضعیت نامساعدی قرار دارند اما در ایام انتخابات مجلس، این بنبست برای قالیباف محسوستر است. شاید او همچنان شانس رأیآوری در تهران را داشته باشد اما لیست مورد حمایت او معلوم نیست چه سرانجامی پیدا کند.