انتشار فایل ویدئویی صدیقی ساعاتی پس از آن صورت گرفت که دانشگاه «امام صادق» تهران، اسم صدیقی را از فهرست سخنرانان مراسم مذهبی «شب قدر» خود حذف کرد.
ماه گذشته، انتشار اسنادی مبنی بر تصاحب زمین چندهزار متر مربعی در شمال تهران توسط کاظم صدیقی که از سوی منتقدانش «شیخ گریان» نام گرفته است موجی از واکنشها بهویژه در شبکههای اجتماعی را به دنبال داشت.
او در ابتدا چنین موضوعی را تکذیب کرد و مدعی شد که امضایش در اسنادی که منتشر شده، «جعل» شده است. اما چند روز پیش، بار دیگر اسناد دیگری منتشر شد که نشان میداد باغ ۴۲۰۰ متری کنار حوزهٔ علمیهٔ ازگل به موسسهای با سهامداری صدیقی و پسرانش «۱۵۰ برابر زیر قیمت» فروخته شده است. صدیقی در پیام ویدئویی خود گفت که زمین به حوزه علمیه بازگشته و موسسهای که تاسیس شده بود منحل شده است.
تازهترین سخنان صدیقی را در ویدئوی زیر ببینید:
……………
واکنشها
یاشار سلطانی فعال رسانهای که برای اولین بار این پرونده را افشا کرد در واکنش به اظهارات تازه صدیقی نوشت: «او مجدد به دروغ ادعا کرد که اموال حوزه با تاسیس موسسه جابجا نشده است و موسسه منحل شد و ملک مزبور رسما به حوزه منتقل شده و به ثبت رسمی رسیده است و در افراد تغییراتی ایجاد شد. توقع دارم در نظارت اگر به موردی رسیدند که از نظر قانونی جای مواخذه وجود دارد اعم از آشنایان و غیر اشنایان در اجرای قانون حتما به حساب اشخاص رسیدگی شود.»
آقای صدیقی! شایعه دشمن که استغفار نمیخواهد!
مجید مرادی هم در نقدی نوشته است: کلیپ تبلیغاتی کاظم صدیقی که به کمک دروازهبانانی چون خبرگزاری فارس و خبرگزاری تسنیم انتشار گسترده یافت بر اتهاماتی که متوجه او بود صحه گذارد و معلوم شد آنچه که وی تبلیغات بوقهای رسانهای دشمن! مینامد درست بوده. عجیب است که این دو خبرگزاری وابسته یا تحت حمایت نهادی نظامی به دروازهبان یک جناح مشخص تبدیل شده و کاملا در خدمت اهداف رسانهای این جناح سیاسیاند. ….. برگردیم به کلیپ صدیقی که تنها همان شایعاتی را که دشمن در بوق و کرنا کرده است تایید میکند و او نه تنها این بوقها را به دروغگویی متهم نمیکند بلکه از کرده خود به درگاه الهی استغفار و از پیشگاه ملت عذر میخواهد در حالی که اول باید از یاشار سلطانی تشکر کند که او را به گناه مستحق استغفاری که مرتکب شده آگاه کرده است. چگونه میتوان باور کرد فردی با چهار دهه و نیم سابقه قضایی فریب خورده یا غفلت کرده باشد، آن هم غفلت یا فریبی که هزار میلیارد تومان منفعت به او و آقا پسران رسانده باشد؟! اللهم ارزقنا! آقای صدیقی با انتشار این کلیپ، شکست رسانهای یا انتحار رسانهای را به شکست حقوقی و هوشی و اخلاقی و موقعیتیاش افزوده است.
عنصر روانی و اُزگُلگیت
محسن برهانی (حقوقدان)
کسی که برای یک اشتباه هزار دلیل بیاورد، در مجموع هزار و یک اشتباه انجام داده است (جمله منسوب به ابوعلی سینا).
🔷 موضوع ۴۲۰۰ متر زمین ازگل و اقدامات و افاضات و توجیهات، به مثابه یک کارورزی حقوقی برای اهالی حقوق و آحاد جامعه شده است که هم حقوق را بهتر فهم کنند و هم به عمق استدلالهای حضرات پی ببرند.
🔷 آخرین پرده از این نمایشنامه رقّتبار، ادعای فقدان سوءنیت از سوی آقای صدیقی در انتقال اسناد مالکیت به یک مؤسسه خانوادگی-غیرانتفاعی (پیروان اندیشههای قائم) است.
🔷 ماده ۱۴۴ قانون مجازات اسلامی در ارتباط با عنصر روانی در جرایم عمدی مقرر میدارد: «در تحقق جرائم عمدی علاوه بر علم مرتکب به موضوع جرم، باید قصد او در ارتکاب رفتار مجرمانه احراز گردد. در جرائمی که وقوع آنها بر اساس قانون منوط به تحقق نتیجه است، قصد نتیجه یا علم به وقوع آن نیز باید محرز شود». جرم انتقال مال غیر در عنصر روانی تنها نیازمند دو مؤلفه است و نه چهار مؤلفه؛ ۱. علم به موضوع و ۲. سوءنیت عام.
🔺علم به موضوع در این پرونده به این معناست که جناب صدیقی، علم داشته باشد که مالک ۴۲۰۰ متر نیست و حق انتقال این زمین به آن مؤسسه را ندارد.
چه زمانی میتوان ادعا کرد که وی علم به موضوع ندارد؟
▫️یا ادعا کند که نمیدانسته است که متولّی مدرسه، مالک مدرسه نیست و حق انتقال ندارد!
▫️یا ادعا کند نمیدانسته چه چیزی را امضا میکند!
▫️یا ادعا کند که نمیدانسته آن مؤسسه چیست!
▫️▫️به عبارت دیگر نمیدانسته است که کی دارد چی را به کی منتقل میکند!!
آیا این ادعا از سوی یک فرد معمولی جامعه پذیرفته میشود؟ چگونه از شخصی با بیش از چهل سال سابقه قضاوت و داشتن مناصب قضایی (در دادگاه انتظامی قضات و دادگاه تجدیدنظر و …) چنین فقدان علمی را میتوان پذیرفت؟
🔺سوءنیت عام به معنای اقدام عامدانه است یعنی مرتکب عامداً و با اراده خود در دفترخانه حاضر و سندی را انتقال داده باشد و نه هیپنوتیزم شده باشد و نه مجبور بوده و نه بدون اراده حاضر شده باشد.
🔺از آنجایی که این جرم مقیّد به نتیجه نیست به سوءنیت خاص (خواست نتیجه) نیاز ندارد. انگیزه نیز در تحقق جرم انتقال مال غیر هیچ مدخلیّتی ندارد؛ وجود انگیزه الهی یا انگیزه خیرخواهانه مانع ارتکاب جرم نمیباشد.
🔷 با توجه به مراتب فوق در داستان ازگلگیت نمیتوان به ریسمان پوسیده فقدان عنصر روانی تمسک کرد.