stat counter
تاریخ : دوشنبه, ۳ دی , ۱۴۰۳ Monday, 23 December , 2024
  • کد خبر : 472512
  • 20 فروردین 1403 - 3:15
3

ارکان دین پناهیان؛ الهیات قدرت، ثروت، سرکوب

ارکان دین پناهیان؛ الهیات قدرت، ثروت، سرکوب
قلم | qalamna.ir :
✍ مجید مرادی
اولا مایه طنز است که در باره باورهای کلامی کسی سخن گفته شود که سال‌های اندکی را در حوزه مکث کرده و دانش اندکی از آنچه در حوزه می‌آموزند آموخته است. اما متاسفانه رسانه‌های حکومتی فرصت فراوانی برای سخن گفتن به او داده اند و او سخنگوی دینی شده که با اسلام شباهت چندانی ندارد.
 او غیر از مفسد فی الارض شمردن مخالفان شورای نگهبان و تقدم دادن به ولایت بر عدالت، اخیرا مسلمات تاریخی را هم منکر شده و پیامبر اسلام را برخلاف نص صریح آیات قرآن، نامهربان و گوشت‌تلخ نامید. 
 معنای سخنان پناهیان روشن است. اما او چرا چنین حرف‌های نامعمول و نامعقول و خلاف مسلمات فقه و کلام و تاریخ می‌زند؟ 
 کسی که اندک اطلاعی از فقه داشته باشد به سستی سخن او در باره حکم اعدام مخالف شورای نگهبان پی می برد و یا می‌داند که عدل از اصول دین است و مقدم بر ولایت و یا این که آیات قرآن بارها پیامبر را دارای شخصیتی نرم و لطیف (لین) و مهربان (رؤوف و رحیم) و رحمه للعالمین می‌داند. دانستن این گزاره ها هزینه چندانی ندارد و دانش‌آموزان دبیرستانی هم اینها را می‌دانند. اما باید دید پناهیان و برادران او چه مبانی‌ای دارند و قصد دارند چه تصرفی در باورهای رائج و بدیهی کنند؟
پناهیان وقتی که که در جواب انتقادات دانشجویان دانشگاه امام صادق که درباره اتوموبیل گران‌قیمت و دلیل استفاده او از این اتوموبیل شیک و گران سئوال کردند می‌گوید بچه حزب اللهی باید پولدار باشد اگر پول ندارید عرضه ندارید! باید عرضه داشته باشید! در صدد تصرف و تغییر باور رایجی است که در باره زهد امامان شیعه است اما هدف او تطهیر خودش و امثال صدیقی‌ست. بنابراین ثروت اندوزی نه تنها مایه عیب و عار نیست بلکه معیاری برای شایستگی ست. البته او نمی‌گوید که کدام ثروت؟ آیا کسب ثروتی که نتیجه رانت و زدوبند است نشانه شایستگی ست؟!
پناهیان هم مانند شخصیت اول فیلم مارمولک می‌داند اسلام دست او را در خصوص ثروت اندوزی و خشونت‌ورزی و بداخلاقی بسته است اما نگاه می‌کند می‌بیند امام علی هزینه التزام به عدالت و زهد و اخلاق را بسیار سنگین داد و به تعبیر او شکست خورد. بنابراین باید عبرت بگیرد و نسخه‌ای بپیچد که در آن از مکارم اخلاقی خبری نیست و هرجا که اخلاق اسلامی دست او را از پشت بسته است به سراغ عنوان حفظ حکومت و حفظ قدرت برود. طبعا حفظ این قدرت هم بدون رکن اقتصادی ‌اش میسر نیست و باید الهیات ثروت را پی ریزی کند و ثروت اندوزی را مقدس جلوه دهد. زیرا این ثروت است که قدرت مقدس را حفظ می‌کند. 
 در بعد ارزش‌های اخلاقی هم طبعا توقعی جز این از او نمی‌رود که کلا اخلاق قدرت با الگوی ماکیاولی را تجویز کند. زیرا به تعبیر او اخلاق این ظرفیت را دارد که در مقابل دین بایستد. پناهیان دینی برای خود ساخته که اخلاق مزاحم آن است و بنابراین باید اخلاق را کنار زد. 
 ارکان دین پناهیان با انتقاد از رسول خدا تکمیل می‌شود. او شگفت زده است از این که رسول خدا چرا برای خود باندی درست نکرد و حتی یک دوست برای خودش و برای امام علی نگذاشت. برای پناهیان مهم نیست که صحابه رسول خدا در وفاداری و جان فشانی برای دین او مثال زدنی اند و قرآن رضایت خدا را از آنان که در زیر درخت با او بیعت کردند اعلام می‌کند( لقد رضی الله عنها اذ یبایعونک تخت الشجره) و برای او مهم نیست که امام علی، عدالت و اخلاق را بر حفظ قدرت از راه باندسازی ترجیح داد. پناهیان گویا معتقد است باید برای حفظ قدرت، باند تبه‌کاری درست کرد که از ثروت بهره‌مند است و به اخلاق هم پای بند نیست و قرائت اخلاق مدار و عدالت مدار از اسلام دست او را از پشت نمی‌بندد. 
 

هشتگ: , , , , , ,

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.