گروه سیاسی: در آستانه برگزاری دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی، یکی از وزنههای مهم تعیینکننده خط سیاسی مجلس، رقابت طیف مستقلین و اصلاحطلبان است که به همقطارانی که به مجلس راه یافتهاند بپیوندند و با این وجود برخی از کارشناسان گمانهزنیهایی در قصد این طیف برای تشکیل یک کمیسیون اقلیت در مجلس دوازدهم دارند.
روزنامه صبح نو، در همین راستا رسول منتجبنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب و دبیرکل حزب جمهوریت گفتوگویی داشته که در ادامه میخوانید.
استقبال سیاسیون و مردم نسبت به دور دوم انتخابات را چگونه پیشبینی میکنید؟
در انتخابات مرحله اول مردم بیشتر شرکت میکنند، درحالیکه در مرحله اول تعداد کاندیداها بیشتر است، ولی در مرحله دوم عموما مشارکت کمتر است، ضمن اینکه تنها دو برابر نمایندگان مورد نظر هر حوزه انتخابیه در مرحله دوم با هم رقابت میکنند. رقابت در دوره دوم، رقابت تنگاتنگی است و هر کسی هم که در این مرحله رأی بیشتری بیاورد ولو آنکه یک رأی بیشتر باشد، پیروز میدان قاعده انتخابات است. متأسفانه در دورههای انتخابات مرحله دوم، حضور مردم خیلی کم است. در شهرهای کوچک که عوامل قومی عشیرهای دخالت دارند، مثل دورههای گذشته انتخابات رونقی ندارند. در مرحله دوم خیلی کم شرکت میکنند و هر چه هم تشویق و دعوت شوند، برخی انگیزه لازم را ندارند.
بهخصوص که هیچگونه مشوقی در کشور ما به وجود نیامده است. یعنی اگر بین دو تا مرحله یک حرکتی ایجاد شده بود، هیجان یا امید و کسب رضایتی پیش میآمد، امید بود که درصد بهتری شرکت کنند. مسائل اقتصادی هم که روز به روز بدتر و سختتر و وضعیت مردم وخیمتر میشود، لذا فکر میکنم مردم در مرحله دوم کمتر شرکت میکنند و طبیعتا بین همین افرادی که رأی بیشتری داشتند، افرادی انتخاب شده و وارد مجلس میشوند.
با توجه به ورود چهرههایی از طیفهای سیاسی مختلف به مجلس، آیا تشکیل یک فراکسیون اقلیت یا مستقل را محتمل میدانید؟
مجلس که جای بحث، گفتگو، اظهارنظر و تبادل نظر افراد و گروههاست و اگر در آن تبادل نظر و اختلاف نظر نباشد که مجلس مرده و بیرمقی است و اصلا فلسفهای در آن وجود ندارد؛ اما اینکه یک اکثریت قوی از جناح اصولگرا وارد مجلس میشوند و بعد لیستی که ترکیبی از اصلاحطلب، مستقلین اعتدالگرا و امثالذالک یعنی ته کیسه را تکاندند و همه اینها به قول شما ۴۱ نفر شده است. هنوز هم معلوم نیست در نهایت چند نفر باشند که البته درون آنها هم چهرههای شاخص بسیار کم هستند، وارد مجلس شدند. اگر آقای مطهری یا آقای پزشکیان تأیید نشده بودند که میشد قضاوت کرد در مجلس دیگر تریبونی از مستقلین و اصلاحطلبان نیست. به هر حال باز با تذکر رهبری این آقایان تأیید صلاحیت شدند.
ممکن است یکصدایی از این جمعیت بلند شود، ولی این صدا بسیار اندک و ضعیف است. بهخصوص که مشخص نیست مدیریت مجلس هم به دست چه افرادی بیفتد. اگر میزان و ملاک در انتخاب هیأت رئیسه این آرایشی باشد که چه کسانی بیشترین رأی را به دست آوردند، دیگر مجلس بهطور کلی آن هویت و استقلال خودش را از دست خواهد داد. در کنار این مسائل باید اضافه کنم درست است که اکثریت قوی مجلس به یک معنا اصولگراها و غیراصولگراها اعم از اصلاحطلب، اعتدالگرا، مستقل و اقلیت بسیار محدودی هستند، اما همان اکثریت، آهنگ واحدی ندارند. هم دارای سلایق مختلف هستند و هم در مقابله با اصلاحطلبها و مستقلان دارای وجه مشترک در برابر اصلاحطلبان هستند.
آنها درون خودشان اختلافهای بسیار زیادی با اصولگراهای سنتی و اصولگرایان غیرسنتی هستند. گرایشهای رادیکال هم حضورشان قاعدتا پررنگ خواهد بود. اینها در نهایت با هم نمیتوانند بسازند. در انتخابات ممکن بود بهخاطر هدف مشترک با هم کنار آمده باشند، ولی در مجلس اختلاف نظر فراوان است، چون دیدگاه اصولگرایان سنتی و انقلابی کاملا با دیدگاه رادیکالها متفاوت است. به هر حال اصولگرایان سنتی بیشتر روی رهبری و ولایت فقیه تأکید میکنند. این اختلافها در مجلس هم ظهور و بروز پیدا میکند و در برابر هم جبهه میگیرند و نمیتوانند با هم کنار بیایند. اقلیت محدودی هم از لیست به اصطلاح «صدای ملت» که ترکیب ناهمگونی از اقلیت محدود بود، وارد مجلس خواهند شد.
این فراکسیون چه کمکی را در زمینه کارآمدی مجلس ارائه میدهد؟
هر چقدر در مجلس تعدد و تکثر آرا و نظرات بیشتر باشد، مجلس زندهتر و پویاتر خواهد بود؛ لذا در کنار آن اکثریتی که در درون اختلافات وجود دارد، بخشهای مختلف است که این میتواند یکصدایی باشد. صدایی هرچند کوتاه و کمرنگ از ملت در برابر جریان مقابل که در غیاب اکثریت مردم برنده شد. اینکه همان اقلیت، حتی یک نفر هم در مجلس تریبون در اختیار داشته باشد، شاید بهتر از نبودش باشد. درحالیکه اگر ۴۰ نفر باشند، میتوانند تلاش بیشتری کنند.
افرادی بودند که قبل از ورود به مجلس، ادعای اصلاحطلبی یا استقلال میکردند، ولی در مجلس به طرف اکثریت میلغزیدند و گفتههای خودشان را فراموش میکردند. من از دوستانی که وارد مجلس میشوند انتظار دارم که در این شرایط وانفسا در مجلس فراکسیونی تشکیل بدهند و برنامهریزی کنند؛ چراکه میتوانند تا حدی اثرگذار باشند، ولو اینکه این امر بسیار سخت خواهد بود. آن اکثریت اجازه نخواهند داد اینها کار کنند، چون تجربه نشان داده که آنها وقتی اکثریت را به دست میآورند، جلوی هر نقد و اظهارنظر مخالف را میگیرند. فراکسیون اقلیت میتوانند امیدی را در مجلس به وجود بیاورند.
آرایش سیاسی اصلاحطلبان در آستانه دور دوم انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟
در مرحله اول انتخابات، اصلاحطلبها به چند دسته تقسیم شدند که یک مجموعه از احزاب و شخصیتهای حقیقی بودند، آنها که اعلام کردند ما کاندیدا نداریم و شرکت نمیکنیم و بهعنوان معرفی کاندیدا شرکت فعال نداریم. دسته دیگر ترکیبی از سه حزب بود. اینها وارد صحنه شدند، کاندیداهایی را معرفی کردند و تعدادی از کاندیداهایشان وارد مجلس شدند. ما هم که بهعنوان حزب جمهوریت منتظر بودیم کاندیداهایمان تأیید صلاحیت شوند که بتوانیم فعال شویم، ولی متأسفانه هیچکدام از کاندیداهای ما در سراسر کشور تأیید صلاحیت نشدند. فعالیت اصلاحطلبها در مرحله دوم هم به همین ترتیب است. آن ترکیب که گفتم، فعال نخواهند بود. شاید کارگزاران و حزبهای دیگر فعالیت کنند. باید ببینیم آنها تا چه اندازه موفق هستند.
روزنامه صبح نو، در همین راستا رسول منتجبنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب و دبیرکل حزب جمهوریت گفتوگویی داشته که در ادامه میخوانید.
استقبال سیاسیون و مردم نسبت به دور دوم انتخابات را چگونه پیشبینی میکنید؟
در انتخابات مرحله اول مردم بیشتر شرکت میکنند، درحالیکه در مرحله اول تعداد کاندیداها بیشتر است، ولی در مرحله دوم عموما مشارکت کمتر است، ضمن اینکه تنها دو برابر نمایندگان مورد نظر هر حوزه انتخابیه در مرحله دوم با هم رقابت میکنند. رقابت در دوره دوم، رقابت تنگاتنگی است و هر کسی هم که در این مرحله رأی بیشتری بیاورد ولو آنکه یک رأی بیشتر باشد، پیروز میدان قاعده انتخابات است. متأسفانه در دورههای انتخابات مرحله دوم، حضور مردم خیلی کم است. در شهرهای کوچک که عوامل قومی عشیرهای دخالت دارند، مثل دورههای گذشته انتخابات رونقی ندارند. در مرحله دوم خیلی کم شرکت میکنند و هر چه هم تشویق و دعوت شوند، برخی انگیزه لازم را ندارند.
بهخصوص که هیچگونه مشوقی در کشور ما به وجود نیامده است. یعنی اگر بین دو تا مرحله یک حرکتی ایجاد شده بود، هیجان یا امید و کسب رضایتی پیش میآمد، امید بود که درصد بهتری شرکت کنند. مسائل اقتصادی هم که روز به روز بدتر و سختتر و وضعیت مردم وخیمتر میشود، لذا فکر میکنم مردم در مرحله دوم کمتر شرکت میکنند و طبیعتا بین همین افرادی که رأی بیشتری داشتند، افرادی انتخاب شده و وارد مجلس میشوند.
با توجه به ورود چهرههایی از طیفهای سیاسی مختلف به مجلس، آیا تشکیل یک فراکسیون اقلیت یا مستقل را محتمل میدانید؟
مجلس که جای بحث، گفتگو، اظهارنظر و تبادل نظر افراد و گروههاست و اگر در آن تبادل نظر و اختلاف نظر نباشد که مجلس مرده و بیرمقی است و اصلا فلسفهای در آن وجود ندارد؛ اما اینکه یک اکثریت قوی از جناح اصولگرا وارد مجلس میشوند و بعد لیستی که ترکیبی از اصلاحطلب، مستقلین اعتدالگرا و امثالذالک یعنی ته کیسه را تکاندند و همه اینها به قول شما ۴۱ نفر شده است. هنوز هم معلوم نیست در نهایت چند نفر باشند که البته درون آنها هم چهرههای شاخص بسیار کم هستند، وارد مجلس شدند. اگر آقای مطهری یا آقای پزشکیان تأیید نشده بودند که میشد قضاوت کرد در مجلس دیگر تریبونی از مستقلین و اصلاحطلبان نیست. به هر حال باز با تذکر رهبری این آقایان تأیید صلاحیت شدند.
ممکن است یکصدایی از این جمعیت بلند شود، ولی این صدا بسیار اندک و ضعیف است. بهخصوص که مشخص نیست مدیریت مجلس هم به دست چه افرادی بیفتد. اگر میزان و ملاک در انتخاب هیأت رئیسه این آرایشی باشد که چه کسانی بیشترین رأی را به دست آوردند، دیگر مجلس بهطور کلی آن هویت و استقلال خودش را از دست خواهد داد. در کنار این مسائل باید اضافه کنم درست است که اکثریت قوی مجلس به یک معنا اصولگراها و غیراصولگراها اعم از اصلاحطلب، اعتدالگرا، مستقل و اقلیت بسیار محدودی هستند، اما همان اکثریت، آهنگ واحدی ندارند. هم دارای سلایق مختلف هستند و هم در مقابله با اصلاحطلبها و مستقلان دارای وجه مشترک در برابر اصلاحطلبان هستند.
آنها درون خودشان اختلافهای بسیار زیادی با اصولگراهای سنتی و اصولگرایان غیرسنتی هستند. گرایشهای رادیکال هم حضورشان قاعدتا پررنگ خواهد بود. اینها در نهایت با هم نمیتوانند بسازند. در انتخابات ممکن بود بهخاطر هدف مشترک با هم کنار آمده باشند، ولی در مجلس اختلاف نظر فراوان است، چون دیدگاه اصولگرایان سنتی و انقلابی کاملا با دیدگاه رادیکالها متفاوت است. به هر حال اصولگرایان سنتی بیشتر روی رهبری و ولایت فقیه تأکید میکنند. این اختلافها در مجلس هم ظهور و بروز پیدا میکند و در برابر هم جبهه میگیرند و نمیتوانند با هم کنار بیایند. اقلیت محدودی هم از لیست به اصطلاح «صدای ملت» که ترکیب ناهمگونی از اقلیت محدود بود، وارد مجلس خواهند شد.
این فراکسیون چه کمکی را در زمینه کارآمدی مجلس ارائه میدهد؟
هر چقدر در مجلس تعدد و تکثر آرا و نظرات بیشتر باشد، مجلس زندهتر و پویاتر خواهد بود؛ لذا در کنار آن اکثریتی که در درون اختلافات وجود دارد، بخشهای مختلف است که این میتواند یکصدایی باشد. صدایی هرچند کوتاه و کمرنگ از ملت در برابر جریان مقابل که در غیاب اکثریت مردم برنده شد. اینکه همان اقلیت، حتی یک نفر هم در مجلس تریبون در اختیار داشته باشد، شاید بهتر از نبودش باشد. درحالیکه اگر ۴۰ نفر باشند، میتوانند تلاش بیشتری کنند.
افرادی بودند که قبل از ورود به مجلس، ادعای اصلاحطلبی یا استقلال میکردند، ولی در مجلس به طرف اکثریت میلغزیدند و گفتههای خودشان را فراموش میکردند. من از دوستانی که وارد مجلس میشوند انتظار دارم که در این شرایط وانفسا در مجلس فراکسیونی تشکیل بدهند و برنامهریزی کنند؛ چراکه میتوانند تا حدی اثرگذار باشند، ولو اینکه این امر بسیار سخت خواهد بود. آن اکثریت اجازه نخواهند داد اینها کار کنند، چون تجربه نشان داده که آنها وقتی اکثریت را به دست میآورند، جلوی هر نقد و اظهارنظر مخالف را میگیرند. فراکسیون اقلیت میتوانند امیدی را در مجلس به وجود بیاورند.
آرایش سیاسی اصلاحطلبان در آستانه دور دوم انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟
در مرحله اول انتخابات، اصلاحطلبها به چند دسته تقسیم شدند که یک مجموعه از احزاب و شخصیتهای حقیقی بودند، آنها که اعلام کردند ما کاندیدا نداریم و شرکت نمیکنیم و بهعنوان معرفی کاندیدا شرکت فعال نداریم. دسته دیگر ترکیبی از سه حزب بود. اینها وارد صحنه شدند، کاندیداهایی را معرفی کردند و تعدادی از کاندیداهایشان وارد مجلس شدند. ما هم که بهعنوان حزب جمهوریت منتظر بودیم کاندیداهایمان تأیید صلاحیت شوند که بتوانیم فعال شویم، ولی متأسفانه هیچکدام از کاندیداهای ما در سراسر کشور تأیید صلاحیت نشدند. فعالیت اصلاحطلبها در مرحله دوم هم به همین ترتیب است. آن ترکیب که گفتم، فعال نخواهند بود. شاید کارگزاران و حزبهای دیگر فعالیت کنند. باید ببینیم آنها تا چه اندازه موفق هستند.