گروه سیاسی: اکبر هاشمیرفسنجانی تنها رئیس مجلسی است که پایش به پاستور و ریاستجمهوری باز شد و توانست به ریاستجمهوری هم تکیه زند. پس از آن تمام رؤسای مجلس کاندیدای ریاستجمهوری شدند. مهدی کروبی در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ کاندیدای ریاستجمهوری شد. علیاکبر ناطقنوری در سال ۱۳۷۶، چنین تصمیمی گرفت و پا به عرصه رقابت انتخابات ریاستجمهوری گذاشت. غلامعلی حدادعادل پس از پایان دوران ریاست مجلس، در سال ۱۳۹۲ کاندیدای ریاستجمهوری شد. محمدباقر قالیباف، رئیس کنونی مجلس در سالهای ۱۳۸۴، ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ نامزد ریاستجمهوری شد و حالا هم در انتخابات ناگهانی ریاستجمهوری یکی از ۶ چهره ای است که از گیت شورای نگهبان گذشته است.
رؤسای ادوار مجلس و انتخابات ریاستجمهوری
بنابر گزارش روزنامه هم میهن، هفتمین روز خرداد ۱۳۵۹ اولین جلسه مجلس پس از انقلاب برگزار شد و در ابتدا یدالله سحابی، بهعنوان رئیس سنی و مهدی بازرگان نیز بهعنوان نایب رئیس اول برگزیده شدند. سپس هاشمیرفسنجانی، با رای نمایندگان بهعنوان اولین رئیس مجلس ایران پس از انقلاب انتخاب شد. او از ۲۹ تیر ۱۳۵۹ ریاست پارلمان کشور را در دست گرفت و تا ۲۴ مرداد ۱۳۶۸ رئیس مجلس باقی ماند.
هاشمی در دوره اول تا ۶ خرداد ۱۳۶۳ یعنی پایان دوره رئیس مجلس بود. در دوره دوم مجلس ابتدا سعید امانی رئیس سنی مجلس شد و پس از آن دوباره هاشمیرفسنجانی از ۲۷ خرداد ۱۳۶۳ تا ۵ خرداد ۱۳۶۷ ریاست مجلس را بر عهده داشت. هاشمیرفسنجانی ریاست دوره سوم مجلس را تا ۲۴ مرداد ۱۳۶۸ هم به خود اختصاص داده بود، اما پس از درگذشت امام و رهبری آیتالله خامنهای که تا پیش از این رئیسجمهور بود، با برگزاری انتخابات زودهنگام بهعنوان رئیسجمهور به پاستور مهاجرت کرد.
مهدی کروبی در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۳۶۸ به عنوان دومین فرد در مجلس سوم بر صندلی ریاست مجلس تکیه کرد و تا ۶ خرداد ۱۳۷۱ بر مسند باقی ماند. اما پس از دوره سوم، مهدی کروبی تلاشی برای کاندیداتوری در انتخابات سال ۱۳۷۲ نکرد و پس از ریاستش بر مجلس ششم که اصلاحطلبان اکثریت مطلق را در دست داشتند و تا ۶ خرداد ۱۳۸۳ ادامه داشت؛ همزمان با پایان دو دوره ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی، در دوران اصلاحات تصمیم به حضور در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۴ گرفت که ناکام ماند و با تشکیل حزب اعتماد ملی فعالیت سیاسی برای دستیابی به مسند ریاستجمهوری را ادامه داد و در نهایت در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ هم شرکت کرد و پس از اعلام نتایج و اعتراضات به آن در حصر قرار گرفت.
ناطقنوری در ۱۲ خرداد ۱۳۷۱ سومین ریاست پارلمانی در چهارمین دوره مجلس بود که در دوره پنجم و تا تاریخ ۴ خرداد ۱۳۷۹ نیز ریاست مجلس را بر عهده داشت. البته او در همین دوران در انتخابات ریاستجمهوری هفتم شرکت کرد و رقیب اصلی سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری هفتم شد.
حدادعادل پس از کروبی رئیس دوره هفتم مجلس شد و از ۱۷ خرداد ۱۳۸۳ تا ۵ خرداد ۱۳۸۷ مسئولیت ریاست پارلمان را برعهده داشت. پس از پایان دوره، حدادعادل در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم کاندیدا شد اما ۴ روز پیش از انتخابات انصراف داد.
علی لاریجانی که در ۱۲ خرداد ۱۳۸۷ از حوزه قم وارد پارلمان شد و به ریاست آن رسید، پیش از آنکه بهعنوان رئیس مجلس از سوی نمایندگان انتخاب شود؛ با تجربه و شهرت در مسند ریاست صداوسیما در انتخابات ریاستجمهوری نهم شرکت کرد که ناکامِ انتخابات شد. پس از آن هم در سه دوره – هشتم و نهم و دهم – ریاست مجلس را بر عهده داشت و البته پس از دوره دهم مجلس در دو انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ و ۱۴۰۳ شرکت کرد و ردصلاحیت شد.
قالیباف پیش از آنکه در جایگاه رئیس مجلس قرار گیرد در انتخابات ریاستجمهوری هفتم و یازدهم و دوازدهم شرکت کرد و در اولی و دومی ناکامِ انتخابات شد و در دوره دوازدهم به نفع سیدابراهیم رئیسی انصراف داد. در ۸ خرداد سال ۱۳۹۹ و پس از لاریجانی، ریاست مجلس معروف به مجلس انقلابی را از آنِ خود کرد و تا پایان مجلس یازدهم بر مسند ماند و در دوره دوازدهم مجلس هم با اما و اگرهای مطرحشده بالاخره با ۱۹۸ رای توانست دوباره سکان ریاست پارلمان کشور را به دست گیرد. اینبار اما قالیباف برای محقق کردن رؤیای ریاستجمهوریاش بار دیگر کاندیدای انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری شد تا شاید بالاخره بتواند مانند هاشمیرفسنجانی از صندلی ریاست مجلس، سکوی پرتابی به ریاستجمهوری بسازد.
و اینک انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم
با سقوط بالگرد سیدابراهیم رئیسی، طبق قانون شاهد برگزاری زودهنگام انتخابات ریاستجمهوری هستیم؛ انتخاباتی که تایید و ردصلاحیتهایش عدهای را ناامید و برخی دیگر را به حضور در پای صندوقهای رای امیدوار کرد. با وجود فرصت کمی که شورای نگهبان داشت، ۸۰ کاندیدا با ورود به وزارت کشور برای کاندیداتوری ثبتنام کردند و در نهایت با تشخیص و نظارت استصوابی شورای نگهبان از بین این ۸۰ نفر تنها ۶ کاندیدا وارد عرصه رقابت در انتخابات ریاستجمهوری شدند. اما در میان ثبتنامکنندگان، بخش قابل توجهی از نمایندگان کنونی یا ادوار مجلس بودند. جالبتر آنکه بودند نمایندگانی که در حوزه انتخابیه خود رای نیاورده اما اقدام به ثبتنام برای ریاستجمهوری کردند. ورود آنها به عرصه ثبتنام برای انتخابات ریاستجمهوری مورد تحلیل کارشناسان حوزه سیاست قرار گرفت. برخی از آنها بر این باورند که نمایندگان ادوار برای آنکه از اذهان پاک نشوند در این انتخابات ثبتنام کردند و نمایندگان این دوره مجلس نیز برای حک کردن یک ثبتنام ریاستجمهوری در کارنامه خود اقدام به کاندیداتوری کردهاند.
برخی دیگر بر این عقیدهاند رد، تایید یا عدم احراز صلاحیتهای گسترده در انتخابات، با حضور این نمایندگان کمرنگ شده و حساسیت و واکنش به رد یا عدم احراز صلاحیت افرادی مانند علی لاریجانی رئیس سه دوره مجلس پس از انقلاب را کاهش دهد.
در این میان محمدباقر قالیباف (رئیس مجلس) و علی نیکزاد (نائب رئیس مجلس)، عباس مقتداییخوراسگانی (اصفهان)، محمدرضا صباغیان (بافق و مهریز)، مسعود پزشکیان (تبریز)، زهره الهیان (تهران)، فداحسین مالکی (زاهدان)، علی آذری (قوچان و فاروج)، سیدشمسالدین حسینی (تنکابن)، ابراهیم عزیزی (شیراز) نمایندگانی هستند که از این دوره مجلس برای ریاستجمهوری ثبتنام کردهاند. البته علی نیکزاد انصراف خود را از شرکت در انتخابات دقیقاً چند ساعت زودتر از اعلام اسامی نهایی اعلام کرد.
در پس بحثها بر سر اینکه چرا این تعداد نماینده پا به عرصه رقابت گذاشتند به سراغ نمایندگان مجلس دوازدهم در روزهای آغازین فعالیتشان رفتیم. بسیاری از نمایندگان حاضر نشدند علت ثبتنام نمایندگان در انتخابات ریاستجمهوری – آنهم در اکثر موارد بدون پشتوانه اجرایی – را مورد بررسی قرار دهند و درباره آن صحبت کنند و تنها عده کمی حاضر به گفتوگو درباره این موضوع با هممیهن شدند.
کاندیداهای ریاستجمهوری زیر میز مجلس زدند
برخی از کارشناسان حوزه سیاست بر این عقیدهاند که احتمال دارد کاندیداتوری نمایندگان مجلس در انتخابات ریاستجمهوری، بر فعالیت مجلس نوپای این دوره تاثیر بگذارد. احمد آریایینژاد، نماینده ملایر از جمله این افراد است که این احتمال را میدهد. او در گفتوگو با هممیهن روند ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری را بررسی کرده که در زیر آمده است:
*احتمال دارد حضور نمایندگان مجلس در انتخابات ریاستجمهوری بر روند و فعالیت مجلس، آنهم در روزهای ابتدایی این دوره تاثیرگذار باشد؟
در پاسخ باید بگویم هم امکانش وجود دارد و هم ندارد. رهبر ما افراد را از ورود قوه مقننه به قوه مجریه نهی کردند. ما تعهدی به مردم دادیم و به مجلس وارد شدیم، بزنیم زیر میز و به جای دیگری برویم و توجیهی کنیم که به نظر توده مردم آن را نمیپسندند. حتماً خودشان را راضی کردند و توجیهاتی دارند اما شخصاً این شکل کار را نمیپسندم. شاید اگر به من هم بگویند وزارتی را قبول کنم سست و وسوسه شوم. اما باید یادمان باشد که کجا بودیم و چطور وارد مجلس شدیم. از سوی دیگر مطمئناً مقام رهبری هم رای میدهد.
درست است که نمیگوید به چه کسی رای میدهد اما مشخصاتی را اعلام میکند و دوستان ممکن است توجیهاتی بیاورند که شرایط کشور خاص است یا بگویند رهبری هم زمانی نماینده بوده و بعد از شهادت محمدعلی رجایی برای ریاستجمهوری اقدام کرده است. اما نمیگویند ایشان طی این سالها اعلام کرده که «کسانی که تعهد دارند در قوه مقننه بمانند.» چرا قوه مجریه میروند؟ انشاالله که دوستان برای رضای خدا حرکت کردند و جواب آن را هم بگیرند. رسانهها بهتر است در بین تودههای مردم نه احزاب، افکارسنجی کنند تا مشخص شود مردم از این شکل کار راضی هستند؟
*به نظر شما چرا بعضی از نمایندگان ادوار و دوره دوازدهم اقدام به ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری کردند درحالیکه برخی از آنها سابقه اجرایی هم نداشتند؟
ثبتنام اولیه باید محدودتر شود و شرایطی پیشبینی شود که هر کسی از ظن خود یار من نشود و به ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری اقدام نکند. باید شرایط ثبتنام تخصصیتر و تجربه در آن دخیل شود. وقتی ۸۰ نفر ثبتنام میکنند و برخی از آنها انصراف میدهند، مشخص است که برای ورود به انتخابات ریاستجمهوری فکر نکردهاند و دو، دو تا چهارتای حضور در انتخابات را به بعد از ثبتنام موکول میکنند. به نظر من باید قوانین انتخابات اصلاح شود.
*شما معتقدید که در این دورهی مجلس هم قانون انتخابات مجدداً اصلاح میشود؟
به نظر من باید این اصلاح صورت بگیرد. باید شرایط طوری باشد که هر کسی برای انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام نکند. اوایل انقلاب در روستاها هم برای ریاستجمهوری ثبتنام میکردند درحالیکه زورشان نمیرسید حتی در روستای خودشان تبلیغات کنند ولی ثبتنام میکردند. باید قوانین انتخابات آسیبشناسی شود تا مشخص شود چرا این حجم ثبتنام میکنند درحالیکه ۹۰ درصد آنها ردصلاحیت میشوند. نه اینکه آنها افراد بدی هستند بلکه صلاحیت آنها احراز نمیشود. وقتی میگوییم ردصلاحیت شده برخی فکر میکنند که او خلاف کرده درحالیکه در آن حد و سطح نیست.
*فکر نمیکنید اگر ثبتنامها محدود شود، افراد خاصی در دایره قدرت قرار میگیرند و فرصت از دیگران گرفته میشود؟
این هم یکی از آسیبهایی است که باید بررسی شود. باید هر گرایش سیاسی یک نفر را وارد عرصه انتخابات ریاستجمهوری کند. اما جریانهای سیاسی از این حربه استفاده کرده و چند کاندیدا وارد انتخابات میکنند تا اگر یک نفر، رد شد یک یا دو کاندیدا باقی بمانند. حزب باید فراتر از اساسنامه طرح و ایده بدهد و برنامههای خود را تشریح کرده و پاسخگوی آن باشد. در حال حاضر انتخابات بیشتر رفیقبازی و یارکشی شده و برنامهای از کاندیداها نمیخواهند. اگر شما برنامه قابل اجرایی از کاندیداها دیدید به من بگویید.
ثبتنامهایی براساس چشم و همچشمی
اما، مهرداد لاهوتی، نماینده لنگرود در مجلس موافق این نظر است و این خلأ قانونی را هممیهن بررسی کرده است که از نظرتان میگذرد:
*مشخص بود که اکثر نمایندگان مجلس به دلیل نداشتن تجربه اجرایی در رده عدم احراز یا ردصلاحیتها قرار میگیرند. چرا آنها در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردند؟
از دو زاویه میتوان به این موضوع نگاه کرد؛ اول اینکه، این افراد میدانستند که رجال سیاسی که قانون اساسی به آن اشاره کرده مشخص است و نمیتوانند وارد عرصه انتخابات شوند. زاویه دیگر این است که جامعهای که روحیه مسئولیتپذیری در آن وجود ندارد، به بنبست و مرز خطر رسیده است. بنابراین نمیشود از جنبه منفی به این روحیه پذیرش مسئولیت نگاه کرد. در مجموع باید گفت دو دسته از نمایندگان برای کاندیداتوری ریاستجمهوری ثبتنام کردند؛ عدهای افراد مشابه و هموزن خود را در رجال سیاسی دیده بودند و فکر کردند میتوانند قدم به این عرصه بگذارند. عده دیگر با علم به اینکه در حد رجال سیاسی نیستند، در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردند.
*سوال همین است که چرا افرادی کمتر از حد رجال سیاسی ثبتنام کردند؟
به قول قدیمیها یک نوع چشم و همچشمی است. وقتی یک نفر وارد وزارت کشور شده و برای ریاستجمهوری ثبتنام کرد، باب این ثبتنامها باز شد و بعضی که در این حد نبودند هم اقدام به ثبتنام در انتخابات کردند.
*از نگاه شما بنا بر آن تعریفهایی که مطرح میشود و برداشتی که از قانون شده است، آیا این نمایندگان در حلقه رجال سیاسی قرار میگیرند؟
رجال سیاسی تعریف ندارد و تشخیص آن بر عهده شورای نگهبان است. در کشور ما افرادی در حلقه رجال سیاسی قرار گرفتهاند که بالاتر از این نمایندگان مجلس نبودند. من اسم نمیبرم اما در دورههای گذشته انتخابات ریاستجمهوری شاهد این اتفاق بودیم. بنابراین کسی که سه یا چهار دوره نماینده مجلس بوده تشخیص میدهد؛ «فلانی که در سطح است در رده رجال سیاسی قرار گرفته پس من هم همطراز او هستم و میتوانم در این انتخابات ثبتنام کنم.»
برخی توپ را به اوت سیاسی میزنند
جبار کوچکینژاد نماینده رشت
حضور گسترده نمایندگان – ادوار و دوره دوازدهم – مجلس برای ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری توجه بسیاری را به خود جلب کرد؛ چراکه پیشبینی میشد بسیاری از آنها در زمره رد یا عدم احراز صلاحیتها قرار میگیرند. جبار کوچکینژاد، نماینده رشت در مجلس این اقدام نمایندگان را در گفتوگو با هممیهن ارزیابی کرده که در زیر آمده است:
*چرا برخی افراد از جمله نمایندگان بدون تجربه در حوزه اجرا در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردند؟
چون احزاب وجود ندارند، هر کسی برای انتخابات ثبتنام میکند و برخی هم از کابینه نامه مینویسند و او را تایید میکنند یا نمایندگان طی نامهای از یک فرد دعوت میکنند که برای ورود به عرصه انتخابات ریاستجمهوری اقدام کند. گاهی هم باندها به این حوزه ورود میکنند اما اگر فعالیت احزاب و تشکلها در صحنه سیاسی شفاف بود، شاهد این نوع ریخت و پاشها و هرج و مرجها در صحنه سیاسی نبودیم.
*کاندیداتوری برخی از نمایندگان به عرصه انتخابات ریاستجهموری را چگونه ارزیابی میکنید؟
معتقدم که بعضی از نمایندگان که در این عرصه حضور پیدا کرده و حتی برخی از آنها خانوادگی هم ثبتنام کردند به عرصه سیاسی کشور لطمه زدند. بعضی از آنها حتی در حوزه انتخابیه خودشان هم رای نیاوردند اما برای انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردند. بهعنوان نمایندهای که ۵ دوره در مجلس بودهام متوجه نمیشوم چرا برای ثبتنام اقدام کردند. فقط برای اینکه ۵ دقیقه تلویزیون آنها را نشان دهد؟ یا پشت تریبونها یک نطقی بکنند؟ این در شأن کسی نیست که نماینده مردم بوده است. معلوم است که برخی عاقل سیاسی نیستند. حتی همراهان این افراد حاکی از آن بود که آنها توپ را به اوت سیاسی میزنند.
شکست تابوی اسامی قدیمی در ریاستجمهوری
علی آذری نماینده قوچان
علی آذری، نماینده قوچان و فاروج نهتنها در این دوره، بلکه در دوره قبل ریاستجمهوری ثبتنام کرده و معتقد است که باید تابوی اسامی قدیمی در ریاستجمهوری شکسته شود. او دلیل حضور نمایندگان را با هممیهن بررسی کرد که از نظرتان میگذرد:
*چرا شما و دیگر نمایندگان دوره دوازدهم مجلس و نمایندگان ادوار اقدام به ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری کردید؟
اکثر نمایندگانی که ثبتنام کردند، حداقل ۲۰ سال سوابق اجرایی در حوزههای مختلف دارند. نمایندگان بهدنبال ایجاد حرکتی هستند تا مشارکت افزایش یابد و شور انتخاباتی ایجاد شود. باید به قسمت مثبت این ثبتنامها نگاه کنیم. من با نمایندگان ادواری که انتخاب نشدند کاری ندارم اما تعداد محدودی از نمایندگان که انتخاب شدند و سوابق اجرایی خوبی دارند، به دلیل مسئولیت اجتماعی وارد این عرصه شدهاند. مردم حوزههای انتخاباتی نگاهشان به نمایندگان است. انگیزه آنها در راستای رخ دادن یک واقعه مبارک برای کشور است.
*نمایندگان تنها برای ایفای مسئولیت اجتماعی و ایجاد شور انتخاباتی اقدام به ثبتنام کردند؟
چند نفر اسم قدیمی وجود دارد که همیشه انتظار میرود در حوزه ریاستجمهوری تنها این اسامی مطرح شود. درحالیکه هر چیزی از جایی شروع میشود. عامل بسیاری از تحولات بزرگ افراد ناشناخته هستند.
*وقتی نمایندگان برای مجلس انتخاب شدند چه نیازی است در انتخابات ریاستجمهوری هم شرکت کنند؟
اصل موضوع این است که در کشور ما فعالیت احزاب به معنای واقعی نیست. برخی میگویند: «اوج دموکراسی این است که هر کسی میخواهد کاندیدای انتخابات شود و مردم او را انتخاب کنند.» از سوی دیگر برخی از متخصصان هم معتقدند: «باید احزاب را تقویت کنیم تا پیشرو انتخابات باشند.» در کشورهای دیگر چند حزب فعالیت میکنند که در نهایت دو نفر از درون حزب برای ریاستجمهوری کاندیدا میشوند و در نهایت حزب است که پاسخگوی عملکرد آنهاست. در برخی از کشورها ۵۰۰ نفر از مردان سیاسی امضا میکنند و تصمیم میگیرند که چه کسانی کاندیدای ریاستجمهوری شوند. در حال حاضر در کشور ما یکی از دلایل ثبتنام افراد ضعف فعالیت احزاب با ریشه و اساسنامه است که پاسخگوی مردم باشند. برخی هم میگویند که شرایط کنونی یکی از فعالیتها در راستای دموکراسی است. فعالیت جدی و واقعی احزاب میتواند در آینده این موضوعات را به صورت ریشهای حل کند.
*با توجه به تاکید رهبری، مرامنامه یا توافقنامهای در مجلس امضا نشده که نمایندگان در مجلس بمانند؟
ما توافقنامه یا مرامنامهای امضا نکردیم. اما اگر کشور به توانمندی فردی نیاز داشته باشد، باید به صحنه بیاید و تلاش و خدمت او مورد رضایت حق، ولایت و مردم باشد.
فرد بیخاطره رجال سیاسی نمیشود
همچنین، عبدالوحید فیاضی، نماینده محمودآباد این اقدام آنها را در گفتوگو با هممیهن مورد بررسی قرار داده که در زیر آمده است:
*به نظر شما قالیباف گزینه مناسبی است برای ریاست مجلس یا رئیسجمهوری؟
به هر حال هنوز ندیدیم که رئیسجمهور بشود که بگوییم خوب است یا نه. نتیجه انتخابات معلوم نیست، شاید هم به مجلس برگردد اما اگر کاستیای در مدیریت مجلس داشته با توجه به دومین دورهای که رئیس مجلس است باید آن را رفع کند.
*به نظر شما چرا تعداد زیادی از ثبتنامکنندگان کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری، از نمایندگان ادوار و دوره کنونی مجلس بودند؟
از آنجایی که ثبتنام آزاد است آنها اقدام به ثبتنام کردند وگرنه دلایل دیگری برای برخی از ثبتنامها پیدا نمیشود. قرار گرفتن در زمره رجال سیاسی یعنی حتماً در سپهر سیاسی نامی از آنها وجود داشته باشد و مردم آنها را بشناسند. اما اگر مردم آنها را نشناسند و کسی از آنها خاطرهای نداشته باشد، طبیعتاً فرد بیخاطره رجال سیاسی نخواهد بود.
رؤسای ادوار مجلس و انتخابات ریاستجمهوری
بنابر گزارش روزنامه هم میهن، هفتمین روز خرداد ۱۳۵۹ اولین جلسه مجلس پس از انقلاب برگزار شد و در ابتدا یدالله سحابی، بهعنوان رئیس سنی و مهدی بازرگان نیز بهعنوان نایب رئیس اول برگزیده شدند. سپس هاشمیرفسنجانی، با رای نمایندگان بهعنوان اولین رئیس مجلس ایران پس از انقلاب انتخاب شد. او از ۲۹ تیر ۱۳۵۹ ریاست پارلمان کشور را در دست گرفت و تا ۲۴ مرداد ۱۳۶۸ رئیس مجلس باقی ماند.
هاشمی در دوره اول تا ۶ خرداد ۱۳۶۳ یعنی پایان دوره رئیس مجلس بود. در دوره دوم مجلس ابتدا سعید امانی رئیس سنی مجلس شد و پس از آن دوباره هاشمیرفسنجانی از ۲۷ خرداد ۱۳۶۳ تا ۵ خرداد ۱۳۶۷ ریاست مجلس را بر عهده داشت. هاشمیرفسنجانی ریاست دوره سوم مجلس را تا ۲۴ مرداد ۱۳۶۸ هم به خود اختصاص داده بود، اما پس از درگذشت امام و رهبری آیتالله خامنهای که تا پیش از این رئیسجمهور بود، با برگزاری انتخابات زودهنگام بهعنوان رئیسجمهور به پاستور مهاجرت کرد.
مهدی کروبی در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۳۶۸ به عنوان دومین فرد در مجلس سوم بر صندلی ریاست مجلس تکیه کرد و تا ۶ خرداد ۱۳۷۱ بر مسند باقی ماند. اما پس از دوره سوم، مهدی کروبی تلاشی برای کاندیداتوری در انتخابات سال ۱۳۷۲ نکرد و پس از ریاستش بر مجلس ششم که اصلاحطلبان اکثریت مطلق را در دست داشتند و تا ۶ خرداد ۱۳۸۳ ادامه داشت؛ همزمان با پایان دو دوره ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی، در دوران اصلاحات تصمیم به حضور در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۴ گرفت که ناکام ماند و با تشکیل حزب اعتماد ملی فعالیت سیاسی برای دستیابی به مسند ریاستجمهوری را ادامه داد و در نهایت در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ هم شرکت کرد و پس از اعلام نتایج و اعتراضات به آن در حصر قرار گرفت.
ناطقنوری در ۱۲ خرداد ۱۳۷۱ سومین ریاست پارلمانی در چهارمین دوره مجلس بود که در دوره پنجم و تا تاریخ ۴ خرداد ۱۳۷۹ نیز ریاست مجلس را بر عهده داشت. البته او در همین دوران در انتخابات ریاستجمهوری هفتم شرکت کرد و رقیب اصلی سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری هفتم شد.
حدادعادل پس از کروبی رئیس دوره هفتم مجلس شد و از ۱۷ خرداد ۱۳۸۳ تا ۵ خرداد ۱۳۸۷ مسئولیت ریاست پارلمان را برعهده داشت. پس از پایان دوره، حدادعادل در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم کاندیدا شد اما ۴ روز پیش از انتخابات انصراف داد.
علی لاریجانی که در ۱۲ خرداد ۱۳۸۷ از حوزه قم وارد پارلمان شد و به ریاست آن رسید، پیش از آنکه بهعنوان رئیس مجلس از سوی نمایندگان انتخاب شود؛ با تجربه و شهرت در مسند ریاست صداوسیما در انتخابات ریاستجمهوری نهم شرکت کرد که ناکامِ انتخابات شد. پس از آن هم در سه دوره – هشتم و نهم و دهم – ریاست مجلس را بر عهده داشت و البته پس از دوره دهم مجلس در دو انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ و ۱۴۰۳ شرکت کرد و ردصلاحیت شد.
قالیباف پیش از آنکه در جایگاه رئیس مجلس قرار گیرد در انتخابات ریاستجمهوری هفتم و یازدهم و دوازدهم شرکت کرد و در اولی و دومی ناکامِ انتخابات شد و در دوره دوازدهم به نفع سیدابراهیم رئیسی انصراف داد. در ۸ خرداد سال ۱۳۹۹ و پس از لاریجانی، ریاست مجلس معروف به مجلس انقلابی را از آنِ خود کرد و تا پایان مجلس یازدهم بر مسند ماند و در دوره دوازدهم مجلس هم با اما و اگرهای مطرحشده بالاخره با ۱۹۸ رای توانست دوباره سکان ریاست پارلمان کشور را به دست گیرد. اینبار اما قالیباف برای محقق کردن رؤیای ریاستجمهوریاش بار دیگر کاندیدای انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری شد تا شاید بالاخره بتواند مانند هاشمیرفسنجانی از صندلی ریاست مجلس، سکوی پرتابی به ریاستجمهوری بسازد.
و اینک انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم
با سقوط بالگرد سیدابراهیم رئیسی، طبق قانون شاهد برگزاری زودهنگام انتخابات ریاستجمهوری هستیم؛ انتخاباتی که تایید و ردصلاحیتهایش عدهای را ناامید و برخی دیگر را به حضور در پای صندوقهای رای امیدوار کرد. با وجود فرصت کمی که شورای نگهبان داشت، ۸۰ کاندیدا با ورود به وزارت کشور برای کاندیداتوری ثبتنام کردند و در نهایت با تشخیص و نظارت استصوابی شورای نگهبان از بین این ۸۰ نفر تنها ۶ کاندیدا وارد عرصه رقابت در انتخابات ریاستجمهوری شدند. اما در میان ثبتنامکنندگان، بخش قابل توجهی از نمایندگان کنونی یا ادوار مجلس بودند. جالبتر آنکه بودند نمایندگانی که در حوزه انتخابیه خود رای نیاورده اما اقدام به ثبتنام برای ریاستجمهوری کردند. ورود آنها به عرصه ثبتنام برای انتخابات ریاستجمهوری مورد تحلیل کارشناسان حوزه سیاست قرار گرفت. برخی از آنها بر این باورند که نمایندگان ادوار برای آنکه از اذهان پاک نشوند در این انتخابات ثبتنام کردند و نمایندگان این دوره مجلس نیز برای حک کردن یک ثبتنام ریاستجمهوری در کارنامه خود اقدام به کاندیداتوری کردهاند.
برخی دیگر بر این عقیدهاند رد، تایید یا عدم احراز صلاحیتهای گسترده در انتخابات، با حضور این نمایندگان کمرنگ شده و حساسیت و واکنش به رد یا عدم احراز صلاحیت افرادی مانند علی لاریجانی رئیس سه دوره مجلس پس از انقلاب را کاهش دهد.
در این میان محمدباقر قالیباف (رئیس مجلس) و علی نیکزاد (نائب رئیس مجلس)، عباس مقتداییخوراسگانی (اصفهان)، محمدرضا صباغیان (بافق و مهریز)، مسعود پزشکیان (تبریز)، زهره الهیان (تهران)، فداحسین مالکی (زاهدان)، علی آذری (قوچان و فاروج)، سیدشمسالدین حسینی (تنکابن)، ابراهیم عزیزی (شیراز) نمایندگانی هستند که از این دوره مجلس برای ریاستجمهوری ثبتنام کردهاند. البته علی نیکزاد انصراف خود را از شرکت در انتخابات دقیقاً چند ساعت زودتر از اعلام اسامی نهایی اعلام کرد.
در پس بحثها بر سر اینکه چرا این تعداد نماینده پا به عرصه رقابت گذاشتند به سراغ نمایندگان مجلس دوازدهم در روزهای آغازین فعالیتشان رفتیم. بسیاری از نمایندگان حاضر نشدند علت ثبتنام نمایندگان در انتخابات ریاستجمهوری – آنهم در اکثر موارد بدون پشتوانه اجرایی – را مورد بررسی قرار دهند و درباره آن صحبت کنند و تنها عده کمی حاضر به گفتوگو درباره این موضوع با هممیهن شدند.
کاندیداهای ریاستجمهوری زیر میز مجلس زدند
برخی از کارشناسان حوزه سیاست بر این عقیدهاند که احتمال دارد کاندیداتوری نمایندگان مجلس در انتخابات ریاستجمهوری، بر فعالیت مجلس نوپای این دوره تاثیر بگذارد. احمد آریایینژاد، نماینده ملایر از جمله این افراد است که این احتمال را میدهد. او در گفتوگو با هممیهن روند ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری را بررسی کرده که در زیر آمده است:
*احتمال دارد حضور نمایندگان مجلس در انتخابات ریاستجمهوری بر روند و فعالیت مجلس، آنهم در روزهای ابتدایی این دوره تاثیرگذار باشد؟
در پاسخ باید بگویم هم امکانش وجود دارد و هم ندارد. رهبر ما افراد را از ورود قوه مقننه به قوه مجریه نهی کردند. ما تعهدی به مردم دادیم و به مجلس وارد شدیم، بزنیم زیر میز و به جای دیگری برویم و توجیهی کنیم که به نظر توده مردم آن را نمیپسندند. حتماً خودشان را راضی کردند و توجیهاتی دارند اما شخصاً این شکل کار را نمیپسندم. شاید اگر به من هم بگویند وزارتی را قبول کنم سست و وسوسه شوم. اما باید یادمان باشد که کجا بودیم و چطور وارد مجلس شدیم. از سوی دیگر مطمئناً مقام رهبری هم رای میدهد.
درست است که نمیگوید به چه کسی رای میدهد اما مشخصاتی را اعلام میکند و دوستان ممکن است توجیهاتی بیاورند که شرایط کشور خاص است یا بگویند رهبری هم زمانی نماینده بوده و بعد از شهادت محمدعلی رجایی برای ریاستجمهوری اقدام کرده است. اما نمیگویند ایشان طی این سالها اعلام کرده که «کسانی که تعهد دارند در قوه مقننه بمانند.» چرا قوه مجریه میروند؟ انشاالله که دوستان برای رضای خدا حرکت کردند و جواب آن را هم بگیرند. رسانهها بهتر است در بین تودههای مردم نه احزاب، افکارسنجی کنند تا مشخص شود مردم از این شکل کار راضی هستند؟
*به نظر شما چرا بعضی از نمایندگان ادوار و دوره دوازدهم اقدام به ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری کردند درحالیکه برخی از آنها سابقه اجرایی هم نداشتند؟
ثبتنام اولیه باید محدودتر شود و شرایطی پیشبینی شود که هر کسی از ظن خود یار من نشود و به ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری اقدام نکند. باید شرایط ثبتنام تخصصیتر و تجربه در آن دخیل شود. وقتی ۸۰ نفر ثبتنام میکنند و برخی از آنها انصراف میدهند، مشخص است که برای ورود به انتخابات ریاستجمهوری فکر نکردهاند و دو، دو تا چهارتای حضور در انتخابات را به بعد از ثبتنام موکول میکنند. به نظر من باید قوانین انتخابات اصلاح شود.
*شما معتقدید که در این دورهی مجلس هم قانون انتخابات مجدداً اصلاح میشود؟
به نظر من باید این اصلاح صورت بگیرد. باید شرایط طوری باشد که هر کسی برای انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام نکند. اوایل انقلاب در روستاها هم برای ریاستجمهوری ثبتنام میکردند درحالیکه زورشان نمیرسید حتی در روستای خودشان تبلیغات کنند ولی ثبتنام میکردند. باید قوانین انتخابات آسیبشناسی شود تا مشخص شود چرا این حجم ثبتنام میکنند درحالیکه ۹۰ درصد آنها ردصلاحیت میشوند. نه اینکه آنها افراد بدی هستند بلکه صلاحیت آنها احراز نمیشود. وقتی میگوییم ردصلاحیت شده برخی فکر میکنند که او خلاف کرده درحالیکه در آن حد و سطح نیست.
*فکر نمیکنید اگر ثبتنامها محدود شود، افراد خاصی در دایره قدرت قرار میگیرند و فرصت از دیگران گرفته میشود؟
این هم یکی از آسیبهایی است که باید بررسی شود. باید هر گرایش سیاسی یک نفر را وارد عرصه انتخابات ریاستجمهوری کند. اما جریانهای سیاسی از این حربه استفاده کرده و چند کاندیدا وارد انتخابات میکنند تا اگر یک نفر، رد شد یک یا دو کاندیدا باقی بمانند. حزب باید فراتر از اساسنامه طرح و ایده بدهد و برنامههای خود را تشریح کرده و پاسخگوی آن باشد. در حال حاضر انتخابات بیشتر رفیقبازی و یارکشی شده و برنامهای از کاندیداها نمیخواهند. اگر شما برنامه قابل اجرایی از کاندیداها دیدید به من بگویید.
ثبتنامهایی براساس چشم و همچشمی
اما، مهرداد لاهوتی، نماینده لنگرود در مجلس موافق این نظر است و این خلأ قانونی را هممیهن بررسی کرده است که از نظرتان میگذرد:
*مشخص بود که اکثر نمایندگان مجلس به دلیل نداشتن تجربه اجرایی در رده عدم احراز یا ردصلاحیتها قرار میگیرند. چرا آنها در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردند؟
از دو زاویه میتوان به این موضوع نگاه کرد؛ اول اینکه، این افراد میدانستند که رجال سیاسی که قانون اساسی به آن اشاره کرده مشخص است و نمیتوانند وارد عرصه انتخابات شوند. زاویه دیگر این است که جامعهای که روحیه مسئولیتپذیری در آن وجود ندارد، به بنبست و مرز خطر رسیده است. بنابراین نمیشود از جنبه منفی به این روحیه پذیرش مسئولیت نگاه کرد. در مجموع باید گفت دو دسته از نمایندگان برای کاندیداتوری ریاستجمهوری ثبتنام کردند؛ عدهای افراد مشابه و هموزن خود را در رجال سیاسی دیده بودند و فکر کردند میتوانند قدم به این عرصه بگذارند. عده دیگر با علم به اینکه در حد رجال سیاسی نیستند، در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردند.
*سوال همین است که چرا افرادی کمتر از حد رجال سیاسی ثبتنام کردند؟
به قول قدیمیها یک نوع چشم و همچشمی است. وقتی یک نفر وارد وزارت کشور شده و برای ریاستجمهوری ثبتنام کرد، باب این ثبتنامها باز شد و بعضی که در این حد نبودند هم اقدام به ثبتنام در انتخابات کردند.
*از نگاه شما بنا بر آن تعریفهایی که مطرح میشود و برداشتی که از قانون شده است، آیا این نمایندگان در حلقه رجال سیاسی قرار میگیرند؟
رجال سیاسی تعریف ندارد و تشخیص آن بر عهده شورای نگهبان است. در کشور ما افرادی در حلقه رجال سیاسی قرار گرفتهاند که بالاتر از این نمایندگان مجلس نبودند. من اسم نمیبرم اما در دورههای گذشته انتخابات ریاستجمهوری شاهد این اتفاق بودیم. بنابراین کسی که سه یا چهار دوره نماینده مجلس بوده تشخیص میدهد؛ «فلانی که در سطح است در رده رجال سیاسی قرار گرفته پس من هم همطراز او هستم و میتوانم در این انتخابات ثبتنام کنم.»
برخی توپ را به اوت سیاسی میزنند
جبار کوچکینژاد نماینده رشت
حضور گسترده نمایندگان – ادوار و دوره دوازدهم – مجلس برای ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری توجه بسیاری را به خود جلب کرد؛ چراکه پیشبینی میشد بسیاری از آنها در زمره رد یا عدم احراز صلاحیتها قرار میگیرند. جبار کوچکینژاد، نماینده رشت در مجلس این اقدام نمایندگان را در گفتوگو با هممیهن ارزیابی کرده که در زیر آمده است:
*چرا برخی افراد از جمله نمایندگان بدون تجربه در حوزه اجرا در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردند؟
چون احزاب وجود ندارند، هر کسی برای انتخابات ثبتنام میکند و برخی هم از کابینه نامه مینویسند و او را تایید میکنند یا نمایندگان طی نامهای از یک فرد دعوت میکنند که برای ورود به عرصه انتخابات ریاستجمهوری اقدام کند. گاهی هم باندها به این حوزه ورود میکنند اما اگر فعالیت احزاب و تشکلها در صحنه سیاسی شفاف بود، شاهد این نوع ریخت و پاشها و هرج و مرجها در صحنه سیاسی نبودیم.
*کاندیداتوری برخی از نمایندگان به عرصه انتخابات ریاستجهموری را چگونه ارزیابی میکنید؟
معتقدم که بعضی از نمایندگان که در این عرصه حضور پیدا کرده و حتی برخی از آنها خانوادگی هم ثبتنام کردند به عرصه سیاسی کشور لطمه زدند. بعضی از آنها حتی در حوزه انتخابیه خودشان هم رای نیاوردند اما برای انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردند. بهعنوان نمایندهای که ۵ دوره در مجلس بودهام متوجه نمیشوم چرا برای ثبتنام اقدام کردند. فقط برای اینکه ۵ دقیقه تلویزیون آنها را نشان دهد؟ یا پشت تریبونها یک نطقی بکنند؟ این در شأن کسی نیست که نماینده مردم بوده است. معلوم است که برخی عاقل سیاسی نیستند. حتی همراهان این افراد حاکی از آن بود که آنها توپ را به اوت سیاسی میزنند.
شکست تابوی اسامی قدیمی در ریاستجمهوری
علی آذری نماینده قوچان
علی آذری، نماینده قوچان و فاروج نهتنها در این دوره، بلکه در دوره قبل ریاستجمهوری ثبتنام کرده و معتقد است که باید تابوی اسامی قدیمی در ریاستجمهوری شکسته شود. او دلیل حضور نمایندگان را با هممیهن بررسی کرد که از نظرتان میگذرد:
*چرا شما و دیگر نمایندگان دوره دوازدهم مجلس و نمایندگان ادوار اقدام به ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری کردید؟
اکثر نمایندگانی که ثبتنام کردند، حداقل ۲۰ سال سوابق اجرایی در حوزههای مختلف دارند. نمایندگان بهدنبال ایجاد حرکتی هستند تا مشارکت افزایش یابد و شور انتخاباتی ایجاد شود. باید به قسمت مثبت این ثبتنامها نگاه کنیم. من با نمایندگان ادواری که انتخاب نشدند کاری ندارم اما تعداد محدودی از نمایندگان که انتخاب شدند و سوابق اجرایی خوبی دارند، به دلیل مسئولیت اجتماعی وارد این عرصه شدهاند. مردم حوزههای انتخاباتی نگاهشان به نمایندگان است. انگیزه آنها در راستای رخ دادن یک واقعه مبارک برای کشور است.
*نمایندگان تنها برای ایفای مسئولیت اجتماعی و ایجاد شور انتخاباتی اقدام به ثبتنام کردند؟
چند نفر اسم قدیمی وجود دارد که همیشه انتظار میرود در حوزه ریاستجمهوری تنها این اسامی مطرح شود. درحالیکه هر چیزی از جایی شروع میشود. عامل بسیاری از تحولات بزرگ افراد ناشناخته هستند.
*وقتی نمایندگان برای مجلس انتخاب شدند چه نیازی است در انتخابات ریاستجمهوری هم شرکت کنند؟
اصل موضوع این است که در کشور ما فعالیت احزاب به معنای واقعی نیست. برخی میگویند: «اوج دموکراسی این است که هر کسی میخواهد کاندیدای انتخابات شود و مردم او را انتخاب کنند.» از سوی دیگر برخی از متخصصان هم معتقدند: «باید احزاب را تقویت کنیم تا پیشرو انتخابات باشند.» در کشورهای دیگر چند حزب فعالیت میکنند که در نهایت دو نفر از درون حزب برای ریاستجمهوری کاندیدا میشوند و در نهایت حزب است که پاسخگوی عملکرد آنهاست. در برخی از کشورها ۵۰۰ نفر از مردان سیاسی امضا میکنند و تصمیم میگیرند که چه کسانی کاندیدای ریاستجمهوری شوند. در حال حاضر در کشور ما یکی از دلایل ثبتنام افراد ضعف فعالیت احزاب با ریشه و اساسنامه است که پاسخگوی مردم باشند. برخی هم میگویند که شرایط کنونی یکی از فعالیتها در راستای دموکراسی است. فعالیت جدی و واقعی احزاب میتواند در آینده این موضوعات را به صورت ریشهای حل کند.
*با توجه به تاکید رهبری، مرامنامه یا توافقنامهای در مجلس امضا نشده که نمایندگان در مجلس بمانند؟
ما توافقنامه یا مرامنامهای امضا نکردیم. اما اگر کشور به توانمندی فردی نیاز داشته باشد، باید به صحنه بیاید و تلاش و خدمت او مورد رضایت حق، ولایت و مردم باشد.
فرد بیخاطره رجال سیاسی نمیشود
همچنین، عبدالوحید فیاضی، نماینده محمودآباد این اقدام آنها را در گفتوگو با هممیهن مورد بررسی قرار داده که در زیر آمده است:
*به نظر شما قالیباف گزینه مناسبی است برای ریاست مجلس یا رئیسجمهوری؟
به هر حال هنوز ندیدیم که رئیسجمهور بشود که بگوییم خوب است یا نه. نتیجه انتخابات معلوم نیست، شاید هم به مجلس برگردد اما اگر کاستیای در مدیریت مجلس داشته با توجه به دومین دورهای که رئیس مجلس است باید آن را رفع کند.
*به نظر شما چرا تعداد زیادی از ثبتنامکنندگان کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری، از نمایندگان ادوار و دوره کنونی مجلس بودند؟
از آنجایی که ثبتنام آزاد است آنها اقدام به ثبتنام کردند وگرنه دلایل دیگری برای برخی از ثبتنامها پیدا نمیشود. قرار گرفتن در زمره رجال سیاسی یعنی حتماً در سپهر سیاسی نامی از آنها وجود داشته باشد و مردم آنها را بشناسند. اما اگر مردم آنها را نشناسند و کسی از آنها خاطرهای نداشته باشد، طبیعتاً فرد بیخاطره رجال سیاسی نخواهد بود.