گروه سیاسی: انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسیده است، اصواگرایانی که خود را آماده فتح دوباره پاستور کرده بودند با پیروزی مسعود پزشکیان، دچار شوک و بهت شدند. در این میان، برخی به سبد رأی مسعود پزشکیان حمله میکنند و برخی دیگر انگشت اتهام را به سمت قالیباف و جلیلی میبرند و آنان را مقصر شکست اصولگرایان معرفی میکنند.
در همین راستا، غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاحطلب به خبرگزاری خبرآنلاین،گفت: « برخی میگفتند اگر به آقای جلیلی رأی داده شود، رأی شهدا است، چطور می شود که شهدا به آقای جلیلی رأی میدهند؟ شهید سلیمانی که با آقای جلیلی سازگاری نداشت و میگفت اگر ایشان مسئولیت را در پاستور بپذیرد، من یک روز هم در سپاه قدس نخواهم ماند. آنان میگفتند به اتفاق غیر منتظرهای نیافتد، قبلا هم به این شکل بود اما این دوره شدیدتر بود. بالاخره این افراد سه سال در پاستور بودند و آن را در عرض سه هفته از دست دادند.»
وی درباره آینده سیاسی قالیباف هم گفت: «آینده سیاسی آقای قالیباف دیگر تمام شده است. ایشان اگر بخواهند تحرکی داشته باشد باید در همین بهارستان باشد که ممکن است این آخرین ریاست او بر مجلس باشد، مگر اینکه از حاکمیت اشارهای برای ریاست او شود. ایشان دیگر در حد نماینده کنشگر فعال خواهد بود یا دفتر رهبری از ایشان مانند آقای فتاح در ستاد اجرایی یا نهادهایی شبیه آن استفاده کند. ولی اینکه بخواهند در رقابتهای آینده وارد پاستور شود تمام شده است. هم برای آقای جلیلی هم برای آقای قالیباف تمام شده است.»
در ادامه مشروح گفتگوی غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاحطلب را میخوانید؛
************
* در چند روزی که از انتخابات گذشته است، هم شاهد درگیری میان طیف حامیان آقایان جلیلی و قالیباف هستیم، هم شاهد حملات هواداران آقای جلیلی به رأی دهنگان به آقای پزشکیان. تحلیل شما از این درگیریها چیست؟
به نظر میرسد که اصولگرایان ظرفیت پذیرش شکست را ندارند، با توجه به اینکه امیدوار بودند یکی از کاندیداهای اصولگرایان بتواند جایگزین آقای رئیسی در پاستور شود، برایشان سخت بوده که بخواهد پاستور را از دست بدهند، مهمتر از نامزدها نیز، حامیان آنان هستند که نتوانستند به یک سطح منطقی برسند که دوره رقابت تمام شده است.
بالاخره ۳ سال این همه قدرت دست به دست شده است. اصولگرایان در ورطه سختی افتادند و با اظهاراتی که در فضای رسانه و مجازی از سوی آنان درباره جبهه کفر و معاویه و شیطان مطرح شد و زیبنده یک مسلمان نبود، خودشان را بیشتر از زمان رقابتها بی اعتبار کردند.
چطور می شود که شهدا به آقای جلیلی رأی میدهند؟
در عرصه رقابتهای سیاسی انسان تند میشود اما اینگونه نیست که بخواهد مذهب و شریعت را وسط بکشد. برخی میگفتند اگر به آقای جلیلی رأی داده شود، رأی شهدا است، چطور می شود که شهدا به آقای جلیلی رأی میدهند؟ شهید سلیمانی که با آقای جلیلی سازگاری نداشت و میگفت اگر ایشان مسئولیت را در پاستور بپذیرد، من یک روز هم در سپاه قدس نخواهم ماند. آنان میگفتند به اتفاق غیر منتظرهای نیافتد، قبلا هم به این شکل بود اما این دوره شدیدتر بود. بالاخره این افراد سه سال در پاستور بودند و آن را در عرض سه هفته از دست دادند.
من فکر میکنم، باید یک تدبیر، تعقل و خردی باشد که جلوی این مسئله را بگیرند زیرا آنان را بیشتر به سمت انزوا میبرد. اینان ظرفیت به انزوا رفتن را ندارند. خود رقبای اصولگرا هم نتوانستند به یک توافقی برسند و صحنه را به آقای پزشکیان واگذار کردند، حال دور بعد هست و میتوانند با رقابت بپردازند. ما یکی از مشکلاتمان در دو جبهه عوامل افراطی است، برخیها تحمل پیروزی را ندارند و برخی دیگر تحمل شکست را. خوشبختانه در جبهه اصلاحطلبان و معتقدان به تغییر و تحول، این بداخلاقیها و افراطیگریها دیده نمیشود و به دنبال مستقر شدن دولت هستند. کابینه بدون نقص چیده شود، توصیه میکنم جبهه اصلاحطلبان و حامیان آقای پزشکیان، خویشتندار بوده و به افقهای پیش رو بیاندیشند.
رقابت میان پزشکیان و قالیباف سختتر از رقابت میان پزشکیان و جلیلی بود
* شما این استدلال را که اگر آقای جلیلی از انتخابات کنار میرفت، شانس آقای قالیباف بیشتر بود را میپذیرید؟
من میپذیرم که اگر آقای قالیباف در صحنه بود، رقابت میان پزشکیان و او سخت تر از رقابت پزشکیان و جلیلی بود. ضمن اینکه معتقد هستم آن موجی که ایجاد شد افرادی که در این ۲۰ یا ۳۰ سال، پای صندوق رأی نیامدند، اگر احساس میکردند قالیباف نمیتواند کشور را به پیش ببرد، پای صندوق آرا آمده و به سبد رأی پزشکیان افزوده میشدند. میتوان گفت که این موج خاکستری و یا افرادی که رأیشان منفی بود، متاسفانه نگاه میکنند که گزینه حاکمیت معطوف کدام شخص است، سپس در مقابل آن موضعگیری میکنند، فرقی هم نمیکرد آقای جلیلی یا آقای قالیباف باشد.
قاعدتا آقای قالیباف کارنامه درخشانتری داشته است، چه در دوران نیروی انتظامی و چه در دوران شهرداری، بخشی از بهبود محیط تهران مدیون دوران ۱۲ ساله آقای قالیباف است. هر چند که اشکالات جدی هم به آن وارد است و در شورای شهر پنجم که اصلاحطلبان حضور داشتند و آقای نجفی شهردار شدند، دیدیم که مشکلات جدی مالی در شهرداری وجود دارد. آقای نجفی هم گزارشهایی را منتشر کردند ولی متاسفانه شکایتها به جایی نرسید.
اگر آقای پزشکیان و آقای قالیباف به رقابت بر میخواستند، ممکن بود که آقای پزشکیان این مسائل را در جهت مبارزه با فساد مطرح کند، زیرا بحث مرگ و زندگی بود و دو طرف میگفتند که در چه جنبههایی ناکارآمد هستند. به طور مثال، آقای جلیلی و دیگران، آقای پزشکیان را متهم به بی برنامه بودن میکردند و ایشان هم میتوانست بگوید برنامه شما آکنده از فساد است و آنان را در موضع عکسالعمل قرار بدهد.
اگر پزشکیان یکی از سندها را از رقبا رو میکرد، باید از مسئولیت فعلی خود نیز کنار میرفتند
* یعنی آقای پزشکیان، سندهایی از فساد درباره آقای جلیلی داشتند و در مناظرات رو نکردند؟
کمیتههایی کار میکردند و سندها را به ایشان میدادند. ضعفهایی را از آقای زاکانی و دیگران را ارائه میکردند اما آقای پزشکیان اخلاقی برخورد کرده و آنان را رو نکرد. یادم میآید در یک مسابقه کشتی مرحوم تختی با رقیب روسی خود، وقتی فهمید دست حریف مشکل دارد هیچ وقت به سمت آن دست نرفت، آقای پزشکیان نیز همچین اقدامی را انجام داد. مسائلی وجود داشت که اگر آقای پزشکیان یکی از آنان را رو می کرد، رقبایی که سعی کردند ایشان را به حاشیه بکشانند، باید از مسئولیت فعلی خود نیز کنار میرفتند.
قشر خاکستری را صداقت، گویش و زبان بدن پزشکیان در مناظرات بیدار کرد
* شما اشاره کردید که مردم به گزینه معطوف به حاکمیت نگاه میکنند تا مقابل او بایستند. ما در این دوره از انتخابات شاهد بودیم که به شکل حتی غیرقانونی از دولت تا مجلس همه پشت سر یک کاندیدای خاص قرار گرفته بودند…
بله، مردم نیز همین اقدامات را مشاهده میکنند، حتی از چینش ۱+۵ کاندیدای انتخابات نیز احساس نابرابری کردند. جامعه ایران هم به دنبال آدم مظلوم میگردد، ادمی که حقش خورده و نادیده گرفته شده است. همین چینش یکی از اشتباهات فاحش شورای نگهبان بود زیرا میگفت که این فرد به تنهایی میتواند از پس چهار پنج نفر به تنهایی بر بیاید، یا اگر فردی قوی باشد نمیتواند در مقابل این ۴ یا ۵ نفر کاری از پیش ببرد. به هر حال نوع چینش کاندیداها تداعی این بود که عدالت برقرار نشده است.
همچنین فضای مناظره ۴ برابری در اختیار رقبا بود و اگر آنان تصمیم میگرفتند که به آقای پزشکیان حمله کنند، آقای پزشکیان ۴ برابر وقت لازم داشت تا به آنان پاسخ بدهد، جدای از آنکه حتی زمانی برای زدن حرف خودش نبود.
کم کم فضا به این سمت رفت که اینان اتیکتدار و نشانهدار هستند و همین هم باعث شد تا اقبالها به سمت آقای پزشکیان برود. آنچه درصد کمی از قشر خاکستری و آرای منفی را بیدار کرد، صداقت، گویش و زبان بدن آقای پزشکیان در مناظرهها بود.
۱۳ میلیون رأی، آرای اصولگرایان بود
*۱۳ میلیون رأی در مرحله دوم به سبد رأی آقای جلیلی ریخته شد، این رأی شخص ایشان و جریان حامیشان بود یا آرای تجمیعی اصولگرایان بود؟
خیر، این رأی آقای جلیلی نبود. یعنی این آرای اصولگرایان بود، بسیج، ائمه جمعه، رسانهها و نهادهای خاص و سیستم دولتی کشور بر اساس امکانات تبلیغاتی که در اختیار داشتند به دست آوردند. آقای پزشکیان باید برای جذب و اقناع افرادی که به ایشان رأی ندادند، کاری کند.
ایشان باید ۳ برنامه جدی پیش روی خود داشته باشد، یک برای این ۱۳ میلیون برنامه جذبی داشته باشد. دو برنامه برای آن ۱۶ میلیون رأیای که به دست آورد داشته باشد و همچنین برای کسانی که به ایشان رأی ندادند برنامه داشته باشد تا به سمت خودش جذب کند، همچین به سمت حل مسائل و مشکلات مانند مسائل بینالمللی، ارتباطات با کشورهای قدرتمند مانند آمریکا که اجازه رهبری را هم بگیرند، برود. این ۱۳ میلیون آرای اصولگرایان بود و بیشتر از این هم کشش لازم را نداشتند و یک واقعیتی است که سبد رأی آنان پخش و تقسیم شده است.
کسانی که در این چندسال، در بدنه دولت به عنوان مدیر نفوذ کردند میتوانند مانعتراشی کنند
* این آرا میتواند یک دست انداز در مسیر پیش روی دولت چهاردهم باشد؟
خیر نمیتواند، این آرا، رأی متفرقی در حوزه در سطح روستاها و شهرها هستند. مانع کسانی هستند که در این چندسال، در بدنه دولت به عنوان مدیر نفوذ کردند و اگر بخواهند کارشکنی کنند، کار آقای پزشکیان با مشکل مواجه است. مثلا دوماه دیگر که دولت چهاردهم می خواهد مستقر شود، این افراد شروع به خرج کردن بودجه کنند.
من یادم هست آقای جنتی، وزیر ارشاد دولت آقای روحانی روز اولی که در دولت مستقر شد، به من گفت که الآن که من آمدم مرداد ماه است و ۷ ماه دیگر از سال باقی مانده اما نه تنها وزیر بودجه وزارتخانه را خالی کرده است بلکه این وزارتخارجه به اتحادیه ناشرین، اتحادیه روزنامهنگاران و … بدهکار هم است یا در آمارهایی که به ایشان داده بودند چند هزار کتاب خریده بودند. الآن هم علائمی وجود دارد که این بی تقواییها در حال انجام است. البته آقای پزشکیان هشدار دادند و یک کمیتهای هم برای بررسی این موارد تشکیل شده است.
در زمان شهرداری آقای نجفی گفتند که شهردار قبلی چند هزار نفری را وارد شهرداری کرده است، ما زمانی که به شهرداری رفتیم گفتند برخی از این افراد در اتاقها جایی برای نشستن ندارند. در دولت هم به این شکل است که برخیها را دارند جذب میکنند که میتواند مانع برای دولت چهاردهم باشد.
قالیباف با حمایت از سعید جلیلی اشتباه کرد
* تحلیل شما از نوع مواجه آقای قالیباف با آقای پزشکیان چیست؟ آیا ممکن است موانعی مانند روز رأی اعتماد ایجاد کنند یا با توجه به نیازی که به آرای مستقلین دارند به سمت همراهی خواهند رفت؟
به گمان من، آقای قالیباف با بیانیهای که پس از شکست در انتخابات صادر کرد و ستادهای خود را در اختیار آقای جلیلی قرار داد اشتباه کرد. البته ایشان با سختی و اشاراتی از سوی حاکمیت، ریاست مجلس را به دست آورد، زیرا تعداد مخالفان ایشان زیاد بود، خواست این محبت را جبران کند و در بهارستان با طیف حامیان آقای جلیلی مشکلی نداشته باشد. به نظر من، اگر چه ایشان در کوتاه مدت تصمیمات درستی گرفت اما در بلند مدت اشتباه کرد.
آقای قالیباف، همانطور که در مناظرات نشان داد باید جنبه اعتدال و منصفانه بودن را حفظ میکرد نه اینکه سمت و سوی به آقای جلیلی پیدا کند. آقای جلیلی توانایی اداره کشور را ندارد و به همین سبب آقای قالیباف زیر سوال میرود که چه تشخیصی برای این مسئله دادید و از او حمایت کردید؟ آقای قالیباف جمعبندی درستی نداشت.
آینده سیاسی جلیلی قالیباف دیگر تمام شده است
* یعنی به سمت همراهی با آقای پزشکیان نخواهند رفت؟
چرا، ایشان فردی درگیر نیست و میخواهند توازن ایجاد کند اما مجلس در اختیار آقای قالیباف نیست. بیش از نیمی از افراد مجلس پایداریچی هستند و اگر بخواهند سنگاندازی در مسیر دولت کنند، کاری به آقای قالیباف ندارند و از جای دیگری تامین میشوند.
* ما ریزش شدید آرای آقای قالیباف را در دو انتخابات اخیر شاهد بودیم، فکر می کنید آینده سیاسی ایشان به کدام سمت خواهد رفت؟
آینده سیاسی آقای قالیباف دیگر تمام شده است. ایشان اگر بخواهند تحرکی داشته باشد باید در همین بهارستان باشد که ممکن است این آخرین ریاست او بر مجلس باشد، مگر اینکه از حاکمیت اشارهای برای ریاست او شود. ایشان دیگر در حد نماینده کنشگر فعال خواهد بود یا دفتر رهبری از ایشان مانند آقای فتاح در ستاد اجرایی یا نهادهایی شبیه آن استفاده کند. ولی اینکه بخواهند در رقابتهای آینده وارد پاستور شود تمام شده است. هم برای آقای جلیلی هم برای آقای قالیباف تمام شده است.
سهمخواهی میتواند برای پزشکیان یک پاشنه آشیل باشد
* این روزها بحث سهمخواهی از دولت چهاردهم مطرح میشود، با توجه به گستردگی که طیف حامیان آقای پزشکیان دارند، این مسئله میتواند به یک چالش تبدیل شود؟
من فکر میکنم یکی از بحثهای جدی آقای پزشکیان، مسئله اطرافیان ایشان است و از همان اول تشکیل ستاد ایشان دیده شد ولی گفتند تجربه نداشتند و از شهرستان آمدند برای همین جدی گرفته نشد. اما زمانی که آقای پزشکیان در انتخابات برنده شدند، من شنیدم که باعث رنجش افرادی که در پیروزیشان نقش داشتند شد و فاصله گرفتند. البته تلاشهایی برای بازگرداندن آنان شد اما آقای پزشکیان باید در این چالش مداخله کرده و اجازه ریزش ندهند.
رویکرد ایشان باید جذب آرایی باشد که به ایشان رأی ندادند چه برسد که حلقههای اولیه بخواهند فاصله بگیرد. من مسئله سهمخواهی را چالش جدی میدانم و ایشان باید در این قضیه دخالت کند. بحث سهمخواهی میتواند برای ایشان یک پاشنه آشیل باشد که نتیجه خوبی هم نخواهد داشت. افرادی که چند دور وزیر شدند به دلیل تجربه و سابقه اگر بخواهند در کابینه باشند، موج برگشت منفی علیه ایشان ایجاد خواهد شد.
پزشکیان باید از مدیران با تجربه در برخی بخشها به خصوص دستگاه دیپلماسی استفاده کند
* شرطهایی برای کابینه چهاردهم مطرح میشود، از جمله اینکه آقای ظریف گفتند ۶۰ درصد نیروها جدید و جوان هستند یا میانگین سنی پایین تر از ۵۵ باشد. شما فکر میکنید در شرایط فعلی کشور کابینه پزشکیان با افراد با تجربه باید تشکیل شود یا باید چرخش نسلی مدیران رده اول را شاهد باشیم تا این خون جدید به بدنه مدیریتی اصلاح طلبان و اعتدالیون از همین دولت تزریق شود؟
من فکر میکنم ناکارآمدی که در دولت سیزدهم شاهد بودیم و مدیران متوسط به پایین روی کار آمدند؛ باید از افراد با تجربه استفاده شود تا جبران مافات شود سپس به تدریج به سمت استفاده و تزریق مدیران جوان به بدنه دولت برویم.
در حال حاضر من موافق نیستم که آقای پزشکیان با توجه به سابقه ۳ ساله دولت سیزدهم، به سمت استفاده از نیروهای جوان در ابربحران برود. ما دیگر بحران نداریم بلکه ابر بحران است، یک مدیر کم تجربه نمیتواند قصه مهاجرت که من به آن فرار می گویم را حل کند یا در ابربحران معیشت کسی که از دانشگاه به تیم اقتصادی پیوسته نمیتواند آن را حل کرده و نقشه راه تعیین کند.
آقای پزشکیان باید از مدیران با تجربه در برخی بخشها به خصوص دستگاه دیپلماسی استفاده کند و به تدریج به سمت نیروهای جوان و حتی بانوان برود. همچنین باید در سطح وزرا و معاونان استفاده از بانوان را بیشتر کنیم. آقای پزشکیان میتواند این مسئله را برای تشکیلات خود مصوب کند و از بانوان استفاده کند.
امکان دارد طیبنیا به عنوان لیدر اقتصادی دولت در کابینه باشد
* حضور چه کسانی در دولت آقای پزشکیان قطعی شده است؟ شما اطلاعی دارید؟
خیر، هنوز دارند افراد را بررسی می کنند و حضور هیچ فردی قطعی نیست، کمااینکه آقای ظریف هم رئیس شورای سیاستگذاری شدند. کمیتههای ۵ گانه در حال بررسی افراد هستند و در مرحله پیمایش هستند و هنوز اسمی به آقای پزشکیان داده نشده است.
* گفته میشود که حضور آقای طیبنیا و آقای دهقان در دولت قطعی است؟
من اطلاعی ندارم چه مانعی وجود دارد که آقای طیبنیا در دولت باشد؟ امکان دارد ایشان به عنوان لیدر اقتصادی دولت در کابینه باشد اما درباره آقای دهقان اطلاعی ندارم.
در همین راستا، غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاحطلب به خبرگزاری خبرآنلاین،گفت: « برخی میگفتند اگر به آقای جلیلی رأی داده شود، رأی شهدا است، چطور می شود که شهدا به آقای جلیلی رأی میدهند؟ شهید سلیمانی که با آقای جلیلی سازگاری نداشت و میگفت اگر ایشان مسئولیت را در پاستور بپذیرد، من یک روز هم در سپاه قدس نخواهم ماند. آنان میگفتند به اتفاق غیر منتظرهای نیافتد، قبلا هم به این شکل بود اما این دوره شدیدتر بود. بالاخره این افراد سه سال در پاستور بودند و آن را در عرض سه هفته از دست دادند.»
وی درباره آینده سیاسی قالیباف هم گفت: «آینده سیاسی آقای قالیباف دیگر تمام شده است. ایشان اگر بخواهند تحرکی داشته باشد باید در همین بهارستان باشد که ممکن است این آخرین ریاست او بر مجلس باشد، مگر اینکه از حاکمیت اشارهای برای ریاست او شود. ایشان دیگر در حد نماینده کنشگر فعال خواهد بود یا دفتر رهبری از ایشان مانند آقای فتاح در ستاد اجرایی یا نهادهایی شبیه آن استفاده کند. ولی اینکه بخواهند در رقابتهای آینده وارد پاستور شود تمام شده است. هم برای آقای جلیلی هم برای آقای قالیباف تمام شده است.»
در ادامه مشروح گفتگوی غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاحطلب را میخوانید؛
************
* در چند روزی که از انتخابات گذشته است، هم شاهد درگیری میان طیف حامیان آقایان جلیلی و قالیباف هستیم، هم شاهد حملات هواداران آقای جلیلی به رأی دهنگان به آقای پزشکیان. تحلیل شما از این درگیریها چیست؟
به نظر میرسد که اصولگرایان ظرفیت پذیرش شکست را ندارند، با توجه به اینکه امیدوار بودند یکی از کاندیداهای اصولگرایان بتواند جایگزین آقای رئیسی در پاستور شود، برایشان سخت بوده که بخواهد پاستور را از دست بدهند، مهمتر از نامزدها نیز، حامیان آنان هستند که نتوانستند به یک سطح منطقی برسند که دوره رقابت تمام شده است.
بالاخره ۳ سال این همه قدرت دست به دست شده است. اصولگرایان در ورطه سختی افتادند و با اظهاراتی که در فضای رسانه و مجازی از سوی آنان درباره جبهه کفر و معاویه و شیطان مطرح شد و زیبنده یک مسلمان نبود، خودشان را بیشتر از زمان رقابتها بی اعتبار کردند.
چطور می شود که شهدا به آقای جلیلی رأی میدهند؟
در عرصه رقابتهای سیاسی انسان تند میشود اما اینگونه نیست که بخواهد مذهب و شریعت را وسط بکشد. برخی میگفتند اگر به آقای جلیلی رأی داده شود، رأی شهدا است، چطور می شود که شهدا به آقای جلیلی رأی میدهند؟ شهید سلیمانی که با آقای جلیلی سازگاری نداشت و میگفت اگر ایشان مسئولیت را در پاستور بپذیرد، من یک روز هم در سپاه قدس نخواهم ماند. آنان میگفتند به اتفاق غیر منتظرهای نیافتد، قبلا هم به این شکل بود اما این دوره شدیدتر بود. بالاخره این افراد سه سال در پاستور بودند و آن را در عرض سه هفته از دست دادند.
من فکر میکنم، باید یک تدبیر، تعقل و خردی باشد که جلوی این مسئله را بگیرند زیرا آنان را بیشتر به سمت انزوا میبرد. اینان ظرفیت به انزوا رفتن را ندارند. خود رقبای اصولگرا هم نتوانستند به یک توافقی برسند و صحنه را به آقای پزشکیان واگذار کردند، حال دور بعد هست و میتوانند با رقابت بپردازند. ما یکی از مشکلاتمان در دو جبهه عوامل افراطی است، برخیها تحمل پیروزی را ندارند و برخی دیگر تحمل شکست را. خوشبختانه در جبهه اصلاحطلبان و معتقدان به تغییر و تحول، این بداخلاقیها و افراطیگریها دیده نمیشود و به دنبال مستقر شدن دولت هستند. کابینه بدون نقص چیده شود، توصیه میکنم جبهه اصلاحطلبان و حامیان آقای پزشکیان، خویشتندار بوده و به افقهای پیش رو بیاندیشند.
رقابت میان پزشکیان و قالیباف سختتر از رقابت میان پزشکیان و جلیلی بود
* شما این استدلال را که اگر آقای جلیلی از انتخابات کنار میرفت، شانس آقای قالیباف بیشتر بود را میپذیرید؟
من میپذیرم که اگر آقای قالیباف در صحنه بود، رقابت میان پزشکیان و او سخت تر از رقابت پزشکیان و جلیلی بود. ضمن اینکه معتقد هستم آن موجی که ایجاد شد افرادی که در این ۲۰ یا ۳۰ سال، پای صندوق رأی نیامدند، اگر احساس میکردند قالیباف نمیتواند کشور را به پیش ببرد، پای صندوق آرا آمده و به سبد رأی پزشکیان افزوده میشدند. میتوان گفت که این موج خاکستری و یا افرادی که رأیشان منفی بود، متاسفانه نگاه میکنند که گزینه حاکمیت معطوف کدام شخص است، سپس در مقابل آن موضعگیری میکنند، فرقی هم نمیکرد آقای جلیلی یا آقای قالیباف باشد.
قاعدتا آقای قالیباف کارنامه درخشانتری داشته است، چه در دوران نیروی انتظامی و چه در دوران شهرداری، بخشی از بهبود محیط تهران مدیون دوران ۱۲ ساله آقای قالیباف است. هر چند که اشکالات جدی هم به آن وارد است و در شورای شهر پنجم که اصلاحطلبان حضور داشتند و آقای نجفی شهردار شدند، دیدیم که مشکلات جدی مالی در شهرداری وجود دارد. آقای نجفی هم گزارشهایی را منتشر کردند ولی متاسفانه شکایتها به جایی نرسید.
اگر آقای پزشکیان و آقای قالیباف به رقابت بر میخواستند، ممکن بود که آقای پزشکیان این مسائل را در جهت مبارزه با فساد مطرح کند، زیرا بحث مرگ و زندگی بود و دو طرف میگفتند که در چه جنبههایی ناکارآمد هستند. به طور مثال، آقای جلیلی و دیگران، آقای پزشکیان را متهم به بی برنامه بودن میکردند و ایشان هم میتوانست بگوید برنامه شما آکنده از فساد است و آنان را در موضع عکسالعمل قرار بدهد.
اگر پزشکیان یکی از سندها را از رقبا رو میکرد، باید از مسئولیت فعلی خود نیز کنار میرفتند
* یعنی آقای پزشکیان، سندهایی از فساد درباره آقای جلیلی داشتند و در مناظرات رو نکردند؟
کمیتههایی کار میکردند و سندها را به ایشان میدادند. ضعفهایی را از آقای زاکانی و دیگران را ارائه میکردند اما آقای پزشکیان اخلاقی برخورد کرده و آنان را رو نکرد. یادم میآید در یک مسابقه کشتی مرحوم تختی با رقیب روسی خود، وقتی فهمید دست حریف مشکل دارد هیچ وقت به سمت آن دست نرفت، آقای پزشکیان نیز همچین اقدامی را انجام داد. مسائلی وجود داشت که اگر آقای پزشکیان یکی از آنان را رو می کرد، رقبایی که سعی کردند ایشان را به حاشیه بکشانند، باید از مسئولیت فعلی خود نیز کنار میرفتند.
قشر خاکستری را صداقت، گویش و زبان بدن پزشکیان در مناظرات بیدار کرد
* شما اشاره کردید که مردم به گزینه معطوف به حاکمیت نگاه میکنند تا مقابل او بایستند. ما در این دوره از انتخابات شاهد بودیم که به شکل حتی غیرقانونی از دولت تا مجلس همه پشت سر یک کاندیدای خاص قرار گرفته بودند…
بله، مردم نیز همین اقدامات را مشاهده میکنند، حتی از چینش ۱+۵ کاندیدای انتخابات نیز احساس نابرابری کردند. جامعه ایران هم به دنبال آدم مظلوم میگردد، ادمی که حقش خورده و نادیده گرفته شده است. همین چینش یکی از اشتباهات فاحش شورای نگهبان بود زیرا میگفت که این فرد به تنهایی میتواند از پس چهار پنج نفر به تنهایی بر بیاید، یا اگر فردی قوی باشد نمیتواند در مقابل این ۴ یا ۵ نفر کاری از پیش ببرد. به هر حال نوع چینش کاندیداها تداعی این بود که عدالت برقرار نشده است.
همچنین فضای مناظره ۴ برابری در اختیار رقبا بود و اگر آنان تصمیم میگرفتند که به آقای پزشکیان حمله کنند، آقای پزشکیان ۴ برابر وقت لازم داشت تا به آنان پاسخ بدهد، جدای از آنکه حتی زمانی برای زدن حرف خودش نبود.
کم کم فضا به این سمت رفت که اینان اتیکتدار و نشانهدار هستند و همین هم باعث شد تا اقبالها به سمت آقای پزشکیان برود. آنچه درصد کمی از قشر خاکستری و آرای منفی را بیدار کرد، صداقت، گویش و زبان بدن آقای پزشکیان در مناظرهها بود.
۱۳ میلیون رأی، آرای اصولگرایان بود
*۱۳ میلیون رأی در مرحله دوم به سبد رأی آقای جلیلی ریخته شد، این رأی شخص ایشان و جریان حامیشان بود یا آرای تجمیعی اصولگرایان بود؟
خیر، این رأی آقای جلیلی نبود. یعنی این آرای اصولگرایان بود، بسیج، ائمه جمعه، رسانهها و نهادهای خاص و سیستم دولتی کشور بر اساس امکانات تبلیغاتی که در اختیار داشتند به دست آوردند. آقای پزشکیان باید برای جذب و اقناع افرادی که به ایشان رأی ندادند، کاری کند.
ایشان باید ۳ برنامه جدی پیش روی خود داشته باشد، یک برای این ۱۳ میلیون برنامه جذبی داشته باشد. دو برنامه برای آن ۱۶ میلیون رأیای که به دست آورد داشته باشد و همچنین برای کسانی که به ایشان رأی ندادند برنامه داشته باشد تا به سمت خودش جذب کند، همچین به سمت حل مسائل و مشکلات مانند مسائل بینالمللی، ارتباطات با کشورهای قدرتمند مانند آمریکا که اجازه رهبری را هم بگیرند، برود. این ۱۳ میلیون آرای اصولگرایان بود و بیشتر از این هم کشش لازم را نداشتند و یک واقعیتی است که سبد رأی آنان پخش و تقسیم شده است.
کسانی که در این چندسال، در بدنه دولت به عنوان مدیر نفوذ کردند میتوانند مانعتراشی کنند
* این آرا میتواند یک دست انداز در مسیر پیش روی دولت چهاردهم باشد؟
خیر نمیتواند، این آرا، رأی متفرقی در حوزه در سطح روستاها و شهرها هستند. مانع کسانی هستند که در این چندسال، در بدنه دولت به عنوان مدیر نفوذ کردند و اگر بخواهند کارشکنی کنند، کار آقای پزشکیان با مشکل مواجه است. مثلا دوماه دیگر که دولت چهاردهم می خواهد مستقر شود، این افراد شروع به خرج کردن بودجه کنند.
من یادم هست آقای جنتی، وزیر ارشاد دولت آقای روحانی روز اولی که در دولت مستقر شد، به من گفت که الآن که من آمدم مرداد ماه است و ۷ ماه دیگر از سال باقی مانده اما نه تنها وزیر بودجه وزارتخانه را خالی کرده است بلکه این وزارتخارجه به اتحادیه ناشرین، اتحادیه روزنامهنگاران و … بدهکار هم است یا در آمارهایی که به ایشان داده بودند چند هزار کتاب خریده بودند. الآن هم علائمی وجود دارد که این بی تقواییها در حال انجام است. البته آقای پزشکیان هشدار دادند و یک کمیتهای هم برای بررسی این موارد تشکیل شده است.
در زمان شهرداری آقای نجفی گفتند که شهردار قبلی چند هزار نفری را وارد شهرداری کرده است، ما زمانی که به شهرداری رفتیم گفتند برخی از این افراد در اتاقها جایی برای نشستن ندارند. در دولت هم به این شکل است که برخیها را دارند جذب میکنند که میتواند مانع برای دولت چهاردهم باشد.
قالیباف با حمایت از سعید جلیلی اشتباه کرد
* تحلیل شما از نوع مواجه آقای قالیباف با آقای پزشکیان چیست؟ آیا ممکن است موانعی مانند روز رأی اعتماد ایجاد کنند یا با توجه به نیازی که به آرای مستقلین دارند به سمت همراهی خواهند رفت؟
به گمان من، آقای قالیباف با بیانیهای که پس از شکست در انتخابات صادر کرد و ستادهای خود را در اختیار آقای جلیلی قرار داد اشتباه کرد. البته ایشان با سختی و اشاراتی از سوی حاکمیت، ریاست مجلس را به دست آورد، زیرا تعداد مخالفان ایشان زیاد بود، خواست این محبت را جبران کند و در بهارستان با طیف حامیان آقای جلیلی مشکلی نداشته باشد. به نظر من، اگر چه ایشان در کوتاه مدت تصمیمات درستی گرفت اما در بلند مدت اشتباه کرد.
آقای قالیباف، همانطور که در مناظرات نشان داد باید جنبه اعتدال و منصفانه بودن را حفظ میکرد نه اینکه سمت و سوی به آقای جلیلی پیدا کند. آقای جلیلی توانایی اداره کشور را ندارد و به همین سبب آقای قالیباف زیر سوال میرود که چه تشخیصی برای این مسئله دادید و از او حمایت کردید؟ آقای قالیباف جمعبندی درستی نداشت.
آینده سیاسی جلیلی قالیباف دیگر تمام شده است
* یعنی به سمت همراهی با آقای پزشکیان نخواهند رفت؟
چرا، ایشان فردی درگیر نیست و میخواهند توازن ایجاد کند اما مجلس در اختیار آقای قالیباف نیست. بیش از نیمی از افراد مجلس پایداریچی هستند و اگر بخواهند سنگاندازی در مسیر دولت کنند، کاری به آقای قالیباف ندارند و از جای دیگری تامین میشوند.
* ما ریزش شدید آرای آقای قالیباف را در دو انتخابات اخیر شاهد بودیم، فکر می کنید آینده سیاسی ایشان به کدام سمت خواهد رفت؟
آینده سیاسی آقای قالیباف دیگر تمام شده است. ایشان اگر بخواهند تحرکی داشته باشد باید در همین بهارستان باشد که ممکن است این آخرین ریاست او بر مجلس باشد، مگر اینکه از حاکمیت اشارهای برای ریاست او شود. ایشان دیگر در حد نماینده کنشگر فعال خواهد بود یا دفتر رهبری از ایشان مانند آقای فتاح در ستاد اجرایی یا نهادهایی شبیه آن استفاده کند. ولی اینکه بخواهند در رقابتهای آینده وارد پاستور شود تمام شده است. هم برای آقای جلیلی هم برای آقای قالیباف تمام شده است.
سهمخواهی میتواند برای پزشکیان یک پاشنه آشیل باشد
* این روزها بحث سهمخواهی از دولت چهاردهم مطرح میشود، با توجه به گستردگی که طیف حامیان آقای پزشکیان دارند، این مسئله میتواند به یک چالش تبدیل شود؟
من فکر میکنم یکی از بحثهای جدی آقای پزشکیان، مسئله اطرافیان ایشان است و از همان اول تشکیل ستاد ایشان دیده شد ولی گفتند تجربه نداشتند و از شهرستان آمدند برای همین جدی گرفته نشد. اما زمانی که آقای پزشکیان در انتخابات برنده شدند، من شنیدم که باعث رنجش افرادی که در پیروزیشان نقش داشتند شد و فاصله گرفتند. البته تلاشهایی برای بازگرداندن آنان شد اما آقای پزشکیان باید در این چالش مداخله کرده و اجازه ریزش ندهند.
رویکرد ایشان باید جذب آرایی باشد که به ایشان رأی ندادند چه برسد که حلقههای اولیه بخواهند فاصله بگیرد. من مسئله سهمخواهی را چالش جدی میدانم و ایشان باید در این قضیه دخالت کند. بحث سهمخواهی میتواند برای ایشان یک پاشنه آشیل باشد که نتیجه خوبی هم نخواهد داشت. افرادی که چند دور وزیر شدند به دلیل تجربه و سابقه اگر بخواهند در کابینه باشند، موج برگشت منفی علیه ایشان ایجاد خواهد شد.
پزشکیان باید از مدیران با تجربه در برخی بخشها به خصوص دستگاه دیپلماسی استفاده کند
* شرطهایی برای کابینه چهاردهم مطرح میشود، از جمله اینکه آقای ظریف گفتند ۶۰ درصد نیروها جدید و جوان هستند یا میانگین سنی پایین تر از ۵۵ باشد. شما فکر میکنید در شرایط فعلی کشور کابینه پزشکیان با افراد با تجربه باید تشکیل شود یا باید چرخش نسلی مدیران رده اول را شاهد باشیم تا این خون جدید به بدنه مدیریتی اصلاح طلبان و اعتدالیون از همین دولت تزریق شود؟
من فکر میکنم ناکارآمدی که در دولت سیزدهم شاهد بودیم و مدیران متوسط به پایین روی کار آمدند؛ باید از افراد با تجربه استفاده شود تا جبران مافات شود سپس به تدریج به سمت استفاده و تزریق مدیران جوان به بدنه دولت برویم.
در حال حاضر من موافق نیستم که آقای پزشکیان با توجه به سابقه ۳ ساله دولت سیزدهم، به سمت استفاده از نیروهای جوان در ابربحران برود. ما دیگر بحران نداریم بلکه ابر بحران است، یک مدیر کم تجربه نمیتواند قصه مهاجرت که من به آن فرار می گویم را حل کند یا در ابربحران معیشت کسی که از دانشگاه به تیم اقتصادی پیوسته نمیتواند آن را حل کرده و نقشه راه تعیین کند.
آقای پزشکیان باید از مدیران با تجربه در برخی بخشها به خصوص دستگاه دیپلماسی استفاده کند و به تدریج به سمت نیروهای جوان و حتی بانوان برود. همچنین باید در سطح وزرا و معاونان استفاده از بانوان را بیشتر کنیم. آقای پزشکیان میتواند این مسئله را برای تشکیلات خود مصوب کند و از بانوان استفاده کند.
امکان دارد طیبنیا به عنوان لیدر اقتصادی دولت در کابینه باشد
* حضور چه کسانی در دولت آقای پزشکیان قطعی شده است؟ شما اطلاعی دارید؟
خیر، هنوز دارند افراد را بررسی می کنند و حضور هیچ فردی قطعی نیست، کمااینکه آقای ظریف هم رئیس شورای سیاستگذاری شدند. کمیتههای ۵ گانه در حال بررسی افراد هستند و در مرحله پیمایش هستند و هنوز اسمی به آقای پزشکیان داده نشده است.
* گفته میشود که حضور آقای طیبنیا و آقای دهقان در دولت قطعی است؟
من اطلاعی ندارم چه مانعی وجود دارد که آقای طیبنیا در دولت باشد؟ امکان دارد ایشان به عنوان لیدر اقتصادی دولت در کابینه باشد اما درباره آقای دهقان اطلاعی ندارم.