بازار،چراکه در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ نیز بازار سرمایه به واسطه همین پنهان کاری ها، ریزش عجیبی را تجربه کرد. در آن زمان به دنبال انتشار نامه افزایش نرخ خوراک گاز شرکتهای پتروپالایشی و سایر صنایع بازار سقوط کرد. ولی بعد از ۵۰ روز، مشخص شد دلایل افت سنگین شاخص بورس ناشی از این اطلاعات نهانی بوده است. درحالی که بازار سرمایه آیینه تمام نمای یک اقتصاد شفاف باید باشد. به طور قطع مهمترین دلیل این ناکارآمدی بورس به مدیران آن برمیگردد.
کم کاری اهمال ناظر بورس در مقابل عملکرد برخی شرکتهای بورسی نشان میدهد که بازار شفاف نیست. آیا این عدم شفافیت در بورس نشان دهنده آن نیست که عدهای منافع سهامداران را نادیده میگیرند
هرچند بازار سهام باید حافظ سرمایه سهامداران باشد، اما از آنجایی که منافع شخصی و سازمانی منجر شده که اتفاقاتی در بورس بیفتد که بازار را دچار التهاب کند. برای نمونه کم کاری اهمال ناظر بورس در مقابل عملکرد برخی شرکتهای بورسی نشان میدهد که بازار شفاف نیست. آیا این عدم شفافیت در بورس نشان دهنده آن نیست که عدهای منافع سهامداران را نادیده میگیرند.
اگر امروز تعداد کدهای فعال بورس از ۴ میلیون کد در سال ۱۳۹۹ به حدود ۱۵۰ هزار کد در سال ۱۴۰۳ رسیده است تحت تاثیر عملکرد غیرشفاف بورس است.
بازار سرمایه این روزها همچنان در نبود نقدینگی بسر میبرد و پول هوشمند منتظر اقدام کابینه جدید است. با توجه به اتفاقاتی که در هیات رییسه سازمان بورس رخ داده پیشبینی میشود تغییر مدیریت به زودی کلید میخورد. انتظار می رود همین موضوع نیز اثر روانی مثبتی بر معاملات بازار در کوتاه مدت داشته باشد. هرچند تا زمانی که ارزش و حجم معاملات که مهمترین فاکتور در چرخش روند هاست به وضعیت نرمال باز نگردد وضعیت بازار سرمایه به همین شکل ادامه پیدا کند.
معاملات تالار شیشهای شفاف نیست
یکی دیگر از عدم شفافیت ها در معاملات تالار شیشهای به وضعیت بورس کالا برمی گردد. برای نمونه رشد هزینه برق به صورت دلاری برای فولادی ها، هر کیلووات ۳ سنت شده است. درحالی که شرکتهای خصوصی تولیدکننده برق نیز مدعی هستند که زیان ده شدهاند چراکه منافع فروش برق در بورس کالا به نفع شرکتهای دولتی تولید برق است و اثرات آن در سرمایهگذاران بورس نمایان شدهاست.
با توجه به اینکه معاملهگرها از سازوکار عرضه در بورس کالا گلایه مند هستند. آیا عدم شفافیت در بورس چیزی غیر از این است که عدهای از فروشندگان در معاملات بورس راضی و خریداران ناراضی هستند؟
قبض برق صنایع فولاد و پتروپالایشگاهی از اردیبهشت تا دیماه ۱۴۰۲ به صورت علیالحساب صادر شده بود (۶۰۰ تومان) و طبق مصوبه وزارت نیرو بهای برق مشترکان این صنایع در کل این دوره و سال ۱۴۰۳ باید بر اساس تعرفه ۱۲۰۰ تومان به ازای هر کیلو وات ساعت پرداخت شود. هزینه برق نسبت به کل بهای تمام شده فولاد برای شده سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ مورد بررسی نشان میدهد، ۳.۵ درصد از بهای تمام شده فقط مرتبط با هزینه برق بودهاست. این نسبت از کمتر از ۱ درصد تا ۶ درصد در سهم های مختلف قابل ملاحظه است.
نکته قابل توجه تاثیر بیشتر هزینه برق در شمش سازان نسبت به سازندگان فروآلیاژ، میلگرد و ورق است. از طرف دیگر خریداران صنایع پلایین دستی شمش فولاد، محصولات پتروشیمی و… از سازوکار عرضه در بورس کالا گلایه مند هستند. آیا عدم شفافیت در بورس چیزی غیر از این است که عدهای از فروشندگان در معاملات بورس راضی و خریداران ناراضی هستند؟ برای نمونه نرخ برق نه به صورت ریالی بلکه به صورت دلاری رشد کرده و از میانگین ۲.۲ سنت در سال گذشته به میانگین ۳.۱ سنت به ازای هر کیلووات رسیده که این افزایش، کاهنده سود واقعی شرکت های فولادی است. همین موضوع منجر شده تا در برخی مقاطع نرخ محصولات فولادی عرضه شده در بورس کالا گرانتر از بازار کشورهای همسایه شود.
چرا بازار سرمایه با چالشهای زیادی مواجه است؟
در حال حاضر بازار سرمایه با چالشهای زیادی مواجه است. یکی از مهمترین های عواملی که منجر به زیان سهامداران شده ضعف نظارتی سازمان بورس و اوراق بهادار است. در سالهای اخیر برخی نمادها حدود ۹۰ درصد اصلاح قیمت داشتهاند درحالی که شاخص کل بود در محدوده اوج سال ۹۹ قرار دارد. آیا در این وضعیت بازهم باید برخی نمادها مانند چکاپا، غزر، حریل و… اصلاح سنگینی داشتهاند در چنین شرایطی ناظر بازار نباید نسبت به زیان سهامداران واکنشی نشان دهد و معاملات غیر شفاف حقوقی ها را بررسی کند.
در سالهای گذشته معاملات الگوریتمی و همچنین رفتار بازار گردانها منجر به افت زیاد قیمت سهام شده بود. همواره مدیران سازمان بورس از عملکرد بازار گردانها و حتی معاملات الگوریتمی حمایت کردند. به اعتقاد آنها این نوع معاملات باعث افزایش نقدشوندگی بازار میشود. اما این نقدشوندگی در شرایطی که بازار یک روند نزولی را طی کرده است هیچ ارزش ندارد و تنها ارزش دارایی سرمایهگذاران بورس را کاهش داده است.
بنابر این گزارش واکنش سرمایهگذاران بورس به عملکرد غیرشفاف مدیران افزایش بی اعتمادی به بورس است. به همین دلیل دولت باید به سرعت جبران کند. اگر چنین اقدامی انجام نشود به طور قطع بازار همچنان به اصلاح خود ادامه میدهد و به زیان سرمایهگذاران بورس افزوده میشود. بعبارتی وقتی سرمایهگذاران به عملکرد بازار سرمایه ایمان نداشتهباشند پول خود را از بورس خارج میکنند آنهم در شرایطی که به شدت بازار سهام به پولها جدید نیاز دارد.
هرچند در این مقطع سهامداران زیان میبینند ولی اقتصاد کشور نیز آسیب میبینند زیرا این پول وارد سایر بازارها میشود. حالا ازآنجایی که دولت جدید وعده کنترل تورم را داده است ورود پولهای سرگردان به بازار ارز، خودرو، مسکن و … به چالشهای آن خواهد افزود. نتیجه اینکه هر اتفاقی در اقتصاد کشور رخ داده تابع عملکرد مدیران و سیاستهای خود دولت است و اگر قرار باشد تغییری در روند بازار و اقتصاد به وجود آید خود دولت باید پیشقدم شود.