گروه سیاسی: جنگ مستقیم میان ایران و آمریکا آخرین چیزی است که مقامات هر دو کشور میخواهند. چرا که این جنگ مستقیم میان دو طرف خسارتبار خواهد بود. آنچه در این گزارش مرور میکنیم، آخرین مرحله از بحران است و ما بر اساس یک فرضیه، به بررسی و شبیهسازی سناریوها میپردازیم.
فرارو، خط مستقیم هوایی میان ایران و آمریکا، ۱۱ هزار و ۵۰۰ کیلومتر است. به همین دلیل پایه این بررسی، درگیری در مرزهای ایران است. مرز مشترکی میان ایران و آمریکا وجود ندارد، اما ایالات متحده در خلیج فارس حضور گسترده نظامی دارد که از لحاظ جغرافیایی نزدیکترین نقطه به ایران است. بر اساس تخمینی که سایت خبری آکسیوس آمریکا زد، حدود ۴۵ هزار نیروی ارتش این کشور در خاورمیانه (تا اکتبر ۲۰۲۳) مستقر هستند. کویت، قطر و بحرین بیشترین تعداد نیروهای آمریکایی را در خود جا دادهاند. سه کشوری که وزیر امور خارجه طی یک ماه گذشته به همه آنها سفر کرد؛ حتی بحرین که روابط دیپلماتیک با ایران ندارد. سه سناریوی پیش رو میتوانند شیوههای یک جنگ محدود میان دو طرف باشند و یا مجموع آنها به عنوان یک جنگ ویرانگر رخ دهد.
سناریوی اول؛ جنگ دریایی
خلیج فارس محل حضور اصلی نیروهای زمینی، دریایی و هوایی آمریکا در منطقه است. پایگاه ناوگان پنجم آمریکا در بحرین قرار دارد. نیروی زمینی در کویت مستقر است و نیروی هوایی در پایگاه العدید قطر. فرماندهی منطقهای نیروهای سنتکام نیز در قطر قرار دارد. امارات نیز یک پایگاه آمریکایی را میزبانی میکند. جنگ دریایی میتواند در حوزه تنگه هرمز اتفاق بیافتد. تنگه هرمز شاهراه بینالمللی تجارت دریایی است و منافع کشورهای مختلف را تحتالشعاع قرار میدهد. نقطه قوت ایران در جریان جنگ دریایی، قایقها و پهپادهای انتحاری، موشکهای کروز دریایی و قایقهای تندرو و چابک به همراه ناوچههاست. نقطه قوت ایالات متحده نیز ناوهای جنگی و هواپیماهای تهاجمی آنان از جمله اف ۱۸ و اف ۳۵ است. تاسیسات بندری و دریایی ایران میتواند یکی از اهداف آنان باشد.
در صورت رخ دادن این سناریو، علاوه بر پایگاههای عملیاتی در بحرین، قطر و همچنین تاسیسات نظامی آمریکا در امارات نیز از سوی ایران هدف قرار میگیرد. ایران در جریان هدف قرار دادن این اهداف با توجه به این که مجهز به سامانههای پدافندی است، احتمالاً از شیک انبوه موشکهای هایپرسونیک استفاده شود. شناورهای آمریکایی نیز در میان اهداف خواهد بود. متحدان غیردولتی ایران نیز وارد عمل خواهند شد.
سناریوی دوم؛ عملیات در خط نفتی
با توجه به وابسته بودن شریان اقتصادی ایران به جریان تولید و فروش نفت، عملیات هدف قرار دادن تاسیسات و اهداف نفتی نیز میتواند یک سناریوی دیگر باشد. ترمینالهای صادرات نفت و مواد پتروشیمی به همراه پالایشگاهها میتواند مورد توجه دشمن قرار بگیرد. این عملیات میتواند به صورت هوایی یا زمینی صورت بگیرد که احتمال گزینه اول بیشتر است؛ چرا که ایران به خوبی روی زمین توانایی دفاع از تاسیسات خود را دارد. نیروی دریایی، زمینی و هوایی ایران توانایی دفاع از این تاسیسات را در اختیار دارد. علاوه بر آن، پایگاهها و منافع آمریکا در منطقه مورد اصابت قرار میگیرد. متحدان غیردولتی ایران نیز وارد عمل خواهند شد.
سناریوی سوم؛ استفاده از جنگافزارهای استراتژیک
آمریکا اسکادرانهایی از بمبافکنهای استراتژیک دوربرد را در اختیار دارد که به طور محدودی از آنها استفاده میکند. یکی از بمبافکنهای استراتژیک آمریکا، بی ۲ اسپریت است که آخرین بار چند روز قبل در جریان بمباران بندر الحدیده یمن استفاده شد. آمریکا ۱۹ هواپیمای رادارگریز فوق پیشرفته بی ۲ در اختیار دارد که تمام آنها در خاک آمریکا مستقر هستند. بند الحدیده یمن در حاشیه دریای سرخ که توسط این بمبافکنها مورد حمله قرار گرفت، ۱۲.۵ هزار کیلومتر با پایگاه وایتمن در ایالت میزوری آمریکا که محل استقرار این بمبافکنهاست، فاصله دارد. برخی رسانههای غربی مانند گاردین انگلیس، استفاده از این بمبافکن در جریان حمله به الحدیده را پیامی به ایران ارزیابی کردند. چرا که آمریکا، اسرائیل و انگلیس پیش از این نیز نقاطی در یمن را مورد حمله قرار دادند و آمریکا نیز در منطقه تاسیسات هوایی در اختیار دارد. ایران نیز در این سناریو، منافع آمریکا در منطقه را هدف حملات سنگین قرار میدهد. متحدان غیردولتی ایران نیز وارد عمل خواهند شد.
فرارو، خط مستقیم هوایی میان ایران و آمریکا، ۱۱ هزار و ۵۰۰ کیلومتر است. به همین دلیل پایه این بررسی، درگیری در مرزهای ایران است. مرز مشترکی میان ایران و آمریکا وجود ندارد، اما ایالات متحده در خلیج فارس حضور گسترده نظامی دارد که از لحاظ جغرافیایی نزدیکترین نقطه به ایران است. بر اساس تخمینی که سایت خبری آکسیوس آمریکا زد، حدود ۴۵ هزار نیروی ارتش این کشور در خاورمیانه (تا اکتبر ۲۰۲۳) مستقر هستند. کویت، قطر و بحرین بیشترین تعداد نیروهای آمریکایی را در خود جا دادهاند. سه کشوری که وزیر امور خارجه طی یک ماه گذشته به همه آنها سفر کرد؛ حتی بحرین که روابط دیپلماتیک با ایران ندارد. سه سناریوی پیش رو میتوانند شیوههای یک جنگ محدود میان دو طرف باشند و یا مجموع آنها به عنوان یک جنگ ویرانگر رخ دهد.
سناریوی اول؛ جنگ دریایی
خلیج فارس محل حضور اصلی نیروهای زمینی، دریایی و هوایی آمریکا در منطقه است. پایگاه ناوگان پنجم آمریکا در بحرین قرار دارد. نیروی زمینی در کویت مستقر است و نیروی هوایی در پایگاه العدید قطر. فرماندهی منطقهای نیروهای سنتکام نیز در قطر قرار دارد. امارات نیز یک پایگاه آمریکایی را میزبانی میکند. جنگ دریایی میتواند در حوزه تنگه هرمز اتفاق بیافتد. تنگه هرمز شاهراه بینالمللی تجارت دریایی است و منافع کشورهای مختلف را تحتالشعاع قرار میدهد. نقطه قوت ایران در جریان جنگ دریایی، قایقها و پهپادهای انتحاری، موشکهای کروز دریایی و قایقهای تندرو و چابک به همراه ناوچههاست. نقطه قوت ایالات متحده نیز ناوهای جنگی و هواپیماهای تهاجمی آنان از جمله اف ۱۸ و اف ۳۵ است. تاسیسات بندری و دریایی ایران میتواند یکی از اهداف آنان باشد.
در صورت رخ دادن این سناریو، علاوه بر پایگاههای عملیاتی در بحرین، قطر و همچنین تاسیسات نظامی آمریکا در امارات نیز از سوی ایران هدف قرار میگیرد. ایران در جریان هدف قرار دادن این اهداف با توجه به این که مجهز به سامانههای پدافندی است، احتمالاً از شیک انبوه موشکهای هایپرسونیک استفاده شود. شناورهای آمریکایی نیز در میان اهداف خواهد بود. متحدان غیردولتی ایران نیز وارد عمل خواهند شد.
سناریوی دوم؛ عملیات در خط نفتی
با توجه به وابسته بودن شریان اقتصادی ایران به جریان تولید و فروش نفت، عملیات هدف قرار دادن تاسیسات و اهداف نفتی نیز میتواند یک سناریوی دیگر باشد. ترمینالهای صادرات نفت و مواد پتروشیمی به همراه پالایشگاهها میتواند مورد توجه دشمن قرار بگیرد. این عملیات میتواند به صورت هوایی یا زمینی صورت بگیرد که احتمال گزینه اول بیشتر است؛ چرا که ایران به خوبی روی زمین توانایی دفاع از تاسیسات خود را دارد. نیروی دریایی، زمینی و هوایی ایران توانایی دفاع از این تاسیسات را در اختیار دارد. علاوه بر آن، پایگاهها و منافع آمریکا در منطقه مورد اصابت قرار میگیرد. متحدان غیردولتی ایران نیز وارد عمل خواهند شد.
سناریوی سوم؛ استفاده از جنگافزارهای استراتژیک
آمریکا اسکادرانهایی از بمبافکنهای استراتژیک دوربرد را در اختیار دارد که به طور محدودی از آنها استفاده میکند. یکی از بمبافکنهای استراتژیک آمریکا، بی ۲ اسپریت است که آخرین بار چند روز قبل در جریان بمباران بندر الحدیده یمن استفاده شد. آمریکا ۱۹ هواپیمای رادارگریز فوق پیشرفته بی ۲ در اختیار دارد که تمام آنها در خاک آمریکا مستقر هستند. بند الحدیده یمن در حاشیه دریای سرخ که توسط این بمبافکنها مورد حمله قرار گرفت، ۱۲.۵ هزار کیلومتر با پایگاه وایتمن در ایالت میزوری آمریکا که محل استقرار این بمبافکنهاست، فاصله دارد. برخی رسانههای غربی مانند گاردین انگلیس، استفاده از این بمبافکن در جریان حمله به الحدیده را پیامی به ایران ارزیابی کردند. چرا که آمریکا، اسرائیل و انگلیس پیش از این نیز نقاطی در یمن را مورد حمله قرار دادند و آمریکا نیز در منطقه تاسیسات هوایی در اختیار دارد. ایران نیز در این سناریو، منافع آمریکا در منطقه را هدف حملات سنگین قرار میدهد. متحدان غیردولتی ایران نیز وارد عمل خواهند شد.