گروه سیاسی: علی احمدنیا، مسئول امور اطلاعرسانی دولت در ایکس نوشت: «ادعای حکم رئیسجمهور برای آقای زاکانی به عنوان نماینده پیگیری و مدیریت آسیب اجتماعی کذب است.»
پیشتر برخی رسانهها اعلام کرده بودند حکم علیرضا زاکانی، شهردار تهران به عنوان نماینده ویژه رییسجمهوری برای پیگیری و مدیریت «آسیبهای اجتماعی» توسط رئیس جمهور تمدید شده است که این خبر واکنش منفی بسیاری را در پی داشت. از جمله، سیدهاشم فیروزی (فعال رسانهای) در نقدی نوشت: «مسعود پزشکیان، رییسجمهوری حکم علیرضا زاکانی را به عنوان نماینده ویژه رییسجمهوری برای پیگیری و مدیریت آسیبهای اجتماعی امضا کرد.»
ناظر به زیستجهان تسهیلگری اجتماعی از بس که قلاب گرفتیم دیگران بالا بروند، سر شانههایمان زخم شده است. لیکن برای حل مسئله کشور همچنان همین شانههای زخم را باز در برهه انتخابات به زیر بار بردیم. از همان ابتدای انتخابات نگاهمان این بود بالاتر از سیاهی رنگهای زیادی وجود دارد و در این باره زیاد نوشتیم.پشیمان هم نیستیم.تکلیف خودمان با خودمان میبایست یکبار برای همیشه روشن میشد.برای آنها که نان در خون مردم میزنند حفظ همین بلاتکلیفی ملی عین تکلیف است، اما خوب برای تسهیلگر جماعت اوضاع متفاوت است. نگاهمان این بود ساختار اگر با پزشکیان در سیاستخارجه و داخله چرخید که چرخید و اگر نچرخید و همچنان اقلیت تمایل به آزار و اذیت عموم از اقتصاد تا فرهنگ داشت، خوب لاقل تکلیف خیلیها من جمله بنده با خودمان روشن خواهد شد. حال ناظر به ریتم بدآهنگ این سمفونی در حال اجرا به اسم «وفاق» که هنوز به نقطه اوجش هم نرسیده است، بزرگترین ترس ما ذبح آخرین فرصت اصلاح و تغییر کمهزینه در این خاک بلادیده است. آش نذری وفاق چنان بصورت همزمان داغ و شور شده که دیگر رسما قابل خوردن نیست. آری بنظر صفت «ما» در ذهن دکتر پزشکیان بدفهم شده است!
«ما» باید باهم وفاق داشته باشیم، مرجع ضمیرش همچنان برای ایشان مشخص نشده است. «ما» یک بعدش «حاکمان» و بعد دیگرش «عموم»هستند اما آنچه در حال وقوع است، نمایش وفاق و دورهمی صاحبان قدرت باهم و بیتوجهی به خواست و اراده و نظر عموم است! این چیزی که در حال وقوع است اسمش هرچه هست «وفاقملی» نیست! و مهمتر از این، کار کشور را پیش نخواهد برد. اوضاع کشور بواسطه وضعیت جنگی تشدید شده اساسا وارد فاز بحران پیشرونده از نوع خاموش شده است.نوعی سرطان بدخیم فاقد درد! مگر آدمهای پدیدآورنده وضعموجود میتوانند بخشی از نظام حلمسئله باشند؟ کورسوی امید حاصل شده برای جامعه و نخبگان زودتر از آنچه فکرش را بکنند خاموش خواهد شد. کل زمان در اختیار این دولت برای ساخت تصویر صحیح از خویش بعنوان لکوموتیو پیشران بازسازی نظام حکمرانی و نظام اجتماعی و حل الی ماشاءالله مسائل برروی زمین مانده ایران از صنعت تا اقتصاد و سیاست، یک الی نهایتا دو سال است! من با این شانههای زخم حقیقتا بنوبه خویش بیش از این امکان سواری دادن به طبقه ذینفع وضع موجود را دیگر ندارم. کنش سیاسی اخیر بنده در انتخابات حسب دغدغهمندی اجتماعی و بجهت حل مسائل عموم بود، و حال که سر «قاطر وفاق» دوباره دارد میچرخد سمت ده حاکمان، بیمحابا آن را نقد خواهم کرد و از آن فاصله خواهم گرفت! نظام با پزشکیان در داخل و خارج قصد چرخش نداشته باشد ما به عصری از وحشت و حیرانی در ایران وارد خواهیم شد.
پیشتر برخی رسانهها اعلام کرده بودند حکم علیرضا زاکانی، شهردار تهران به عنوان نماینده ویژه رییسجمهوری برای پیگیری و مدیریت «آسیبهای اجتماعی» توسط رئیس جمهور تمدید شده است که این خبر واکنش منفی بسیاری را در پی داشت. از جمله، سیدهاشم فیروزی (فعال رسانهای) در نقدی نوشت: «مسعود پزشکیان، رییسجمهوری حکم علیرضا زاکانی را به عنوان نماینده ویژه رییسجمهوری برای پیگیری و مدیریت آسیبهای اجتماعی امضا کرد.»
ناظر به زیستجهان تسهیلگری اجتماعی از بس که قلاب گرفتیم دیگران بالا بروند، سر شانههایمان زخم شده است. لیکن برای حل مسئله کشور همچنان همین شانههای زخم را باز در برهه انتخابات به زیر بار بردیم. از همان ابتدای انتخابات نگاهمان این بود بالاتر از سیاهی رنگهای زیادی وجود دارد و در این باره زیاد نوشتیم.پشیمان هم نیستیم.تکلیف خودمان با خودمان میبایست یکبار برای همیشه روشن میشد.برای آنها که نان در خون مردم میزنند حفظ همین بلاتکلیفی ملی عین تکلیف است، اما خوب برای تسهیلگر جماعت اوضاع متفاوت است. نگاهمان این بود ساختار اگر با پزشکیان در سیاستخارجه و داخله چرخید که چرخید و اگر نچرخید و همچنان اقلیت تمایل به آزار و اذیت عموم از اقتصاد تا فرهنگ داشت، خوب لاقل تکلیف خیلیها من جمله بنده با خودمان روشن خواهد شد. حال ناظر به ریتم بدآهنگ این سمفونی در حال اجرا به اسم «وفاق» که هنوز به نقطه اوجش هم نرسیده است، بزرگترین ترس ما ذبح آخرین فرصت اصلاح و تغییر کمهزینه در این خاک بلادیده است. آش نذری وفاق چنان بصورت همزمان داغ و شور شده که دیگر رسما قابل خوردن نیست. آری بنظر صفت «ما» در ذهن دکتر پزشکیان بدفهم شده است!
«ما» باید باهم وفاق داشته باشیم، مرجع ضمیرش همچنان برای ایشان مشخص نشده است. «ما» یک بعدش «حاکمان» و بعد دیگرش «عموم»هستند اما آنچه در حال وقوع است، نمایش وفاق و دورهمی صاحبان قدرت باهم و بیتوجهی به خواست و اراده و نظر عموم است! این چیزی که در حال وقوع است اسمش هرچه هست «وفاقملی» نیست! و مهمتر از این، کار کشور را پیش نخواهد برد. اوضاع کشور بواسطه وضعیت جنگی تشدید شده اساسا وارد فاز بحران پیشرونده از نوع خاموش شده است.نوعی سرطان بدخیم فاقد درد! مگر آدمهای پدیدآورنده وضعموجود میتوانند بخشی از نظام حلمسئله باشند؟ کورسوی امید حاصل شده برای جامعه و نخبگان زودتر از آنچه فکرش را بکنند خاموش خواهد شد. کل زمان در اختیار این دولت برای ساخت تصویر صحیح از خویش بعنوان لکوموتیو پیشران بازسازی نظام حکمرانی و نظام اجتماعی و حل الی ماشاءالله مسائل برروی زمین مانده ایران از صنعت تا اقتصاد و سیاست، یک الی نهایتا دو سال است! من با این شانههای زخم حقیقتا بنوبه خویش بیش از این امکان سواری دادن به طبقه ذینفع وضع موجود را دیگر ندارم. کنش سیاسی اخیر بنده در انتخابات حسب دغدغهمندی اجتماعی و بجهت حل مسائل عموم بود، و حال که سر «قاطر وفاق» دوباره دارد میچرخد سمت ده حاکمان، بیمحابا آن را نقد خواهم کرد و از آن فاصله خواهم گرفت! نظام با پزشکیان در داخل و خارج قصد چرخش نداشته باشد ما به عصری از وحشت و حیرانی در ایران وارد خواهیم شد.