در آغاز سال ۹۴ و در حالی که دوومیدانی ایران روزهای خوبی را پشت سر نمیگذاشت و حتی مسئولان و خانواده دوومیدانی از ادامه راه ناامید بودند، برخی ملیپوشان بدون توجه به حواشی و اتفاقات پیرامون خود تمرین کردند و نتیجه این تلاش را با کسب سهمیه المپیک گرفتند.
حسن تفتیان، سریعترین مرد ایران، که این روزها از تنهایی خود گله دارد، جزو این افراد بود. تفتیان از دوومیدانیکارانی است که از همان ابتدای کار خود پرامید ظاهر شد و خیلی زود در زمره بهترینها قرار گرفت و حال نیز یکی از نمایندگان ایران در المپیک ریو است.
تفتیان در مسابقات جهانی چین بهترین نتیجه تاریخ دوومیدانی ایران را در ماده ۱۰۰ متر گرفت و موفق شد در رقابت با بزرگان جهان به نیمهنهایی این ماده صعود کند اما او این روزها از شرایط خود گلایه دارد و از اینکه مجبور است تمام کارهای خود را بدون حمایت و به تنهایی انجام دهد ناراحت است.
تفتیان تنها انتظارش از مسئولان را حمایت حداقلی عنوان کرد و ادامه مسیر موفقیت را بدون پشتیبانی مسئولان غیرممکن دانست. تفتیان با جدیت تمام اظهار کرد که اگر برنامههایش عملی شود میتواند ۱۰۰ متر را زیر ۱۰ ثانیه بدود و به اولین آسیاییتباری تبدیل شود که در المپیک زیر ۱۰ ثانیه میدود.
چرا حسن تفتیان به سمت دوومیدانی آمد؟
تفتیان: من از ابتدا نیز علاقه زیادی به این رشته داشتم یعنی اگر یک شبکه تلویزیونی دوومیدانی و دیگری فوتبال نشان میداد بدون شک من دوومیدانی نگاه میکردم. البته در ابتدا هندبالیست بودم و بعد فوتبال بازی کردم. در مسابقه های دوومیدانی که در مدارس ما برگزار میشد شرکت کردم و بعد از ارسال رکوردهای ما به اداره متوجه شدم که بهترین رکورد را در استان برجای گذاشته ام و به همین دلیل بیشتر علاقهمند شدم.
بعد از این اتفاق معلم ورزش مدرسه، من را تشویق کرد و مرا پیش آقای احمد رمضان زاده یکی از بهترین مربیان استان برد. از همان ابتدا هم ایده آل گرا بودم و دوست داشتم قهرمان جهان شوم و به المپیک بروم. آقای رمضان زاده هم در این راه کمک زیادی به من کرد و واقعا مربی خوبی است، نه فقط در بحث فنی بلکه در زندگی نیز خیلی به من کمک کرد. دائم تاکید میکرد که یک ورزشکار حرفه ای باید از همه نظر حرفه ای باشد.
زمانی که در تربت حیدریه تمرین میکردید امکانات مطلوب در اختیار شما قرار داشت؟
تفتیان: در شروع دوومیدانی، من نزدیک به ۷ سال در پیست خاکی تربیت حیدریه تمرین میکردم. همانطور که می دانید کمبود امکانات در این پیست زیاد است و حتی از آن زمان تا به حال یک سری مصدومیتهایی از ناحیه کمر و پا روی من باقی مانده است.
در آن زمان فکر میکردی که روزی سریعترین مرد ایران شوی؟
تفتیان: از همان ابتدا نیز هدفم را بالا تعیین کردم و حتی قهرمانی کشور من را راضی نمیکرد و میگفتم این قهرمانی برای تفتیان کافی نیست. هر زمانی که قهرمانی به دست میآوردم روز بعدش بدون استثنا تمریناتم را دوباره آغاز میکردم. خدا را شکر در همان سالهای اولیه آغاز کارم رکوردهای خوبی برجای گذاشتم و برخی از رکوردها برای اولین بار بود که در ایران وآسیا زده میشد و رکوردهایی که در نوجوانان زدم در حد جهانی و رکورد جوانان بود. من حتی در مسابقههای جهانی با وجود اینکه نتایجم سروصدای زیادی کرد اما روز بعد از نیمه نهایی در چین تمرین کردم چراکه واقعا هدفم خیلی بزرگتر از آن چیزی است که الان به دست آوردهام.
زمانی که عضو تیم ملی نوجوانان شدی نتایج و رکوردهای خوبی را برجای گذاشتی اما در قهرمانی آسیا در حد و اندازههای خودت ظاهر نشدی.
تفتیان: در مسابقههای قهرمانی نوجوانان آسیا بدشانسی آوردم و با اینکه بهترین رکورد مسابقهها را ثبت کردم اما در نهایت چهارم شدم. در سنگاپور و در مرحله مقدماتی رکورد ۱۰۰ متر من ۱۰٫۷۱ بود اما در فینال نفر اول ۱۰٫۷۲ دوید. این مسابقه ها یکی از بدترین رقابت هایی بود که در آن شرکت کردم. در سنگاپور من شانس اصلی قهرمانی بودم و حتی پرچم ایران را آماده کرده بودند که بعد از اتمام فینال خوشحالی کنم اما در پایان چهارم شدم. واقعا هیچ کس فکر نمیکرد این نتیجه رقم بخورد.
این مسابقهها تجربه خوبی برای جوانان آسیا شد؟
تفتیان: درست است. چند ماه بعد از این رقابت ها در جوانان آسیا دویدم و با تجربه ای که در مسابقات نوجوانان به دست آورده بودم تلاش کردم حساب شده کار کنم. این موضوع باعث شد در فینال دوم شوم و مدال نقره آسیا را به دست آورم. این درحالی رخ داد که از همه دوندگانی که آنجا حاضر بودند دو سال کوچکتر بودم. این مدال نقره یک سکوی پرتابی برای من بود و باعث شد نام من برسر زبان ها بیفتد تا شاید توجهی به من صورت بگیرد هرچند باز هم توجه کافی به من صورت نگرفت.
با توجه به این مدال نقره در قهرمانی آسیا انتظار میرفت در جهانی کانادا به نتیجه بهتری برسی هرچند که با دهمی در این رقابتها موفق شدی بین ۱۵ دونده برتر جهان قرار بگیری.
بعد از قهرمانی آسیا به جهانی کانادا رفتم و با رکورد ۱۰٫۶۰ توانستم از مرحله اول صعود کنم. با وجود اینکه برخی از شرایط مسابقه همچون ساعت برگزاری آن که ۳ نیمهشب به وقت ایران بود، باعث سختی شده بود اما نتیجه خوبی گرفتم و حتی بین ۱۵ دونده برتر جهان قرار گرفتم.
با وجود ناکامی در مسابقه های جهانی موفق شدی روند صعودیات را حفظ کنی.
تفتیان: بعد از جهانی کانادا در حق من کم لطفی شد اما توانستم باز هم رکوردم را بهبود ببخشم. در سال ۲۰۱۲ و مسابقه های جوانان آسیا در سریلانکا کاپیتان تیم بودم و همه نگاه ها به من بود. همه میگفتند چون در دوره قبل نقره گرفتی باید در این دوره طلا بگیری. مربی من هم گفت که چشم همه به تو است و مطمئن باش اگر خودت باشی می توانی قهرمان شوی. مسابقه مقدماتی و نیمه نهایی را دادم و در فینال یک رقیب چینی و قدر را پیش روداشتم که رکوردهایش در حد جهان بود. واقعا رقابت نزدیکی بود و اگر یک لحظه ریتم دویدنم برهم میخورد طلا را از دست میدادم اما خوشبختانه این اتفاق رخ نداد و توانستم برای اولین بار مدال طلای آسیا را برای ایران به ارمغان بیاورم که بسیار خوشحال کننده بود. در همین مسابقات و در دوی ۲۰۰ متر هم سوم شدم.
بعد از این رقابتها به مسابقه های جوانان جهان در بارسلونا اعزام شدم. خیلی دوست داشتم مدال بگیرم اما بارسلونا سختترین مسابقهای بود که شرکت کردم و از سطح بالایی برخوردار بود. حتی رکورد مسابقهها هم در آنجا جابهجا شد. دوره قبل از بارسلونا دونده ای با زمان ۱۰٫۲۸ قهرمان شده بود اما در این رقابت ها مدال طلا به دونده ای با رکورد ۱۰٫۱۷ رسید. متاسفانه من در این رقابت ها حتی نتوانستم به فینال بروم و در جایگاه دهم قرار گرفتم.
بارسلونا آخرین رقابتی بود که در رده جوانان در آن شرکت کردی.
تفتیان: بعد از بازگشت از این رقابت ها هم موفق نشدم ورودی المپیک را بگیرم. سنم هم بالا رفته بود و دیگر دوره جوانان من به پایان رسیده بود و چند سال بزرگسال پیش روی من بود. یک رقیب جدی همیشه کنار من بود. من و رضا قاسمی همیشه باهم بودیم و این ذهنیت را داشتم که من از رضا کوچکترم و همیشه نفر دوم هستم. اما به خودم گفتم دیگر تفاوتی میان تو و قاسمی نیست. از همان زمان یک هدف کوتاه مدت تعیین کردم و آن رسیدن به رکورد ایران بود که به این هدف هم رسیدم. اینگونه بود که من نفر اول ایران شدم. در واقع در دومین مسابقه ام در رده بزرگسالان در قزاقستان رکورد ۱۰٫۱۵ را برجای گذاشتم و رکورددار ایران شدم. رضا دونده بسیاری خوبی است که در مسابقههای بزرگی حضور داشته اما خوشبختانه دوسالی است که در هر مسابقه ای با او شرکت میکنم در اکثر موارد اول میشوم.
آرزوی هر ورزشکاری این است که در المپیک حضور داشته باشد اما در سال ۲۰۱۲ اعلام شد که حسن تفتیان علاقهای به حضور در المپیک ندارد، علت این موضوع چه بود؟
تفتیان: این گونه نبود که من دوست نداشته باشم به لندن بروم و حتی با فدراسیون صحبت کردم که اگر امکانش وجود دارد برای تجربه هم که شده من را به این بازیها اعزام کنند اما متاسفانه قبول نکردند. در آن زمان من هدف دیگری داشتم و با توجه به اینکه سال آخر جوانان بودم مسابقههای جوانان جهان برایم مهمتر بود و تصمیم گرفتم تمرکزم را روی آن بگذارم. کاری که از نظر خودم و مربی درست بود را انجام دادم و زیاد هم پشیمان نیستم که یک المپیک را از دست دادم و تا همین الان هم فکر میکنم کار درستی انجام دادم.
اینکه گفته میشود تفتیان نمیتوانسته سهمیه لندن را بگیرد را قبول داری؟
تفتیان: من در همه مسابقهها با رضا قاسمی، پایاپای بودم و فقط در قزاقستان که غایب بودم او موفق شد سهمیه المپیک را بگیرد. شاید اگر من قبل سهمیه المپیک در یک مسابقه ایدهآل میدویدم میتوانستم سهمیه المپیک لندن را بگیرم.
بازیهای آسیایی اینچئون یکی از بدترین رقابتها برای دوومیدانی ایران بود؛ جایی که بیش از نیمی از کاروان دوومیدانی در حدواندازه های خود ظاهر نشدند و یکی از بدترین نتایج دوومیدانی ایران رقم خورد.
تفتیان: همه اتفاقهای خوبی که امسال رخ داد، پارسال نیز میتوانست بیفتد و من میتوانستم در اینچئون رکورد ۱۰٫۱۰ را به ثبت برسانم. باید بگویم که در اینچئون بدشانسی گریبان تیم دوومیدانی را گرفت و متاسفانه فضای تیم در اینچئون خوب نبود. ما در ایران تمرینهای خوبی را پشت سر گذاشتیم و همه آماده بودند. هیچ یک از اعضای تیم هیچ چیز کم نگذاشتند و فدراسیون نیز براساس بضاعت خود بچهها را به اردوهای خارج از کشور فرستاد و به جز کیوان قنبرزاده که آسیب دیده بود، هیچ اتفاق دیگری قبل از اعزام رخ نداده بود که باعث نتیجه نگرفتن ما شود.
اما از وقتی که ما به اینچئون رسیدیم گویی تمام بلاهای دنیا بر سر دوومیدانی ایران نازل شد. تمرینهایم خوب بود و در روزهای آخر یک سرماخوردگی برای من رخ داد که باعث شد از نظر بدنی و روانی در شرایط نامطلوب قرار بگیرم. در اینچئون هم کسی نبود که بتواند ما را جمع و جور کند. نه پزشک داشتیم و نه روانشناس و به هر صورتی که بود برای من اینگونه گذشت. البته این سرماخوردگی به گونه ای نبود که مانع نتیجه گیری من شود اما شب قبل از مسابقه از شدت درد نتوانستم بخوابم و همان طور که گفتم از نظر روانی خیلی برهم ریختم. دائم به خودم تلقین میکردم که با این شرایط نمیتوانم نتیجه بگیرم و همین باعث شد در حد و اندازه های خودم نباشم.
زمانی که در ۱۰۰ متر شکست خوردم تمام تلاشم را گذاشتم تا در دوی ۲۰۰ متر جبران کنم اما ناکام ماندم و بدترین خاطره ورزشی من در اینچئون رقم خورد. این بازی ها برای اکثر بچه ها تلخ بود و همین الان هم که در اردوها از اینچئون صحبت به میان میآید همه تلاش میکنند که بحث را عوض کنند تا یاد آن نیفتند.
اینکه گفته میشود علت اصلی شکست کاروان دوومیدانی ایران در اینچئون عدم نظارت کافی فدراسیون بر ورزشکاران بوده را قبول دارید؟
تفتیان: من این موضوع را قبول ندارم چرا که قبل از گوانگجو نیز این روال حاکم بود و بچهها نتیجه خوبی گرفتند. آنچه که من خیلی از آن ناراحت هستم رفتار فدراسیون بعد از بازیهای آسیایی اینچئون است. یک سری افراد مصاحبههایی انجام دادند که در آن تاکید کرده بودند ورزشکاران ما بیغیرت، بی استعداد و بی لیاقت هستند. مشکلی نیست که کسی اینطور صحبت میکند چرا که ما کار خودمان را میکنیم. اما تمام تقصیرها بعد از اینچئون بر گردن ورزشکاران افتاد.
به نظر من این کار زشتی است که بعد از یک اتفاق و شکستی که رخ میدهد چنین واکنشهایی صورت بگیرد. ذات ورزش به این صورت است و برد و باخت دارد. من قبل از هر مسابقه دعایم این است که هر کسی بیشتر زحمت کشیده برنده باشد. شاید کسانی که در اینچئون به موفقیت رسیدند بیشتر از ما زحمت کشیده باشند و اگر ما مدال میگرفتیم زحمتهای آنها زیر سوال میرفت. شاید ما آن طور که باید چه از لحاظ ورزشکاران و چه از لحاظ مدیریت فدراسیون زحمت نکشیدهایم.
همان طور که مدال المپیک احسان حدادی تاثیر زیادی روی توجه به دوومیدانی داشت، نتایج تیم در اینچئون باعث ناامیدی مسئولان از این رشته شد؟
تفتیان: قطعا برای نهادهایی مانند کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش این نتایج تاثیر گذار است چون آنها هزینه زیادی انجام داده و بهترین ورزشکاران خود را به این رقابتها فرستاده اند و توقع دارد که آنها هم نتایج درخور شانی بگیرند. به نظر من قبل از اینچئون کمیته آنچه که از دستش برمیآمد را برای ورزشکاران انجام داد و ما در این رقابتها کمی بدشانسی آوردیم و نتوانستیم به این نگاه خوب پاسخ مثبت بدهیم. میتوانم تایید کنم که دید مسئولان نسبت به ما منفی شد اما باید قبول کنیم که دوومیدانی در کوتاه مدت هیچ بازده ای ندارد و باید به این رشته زمان داد.
بعد از اینچئون شرایط برای دوومیدانیکاران سخت شد چرا که سیل عظیمی از انتقادات به سمت این ورزش آمد.
تفتیان: من بعد از بازیهای آسیایی واقعا تنها شدم و تمام کسانی که قبل از اینچئون کنار من بودند از مسئولان گرفته تا افراد دیگر تنهایم گذاشتند. از آنجا بود که تصمیم گرفتم خودم کارهایم را انجام بدهم و به کسی کاری نداشته باشیم. هر اتفاقی که قرار است رخ بدهد چه از نظر مدیریتی و چه از نظر ساختار فدراسیون یا وزارت و کمیته ملی المپیک، حسن تفتیان یک ورزشکار است و باید کارش را در پیست انجام بدهد و نباید کاری به این موضوعها داشته باشد. از آنجا بود که تصمیم جدی گرفتم و از آن به بعد کارم را با کمک خانوادهام و مربی آغاز کردم. هدفم را هم زیر ۱۰ ثانیه گذاشتم.
البته اولین هدفم این بود که ورودی المپیک را بگیرم و خوشبختانه امسال گرفتم ولی هدف اصلی دویدن زیر ۱۰ ثانیه است که هنوز به آن نرسیدهام و میخواهم تا سال دیگر به آن برسم.
شرایط شما بعد از کسب سهمیه چگونه بود و چه تدارکی برای مسابقات جهانی داشتی.
تفتیان: بعد از اینکه ما در قزاقستان ورودی المپیک را گرفتیم، به هیچ مسابقه معتبر و خوبی اعزام نشدیم. قبل از قزاقستان رضا قاسمی به قهرمانی آسیا رفت که بعد از مدتها اولین مسابقهاش بود و موفق شد با ۱۰٫۱۹ مدال برنز را به دست بیاورد. من هم فقط جایزه بزرگ تایلند رفتم و همه هم از شرایط دوومیدانی تایلند با خبر هستند که امکانات و دونده خوب ندارد. دومین مسابقه من هم قزاقستان بود که هم من و هم رضا خوب دویدیم و بعد به مسابقههای جهانی رفتیم. در جهانی رضا قاسمی ۱۰٫۲۵ دوید که با بولت هم گروه بود و من هم با ۱۰٫۱۰ و ۱۰٫۲۰ به نیمه نهایی صعود کردم. از نظر خودم رکورد خوبی بود و این تمام کاری بود که در آن زمان از دستم برمیآمد. اینکه می گویند پیست های قزاقستان مشکل دارد و به همین دلیل ما توانستیم سهمیه بگیریم درست نیست و فقط شرایط آنجا خوب است و باعث میشود که ما خوب نتیجه بگیریم. ارتفاع شهر آلماتی بالا است و همچنین ما دوومیدانیکاران ایرانی یک دید خوبی نسبت به قزاقستان داریم که میتوانیم آنجا خوب بدویم.
درباره مسابقات جهانی بگویید. بسیاری از ملی پوشان ایران تنها مسابقه معتبری که میتوانند شرکت کنند مسابقه های جهانی یا آسیایی است که در واقع برای تجربه اندوزی میروند و تمام تلاششان فقط کسب سهمیه است.
تفتیان: وقتی که من به مسابقههای جهانی ۲۰۱۳ مسکو رفتم تازه فهمیدم که دوومیدانی چیست. پیش از این رقابت ها همه دوندگان بزرگ را از تلویزیون دیده بودم و فهمیدم آنطور که میگویند آنها ترسناک نیستند و میتوان آنها را گرفت. تجربه مسکو در مسابقههای جهانی پکن به من کمک کرد. من با آمادگی کامل به چین رفتم تا حتی نتیجهای بهتر از اینکه گرفتم را بگیرم. از همان ابتدا همه چیز روی برنامه بود و مربی کمک زیادی به من کرد و هدفم این بود که زیر ۱۰٫۱۰ بدوم. سه چهار ساعت قبل از مسابقه، گروهبندی ها اعلام شد که من با گاتلین افتادم و قاسمی با بولت افتاد. به نظرم این خیلی جالب بود که با دو نفر برتر سرعت دنیا همگروه شدیم. من بابت این اتفاق خیلی روحیه گرفتم و گفتم خوب است که میتوانم با یکی از بهترینهای دنیا رقابت کنم و باید از فرصت فراهم شده استفاده کنم.
از رویارویی با این بزرگان ترس و استرس داشتی؟
تفتیان: نه. تمام تمرکزم قبل از آغاز رقابت این بود که به حسن تفتیان یک خط دادهاند و هیچ کس نمیتواند مانع دویدن او شود. واقعا این توان را داشتم که زیر ۱۰ ثانیه بدوم. در ۷۰ متر پایم تیک خورد و ریتم دویدنم برهم خورد و باعث شد بدنم سفت شود و همان تیک باعث شد که نتوانم زیر ۱۰٫۱۰ بدوم ولی در کل اتفاق خوبی بود که در گروه جاستین گاتلین موفق شدم به نیمه نهایی بروم و یکبار دیگر با نفرات خوب جهان رقابت کنم.
قبل از نیمه نهایی شرایطت چگونه بود؟ به این فکر میکردی که به فینال بروی؟
تفتیان: شب نیمه نهایی اصلا خوابم نبرد چرا که باید بعد از دور گروهی ماساژ میگرفتم که این اتفاق رخ نداد و بدنم نا آماده بود و این موضوع روی نتیجه نیمهنهایی من تاثیرگذار بود. قبل از نیمه نهایی مربی با من صحبت کرد و گفت که نمیتوانی از این مرحله بالا بیایی و بهتر است تلاشت را بکنی که فقط خوب بدوی و هیچ کس انتظار ندارد که به فینال برسی. در نیمه نهایی نیز با افراد نامداری چون تایسون گای و آسافا پاول همگروه شدم. تمام دوربینها روی این افراد زوم کرده بودند و شرایط جالبی برای من بود. خیلی لذت بردم که کنار این ستارهها تمرین کردم و مسابقه دادم و این گونه نبود که از آنها بترسم.
بعد از حذف هم فینال را نگاه کردیم و روز بعد هم ما را برگردانند و اجازه ندادند که مسابقهها را نگاه کنیم. واقعا حیف بود که این اتفاق افتاد چرا که همه چیز مجانی بود و فدراسیون فقط میتوانست بلیت را یک هفته جابهجا کند. ما حتی میخواستیم مسابقه حدادی را از نزدیک ببینیم اما این اتفاق رخ نداد. این مسابقهها جایی است که تمام خانواده دوومیدانی در آن حاضر و همه در دسترس هستند و میتوانستیم با مدیر برنامهها و مربیان خارجی صحبت کنیم و رایزنیهای لازم را انجام بدهیم اما متاسفانه این اتفاق رخ نداد.
درباره المپیک بگویید. برنامه شما برای این بازیهای مهم چیست؟
تفتیان: من کار را آغاز کردم و توانستم امسال نتایج خوبی بگیرم. با این حال باز هم میگویم که هنوز اتفاق خاصی نیفتاده است. من باید خیلی خیلی بهتر از اینها بدوم اما دیگر تنهایی جلو رفتن برایم سخت شده است. اینکه من در تمام مدت تحت حمایت خانواده و مربی ام باشد امکان پذیر نیست. من مربی ام را از نظر فنی کاملا قبول دارم اما کسانی که در مسابقههای بینالمللی هستند یک تیم کنارشان است؛ از فیزیوتراپ و روانشناس و دکتر گرفته تا افرادی که کنارشان هستند و از نظر روانی ورزشکار را حمایت میکنند. کسی هم به مانند یوسین بولت با خانواده خودش به مسابقات میرود. اگر بتوانم به فینال المپیک صعود کنم کمتر از مدال گرفتن نیست. این افتخار و کار بزرگی است هر چند خیلی سخت خواهد بود.
بعد از مسابقههای جهانی برنامههایم را تنظیم کردم و همه چیز آماده است و فقط به این بستگی دارد که برنامهها عملی میشود یا خیر. اگر این برنامه ها عملی شود انشاءالله میتوانم در المپیک زیر ۱۰ ثانیه بدوم و با این رکورد راهیابی به فینال المپیک حتمی است.
آیا حسن تفتیان میتواند اولین آسیایی تباری باشد که در المپیک زیر ۱۰ ثانیه میدود؟
تفتیان: چرا نتوانم به این رکورد برسم؟ حرف من این است که اگر انشاءالله برنامه ها عملی شود میتوانم. کار من به جایی رسیده که دیگر نمیتوانم تنهایی کاری انجام بدهم یعنی تا این جا تنها آمدهام و از این به بعد کار خیلی سخت میشود. اگر حسن تفتیان بخواهد همین طور تنها جلو برود شاید دیگر در جا بزند اما اگر حمایت یک تیم خوب و حمایت مسئولان را داشته باشم چرا باید در جا بزنم؟ من حرفهای زندگی میکنم و در کاری که از دستم برمیآید کوتاهی نمیکنم نه در تمرینها و نه در زندگی هیچ کم کاری نکردم و آنچه که در توانم بوده را انجام دادم چرا که خودم را مدیون کشورم میدانم.
میدانم هرچقدر هم کم برای من هزینه شده این هزینه از بیتالمال بوده و حقالناس بر دوش من است. شاید این پول میتوانست برای یک کودک یتیم در یک منطقه ضعیف هزینه شود اما خرج حسن تفتیان شده تا برای کشورش افتخارآفرینی کند. بنابراین اگر خدایی ناکرده کم کاری از طرف من باشد خودم را مدیون میدانم. مطمئن باشید که هیچ کم کاری از طرف من نخواهد بود و اگر برنامههایم عملی شود امیدوارم در المپیک اولین ایرانی و آسیایی باشم که زیر ۱۰ ثانیه دویده است. در المپیک هیچ آسیایی تباری زیر ۱۰ ثانیه ندویده است و کسانی هم که هستند آسیایی اصیل نیستند و بیشتر از قاره های آمریکا و آفریقا هستند.
قبل از المپیک مسابقات داخل سالن آسیا و جهانی پیش رو است. برنامه شما برای شرکت در این رقابتها چیست؟ هدف اصلی شما المپیک است یا به این رقابتها نیز به صورت جدی فکر میکنید.
تفتیان: من مطمئنا در مسابقههای پیش رو شرکت میکنم ولی اینکه هدفم را روی آن ها بگذارم و صددرصد آماده باشم اینگونه نیست. من در مسابقههای داخل سالن آمریکا شرکت میکنم و انشاءالله قبلش هم مدتی اردو دارم. در داخل سالن آسیا هم شرکت میکنم ولی به احتمال ۹۰ درصد در مسابقه های دهه فجر شرکت نمیکنم مگر اینکه شرایط خاصی رخ بدهد.
اینکه برنامههای من عملی نشود واقعا خیلی بد است. ما با هیچی ورودی المپیک را گرفتیم و اگر با هیچی هم بخواهیم به المپیک برویم خیلی بد است و سیستم ورزش زیر سوال میرود. من مطمئنم با قول مثبتی که کمیته المپیک داده است و دید خوبی که مسئولان به دوومیدانی دارند میتوانیم منتظر عملی شدن برنامه باشیم.
انتظارات شما به عنوان دونده المپیکی ایران از وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک چیست؟
تفتیان: فقط عملی شدن برنامههایم را میخواهم. من هیچ خواسته زیادی ندارم و نمیگویم که مجوز ماشین آخرین مدل را میخواهم. حداقل درخواستی که دارم این است که برنامههایم عملی شود تا حداقل از لحاظ ورزش و آیندهام خیالم راحت باشد. این حداقل چیزی است که میتوانم از این دو متولی ورزش بخواهم. از کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش چیز زیادی نمیخواهم و آنچه که میخواهم حقم است. من محقق شدن برنامهای کاملا معمولی در حدی که بتوانم با انجام آن ها بتوانم زیر ۱۰ ثانیه بدوم را میخواهم. تمام کمبود ها را در نظر گرفته ام و اجرایی شدن این برنامه ها بودجه زیادی را نمیخواهد و همه چیز در دسترس است.
کسانی که من با آنها رقابت میکنم اصلا فکرشان این گونه مسائل نیست و اینکه من برای گرفتن حقوق به فدراسیون بروم خیلی زشت است. اینکه من صبح تمرین نکنم و بروم فدراسیون فاکتورهایم را نقد کنم حرفه ای نیست. مشخص هم نیست آیا پولهایم را بدهند یا نه. اصلا نباید دغدغه ما این گونه مسائل باشد. ما حتی از لحاظ آینده هم نباید دغدغه داشته باشیم. حداقل باید بعد از اتمام دوران ورزشیمان در وزارت یا تربیت بدنی کاری داشته باشیم. وقتی حسن تفتیان در سن ۳۰ سالگی بازنشسته میشود باید چه کاری انجام بدهد؟ آیا با این همه مقام و افتخاری که برای کشورش آورده باید به دنبال کار معمولی برود؟
یکی از بزرگترین مشکلات دوومیدانی ایران موضوع استعدادیابی و نداشتن برنامه بلند مدت است که باعث شده وضعیت فعلی این رشته در ایران مطلوب نباشد.
تفتیان: در حال حاضر تیمهای نونهالان و نوجوانان کشورهای عربی در اروپا تمرین میکنند. زمانی که من در سریلانکا و در مسابقه نوجوانان بودم با یکی از این دوومیدانیکاران صحبت کردم و او میگفت که من از آلمان آمدهام و به دلیل اینکه آسیب دیده بودم من را به لهستان فرستادند تا با آمادگی خوب به سریلانکا بیایم. این برای یک دوومیدانی کار رده پایه نوجوانان ایران عجیب است. این نشان می دهد که چقدر آن ها به رده های پایه خود اهمیت میدهند در حالی که برای ما اینگونه نیست.
وضعیت استعدادیابی در ایران چگونه است؟
تفتیان: بسیاری از کشورها از نوجوانان و جوانان کار را آغاز میکنند و سرمایهگذاری خوبی انجام میدهند و این باعث میشود در رقابتهایی مانند المپیک و بازیهای آسیایی و حتی جهانی موفق شوند اما ما این گونه نیستیم. اردوی سه ماهه میگذاریم و وقتی نتیجه نمیگیریم میگویند چرا نتیجه نگرفتیم؟ من را دو ماه به اردوی ترکیه فرستادند و وقتی در اینچئون مدال نگرفتم گفتند تو دو ماه در ترکیه بودی، چرا نتوانستی موفق باشی؟ اما باید تفاوت میان اردو در ترکیه و آلمان را فهمید.
ما یک بار این راه را رفتهایم، نمیدانم که ندیدیم احسان چگونه در المپیک مدال گرفت و یا اینکه نمیخواهیم ببینیم؟ حدادی از نوجوانی در روسیه تمرین کرده و همیشه بهترین مربی بالای سر او بود . در واقع یک تیم را کنارش داشت و از نظر امکانات حمایت میشد و در نهایت هم موفق به قهرمانی در سه دوره بازیهای آسیایی شد و یک مدال المپیک نیز گرفت. بنابراین نمیتوان با یک اردوی دو ماهه در رشته ای به مانند دوومیدانی به نتیجه رسید و واقعا زودبازده نیست. ۱۱ سال است من تمرین میکنم تا به این نقطه رسیدم که میتوانم ۱۰۰ متر را در ۱۰٫۱۰ بدوم. البته باید بگویم که حدود ۷ سال از این ۱۱ سال فدراسیون هیچ کاری انجام نداد و زمانی که من در آسیا خودم را نشان دادم و مدال گرفتم اردوهایی را برای من گذاشتند ولی بخش زیادی از هزینههایم را خودم و خانوادهام انجام دادم.
شرایط به گونه ای شده است که نفرات جایگزین برای ستاره های فعلی دوومیدانی وجود ندارند و حتی در برخی از ماده ها هیچ ملی پوشی برای حضور در میادین بین المللی نداریم.
تفتیان: به نظرم میان نسلهای دوومیدانی اختلاف سطح وجود دارد. زمانی که من در نوجوانان بودم از لحاظ رکوردی رقیبان زیادی داشتم و حتی توان رقابت با بزرگسالان را هم داشتیم اما الان این گونه نیست. بچههای زیادی در نوجوانان و جوانان بودند که رکوردهایی نزدیک به یکدیگر داشتند و چند صدم ثانیه با هم اختلاف داشتند. الان دوهای استقامت و نیمه استقامت ایران متاسفانه کلا تعطیل است مگر اینکه یک تک ستارهای مانند ابارقی خودش کار کند و بالا بیاید. اما اینکه یک شخص از طریق سیستم بخواهد موفق شود این گونه نیست و ما اصلا سیستم نداریم.
تاثیر اردوی برون مرزی را بر پیشرفت دوومیدانی چگونه ارزیابی میکنید. بسیاری از دوومیدانی کاران عدم اعزام های مناسب به اردوها و مسابقات معتبر برون مرزی را عامل درجا زدن دوومیدانی ایران می دانند.
تفتیان: پیشرفت دوومیدانی از همین راه است. همه دوومیدانیکاران جهان این رویه را انجام میدهند و ما هم مستثنی نیستیم که بگوییم باید در جام رمضان شرکت کنیم. این مسابقهها در حد ورزشکاران معتبر ایران نیست. آنچه که روال بوده این است که اردوهای خارج از کشور داشته باشیم و کنار خوبهای جهان تمرین کنیم و مسابقه دهیم تا نتیجه بگیریم. برنامهام برای المپیک را داده ام و واقعا نسبت به اردوهای حریفان خیلی ناچیز است. اگر ما هم امکانات داشته باشیم نتیجه من در المپیک چیزی میشود که کسی نمیتواند فکرش را بکند. حریفانم دو پا دارند و من همین طور پس فقط شیوه آماده سازی ها متفاوت است.
خوشبختانه در این مدت در دوهای سرعت شرایط خیلی خوب شده است و رقابت خوبی حاکم است. من در هر مسابقه نمیدانم که آیا اول میشوم یا نه و این باعث پیشرفت میشود. حال این فکر را بکنید که افراد آمادهای مانند من و رضا در مسابقههای خوب بینالمللی اروپا شرکت کنیم و در کنار خوبهای جهان بدویم و بعد از آن نتیجه را مد نظر قرار دهیم. مطمئن باشید این اتفاقاتی که رخ داده ۴۰ یا ۵۰ درصد کار تفتیان است. رکورد ۱۰٫۱۰ ثانیه رکوردی نیست. شاید خیلیها آن را دست نیافتنی بدانند اما در سطح جهان هیچ رکورد خاصی محسوب نمیشود. باید با برنامه این رکورد را کم کرد و به زیر ۱۰ رساند.
بعد ازماه ها سردرگمی بالاخره مجمع انتخاباتی فدراسیون دوومیدانی برگزار شد و مجید کیهانی به عنوان رییس انتخاب شد. به نظر شما کیهانی گزینه خوبی برای این فدراسیون است؟
تفتیان: انتخاب آقای کیهانی خیلی هم خوب است ،چرا باید بد باشد؟ من کاری به اشخاص ندارم و تمرینم را میکنم. انشاءالله هر کسی میآید موفق باشد. انتخابات انجام و همه چیز تمام شده است. خود جامعه دوومیدانی به آقای کیهانی رای داد و او را برای ۴ سال به عنوان رییس فدراسیون انتخاب کرد. مطمئنا جامعه دوومیدانی آنقدر آگاه و باشعور است که نخواهد کسی برایش تصمیمگیری کند و یا نظر بدهد. قطعا این توانایی را در آقای کیهانی دیدهاند که رای دادند. ولی این را باید دانست که کار رییس جدید سخت است چون واقعا از او به خصوص در سال قبل المپبیک انتظار زیادی است. از کسانی که ورودی گرفتند یا در آستانه ورودی هستند تا دیگر افراد، همه از او توقع دارند. انتخابات تمام شده و نباید راجع به آن صحبت کرد. ما باید او را به عنوان رییس بشناسیم، کمکش کنیم تا بتواند به دوومیدانی کمک کند.
از زمانی که آقای داوری از ریاست فدراسیون استعفا داد تا زمان برگزاری انتخابات زمان زیادی گذشت و در این مدت دوومیدانی کاران بدون در نظر گرفتن شرایط به کار خود ادامه دادند.
تفتیان: بچههای دوومیدانی خیلی مظلومند و به اینکه فدراسیون برای آنها پول یا اردو فراهم میکند کاری ندارند. این موضوع از جهاتی خوب و از جهاتی بد است. از این جهت خوب است که میتوانند کار خودشان را انجام دهند. مثلا خود من به هیچ کس کاری نداشتم، چرا که زمان هیچ گاه برای حسن تفتیان برنمیگردد. اردوهایم را برگزار میکردم و خودم میآمدم تهران و تمام کارها را انجام میدادم. همه اینها باعث شد که از برنامههایم عقب نیفتم. اما این در شان یک ورزشکار در آستانه کسب سهمیه المپیک نیست که تمام کارهایش را خودش انجام دهد. این موضوعات فشار زیادی روی ما میآورد.
به نظر من کار حسن تفتیان فقط تمرین کردن است. اینکه من خریدم را خودم انجام دهم و خودم به دنبال اردو باشم و به دنبال حقوق و مطالباتم بروم درست نیست. پس این همه کارمند که در فدراسیون حاضرند، برای چیست؟ همه حقوقها را به خودم بدهند تا کارها را خودم انجام بدهم. غذای خوب در اردو میخواهیم میگویند خودتان غذا بگیرید و فاکتورش را به ما بدهید که این جنبه منفی بی تفاوتی به شرایط است.
آنچه که جامعه دوومیدانی همیشه نسبت به آن ابراز ناراحتی میکند نحوه باشگاهداری و برگزاری لیگ است.
تفتیان: پیشرفت هر ورزشی نیازمند لیگ خوب و پویاست. والیبال، هندبال و بسکتبال از وقتی که پول به لیگ هایشان رفت پیشرفت کردند. این اتفاق به چند دلیل رخ میدهد: ۱- توجه رسانه خیلی زیاد میشود. ۲- جذب اسپانسرها راحت میشود. وقتی حامیان مالی ببینند بحث رسانهای درباره یک ورزش خیلی زیاد است جذب آن میشوند اما در دوومیدانی این گونه نیست.
مسئولان اصلا بلد نیستند لیگ را جذاب کنند و آن طور که باید و شاید دوومیدانی را به مردم نشان نمیدهیم. در مسابقات هیچ اطلاعاتی به تماشاگران حاضر در ورزشگاه داده نمیشود. چند نفر میدوند و نه نفر اول مشخص میشود و نه رکوردی نشان داده میشود. هیچ چیز. این نکات ریزی است که دوومیدانی را جذاب و زیبا میکند که متاسفانه ما نداریم. نه برگزاری لیگمان درست است و نه نحوه تیمداریمان. امسال گفتند برای اولین بار با ۱۳ تیم در لیگ حاضر هستند ولی واقعا یک تیم در دوومیدانی بود. فقط تیم نفت با دوومیدانی کارانش قرار داد خوب بست. دیگران نه قراردادی میبندند و نه هیچ چیز دیگر.
در حال حاضر شرایط محل تمرین شما چگونه است؟ در تهران تمرین میکنید یا در شهر خودتان؟
تفتیان: پیست تربتحیدریه با وجود پیگیری های زیادی که انجام دادم درست نشد و الان هم که کاملا خاکی شده است. در واقع استادیوم ۵ هزار نفری که قرار بود برای ما تارتان شود از بین رفت. این ورزشگاه تنها جایی بود که این امکان را داشت پیست خوبی شود. زیرسازی آن انجام شده بود و فکر نمیکنم یک میلیارد هم بیشتر هزینه تکمیلش میشد اما خاک را ریختند و همه چیز تمام شد و دیگر هم نمیشود کاری کرد. اگر قرار باشد بعدا درست کنند هزینهاش بیشتر میشود و اگر قرار بود کاری انجام شود همین الان باید انجام میشد. من خیلی ناراحت شدم و خیلی دوست داشتم که در آنجا و در کنار خانواده ام تمرین کنم چون به آنها خیلی وابستهام و تمرین کنار آنها آرامش زیادی به من میدهد اما متاسفانه الان دیگر آن آرامش را ندارم. هم از نظر شلوغ بودن و هم از نظر دوری از خانواده، تمرین در تهران برای من سخت است و این موضوع مطمئنا روی کار من تاثیر میگذارد.
بحث دوپینگ در دوومیدانی همیشه مطرح است و ما شاهد این بودیم که در مسابقات جهانی برخورد جدی با این مسئله شد.
تفتیان: بحث دوپینگ بحث اول ورزش دنیاست. در مسابقههای جهانی خیلی در این باره سخت گرفته شد. همه ما شناسنامه ژنتیکی داریم و برای مبارزه با دوپینگ هر اتفاقی که در هورمونهایمان رخ بدهد در آن شناسنامه مشخص میکنند. به نظر من دوپینگ هیچ جایگاهی در ورزش ندارد. کسی که دوپینگ کند خیلی خیلی ضعیف است و هیچ فرد ضعیفی نمیتواند در ورزش موفق باشد.
شرایط دوپینگ در ایران نسبت به گذشته خیلی بهتر شده است. در همه مسابقهها ماموران دوپینگ هستند و همین حضور خیلی تاثیرگذار است. خود من امسال حدود ۵ بار تست دادم و این خیلی خوب است که از کسی که در سطح اول کشور رکورد میزند تست بگیرند. او باید پاک باشد چون نماینده چند میلیون آدم است و اگر در مسابقههای بینالمللی اتفاق بدی بیفتد کل فدراسیون و کل کشور زیر سوال میرود. بحث دوپینگ بحثی است که خیلی به ورزش لطمه زده است و امیدوارم زودتر از این مقوله بیرون بیاید و کمتر شاهد این باشیم که تست ورزشکارانی مثبت میشود. امیدوارم دوباره مثل قدیم ورزش پاک داشته باشیم.