ادبیات مقاومت، شاخه ای سترگ از ادبیات امروز است که محصول واکنش هنرمندان به وقایع اجتماعی و سیاسی به شمار می رود؛ ادبیاتی که می توان ریشه آن را در حماسه بزرگ عاشورا جست و جو کرد.
سید میثم موسویان از جمله نویسندگان جوان همدانی، باانگیزه و مستعد این عرصه و عضو «خانه رمان » است که تاکنون آثار متعددی به چاپ رسانده و جوایز ارزشمندی به خانه آورده است.
از آثارش میتوان به مجموعه داستان «تفنگم را زمین مگذار»، رمان «میوههای رسیده» است که برنده جایزه رمان سال جشنواره انقلاب جمهوری اسلامی و جایزه کتاب سال سپاه در سال ۱۳۹۱ شده است؛ از دیگر آثار وی میتوان به «پردهداران راز دوست، داستان کوتاه، روایت فتح (بر اساس خاطراتی از شهید سعید قهاری)»، «بچهها دیرتون نشه، داستان کوتاه، روایت فتح (بر اساس خاطراتی از رضایی مجد)» و «مجموعه داستان شهید خودم، مجموعه داستانهای انقلاب اسلامی در حیطه نوجوان، نشر شهرستان ادب» و ازجمله افتخارات این نویسنده توانمند به برنده شدن جایزه بخش ویژه جلال آلاحمد در سال ۱۳۹۷ و کسب رتبه نخست جشنواره ملی رماننویسی انقلاب اسلامی ۱۳۸۹ اشاره کرد.
«ما هم هستیم »، نتیجه تلاش مستمر نویسنده است که می کوشد با قلمی روان، بخشی از اتفاقات معاصر جهان اسلام را به تصویر بکشد.
سید میثم موسویان از رهگذر ادبیات مقاومت، گفت وگوی جوامع مسلمان را پیشِ روی خواننده قرار می دهد. این رمان، روایتی متفاوت از تلاش جوامع و ملل اسلامی برای نجات سرزمین های اشغالی است.
در این مطلب، بخشی از یادداشت مرتضی فرجی بر کتاب “ما هم هستیم” نوشته سید میثم موسویان را می خوانید:
داستانِ «ما هم هستیم» از دو جنبه ساختارِ داستانی خود را نشان میدهد. یکی روایتی که خودِ داستان جریان دارد که در بخش اعظمی از داستان خطی، نرم و راحت است. سر راست قصهی خودش را روایت میکند و جلو میرود و خواننده را هم همراه خودش میکند. جملات کوتاه است، صحنهها به ضرب پشت هم میآیند و گفتگوهای داستان هم باعث میشود هم خواننده به شخصیتها نزدیک شود و هم ریتم داستان ضرب بیشتری به خودش بگیرد.
این بخشِ ظاهری داستان است که ما با آن سوارِ قصه میشویم و باهاش جلو میآییم و در انتها سرانجام ماجرا را میبینیم و یک حسی سراغِ ما میآید. حالا این حس چیست و از کجا آمده؟… وجه دومی ساختارِ قصه این جا خودش را نشان میدهد.
نویسنده یک قصهی کلی داشته. درست! اما تهِ داستان که میرسیم و کتاب را که میبندیم هنوز با شخصیتهای داستان و به خصوص شخیت اصلی داست، همان اول شخص مفردِ شروع کنندهی داستان هستیم. یک چیزی توی شخصیتپردازی شخصیتهای «ما هم هستیم» وجود دارد که آن حسِ ته داستان را به وجود میآورد. این همان وجه دومیِ ساختارِ قصهای رمان است. قصهای که درون هر کدام از این شخصیتها وجود داشته، وجود دارد و حتا وجود خواهد داشت.
این یعنی نگاه به دو وجهی به داستان. شخصیتهای دراماتیزه شده در دلِ یک درام دیگر. ما این جا داستان همان پسری که تصمیم میگیرد بزند به دلِ جنگ سی و سه روزه و برود لبنان با ارتش اسرائیل بجنگد را جدا از روایت اصلی داریم، هم قصهی نظامیِ اسرائیلی را داریم و هم قصهی مردِ جوانی که توی لبنان است و از خودش و دلش نمیتواند دست بکشد و گویا سرِ دو راهی است.
یک جور دیگر که به داستان نگاه کنیم، میبینیم هر شخصیتی که توی این قصه دارد نفس میکشد، یک جورهایی دو دل است و مهم توی این داستان خروج از ظلمات به سمت نور است نه خروج از نور به سوی ظلمات. این همان چیزی که هوای ما را با هوای شخصیت اصلی داستان گره میزند و ما بعدِ خواندن داستان همچنان با شخصیت اصلی میمانیم و میخواهیم باهاش برگردیم و آن حسش را که ته داستان گم کرده بود را پیدا کنیم.
به گفته نویسنده همدانی این کتاب، داستان «ما هم هستیم» سه خطِ اصلی دارد با سه روایت جداگانه؛ روایت اول راوی اول شخص است و خود و روند سفرش را روایت میکند و دو روایتِ دیگر، سوم شخصهایی محدود به دو شخصیتِ «اسرائیلی و ایرانیـلبنانی» هستند که هر کدام در فصلهایی جداگانه داستانی را روایت می کنند.
سیدمیثم موسویان به خبرنگار قلم گفت: داستان از «همدان» شروع میشود و تا کرانههای شرقی دریای «مدیترانه» بسط پیدا میکند؛ این میتواند کشیدگیِ روحِ شخصیت اصلی داستان باشد، همان اول شخصِ مفردی که داستان را شروع میکند و ما با او همراه میشویم و سر میسپاریم به سرگشتگیاش.