پایگاه خبری و تحلیلی قلم – گروه استانها – شکیبا کولیوند: در فضای اینستاگرام؛ همه زیبا، اهل مطالعه، خلاق، متشخص، قانونمند و دلفریبند. اکثراً افراد در رشتههای بسیار خوبی تحصیل کرده و خوب صحبت میکنند. صبحانه، قهوه و آبپرتقالشان را روی بالکنی زیبا و رو به آسمان آبی میل میکنند، مسافرت زیاد میروند آنهم با ماشینهای شاسیبلند، مداوم لبخند میزنند و آهنگهای شاد را با همسرشان لبخوانی کرده و صبحانه را در کوهستان میخورند، صرف ناهار را روی میز کار لاکچریشان و شام را در خانه رنگارنگشان هستند و….
بهراستی که این روزها شاهدیم که خانوادههای ایرانی، تمامی زندگیها (البته بخشهای خاص) را در اینستاگرام به نمایش میگذارند و گویی دغدغه اجارهخانه، عقبافتادن قسط، ثبتنام مدارس و اینگونه مشکلات تنها برای ما وجود دارد و آنها بویی از آن نبردهاند.
حجاب در اینستاگرام به سمتوسوی دیگری رفته و من نوعی که در خانهام، نه ماهوارهای دارم و نه این فضاها را قبول دارم، این روزها بهراحتی در فضای اینستاگرام، میتوانم فیلمهای عروسی دیگران را ببینم و نیز بسیاری از عکسها و فیلمهای دیگر!
الگوهای جوانان و نوجوانان هم در این بین تحتتأثیر قرار گرفته، اگر تا دیروز برای یک کودک، ریزعلی فداکار الگو بود، حال در سایه اینستاگرام همین دخترکان و پسرکانی که بازیچه تفکرات والدینشان هستند و تولدهای آنچنانی و لباسهای خاص میپوشند، به الگوی خانوادهها تبدیل شدهاند.
مادر خانواده از خواب بیدار میشود به امید اینکه استوری اینفلوئنسر(فرد تأثیرگذار و مشهور) مورد علاقهاش را ببیند، پسر نوجوان مداوم صفحههای اینستاگرامی خاص را بالا و پایین میکند، در حالیکه این فضا توانسته بدنه خانواده را به سمتوسوی دیگری ببرد.
من جوان، من نوجوان میآموزم که داشتن یک تصویر زیبا (حتی با فیلترهای خاص یا فتوشاپ) میتواند برایم ارمغان فالوورهای(دنبالکننده) زیاد و دوستداشتنی شدن را بههمراه داشته باشد. مهم این است که خوشتیپ، زیبا و کتابخوان بهنظر بیایم و همین گمنامی است که مرا از منِ واقعیام جدا کرده و میتواند همان مسیر ازخودبیگانگی را برایم به ارمغان بیاورد.
با این تفاسیر در ادامه برآن شدیم تا گفتوگویی با امانالله قرائیمقدم؛ جامعهشناس فرهنگی، استاد دانشگاه خوارزمی تهران و نویسنده کتابهایی چون انسانشناسی فرهنگی، مبانی جامعهشناسی، جامعهشناسی آموزشوپرورش، هنر اجتماعی و ملی و نیز حسین نوریخواه؛ دکترای فناوری اطلاعات، مدرس دانشگاه و پژوهشگر فضای مجازی، ترتیب دهیم تا علاوه بر وضعیت پیشروی جوانان و نوجوانان در دنیایی با نام اینستاگرام، راهکاری برای برونرفت از این وضع را نیز بررسی کنیم، در ادامه متن این گفتوگو را میخوانید:
«روابط موزائیکی» در سایه فقدان نظارت
امانالله قرائیمقدم در گفتوگو با خبرنگار ما با بیان اینکه اینستاگرام میتواند بهلحاظ فرهنگی، علاوه بر تغییرات تفکر، تغییر ارزشها و باورها را نیز بهدنبال داشته باشد، خاطرنشان کرد: این روند، تغییر در ذهنیت و آیندهنگری را در پی خواهد داشت.
این جامعهشناس فرهنگی با بیان اینکه اینستاگرام بهلحاظ اجتماعی، تأثیراتی بر فرد بهویژه نوجوانان و جوانان میگذارد، مطرح کرد: ازجمله این موارد میتوان به انحراف کشیدهشدن، گرایش به سمت کارهای خلاف و وقوع آسیبهای اجتماعی اشاره کرد. از سویی در کنار اثرات فرهنگی و اجتماعی شاهد اثرات سیاسی، اقتصادی و شایعهپراکنیهایی نیز هستیم.
وی با تأکید بر تصویرمحور بودن اینستاگرام بیان کرد: یک تصویر میتواند هزاران کلمه را بیان کند، از سویی نوجوانان و جوانان در اینستاگرام، تنها با یک عکس قضاوت میشوند. بدینسان بهدنبال این خواهند بود که در این گمنامی، خود را تنها با یک تصویر خوب، عالی و دلنشین نشان دهند.
قرائیمقدم با بیان اینکه میبینیم که اینستاگرام دارای تأثیرات فرهنگی و اجتماعی همهجانبهای بوده و ما نیازمند برنامهریزیهایی در این عرصه هستیم، خاطرنشان کرد: در فضای مجازی شاهدیم که دیوارها ریخته شده و والدین نمیتوانند مثل گذشتهها، مطرح کنند که «چهاردیواری، اختیاری» چراکه در چهارچوب خانواده هم شاهدیم که افراد تحتتأثیر فضای مجازی و بهویژه اینستاگرام هستند، بهنوعی که روابط درون خانواده بهصورت موزاییکی در آمده است.
امروز در بسیاری از خانوادهها، شاهد هستید که اعضای خانواده کمتر از حال هم خبر دارند، پدر روزنامه میخواند، مادر در آشپزخانه غذا درست میکند و کودک و نوجوان روی موبایل والدین یا لپتاپهای شخصی، مشغول دیدن فیلم، سریال یا محتواهایی در اینستاگرام هستند که نظارت درستی روی آنها وجود ندارد و دیگر این اعضای خانواده، اگرچه زیر یک سقف هستند، اما از حال هم خبری ندارند.
این استاد دانشگاه خوارزمی با اشاره به ضعف نظارت، روی سامانههای اینترنتی عرضه فیلم و سریال، نسبت به شکلگیری روابط موزائیکی در جامعه امروز هشدار داد.
نویسنده کتاب انسانشناسی فرهنگی در این راستا با اشاره به فیلم، سریال و محتواهایی که بدون درنظر گرفتن ساختار منسجم روی سرویسهای اینترنتی قرار میگیرد، تصریح کرد: شما امروز در بسیاری از خانوادهها، شاهد هستید که اعضای خانواده کمتر از حال هم خبر دارند، پدر روزنامه میخواند، مادر در آشپزخانه غذا درست میکند و کودک و نوجوان روی موبایل والدین یا لپتاپهای شخصی، مشغول دیدن فیلم، سریال یا محتواهایی در اینستاگرام هستند که نظارت درستی روی آنها وجود ندارد و دیگر این اعضای خانواده، اگرچه زیر یک سقف هستند، اما از حال هم خبری ندارند.
قرائیمقدم در این راستا با اشاره به فرهنگ غالب در این فیلمها، سریالها و فضای اینستاگرام بیان کرد: امروز یکی از معضلات خانوادهها روابط موزائیکی است؛ یعنی اعضای خانواده مثل موزاییکها کنار هم هستند، اما هیچ شناخت و حتی دغدغهای نسبت به علایق و افکار هم ندارند. برادر دنبال سیگار بوده و خواهر دنبال جنس مخالف یا مسائلی که شاید در یک فیلم یا در فضای اینستاگرام، بهراحتی به تصویر کشیده میشود.
وی در این زمینه خانواده و دولتها را مسئول دانست و گفت: من گناه این معضلات را از درون خود خانواده و جامعه میبینیم. خانواده مأمور است که فرزندش را مطابق جامعه امروز اجتماعی بار بیاورد، اما شما مأمور هستید که بچه را برای جامعه خودمان تربیت کنید، نه برای آمریکا و ترکیه! این روزها اعضای خانواده در کنار هم هستند، اما همدیگر را احساس نمیکنند، روابط معنوی با رشد همین فضای مجازی، اینستاگرام، فیلمها و سریالها ضعیف شده است.
این استاد دانشگاه خوارزمی با تأکید بر اینکه چنین فضایی، پیوستگی درون خانواده را سست کرده است، گفت: این موضوع روی دین هم اثر گذاشته و بهراستی که پدیدهای تام و همهجانبه بوده که ذهنیت افراد را تحتتأثیر قرار میدهد.
قرائیمقدم با تأکید بر اینکه اینستاگرام در کنار چنین فیلم و سریالهایی، میتواند نوجوانان و جوانان را از ارزشها، سنتها و مذهبی که آموخته دور سازد، مطرح کرد: جامعه ایران و فرهنگ کشور را نمیتوان با محتوای فرهنگ خارجی بار آورد، جامعه ایران حتی با افغانستان و تاجیکستان که در همسایگی ما هستند، قابلمقایسه نیست، اما بهراستی که امروزه جهان، تحت سلطه همین فضای مجازی و اینستاگرام است.
وی با تأکید بر اینکه فیلتر کردن چنین فضایی نتیجه معکوس خواهد داد، اضافه کرد: با فیلتر کردن اینستاگرام موافق نیستم، چراکه از یکسو بیاعتمادی را ایجاد میکند و از سوی دیگر بهجای بازدارندگی، برانگیزنده میشود و جوانان و نوجوانان را تحریک میکند که بیشتر به این سمت سوق پیدا کنند.
نویسنده کتاب هنر اجتماعی و ملی با بیان این موضوع تصریح کرد: باید نظارت را روی سرویسهای اینترنتی بالا ببریم، اما نه اینکه آنها را کلاً حذف کنیم. فرزند امروز را نمیتوان محدود کرد، اما باید به او محتوای خوب عرضه کرد تا بهجای اینکه برای پیدا کردن الگو به سمت انحراف کشیده شود، با الگوهای مناسب و محتواهای درستی روبهرو شود.
این استاد دانشگاه خوارزمی با تأکید بر اینکه فضایی چون اینستاگرام ایجاد شده تا همه فرهنگها را به سمت آنگلوساکسون(گسترشدهنده فرهنگ و زبان انگلیسی) حرکت دهد، گفت: با این مسیر سعی دارند تا بهصورت کانالیزه، همه را به سمت فرهنگ غربی سوق دهند و اینستاگرام نیز یکی از ابزارها برای جهت دادن افراد و ورود آنها به این مسیر است.
این جامعهشناس فرهنگی در پایان گفتوگو با بیان اینکه انتهای این مسیر و اتوبان، رسیدن به انگلیس و آمریکا است، اظهار کرد: این روزها حتی روستاییان نیز همان روستاییان قدیم نیستند، فضای مجازی روی باروری و ازدواج آنها هم اثر گذاشته و واقعیت آن است که فضای مجازی توانسته، اندیشه خانوادهها را تحتتأثیر قرار دهد.
دوگانگی در فضای تبادل اطلاعات
حسین نوریخواه در گفتوگو با خبرنگار ما در این راستا بیان کرد: در کشور ما یک دوگانگی درباره رسانهها پدید آمده، محتوایی که از تلویزیون و رادیو منتشر میشود، پیش از انتشار مورد نظارت قرار گرفته و بر محتوایی که در روزنامهها و نشریات به چاپ میرسد، نظارت پس از انتشار وجود دارد. بدینسان فضای تبادل اطلاعات در محیط رسمی مدیریت شده، اما در بخشی از فضای مجازی که زیرساختهای خارجی دارد، شرایط کاملاً متفاوت است.
این مدرس دانشگاه با بیان این موضوع تصریح کرد: با این روند هر محتوایی، نمیتواند در فضای رسمی و سنتی پخش و منتشر شود، اما در شبکههای ارتباطی و اجتماعی خارجی مانند اینستاگرام (که مالک آن شرکت آمریکایی فیسبوک است)، مطالبی که منتشر میشود از حوزه نظارت ایران خارج بوده و البته با الگوها، عرف و قوانین آمریکا سازگار است که اگر چنین نباشد، مانند صفحه متعلق به دفتر مقام معظم رهبری و نیز محتوا درباره سردار شهید قاسم سلیمانی، با محدودیت و حذف مواجه خواهد شد. این وضعیت، یک دوگانگی را در کشورمان ایجاد کرده است.
وی در تشریح این مبحث مطرح کرد: از یک طرف در کشورمان، در بخشی از فضای تبادل اطلاعات متناسب با عرف و شرع اسلام نظارت وجود دارد و از سوی دیگر در شبکههای ارتباطی و اجتماعی خارجی، با فضای مجازی کاملاً رها شده، بهلحاظ قوانین و عرف کشورمان مواجهیم.
رها کردن شبکههای ارتباطی و اجتماعی خارجی در این وضعیت، بهنوعی پاک کردن صورت مسئله است. بدینسان باید دنبال راهکاری برای این موضوع بود و اگر مسئولان به فکر حل مشکل باشند، حتماً راهکارهایی وجود دارد.
نوریخواه با تأکید بر اینکه دوگانگی ایجاد شده منشأ بسیاری از آسیبها میشود، گفت: بهعنوان مثال در اینستاگرام نوع نگاهی که به روابط و پوشش وجود دارد، کاملاً متفاوت از قوانین و الگوهایی است که در جامعه ما وجود دارد، هر چیزی جز عریانی کامل قابلقبول است و این موضوع منجر به ایجاد تعارض شدید برای افراد میشود که این تعارض میتواند منجر به آسیبهای اجتماعی شود.
وی در پاسخ به این سؤال که برای حل این مشکلات چه باید کرد و آیا راهکاری در این زمینه وجود دارد، پاسخ داد: رها کردن شبکههای ارتباطی و اجتماعی خارجی در این وضعیت، بهنوعی پاک کردن صورت مسئله است. بدینسان باید دنبال راهکاری برای این موضوع بود و اگر مسئولان به فکر حل مشکل باشند، حتماً راهکارهایی وجود دارد.
این پژوهشگر فضای مجازی ادامه داد: در این بین از یک جهت، آموزشهای متناسب با سن و دانش افراد و از جهتی دیگر نظارتهای والدین میتوانند کمککننده باشند، اما تا زمانی که شبکههای اجتماعی خارجی مانند اینستاگرام در کشورمان بهصورت نامحدود و با چک سفیدامضا در حال فعالیت هستند، این موارد نیز نمیتوانند برای کاهش آسیبهای ناشی از اینستاگرام کافی باشند و راهکارهایی از جنس آموزش و نظارت والدین، ابتر خواهد ماند.
نوریخواه با تأکید بر این مبحث، از ضرورت ساماندهی و ضابطهمند کردن فضای مجازی با تکیه بر شبکه ملی اطلاعات، سخن گفت و افزود: روند ضابطهمند کردن دسترسی کودکان و نوجوانان به اینترنت، اهمیت ویژهای دارد.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: باید تکلیفمان را نسبت به شبکههای مجازی خارجی روشن کنیم، آیا قرار است وقتی یک شبکه مجازی خارجی بهصورت رایگان به ما خدمات ارائه میدهد، آن را به هر قیمتی بپذیریم و بگذاریم بدون رعایت ضابطه و قوانین کشورمان ادامه فعالیت دهد؟ اگر این موضوع برای مسئولان مهم نباشد، به روند پاک کردن صورتمسئله، بیتوجهی و توجیه ادامه خواهند داد، اما اگر مهم بودن این مسئله را فهمیدهاند، لازم است تا از حالت صفر و یکی «فیلتر یا عدم فیلتر» خارج شوند.
نوریخواه با تشریح این موضوع گفت: اگر مسئولان مهم بودن این مسئله را درک کردهاند، باید در راستای حل مشکل قدم بردارند و مداوم بین فیلتر کردن و فیلتر نکردن اینستاگرام، سرگردان نباشند و با ارائه راهکارهایی مناسب مبتنیبر نظارت بر شرکتهای خارجی و نیز توسعه شبکه ملی اطلاعات، سازوکاری قانونی را برای ساماندهی فضای مجازی شکل دهند.
این پژوهشگر فضای مجازی در بخش پایانی صحبتهای خود در پاسخ به این سؤال که آیا با ایجاد نرمافزارهای داخلی، میتوان گام مثبتی در این مسیر برداشت یا خیر؟ پاسخ داد: بله؛ با نرمافزارهای بومی بخشی از مشکلات قابلحل خواهد بود و ایجاد زیرساختهای بومی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، تنها مسیر مطمئن در قانونمند کردن فضای مجازی است.
بهراستی که تأثیر شبکههای اجتماعی و فضای مجازی بر افراد قابلبررسی است، اما از آن جایی که فضای اینستاگرام در همه گروههای سنی مخاطبان بسیاری دارد، نیازمند بررسی و تأمل بیشتری است.
در این فضا شما میتوانید هرگونه عکس و فیلمی را به اشتراک بگذارید، آنهم با غریبههایی که هرگز آنها را ندیده و نشناختهاید و ازسویی عکسها و فیلمهای آنها را ببینید.
زیبا و دلفریب بودن برای دختران یا خوشتیپ و متشخص بودن برای پسران در این فضا بسیار موردتأکید بوده و مهم این است که خوب حرف بزنید، خوب بنویسید و با عکسهایتان بتوانید دل از دیگران بربایید و محبوب شوید، حتی اگر همهچیز ظاهری باشد!
همین فضای اینستاگرام بود که امثال تتلو را الگو کرد! و جوانان بسیاری را به این آهنگهای زیرزمینی سوق داد و بهنوعی اعتبار اجتماعی را به افرادی داد که شاید نباید میداد (شاید بهسبب آنکه بسیاری از اساتید بزرگ، روانشناسان، اساتید دانشگاهی و غیره نیز در این فضا محبوبیت کسب کردهاند و نمیتوان فضای مجازی را سیاهِ مطلق برشمرد.)
در سایه فضاهای مجازی، باید قبول کرد که ارتباطات کلامیمان کمرنگ شده، حتی بهجای اینکه به یک نفر بهخاطر پذیرش در دکترا یا بهسبب فرزندآوری تبریک بگوییم، یک قلب را قرمز کرده و به نشانه همه این حرفها ثبت میکنیم و حتی خیلیهامان حوصله یک کامنت(پیام) گذاشتن را هم نداریم!
یک جوان پس از سالها که در اینستاگرام دوستهای دوران راهنمایی و دبیرستانش را پیدا میکند و بهناگاه با حجم عظیمی از زندگیهای رنگارنگ، مجلل و البته شاد آنها روبهرو میشود، یکباره در مسیر افسردگی قدم برداشته و برای رهایی از این وضعیت در مارپیچ حسادت وارد میشود، گویی میخواهد در جنگ گلادیاتورها سلفی بگیرد و در این مسیر، مقایسه اجتماعی تمامنشدنی است.
بهراستی میتوان فضای اینستاگرام را یک پدیده اجتماعی دانست که باید اثرات و نقاط مثبت و منفی آن و البته فرصتها و تهدیدهایش، مورد بررسیهای همهجانبه قرار گیرد و پس از این تفحص، قدمی در مسیر ضابطهمندی برداشت، وگرنه این راه که میرویم، رو به ناکجاآباد است و تنها توانستهایم، به نقاط منفی، مخرب و تهدیدهای این فضا دامن بزنیم و لاغیر.